دو طرفه با کونی محله

1401/05/02

سلام خدمت همه دوستان عزیز شهوانی امیدوارم حالتون خوب باشه
تحربه گی های خیلی زیادی داشتم که حالا دوست داشتید میزارم همشو
من مسعود هستم ۲۰ ساله خاطره ای که میخام بگم برمیگرده به دو سه سال پیش
ما توی یه روستا اطرف یه شهر کوچیک زندگی میکنیم یه پسره بود تو مدرسمون از ما یه سال بزرگتر بود اسمش حسین بود خلاصه این کونی خان همیشه با گنده ها میگشت و اونا درشو میزاشتن و همه هم ازش میفهمیدن و اسمی رسمی بود
خلاصه یه روز توی مدرسه بودیم که اونا ورزش داشتن منم اجازه آب گرفتم و رفتم حوصله کلاس رو نداشتم گفتم برم دوری بزنم تو حیاط رفتم طرف دسشویی ها دیدم صدای کمی میاد واضح نبود رفتم نزدیک تر متوجه شدم توی حمام که اتاق اخری کنار دسشوی بود صدا میومد
خیلی بی سر صدا رفتم داخل راهرو دسشویی و دیدم بلهه صدای اه اه خیلی خفیف و کمی دارع میاد خلاصه گفتم چون لق کلاس و معلم باید ببینم کی داخله دارن چکار میکنن رفتم بیرون و کمین زدم ببینم کی از دستشویی میاد بیرون دیدم بله اول یکی از شاخای مدرسه امد بیرون داشت تو راهرو کمربندشو میبست بعدشم دیدم حسین امد بیرون دستش رو سوراخ کونش بود و رفت سریع توی دسشویی کنار حموم مشخص بود درد کشیده و جر خورده
منم ذهنم اینقد درگیر بود ظهر امدم خونه جق زدم حسابی ولی نه سی م نمیکرد تو کف حسین بودم
عصر شد و طبق معمول رفتیم طرف زمین فوتبال دیدم حسین هم اونجاس اونجا بود جرقه ای تو ذهنم زد گفتم همه بکنن من چرا نکنم
رفتم پیشش اون با موتور بود گفتم منو میرسونی تا جای که گفت کجا گفتم سوپر مارکت گفت بزن بریم یچیزم برا من بگیر گفتم اوک فقط بریم رفتیم و تو مسیر ترس داشتم و استرس یه لحضه پشیمون هم شدم ولی دلو زدم دریا و کم کم دستمو بردم پشتش که اونم گفت اوهوی چکار میکنی گفتم حسین میدونی چیه گفت دستو بکش گفتم من می‌دونم تو برنامه هستی و امروزم دیدمت با فلانی تو حموم مدرسه اولش یکم عصبی شد بعد گفت حالا که چی میخوای به همه بکی گفتم نه اصلا تو همین حین رسیدیم رفتم یکم خرت گرفتم از سوپری و امدم بیرون گفتم ببین منم میخام که اونم گفت نه من به کوچیکتر خودم نمیدم و… که داشت ادا اطفال میومد یهو گفت به یه شرط گفتم هرچی باشه قبول گفت بریم خونه ما بابام سر کاره مامانم هم نیستش سرکاره بقیه هم بیرونن گفتم بزن بریم تو کونم عروسی بود اصلا برام مهم نبود شرط حسین چیه
رفتیم و راهنماییم کرد تو پذیرایی رو مبل رفت و چند دقیقه بعد امد گفت شرط اینه که اول من تورو بکنم بعد تو منو منم گفتم نه و اصلا و نمیخام دیدم افتاد به خواهش کردن که حال میده و … دیدم راهی نیست تا اینجا امدیم حشری هم بودم راستش بدم هم نمیومد ولی میترسیدم
بش گفتم من فقط لاپایی میدم که اونم گفت کاریت نباشه به شرطی درد نکشی رفت کرم آورد و امد خوابیدم دمر امد پشتم کرم زد سوراخم و انگشتم کرد درد داشت یهو سر کیر داغشو حس کرد سر سوراخم که گفت بیا یکم ساک بزن گفتم اصلا بی‌خیال شد و گفت شل کن تا شل کردم درد عجیبی سوراخم رو گرفت و نامرد کیرشو فشار داد تو کونم جیغ زدم کشید بیرون و بش فحش دادم گفتم نمیتونم نمیدم مثل تو نیستم کونی گشاد باشم اونم یکم ترسیده بود انگار گف ببخشید و بزا لاپایی بکنم و… منم چون هنوز نکرده بودمش و میدونستم ندم نمیده گفتم باشه امد و تف زد لاپام و آروم کیرشو گذاشت لای پام خیلی حس خوبی بود کیرش داغ بود و کلفت بعد ۱۰ دقیقه آبش امد و ریخت رو کونم اینقد لذت برده بودم که درد یادم رفت بلند شد و منم پا شدم دیدم امد کیرمو گرفت کیرم مثل سنگ بود اصل ماجرا اینجا بود لعنتی کیرمو کرد دهنش یه لیس کامل ازش که شل شدم گفت بیا بکن الان مامانم میادا خوابید تا خوابید چشم برق زد و فهمیدم چرا همه دنبالش هسن کونش گرد و خوش فرم بدون مو با سوراخی گشاد گشاد منم خوابیدم روش نزااشت بکنم توش لاشی گفت چون خودش لاپا زدع منم باید لاپا بزنم منم کیرمو کونشو تفی کردم و گذاشتم لاپایی براش اینقد داغ بود بین پاهاش داشتم کیف میکردم دیدم یهو داره آبم میاد چندتا تقه محکم زدم و ریختم تو کونش
بعد اون کلی سکس دو طرفه داشتیم ولی اون منو لاپا میکرد من سوراخ گشادش رو امیدوارم لذت برده باشید

نوشته: مسعود


👍 15
👎 5
21401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

886716
2022-07-24 01:46:31 +0430 +0430

ای قرت. رفتی کون بکنی، کونی شدی؟؟

1 ❤️

886797
2022-07-24 11:57:59 +0430 +0430

زرشک

0 ❤️

886842
2022-07-24 17:36:02 +0430 +0430

یاد خاطرات خودم افتادم 🤣👏

1 ❤️

886923
2022-07-25 02:54:12 +0430 +0430

جالب بود

0 ❤️

887006
2022-07-25 16:16:04 +0430 +0430

اولا ادا اطفال نه، ادا اطوار…
دوما، وقتی نزاشت بکنی توش و داشتی لاپایی میزدی، چجوری وقتی ابت اومد کلشو ریختی تو کونش! مغزتو گاییدم

1 ❤️