شاید این جریان برای کسانی که تو این گروه منتظر روایت یه سکس پر اب وتاب باشند جذابیت نداشته باشه اما به شکلی حال خیلی از ماها میتونه باشه
۱۷ سال پیش ازدواج کردم در عنفوان جوانی همسر بسیار خوبی دارم که شاید من لیاقتش رو نداشته باشم
اما اونچه که همیشه منو از خط و مش زندگی صحیح خارج کرد برخلاف خیلی از اقایون فقط یک نفر بود
یه خواهرزن جذاب ودوست داشتنی که بنا به رابطه ای که از بچگی با هم داشتیم بسیار صمیمانه بود
برخلاف بقیه داستان ها که خواهر زن ها قیف تشریف دارند ایشون از بخت خوب یابد ما این شکلی نیست
ایشون هم متاهله از ویژگی های بارزش که تقریبا باعث شده از همه نمره قبولی بگیره اندام زیبا ومحصور کنندش هست سینه های بزرگ ۸۵ داره
توی یه مقطعی که رندگیش دچار مشکل بود خیلی بهش نزدیک شدم یبار که کمی مشروب خورده بودم بهش گفتم آدم رازداری هستی ؟گفت آره
البته میدونستم که هست
بعد از اینکه کمی اذیتش کردم گفتم من از بچگی بهت علاقه داشتم وجالب اینکه گفت میدونم!!!
خلاصه از اون شب رابطه مون گرمتر شد صحبت به رابطه های سکسی افراد دیگه هم رسید
تا اینکه تعمدا برای تولدت براش سوتین وشرت خریدم بهش دادم با کلی خجالت گرفتش همون شب تو چت هامون بهش گفتم خیلی دوست دارم تو تنت ببینمش اونم در کمال تعجب گفت باشه نشونت میدم فردا رفتم خونش دیدم عکس گرفته گفت فقط یه لحظه میتونی ببینی حتی به شوخی گفت یه نظر حلاله
خلاصه دیدم وتو یه فرصت مناسب با واتس اپ فرستادمش تو گوشیم از اونجا به بعد فکر هایی تو سرم رشد کرد
یه جورایی دیگه چیزی برام مهم نبود ونترس شده بودم
چند وقت بعد که رفتیم شمال چون میدونستم هر روز دوش میگیره موبایلم رو جاساز میکردم تولیف حمام تا از حمام کردنش فیلم بگیرم
هیچوقت اولین بار یادم نمیره چنان استرسی داشتم که انگار قلبم داشت میزد بیرون
وبعد از بیرون اومدن با دیدن فیلم بعد از سالها جق زدم
واین روال ادامه داشت حتی یه روزهایی تو خونه خودشون این کارو میکردم
یادم رفت بگم ما جدا از این مناسبت با هم فامیل نزدیک هم هستیم
حتی به واسطه کارم که مدیر فروش یه شرکت تولیدی هستم به بهانه داشتن بلیط هواپیما با خودم ۲ بار بردمش تهران
وبیشترین فیلم رو اونجا ازش گرفتم
ومن مدتهاست با این فیلم ها حال میکنم
از اون سینه های قشنگش در تمام زوایا فیلم دارم
مدتها گذشت ومن هرروز تواین رابطه بودم تا اینکه یه سفر که شمال بودیم توی اب که بودیم لباسش چسبیده بود به تنش و منم حشری شده بودم رفتم به بهانه اب دادن خودم رو از پشت چسبوندم بهش ووستم دور سینه اش حلقه بود اینقدر محو شده بودم که هرچه میگفت ول کن متوجه نبودم
تا عصبانی شد
بعد از اون جریان یه جورایی به قول خودش ازم ترسیده بود درفاصله این جریان رابطه بین دو خواهر برای ۲ سال تیره وتار شد و ما خیلی کم همدیگر رو میدیدیم تا چندی پیش که صلح برقرار شد وایشون که در این مدت باردار بود صاحب یه دختر شد
گهگداری که شیرش میده با وجود اینکه خیلی سعی میکنه سینه اش دیده نشه اما باز چشمم بهش میخوره
اما کلا نمیدونم بخاطر اون قهر بود یا هرچیز دیگه بینمون فاصله افتاده
ولی فیلم هاش رو مرتب میبینم
پایان
نوشته: ذبیح
چون بلیط داشتی یارو زنشو میداد ورداری ببری؟؟ پس با این حساب صاحبان اژانس های توریستی باید کل زنهای شهر رو برده باشن!!! موبایلو تو لیف جاسازی میکردی؟؟ یعنی با موبایل تو کونشو میشست؟ گوشی های فضانوردا هم اینقدر با دوام نیست!! میگم وقت داری بیا یه چند تا داستان با هم بنویسیم مرزهای کسشعرو صدها کیلومتر جابجا کردی!!!
از بچگی با خواهر زنت بزرگ شدی ؟ الان این داستان بود ؟ خاطره بود ؟ شعار نماز جمعه بود ؟
چند ساعته دارم فکر میکنم، هنوز نفهمیدم رابطه اسم داستان با خود داستان چیه
ب زن شوهردار، حالا خواهرزنم که باشه، شرت و سوتین میشه کادو داد؟
اینو جدی میگم، کاری به راست و دروغش ندارم، یه سری آدما هستن، قسمت معادلات و منطق ذهنشون کمی مشکل داره، ی مثال ساده روانشناسانه این افراد براورد زمان و مکان هستش.
یا اینا زیادی تخیلی هستن، مغزشون اونجوری که ناخودآگاه جنسیشون دوس داره قضایا رو درک میکنه،
اینا میان یکارایی انجام و فکر میکنن کسی نمیفهمه. درحالیکه همه میفهمن ولی گاهی بخاطر حرمت تا جای ممکن بروی طرف نمیارن.
حالا شما اینم اضافه کن که قسمت حشر مغز یکمی به منطق این افراد غلبه کنه، میشه این آدم کسخلی که تو دریا چسبونده به زنه.
نکته دیگه گاهی یه فکری ب سر طرف میزنه، اولش برا خودش توجیه پذیر نیست، بعد میاد توی شهوانی کلی آدم همحس و خاطره و داستان میبینه و حس میکنه تا حدی نرمال و مجاز هستش که کاری رو با خودش یا دیگر انجام بده.
حالا این دیجیتال کجا بود و گره کدوم ماجرارو گشود؟ خب کسکش بیناموس تو فعلا باید کون بدی
تو و امثال تو که بعد از ازدواج فکر میکنید خیلی شاخید میرید دنبال این و اون اطلاع داشته باشید که از نظر من و سایر افرادی که عقلشون مثل شما از گوه نیست اگه زنتون بره دنباا کس و کون دادن از نظر ما کار درستی میکنه
عجب کسکش مریضی هستی تو دیگه
البته فکر میکنم باجناقت هم زنتو میکنه هم خودتو این چیزایی هم که نوشتی تو اون ذهن لجنت داری ازش انتقام میگیری
داداش طریقه گذاشتن گوشی تو لیف هم ب ما یاد بده منم ببرم حموم عمومی بزارم گوشیمو راستی با اون لیف کونشم لیف زد یا نه پسر عجب مغزی داری ایول کارت درسته
اووووففف برو ببین باجناق چقدر قشنگ موقع ظرف شستن زنت کیرشو میذاره لای کونش