سلام نسیمم اومدم ک ادامه خاطرمو بنویسم راستش فکر نمیکردم داستانم خونده بشه یا حتی ثبت بشه و راجبش نظر بدید ب خاطر همین داستان قبلی روخیلی سر سری نوشتم و با اینکه میدونستم کلی غلط املایی دارم برنگشتم ویرایشش کنم اونم ب خاطر اینکه کلا عادت کردم ب این جور نوشتن تو نت،سلام نسیمم اومدم ک ادامه خاطرمو بنویسم راستش فکر نمیکردم داستانم خونده بشه یا حتی ثبت بشه و راجبش نظر بدید ب خاطر همین خیلی سر سری نوشتم و با اینکه میدونستم کلی غلط املایی دارم برنگشتم ویرایشش کنم اونم ب خاطر اینکه کلا عادت کردم ب این جور نوشتن تو نت ،بگذریم.قبل از شروع ادامه داستان توصیه میکنم قسمت اول رو بخونید ک متوجه بشید داستان از چه قراره. تا اینجا پیش رفتیم ک من رفتم خونه استادم(علی) تقریبا با هم صمیمی شده بودیم ولی باز من ی کم خجالته رو داشتم مثل همیشه چایی خوردیم و ی کم حرف زدیم یواش یواش اومد نزدیکم دستمو گرفت منو نشوند رو پاش و بغلم کرد اندامش خیلی خیلی از من درشت ترخیلی راحت تو بغلش جا میشدم، بدنش ورزیده بود و حسابی ب خودش میرسید و ورزش میکرد.لباشو گزاشت رو لبام ی بوس کوچولو کرد و منو بغل کرد برد سمت اتاقش و رو تختش گذاشت خودش رفت سمت دیوار و منم لبه تخت از پشت بغلم کرد قوس کمر من زیاد منم تو بغلش کونمو دادم عقبتر و بیشتر بهش چسبیدم تعجب میکردم ک چطور میتونه انقدر معمولی رفتار کنه مشخص بود ک ب زور خودشو نگه نمیداره با خودم گفتم لابد خارج انقدر از این چیزا دیده و کرده ک براش عادیه دیگه، چون میدونستم چندین سال ایران نبوده و اتفاقا از خاطرات سکسی ک اونجا داشته برام تعریف کرده بود تو بغل هم بودیم اون ی شلوارک پاش بود ک منم ی شورت و سوتین اسپورت تنم بود ی چرخ خورد و اومد روم زل زد تو چشام، چشاش خیلی جذاب بود چشای خاکستری ی مرد جذاب و ورزشکار 47ساله ک هر زن و دختری رو دیوونه میکرد(مطمعنم اگه ی موقع خودش این دور و برا پیداش بشه و این داستانو بخونه میفهمه ک من نوشتم و پدرمو در میاره خخخخ)زل زد تو چشام و لباشو گزاشت رو لبام منم همراهیش کردم همین طور ک لبای همو میخوردیم دستشو برد زیر سوتیینم و یکی از سینه هامو گرفت تو دستش و باهاش بازی میکرد، بلندم کرد سوتینمو از تنم در اورد نوک سینه هام شده بود قد ی نخود و سفت شده بود. سینه هامو میمالید میبرد نزدیک هم و بعد شروع کرد ب خوردن نوکش اومد پایین تر زبونشو میکشید رو شکمم شورتمو در اورد میخواست کسمو بخوره ک اجازه ندادم دوس نداشتم .ی کم اصرار کرد ولی مجبورم نکرد سکس خشن و زوری دوس نداشت زبونشو کشید رو رونام و با پاهام ور میرفت ک من دست ب کار شدم دراز کشید اومدم روش لباشو خوردم زبونمو کشیدم رو قفسه سینش بدنش خیلی سفید بود و خیلی پشمالو نبود خوشم میومد خیلی تمیز بود شلوارکشو در اوردم ی کیر بزرگ و تقریبا سفت و صورتی خیلییی خوش رنگ بود اصلا تیره و چروک نبود با توجه ب سنش کیرش واقعا عالی بود البته اینارو ب روش نیاوردم زیاد خخخخ،کیرشو گرفتم تو دستم ی کم بازی کردم باهاش اروم تو دهنم کردم کم کم بیشتر دهنم میکردمو عقب جلو میکردم شیو کرده بودو تمیز بود و حتی بوی خوبی هم داشت واسه همین بدم نیومد ک تخماشو هم تو ی کم لیس بزنم همینطور براش ساک میزدم و سینه هامو میمالیدم ب کیرش ک بلند شد درازم کرد اومد روم و کیرشو میمالید ب کسم بازم خواست کسمو بخوره ک بازم اجازه ندادم و اونم اصرار نکرد دیگه ،سر کیرش خیس شده بود گذاشت دم کسم یکی دو بار قبلی هم تا این مرحله پیش رفته بودیم ولی نشد این بارم فکر میکردم ک نشه ولی باز خودمم همراهیش کردم و کسمو با اب دهنم خیس کردم و نوک سینمم میمالیدم کیرش کلفت بود و کس منم تنگ. نشد ،داشتم اذیت میشدم منو برگردوند حالت داگی پاهامو باز کرد و گفت تا میتونم شیکم و سینمو چسبمونم ب زمین تا کونم بیشتر قلمبه بشه و منم ک قوس کمرم زیاد بود خیلی صحنه سکسی میشد همون کارو کردم و کونمو قمبل کردم ب طرف بالا سوراخ کسم رو ب روی کیرش بود کیرشو میمالید ب کسم و اروم اروم فشار میداد توش، این حالت بهتر بود منم بیشتر حال میکردم کم کم آه و نالم راه افتاد بودو اونم با صدام حشری تر میشد تا اینکه با ی فشار بقیه کیرشو کرد تو کسم تمام کسم پر شده بود کرد کم کم شروع کرد ب تلمبه زدن خیلی خوب بود ولی پاهام خسته شده بود اما اون ول کن نبود میترسید دوباره نره توش با کلی مکافات توش کرده بودیم خخخخخ. خلاصه منو برگردوند و ب پشت خوابیدم پاهامو داد بالا گذاشت سر شونش کیرشو گزاشت دم کسم تو چشام زل زد و اروم میکرد توش، خیلییی لذت بخش بود مخصوصا ک کیرش تمام کسمو پر کرده بود و وقتی برمیگشت ک ی کم بکشه بیرون خیلی حس خوبی میداد ی کم ک جا باز کرد شروع کرد تند تند تلمبه زدن باورتون نمیشه کیرشو تو بدنم حس میکردم واقعا واقعا واقعا دستمو ک میذاشتم زیر نافم سرکیرشو تا زیر دلم زیر نافم حس میکردم دستشو گرفتم گزاشتم زیر نافم داشت تلمبه میزد کیرشو احساس کرد و خندش گرفت…
خب دوستان تا اینجای خاطرمو براتون نوشتم بقیشو قسمت سوم مینویسم ک طولانی نشه تمام کامنتارو میخونم فقط خواهشی ک دارم بی احترامی نکنید دیگه.خودتون اومدید همیچین سایتی با میلل خودتون،دارید این جور داستانا خاطره هارو میخونید درست نیست دیگه ب نویسنده هزار جور تهمت و حرف ناجور بزنید اینم بگم تموم چیزایی ک نوشتم مو ب موی خاطرم هستش چیزی رو از خودم در بیاورم ک قاطیش کنم بخوام بهترش کنم
مرسی
نوشته: نسیم
مگه سریاله کسخول که 4 تا خط نوشتی و قسمت بعدی… اصلا چرا نذاشتی کوستو بخوره.!!؟؟ بو میداد یا نفر قبلی ریخته بود توش ترسیدی مزشو بفهمه ?
پاراگراف دوم که تکراری، پاراگراف سوم توضیحات اضافه، پاراگراف چهارم داستان، پاراگراف پنجم هم حرف های غیر ضروری، دیسلایک اول
بد نبودا…فقط اون خخخخخ ها رو مخ میرفت و اینکه توش نمیرفت :-/ یعنی تا این حد تنگی، داریم؟…یا استاد خیلی کلفت بود؟ :-/ در هر صورت لایک ۲ ?
ای جان عالی بود. فقط نفهمیدم اون که حس شهوانی نداش چطور شهوانی شد؟
قشنگ نوشته بودی یه لایک به خودت یه لایک هم به رووونت
میخامت شدید
خدا رو شکر از وقتی یاد گرفتم (یه) رو ( ی) بنویسم
(که) رو (ک) ،(به) رو (ب) دیگه وقت بیشتری برای پختن کیک زرد و غنی کردن اورانیوم دارم.
مرسی نسیم جان.منم الان دانشجو ام و ب شدت یکی از استادامو دوسمدارم اما نمیدونم چجوری چجوری بهش بفمونم دوس دارم باهاش بخوابم.خیلی با جذبه اس و قد بلند حدودا40سالشه فک میکنم
خخخخخ
نترس نسیم جان،کسی چیزی نمیگه.شما که خودت همه چیو میگی،چی مونده که ما بگیم دیگه ?
البته وقتی میای همچی جایی و همچی داستانی میزاری باید انتظار هر حرف و حدیثی رو هم داشته باشی،مهم اینه که اهمیت ندی و بهش توجه نکنی.