رابطه با خانم دندانپزشک

1393/10/08

سلام. من کیوان هستم .55ساله . روزی برای ترمیم دندونم از یک دندانپزشک وقت گفتم . روز و ساعت مقرر ب مطب رفتم و روی یونیت نشستم. خانم دکتر دندانی که احتیاج داشت ب ترمیم .شروع کرد به کار . من هم زیر دست خانم دکتر داشتم صورت زیبای اونو نگاه می کردم . سینه چپ خانم دکتر رو کتف. وسینه م سنگینی می کرد ،.بعد از تراشیدن قسمت پوسیده شده و پر کردن موقت. وقت دیگری برای دو روز بعد داد. و من باتشکر از خانم دکتر از مطب خارج شدم …

مجددا دو روز بعد. ب مطب رفتم . ب محض وارد شدنم دیدم خانم دکتر روسری را سرش نکرده بود . فکر بدی نکردم .پیش خودم فکر کردم ب دلیل سن منه . نشستم روی یونیت .پرسید بهتری خوش تیپ .من نگاهی کردم و کمی خندیدم .گفت چرا می خندی . جواب ندادم …از پشت میزش بلند شد. امد طرف من. پنجه دست چپ را کرد تو مو های من و گفت. این جور مو ها ی جو گندمی رو خیلی دوست دارم . . من هم تشکر کردم. خیلی. شهوتی تو چشماش نگاه کردم . بعد از چند لحظه خیلی اهسته ب منشی چیزی گفت. و پلاستیکی روی سینه ام گذاشت و بند را دور گردنم بست. چنددفقیقه ای با دندونم ور رفت و خمیری روی دندون گذاشت. و گفت باید هفته دیگه باید بمونه بعد کامل درست می شه .از دور گردنم گره رو باز کرد و گفت عطر خوش بویی زدی …رفت طرف پرونده . گفت تقر یبا. بچه محلیم. بلند شد پنجره. را باز کرد. بالحنی خاص گفت. وای داره بارون. می باره . من هم ازش پرسیدم مگه ماشین نداری . گفت چرا . ولی تعمیر گاست. منم گفتم اگه ب اشکالی نداره. می رسونمتون . گفت مزاحم می شم . خلاصه. امد تو ماشین. و راه افتادیم . از کارم پرسید. و کمی حرف زدیم گفت اشناداری کارم تو دادگستری گیر کرده .بله خاو دکتر داشت طلاق می گرفت . ب قول امروزی ها قند تو دلم اب شد یا ب قول ما قدیمی ها تو کونم عروسی بود . تا برسیم جلو خونه خانم دکتر خیلی وقت داشتیم . دیگه با هم راحت حرف می زدیم و من با اجازش اونو ب اسم کوچیک باش حرف میزدم .اسم دکتر میترا بود . حرف ها گل انداخته بود .بیشتر عدم سازش دکتر با شوهرش . من هم حرف را بردم ب سمت سکس. که خیلی رک گفت .طرفم خیلی سرده و تو سکس خیلی ضعیف .من طرق مختلف تقویت را گفتم . که ب من گفت خیلی بلدی .دستشو گذاشت رو دستم . من گفتم دکتر محرمه . کلی خندید و گفت شیطونی ها . با هم خندیدیم .و تقریبا داشتیم می رسیدیم . خواهش کرد گفت سر خیابون پیاده میشم . من هم تو تاریکی خیابان. نگه داشتم پیاده بشه .دستشو دراز کرد من هم دستم را گذاشتم تو دستش که با دستچپش گردن منو گرفت ب طرف صورتش کشید و لب تو لب شدیم . خیلی طولانی شد. تقریبا ده دقیقه باهم ور می رفتیم که صدای بوق ماشینی ما رو از هم جدا کرد .خیلی اصرار کرد برم خونش .ولی من چون باید می رفتم خونه . عذر خواهی کردم . ولی بد جوری تحریک شده بودم. . خدا حافظی کرد و رفت .من هم با افکاری پریشون ب طرف خونه رفتم .چند ساعتی گذشت .تلفن زنگ خورد چون نمی شناختم جواب ندادم .چند دقیقه بعد اس امد خوندم.بله دکتر میترابود .زنگ زدم دیدم داره گریه می کنه .با حالتی ملتمسانه از من خواست برم خونش ، شیطان زورش زیاده .نتونستم نرم .سریع رسىدم سر خیابان خونش .تلفن کردم امد پایین با هم رفتیم. خونش - جای آورد نشست شروع کرد ب گریه کردن .گفت من یک ساله باکسی نبودم امروز خیلی هوس کردم. خودشو انداخت رو من های های گریه می کرد. من با مو های مشکی که عین شبق سیاه بود بازی میکردم یواش یواش گریاش بند امد .تو چشمام خیره شد کم کم خودشو کمی چرخوند امد بالاتر لب. رو لب شدیم مدتی باسر گردن و لاله گوش. لسیدن غب غب زیر چونه بازی باسینه ها لمس کردن کون. وکوس. که واقعا حال می داد. دستم رو گرفت ب طرف اطاق خواب هدایتم می کرد .در اطاق رابست و نور لامپ را کم کرد .من نشستم رو تخت اون هم امد دکمه لباسمو باز کرد خودشم لخت شده بود فقط با شورت بودیم. دوباره بازی از نو شروع شد .جوری که اختیار از کف خارج شده بود. وای عجب بدنی داشت .واقعا خدا سر حوصله کار کرده بود .بقول قدیما - سرین. وسرینش ب چه گندگی ،… سکس را خوب بلد بود و می دونست .کون خیلی خوش فرمی داشت .پاها کشیده .اندازه کمر و پا بنسبت. زیبا . کوسی بشاش تر از روی مومن .خلاصه کنم شروع کرد ب خوردن خیلی عالی ساک می زد. ب من گفت م تو هم کوس منو می خوری. گفتم نه .اصرار نکرد .وقتی خوب کیرم را خورد گفت بشین . امد روم کم کمکرد تو کسش. عجب کسی . نرم . تنگ . داغ . .با پوزیشن های مختلف کردم و داد . صبح زود تر از من بیدار شده بود صبحانه مفصلی آماده کرده بود .رفتم حمام .صبحانه خوردیم. من با ی لب جانانه از خونه امدم بیرون . رفتم دفتر .الان سه ساله با هم هستیم .هفته ای یک دفعه سکس داریم اگر زیاد بود ولی واقعییت بود.

نوشته: کیوان


👍 7
👎 5
211385 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

448916
2014-12-29 15:24:02 +0330 +0330
NA

نظر منم مثل سایر رفقاس

0 ❤️

448919
2014-12-29 16:26:46 +0330 +0330
NA

به قول قدیمیا کیرم تو کس بی بی تون cray2

0 ❤️

448920
2014-12-29 16:59:57 +0330 +0330
NA

هر روز کلی سکس تو جامعه اتفاق میافته! میتونه هرکسی هم واسش پیش بیاد! چرا اکثر اونایی که نظر میدن اسرار دارن که دروغه!!! یعنی یه سکس اینقدر غیر ممکنه؟ اونایی که به نویسنده ها میگن جلقی و غیره خودشون بیشتر تو کفن و عقدشونو اینجوری خالی می کنن.

0 ❤️

448921
2014-12-30 01:30:01 +0330 +0330

پیر سگ لااقل اسمتو نمیگفتی
الان از خودم بدم میاد
آخه لاشی …

0 ❤️

448923
2014-12-30 05:08:44 +0330 +0330

من کیوان هستم نویسنده داستانی که واقعییت بود . ولی ازدوستانی که نظر منفی دادن تقاضا دارم معنی سرین و سرین . بنویسید . اگر نتونستید دیگه گه زیادی نخورین . ضمنا چرا تعجب کردین .بد بخت بیچاره. پس شما مگه کوس وکون نمی کنید . فقط جلق میزنید . واقعا براتون متاسفم

0 ❤️

448925
2014-12-30 10:27:18 +0330 +0330
NA

تو غلط کردی با اون سن و سالت گرگ پیر - مگه دکتر دیوانه هستش با امثال گرگ پیری بده اونم تو دو جلسه آشنایی - برو کونتو بده خایه هات بزرگ شن biggrin

0 ❤️

448926
2014-12-30 12:04:58 +0330 +0330
NA

کس شعره پیر خرفت اینهمه جوون خوش هیکل با کیر 30 سانتی میرن دندونپزشک اونوقت اومده پریده روی کیر خشکیده ی تو دکتر مملکت گه گنده تر ازدهنت نخور شومبول زاده ریدم تو تخیلاتت با اونهمه غلط املاییت همین الانم میتونم صد برابر بهتره شو بنویسم کسخل کون گشاد.

0 ❤️

448927
2014-12-30 12:16:36 +0330 +0330
NA

ای ریدم به اون دندون مصنوعیات

بابایی کجا بودی تا حالا ؟

بچه ها یاد بگیرید بابا بزرگ داره کس شعر شب یلدا رو میگه

کس میخ . کس مغز . کونی . ولووی

اه اه اه

0 ❤️

448928
2015-01-03 10:38:30 +0330 +0330
NA

حاجی بالاخره تو هم باید خودتو خالی کنی منتها یه جوری دروغ بنویس اینقد بهت نرینن

0 ❤️

448932
2015-01-19 21:03:57 +0330 +0330
NA

خیلی بعیده یه خانم با اون موقعیت اجنماعی بیاد تو جلسه دوم بر مریضش پیشنهاد سکس بده اونم با گریه و زاری ؟ اگه میگفتی دو سال کونمو پاره کردم دم در مطبش و بلاخره یه روز به یکی از دوستام گفتم با مشت بزنه تو دهنم بعد ازش پول قرض گرفتم رفتم تو مطب و به بهونه دندونم سر صحبت رو باز کردم. بعد از زنم گفتم و اینکه میخام جدا شم. از وقتی شما را دیدم هوش و حواسی برام نمونده. بعد دکتر هم ته دلش میگفت: چ خوب یه مریض جدید برای شوهرم پیدا کردم .بعد آدرس مطب شوهرشو میداد بهت و میگفت امروز خلوته ساعت 3 عصر بیا اونجا تا خوب بشی! توهم باخوشحالی میرفتی ارایشگاه و خلاصه خودتو تر و تمیز میکردی, که خانمی الان لنگاش هواست میخواد بهت بده! اصلا اوون سالهاست منتظر این لحظه بوده! تازه یه بار تو خواب بهش الهام شده که در سالی که ماه از سمت چپ استخوان دنده راست دایناسور بیرون میاد پسری از تبار خوبان به مطبت مراجعه میکنه و اونو حتما برا خودت نگه دار! چون کیرش دوای هزاران درد بی درمانه. خلاصه تو این فکرا بودی که خودتم نفهمیدی چطوری در زدی و رفتی. تو قلبت داشت تند تند میزد میترا جون منتظرت بود تا خاستی سرتو بلند کنی دیدی یه دسته بیل رفته تو حلقت! مال آقای دک… حالا بقیشو خودت بنویس اینجوری بنویسی باورمون میشه مو جوگندمی

0 ❤️

548459
2016-07-10 22:52:26 +0430 +0430
NA

اره جو گیر شدیا یه دکتر با اون سطح و فرهنگش بیاد با تو سکس کنه اونم نه سلامی نه علیکی توی ماشین ده دقیقه لب تولب شدین ریدم به ریش بابات ک پدر بزرگت

0 ❤️

577392
2017-02-02 23:12:46 +0330 +0330

نمیگم این داستان تخیلیه!!
کلا راجب هیچ داستانی اینو نمیگم ولی این داستان بعضی قسمتاش یکم ضایع‌س دروغه و بعضی قسمتاش قشنگ نوشتی ولی این یه داستان سکسی نبود
کل تعریف کردنش از سکس سرجمع دو خط بود چ فایده از نوشتنش

0 ❤️

584145
2017-03-16 16:59:06 +0330 +0330

کسکش تو 55 سالته خانوم دکتر بهت میده من 25 سالمه با این هیکلو روفرم و کیر شق موندیم تو کف

0 ❤️

679290
2018-03-27 21:36:06 +0430 +0430
NA

ینی واقعا داستانت شبیه جوک بود بیشتر???من خودم دانشجوی دندانپزشکیم و از جو دندونپزشکا کاملا آگاهم که چقدر تو کار درمانشون جدیت دارن .متاسفم برای افرادی که با نوشتن این اراجیف سعی در توهین به جامعه پزشکی دارن

0 ❤️