رابطه ی گی با پسر عموم

1401/02/18

داستان من و پسر عموم و عاشق شدنم برای رابطه ی گی با پسر عموم را براتون میگم پسر عموم یه گی باز حرفه ای هستش و یه بار بچه ی همسایه شونو کونی خودش کرده بود و چند بار کرده اونو چهار سال از من کوچکتر بود ولی هیکل و قد و قواره ای قوی داشت آدم مغرور که با هر کسی دوست نمیشد و زیاد رفیق باز نبود ولی ما با هم از بچگی همبازی و رفیق بودیم کیر استخوانی کوچک که منی که هنوز کونم تنگ بود از کیرش خوشم میومد و دوست داشتم یه بار تجربه ی دخول کیر داخل سوراخ کونم را داشته باشم منم لاغر بودم کونم نرم و سفید بود و ران پاهام و باسنم سفید و کم مو بود آدم خجالتی و کم حرف بودم و چندین بار هنگامی که 12_13سالم بود با بچه های محله خودمون شوخی های جنسی میکردیم و چند بار هم برادر بزرگش و فامیلام بهم تجاوز کرده بودن و منم میترسیدم به خانواده ام بگم چون منو کتک میزدم اما این رابطه ها هنوز دخول صورت نمی‌گرفت و چون کیرشون بزرگ بود داخل کونم نمی‌رفت منم دوست نداشتم باهاشون رابطه داشته باشم ولی هنوز علاقه ی خاصی به گی داشتم تا اینکه بعد از گذشت چند سال یه روز موقع کار یه نفر میخواستم که کمکم کنه تا اینکه به پسر عموم گفتم و اونم قبول کرد بام بیاد رفتم خونه ی طرف که خونه داخل یه آپارتمان بود که تازه آماده شده بود و کلیدها هم به ما تحویل داده بود ما رفتیم داخل کسی داخل خونه نبود داشتیم کار میکردیم اونم میدونست که من کونیم و چند بار منو کردن یه چند بار هم موقعی که همبازی بودم تو محله مون کونم گذاشته بود ولی اون موقع کیرش خیلی کوچک بود و راحت می‌رفت تو کونم تا اینکه پسر عموم بهم گفت بیا بکنمت کسی داخل نیست منم اولش بهش گفتم نه مگه من اون موقع بچه بودم الان بزرگ شدم و اینکار ها را فراموش کردم گفت نه همینطوری یه بار بیا باهم اینکار کنیم منم گفتم نه یه چند بار دیگه اصرار کرد منم که ته دلم راضی بودم گفت بزار یه بار دیگه امتحان کنم خیلی وقته که گی نکرده بودم البته از رابطه های قبلی زیاد خوشم نیومده بود و کمتر در ذهنم خطور میکردن این رابطه هم زیاد تعریفی نداشت و هیچوری پسر عموم نتونست سوراخ کونم را باز کنه تا اینکه دوباره بهم پیشنهاد داد تو خونه ی خودشون که خالی بود دوباره امتحان کنیم منم چون کونم میخارید و هنوز خارش رابطه ی دیروزی برام مزه کرده بود و دوست داشت کون تنگم پاره بشه دوباره ته دلم گفتم امتحان کنیم و حالی با هم ببریم خلاصه رفتم خونه ی خودشون اول بهم گفت که برم کونمو بشورم رفتم با آب صابون کف کردم و یکم داخل کونم گذاشتم و کونمو کامل شستم و رفتیم داخل اونم لباسشو در آورد منم لباسامو در آوردم کیرش هنوز کامل راست نکرده بود بهم گفت برام ساک بزن منم زیاد از ساک زدن خوشم نمیومد تو رابطه های قبلی برا هر کی ساک زدم کیرش بد مزه بود و حالت ناخوشایندی بهم دست میداد گفت کیرم هنوز زیاد راست نشده یکم ساک بزن برام تا راست شه بتونم بکنمت منم قبول کردم یکم براش ساک زدم تا کیرش راست شد بعد از اون ازم خواست که بخوابم منم روی مبل نشستم و لنگ پاهامو باز کردم با دستام دو طرف سوراخ کونم را باز کردم تاراحت کیرش بره توم ولی چند بار امتحان کرد و نمیشد و منم بخاطر درد ش هی خودم اینور اونور میکردم تا اینکه رفت تو اتاق روبرویی از دم در یخچال یکم روغن وازلین گذاشت رو انگشت سبابه دستش انگشت خودش را داخل سوراخ کونم برد یکم دردم گرفت ولی بعد از یک الی دو دقیقه دیگه سوراخ کونم یکم شل شده بود بعد از اون انگشت و در آورد و دوباره براش ساک زدم تا کیرش راست بشه بعد از اون دوباره به همون پوزیشن خوابیدم ازاین پوزیشن خیلی خوشم میاد اونم یکم وازلین گذاشت رو کیرش منم با دستام دو طرف سوراخ کونم را باز کردم استرس داشتم ولی از اینطرف تازه میخواستم لذت گی بودن را داشته باشم کیر کوچکش آورد گذاشت رو سوراخ و یکمی فشار آورد ولی لیز میخورد و نمی‌رفت تو سوراخ کونم تا اینکه من کی‌رشو گرفتم و گذاشتم رو سوراخم تا تکون نخوره و بره داخل اونم فشار داد تا سر کیرش رفت داخل کونم من یه آهی کشیدم و خواستم خودمو بکشم ولی نذاشت تکون بخورم یکم منو آروم کرد و منم گفتم یکم درد داره نمیتونم اونم گفت باشه یواش می‌کنم که دردت نگیره منم آروم گرفتم اولش برام سخت بود یه چند بار کیرشو در آورد و تا سر کیرشو داخل کونم میبرد داخل من دیگه یکم عادت کرده بودم و سوراخ کونم دیگه اون درد قابل تحمل را نداشت و یکمی درد داشت ولی همون درد باعث میشد من لذت ببرم بعد از اون یه چند دقیقه کیرشو کامل میکرد توم و در می آورد و هی ریتم تلمبه زدن بیشتر میکرد وقتی که با اون سرعت کیرش می‌رفت توی سوراخ کونم دردم می‌گرفت یکم هم خون اومد از سوراخ کونم وقتی که کیرشو میبرد تا ته داخل حس میکردم با سوزن داخل مثانه ام نیز میکرد خلاصه بعد از این که به این حالت منو کرد دیگه حشری شده بود روم و کیرشو بیرون نمی‌کرد و چند دقیقه سریع تلمبه میزد داخل کونم اون موقع منم حشری شده بودم و دوست داشتم بیشتر منو بکنه تا اینکه دیگه خسته شده بودم ولی اون هنوز آبش نیومده بود و دیر ارضا بود منم بهش گفتم دیگه آبتو در بیار اونمو با حالت خشن جواب داد هنوز درست حسابی کونتو پاره نکردم بچه ابنه ای منم که دیگه حس میکردم واقعاً به معنای کلمه از گی خوشم اومده بهش گفتم کونکش پاره شدم کیرتو در بیار گفت الان یه دقیقه بصبر آبمو میریزم داخل کونت منم بهش گفتم جون بریزش یه چند دقیقه گذشت و آبش اومد بعد از اینکه کامل آبشو گذاشت تو کونم کیرشو در آورد و رفت خودشو تمیز کرد منم رفتم دستشویی کون خودمو شستم بعد از اون یکم نشستیم با هم حرف زدیم منم بهش گفتم که تا حالا کسی اینطور منو نکرده بلد بودی اونم جواب داد بله چه فکر کردی بچه کونی منم بهش گفتم دیگه دوست دارم مثل زنت باشم و همیشه منو بکنی اونم گفت باشه هر وقت فرصت شد با هم گی میکنیم بعد ازاون دوباره تا چهار پنج روز خونشون خالی میشد و می‌رفتیم منو میکرد. این از داستان کونی شدنم و علاقه ی همجنس‌بازی من و پسر عموم در ادامه در قسمت های بعدی داستان همجنس‌بازی من با پسر عموم را تعریف میکنم.

نوشته: احمد


👍 3
👎 8
14701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

872814
2022-05-08 02:07:44 +0430 +0430

من ک نفهمیدم چی نوشتی،یا اصن فازت چی بود هیچ نظری نمیدم ولی خواهش میکنم ازت دیگ ننویس
ببین دوست عزیز نویسندگی،حالا چ خاطره چ داستان فرقی نمیکنه اولا باید استعدادشو داشته باشی دوما ی سری اصول و قواعدی داره ک باید رعایت بشه،شما متاسفانه ابتدائی ترین اصول رو رعایت نکردی.
مثلا قراردادن ویرگول_نقطه و امثال اینا و استعدادهم نداری بردار من …
خاطره رو هم ب لهجه خودت نوشتی ک یکم نامفهومه پس لطف کن وننویس،از من میشنوی برو بی سروصدا ب پسرعموت کون بده کیفشو ببر چ دلیلی داره بیای اینجا برا ما تعریف کنی؟اصن بیا ی جمله بگو مثلا امروز دوباره کون دادی باور کن خیلی خوشایندتره

5 ❤️

872912
2022-05-08 13:40:54 +0430 +0430

نویسنده: احمق شاملو، فارغ‌التحصیل از دانشکده ادبیات و هنر کونکونکی از کمپ کار اجباری شورری

0 ❤️

872924
2022-05-08 15:18:45 +0430 +0430

سوراخت چه رنگه گل پسر ؟

0 ❤️

872954
2022-05-08 20:25:25 +0430 +0430

برو مشقت بنویس عن مغز وزغ چهره

0 ❤️

873591
2022-05-12 06:56:10 +0430 +0430

خودت می فهمی چی نوشتی عنتر بی سواد، نخودمش

0 ❤️