رامین هورنی و تاپی که دنبال نصاب بود

1400/12/03

اسم من رامین ه ، الان 26 سالمه ، غیر از یکی دو بار تجربه سکس با یکی از سال بالایی های دانشگاه تجربه دیگه ای نداشتم . تا اینکه بعد از دانشگاه ، سربازی رو معاف شدم و با معرفی و آزمون دادن یکی از شرکت های لوازم خانگی به عنوان نصاب تلویزیون مشغول کار شدم . ماه های اول جو کار و اینکه مشتری اعتراض نکنه بود و تلاش می کردم عالی کار کنم ، فیس و قد و قواره ام معمولی بود ولی خیلی مردونه نمی زدم و سعی می کردم با ته ریش گذاشتن کمی مردونه جلوه کنم . گاهی هورنی می شدم و حس اینکه یکی رو پیدا کنم برای سکس خیلی سخت بود . توی شرایط جامعه ما و اینکه آدم کیس مناسبی پیدا کنه خب سخته و غالبا به یه خود ارضایی قضیه فیصله پیدا می کنه .
همیشه اونقدر خسته می شدم و انرژی ام تخلیه می شد که خیلی وقت نمی کردم توی شبکه اجتماعی یا اپ ها دنبال کسی باشم . یک روز یه مشتری اومد توی لیست که تقریبا غرب به شرق شهر بود و اصلا دوست نداشتم برم ولی مجبور بود .
رسیدم و یه خونه ویلایی یک طبقه بود . معلوم بود ساخت قدیمه و فقط بازسازی اش کردند . زنگ زدم و طرف گفت بیا بالا . رسیدم دیدم یه مرد بلند قد و هیکلی ، سن اش بالا بود و بالای 50 می خورد . اما خیلی خوشرو بود و باکلاس . یه تیشرت و شلوارک تنش بود و من که واقعا به مردهای سن بالا حس دارم از همون اول مجذوب اش شدم .
اسمش یوسف بود ، واقعا دوست داشتم همون موقع ازش می خواستم که باهام سکس کنه . حواسم رو جمع کردم و سعی می کردم حسابی خونه اش رو نگاه کنم و نشونه هایی برای خودم پیدا کنم از شخصیت این آدم و تلاش برای نخ دادن و حتی بیشتر حرف زدن و رابطه برقرار کردن . حتی یک کار اضافه تر هم براش انجام دادم که معرفتی باشه . اون هم پذیرایی کرد و یه کم نشستم ، امیدوار بودم تنها باشه و بیشتر امیدوار بودم که اهل اش باشه اصلا . یه کم حرف زد و قهمیدم آدم باحالی ه و تنها زندگی می کنه و بچه هاش بهش گاهی سر می زنند .
ارتباط رفاقتی ما شروع شد و گاهی بابت بعضی کارها مثل موبایل اش یا ماهواره اش بهم زنگ می زد . نمی دونستم چکار کنم . کم کم به فکر آزمون و خطا افتادم . بعد از کلی تلاش با شماره فیک ، فهمیدم که محض نبودن زن احساس اش به پسرها بابت سکس در حد ارضا شدن هست . اگرچه خیلی اوکی نبودم ولی برای من پیدا کردن کیس مناسب وقابل اعتماد تقریبا یک کار سخت بود که شانسی داشت اتفاق می افتاد . با بدبختی و کلی خجالت بالاخره بهش فهموندم و یوسف هم استقبال کرد .
به شدت عجله داشت که زودتر قرار سکس بگذاریم . استرس کمی داشتم و فقط بابت اینکه توی سکس خیلی خارج از عرف نباشه . آخر هفته نمی شد و قرار شد اولین یک شنبه پیش رو ناهار رو برم پیشش و تا غروب پیشش باشم . جمعه همون موهای کم بدنم رو هم شیو کردم با موبر و کل شنبه با هیجان فردا و با حواس پرتی رفتم سر کار . یک شنبه نزدیک 12 بود که آخرین کار رو انجام دادم و آف زدم که کار نیاد . وقتی رسیدم حسابی منتظر من بود . این بار یه جور دیگه من رو نگاه می کرد . یه کم نشستیم و توی بغلش کمی منو مالید . خیلی اهل عاشقانه و این چیزها نبود . کیرش رو از روی شلوارک می مالیدم و اون هم دستش رو کرده بود توی شلوارم و کونم رو می مالید . بعد از چند دقیقه ، یه کم فاصله گرفت و بهم گفت : رامین جون ، بیدارش کن . کیرش رو از توی شورت و شلوارکش که تا نیمه کشیده بودم پایین در اوردم و یه کم با دست مالیدم و شروع کردم به ساک زدم . کیرش کلفت بود ، نیمه خواب بود ولی می شد حدس رد چی قراره بشه .
با زبونم از بالای تخماش تا زیر کلاهکش رو می لیسیدم و سرش رو بین دو لبهام نگه می داشتم و بعد کل اش رو می کردم توی دهنم . چند تا ساک که می زدم ، یه کم تا ته می کردم و نگه می داشتم . یه دستش روی سرم بود ولی فشار نمی داد و دست دیگه اش آروم کونم و سوراخم رو می مالید . معلوم بود خیلی وقته سکس نداشته ، زود داشت شق می شد . فقط امیدوار بودم آبش نیاد . کیرش که شق شده بود ، سرم رو بلند کرد و گفت : برو خودت رو خالی کن و بیا . لباس هام رو جلوش درآوردم و خواستم برم سمت سرویس که نگه ام داشت و یه کم کونم رو مالید و چند تا اسپنک زد . بهم گفته بود که کمی خشنه و دوست داره از بدن آدم حسابی کار بکشه و لذت ببره . منم بدم نمی اومد . نیم ساعتی کارم توی سرویس طول کشید . خشک کردم و اومدم بیرون . توی پذیرایی نبود یه فیلم پورن توی تلویزیون داشت پخش می شد . صداش کردم . از آشپزخونه اومد بیرون ، فقط شورت اش پاش بود و کل بدن پرمو و جذاب اش خودنمایی می کرد . ناخودآگاه رفتم سمتش ، بین بازوهای مردونه اش جا گرفتم . دستاش که روی بدنم می چرخید دیونه ام می کرد . انگشت اش رو آورد کنار دهنم و منم دهنم رو باز کردم و براش خیس کردم ، بعد همونجوری که کنارم ایستاده بود و بدن داغ و موهاش رو روی بدن لخت و نرم خودم حس می کردم ، انگشتش رو آروم داخل سوراخم کرد و انگار که بخواد هدایتم کنه فشار داد ، راه افتادم و همونجوری که دستش پشتم بود و انگشتش داخل به سمت نشیمن های پذیرایی رفتیم . رفتم روی مبل روی زانوهام خم شدم و کونم به سمت یوسف بود . با یه دستش پس گردنم رو گرفته بود و نگه داشته بود و با انگشت دست دیگه اش داشت سوراخم رو انگشت می کرد و باز می کرد . هنور تنگ بود ، منو ول کرد و رفت از داخل اتاق یه کیسه آورد که داخل اش وسایلی بود ، یه کرم و کاندوم و اسپری و اینها ، کمی چرب کرد و شروع کرد به انگشت کردن و چرخوندنش داخل سوراخم ، وقتی خیلی داخل می کرد تنگ بود و فشار و کمی درد خوشایند داشت . کمی که آماده شدم با انگشت شست اش کمی انگشت کرد و وقتی مطمئن شد به اندازه کافی آمده است چند تا اسپنک زد به کونم .
رفت جلوم ایستاد و دوباره شروع کردم به ساک زدن و یوسف هم کونم رو می مالید و با سوراخم بازی می کرد . همونجوری که چهار دست و پا روی کاناپه بودم و ساک می زدم ، منو به پشت خوابوند و همونجوری که کیرش توی دهنم چرخید ، آروم گردنم رو گرفت و شروع کرد به تلمبه زدن داخل دهنم . حس فوق العاده ای بود ، دستای مردونه و هیکل اش که ازم بزرگتر بود و حس تسلط اش روم عالی بود . استرس این رو داشتم که کیرش رو تا انتها ببره یا آبش بیاد ولی بیشتر دوست داشت تلمبه بزنه و داخل لپ ام فشار بده . کیرش رو در آورد ، حسابی خیس شده بود . یه کاندوم داد بهم که بکشم روی کیرش ، کیرش رو با دستم تمیز کردم که خیلی خیس نباشه و کاندوم رو کشیدم روش . چند بار کیرش رو از بالا تا پایین مالیدم و کاندوم رو اوکی کردم . یه بار کردم توی دهنم که خیس بشه .
یوسف رفت پشتم و سعی می کرد با هدایت من ، پوزیشن مناسب بگیرم . با دستش سرم رو به پایین هدایت کرد که کونم بالاتر باشه ، سعی می کردم از شیشه دکوری که روبرو بود ببینم . یه هیکل مردونه پشتم بود و داشت کیرش رو به سوراخم می کشید و بدن لخت و کونم که حالا قمبل بود . بهم گفت با دست خودت رو باز کن ، سرم و سینه ام رو کاناپه بود و به سختی دستام رو بردم پشت و دو طرف کونم گرفتم و سعی کردم کونم رو باز نگه دارم . سر کیرش رو روی سوراخم بازی می داد و فشار داد و سرش رو داخل کرد . همین که دستام رو رها کردم یه کم دیگه داخل کرد . یکی از دستام رو گرفت و پشتم نگه داشت و آروم آروم کیرش رو فشار می داد ، تا نصفه تقریبا خوب بود و فشار کمی داشت . چند بار بیرون کشید و تا نصفه داخل کرد . اما انگار دلش نمی خواست باقی رو آروم پیش بره یا صبرش تموم شده باشه ، دستم رو محکم تر روی پشتم فشار داد و با دست دیگه اش پشتم رو فشار می داد پایین و کیرش رو تا نیمه داخل کرد و فشار ایندفعه متوقف نشد و تا انتها داخل کرد .
درد و فشار زیادی داشت و آخ و اوخ ام دیگه درومد . سعی می کردم با تقلا و آخ گفتن خودم رو آروم کنم . آروم بدنش رو بیشتر روم خم کرد و کمی کیرش رو داخلم نگه داشت . حس عالی ای بود . با بدنش بدنم رو احاطه کرده بود . یه کم کیرش رو بیرون کشید و نگه داشت و یه کم دیگه و دوباره آروم آروم داخل کرد . اما دوست داشتم حالا که هنوز خیلی باز نشدم کمی خشن تر باشه . گفتم : جوون . می خوام . کیرت رو می خوام . همه اش رو می خوام . کیرش رو تا ته کرد و فشار داد و وقتی دید من با آه شهوتی تشویق اش می کنم ، فهمید که می تونم تحمل کنم . چند بار کیرش رو تا سر کلاهکش کشید بیرون و دوباره سریعتر از کشیدن بیرون داخل کرد . دوست داشتم صد بار دیگه این کار رو کنه . شروع کرد تلمبه زدن . هنوز وسط لذت بودم که همونجوری که نصف کیرش داخلم بود به بغل خوابوند جوری که صورت اش رو می دیدم . شروع کرد به ادامه تلمبه زدن. دستش روی سینه هام می چرخید و گاهی محکم می گرفت و همزمان با تلمبه فشارش می داد . یه کم که کرد کیرش رو در آورد و کمی کیرش رو دم سوراخم مالید و یه کم لای کونم رو باز کرد و انگار که سوراخم رو ببینه که چقدر باز شده و دوباره کیرش رو داخل کرد و تلمبه رو ادامه داد . حسابی داغ شده بودم و بخاطر جای تنگی که بین بدن یوسف و گوشه کاناپه بود به گردن و دستام و زانوهام فشار می اومد .
کیرش رو بیرون کشید و چند بار با دستش سوراخم رو مالید و کیرش رو مالید و نشست کنارم و من که اونقدر داغ و شهوتی بودم و حسابی گاییده شده بودم رو بلند کرد و بهم گفت : وقت سواری ه . روی کاناپه نمی شد . یکی از کوسن های مبل رو برداشت و کف زمین خوابید . خواستم رو بروش بشینم روی کیر که گفت : اون وری بشین . کیرش رو کمک کرد و نگه داشت و منم با دستم گرفتم و آروم نشستم و پاهام رو دادم عقب و کامل نشستم روی کیرش . کیرش بیشتر از قبل انگار داخل بود . حس خوبی بود . داشتم از حجم کیری که داخلم هست لذت می بردم که با سیلی یوسف به کونم به خودم اومد که : زود باش تا نخوابه . حالا فهمیدم که چرا اونوری می خواسته بشینم روی کیرش . روی کیرش بالا و پایین می رفتم و سعی می کردم کیرش از کونم بیرون نیفته ولی تا جایی که می شد بیرون بشه تا موقع داخل شدن لذت بیشتری نصیب ام بشه . سیلی های بی حمانه یوسف دیونه ام کرده بود . گاهی وقتی می اومدم پایین خودش هم محکم کیرش رو ضربه می زد و حسابی داغ می شدم . به بدنم نگاه می کردم که با پایین و بالا رفتن من می لرزید . و کیرم که هنوز نیمه خواب بالا و پایین می شد و به رونهای پرموی یوسف می خورد و دیونه کننده بود برام . یه کم استراحت می خواستم . از روی کیرش بلند شدم و کمی زانوهام استراحت کرد و برگشتم ، یوسف دراز کشیده بود و با لبخندی از رضایت و شهوت از اینکه پسری رو گاییده و حالا من خسته بودم . اشاره کرد که ادامه بدم .
بهش کفتم ، یه کم دیگه . خندید و گفت بشین . نمی خواد . خودم انجام می دم . روی کیرش رو بروش نشستم و یوسف کمی پاهاش رو به سمت خودش بلند کرد و سینه به سینه یوسف خوابیدم توی بغلش و بدن گرم و پشمالوش بدن لخت من رو در بر گرفته بود . هر دو خیلی اهل رابطه عاشقانه نبودیم ولی اون لحظه واقعا حس می کردم بهترین جای دنیام . یوسف همونجوری که شروع کرد به لب گرفتن ازم ، شروع کرد کیرش رو داخلم تلمبه زدن . انگار داغ تر شده بود . تلمبه هاش محکم تر شده بود و حالا گردن و سینه هام رو می خورد . عملا گاز می گرفت و این دیونه ام می کرد . محکم توی بغلش گرفته بود و کمی که توی اون حالت منو گایید و چند تا ضربه محکم با کیرش داخلم کوبید . خسته شده بود و همونجوری که کیرش داخلم بود آروم به بغل چرخید و کیرش از داخلم درومد . منو طاق باز روی فرش خوابوند و سرم نصفه و نیمه روی کوسن بود و پاهام رو باز کرد و کیرش رو سریع داخل کرد و پاهام رو دو طرف اش میزون کرد که روم بخوابه . پاهام طاقت اونقدر باز بودن رو نداشت . یوسف شروع کرد به تلمبه زدن . خیلی سخت بود و یه کوسن دیگه برداشت و زوری زیر کمرم گذاشت و کمی که بهتر شد ادامه داد . آروم آروم روم خوابید و در حالی که سرش کنار سرم بود و صدای نفس هاش توی گوشم بود با تمام جونی که داشت کیرش رو داخلم تلمبه می زد و هر از گاهی چند تا ضربه . کیرم بین بدنمون مونده بود و با مالش و فشار بدن یوسف شق تر می شد .
زیر فشار بدن یوسف و تلمبه هاش داشتم له می شدم ، چند تا تلمبه عمیق و محکم و بالاخره یوسف ارضا شد . کمی شل شد و فشار روی بدنم کمتر . کیرش هنوز داخل ام بود . نفس نفس می زد و کامل روی من ولو بود . این بخش سکس رو واقعا دوست داشتم . ارضا نشده باشم و بدن مردی روم باشه که من رو گاییده و خسته است . دستم رو روی بدن اش می کشیدم و از موهای تنش و داغی بدن اش لذت می بردم .
یه کم که به خودش اومد کیرش رو کشید بیرون و کنارم دراز کشید . کیرش هنوز سرپا بود . آبش سر کاندوم جمع شده بود . سعی می کرد با کشیدن من سمت خودش ، من رو توی بغل اش بگیره . آروم صورت و گردن و پشتم رو می بوسید .
کمی که اوکی شد ، بهم گفت : تو ارضا نشدی ؟ برات جق بزنم ؟ گفتم نه .
بلند شد و رفت سمت سرویس ، بدنم دیگه به سوزن سوزن شدن فرش عادت کرده بود . بلند شدم و با دستمال کونم رو پاک کردم و شورتم رو پوشیدم و نشستم روی مبل . یوسف که برگشت اول غذا سفارش داد و بعد اومد کنارم نشست . هنوز چیری نپوشیده بود و منم که حشری بودم هنوز. کیرش رو کمی مالیدم براش و یوسف هم دستش روی بدنم می چرخید .
بعد از ناهار خیلی اصرار داشت که پارت دوم رو داشته باشیم ولی دوست نداشتم همه رو توی یک روز انجام بدیم و زود ازم خسته بشه . من رو رسوند خونه .
بعد از اون رابطه من رو یوسف تبدیل شد به یک رابطه پایدار . هر وقت هر کدوم حس نیاز داشتیم قرار می ذاشتیم . بیشتر رفاقتی بود تا عاشقانه و فقط سکس . سفر رفتن و کارهای هم رو انجام دادن و هوای هم رو داشتن بود .

نوشته: superreview_


👍 17
👎 1
17101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

860453
2022-02-22 03:29:53 +0330 +0330

آفرین اینطوری دوس دارم پایدار اوکی بش از کون بدم

0 ❤️

860598
2022-02-23 01:56:18 +0330 +0330

وای منم خیلی دوست دارم با سن بالا رابطه داشته باشم

0 ❤️

860905
2022-02-25 02:23:41 +0330 +0330

از سن بالا حالم بهم میخوره، تا فهمیدم داستانت سکس با ی سن بالاست حالم خراب شد

0 ❤️

861874
2022-03-03 02:05:12 +0330 +0330

خیلی عالی بود…

0 ❤️

921664
2023-04-03 11:56:18 +0330 +0330

نیم ساعت تو سرویس چیکار میکردی آخه ؟

0 ❤️

931733
2023-06-06 05:20:31 +0330 +0330

نوجوانان و جوانانی که به سن بالا دوس دارن کون بدهند یا اولین توجه خود را داشته باشند من در خدمتم
البته با استفاده از کاندوم و ژل و بسیار مهم تر حرفه ایی
و ۲۰ سانت و کلفت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها