باسلام رامینم ۳۰ سالمه یکساله متاهلم و شدید سکسی اگه یه روز خانوممو نکنم نمیتونم حتی روزایی که پرییود هست من جق میزنم شدیییده شدیید.بریم سراغ اصل داستان مهندسیه نفت دارم چند سال تو پتروشیمی شیراز سابقه کار دارم تا اینکه یه پیشنهاد خوب از عسلویه اومد که واقعا از لحاظ مالی و موقعییتی عالی بود .رفتیم عسلویه و کنار دفتر رئیس پیمانکار یه اتاق بهم دادند که مشغول شدم روز اولم بود و تنها مشکلم سکس بود.
از اتاقم اومدم بیرون دیدم یه خانوم مهندس تقریبا ۳۵ ساله نشسته بیرون سلام احوال پرسی کردم متوجه شدم مهندس آیتی هستند و تو اتاق خود رئیس کارایه اجرایی رو هماهنگی میکنن پیش خودم گفتم خودشه اینو من باید تا شب بکنمش فشاره زیادی روم بود. تو صحبتامون متوجه شدم شوهر داره و اصفهانی هست و ۱۴ روز اینجا هست و ۷ روز اصفهان.رئیس پیمانکار واسه یه جلسه تشریف برده بودند کنگان که تو فاصله ی ساعتی تا عسلویه بود.زنگ زدم بهشون و گفتند تا دوساعت دیگه نمیان .مهسا خانوم یه قده حدود ۱۶۰ سانت با یه سینه ی توپول که از رو مانتو معلوم بود و یه کونه طاقچه ای که ادمو روانی میکرد وقتی راه میرفت بود. رفتم تو اتاقم و صداشون کردم تو ذهنم فقد ارضا شدنم واسم مهم بود اومدش گفتم لطفااین سیستم مارو چک ببین مشکلی نداره چون اول کار گفت آیتی خوندم رفتم از اتاق بیرون و برگشتم که ببینم کسی متوجه ما هست یانه تو برگشتن درب اتاقو بستمو همزمان قفل کردم نگاه کرد و چیزی نگفت .رفتم کنارش کیرم پا شده بود و از رو شلوارم معلوم بود داشت زیر چشی به کیرمم نگاه میکرد دلو زدم به دریا و دستش که رو موس بودو گرفتم چرخوندمش سمت خودم شوکه شده بود تا اومد حرف بزنه لباشا خوردم میخواست خودشو از من جدا کنه نمیزاشتم محکم بغلش کرده بود دیگه سعی نمیکرد جدا کنه خودشو با یه دست دیگم سینشو گرفتم رام شده بود مقنعه و مانتوشو درآوردم سوتیینشو که دراوردم دوتا سینه ی بلورین افتاد بیرون وااای شروع کردم به خوردن داشت از لذت میمرد شلوارو شرتو باهم دادم پایین یه کس پر مو که اصلا دوس نداشتم نگاش کنم سریع کیرمو دراوردم یه تف انداختم رو سر کیرم و هل دادم داخله کسش واقعا داغ بود یه ربع تلمبه زدم دوبار زیره پام لرزید و ارضا شد ابم اومد گفت تو نریز سوتیینشو دیدم ریختم روش سریع خودشو پوشید و رفت بیرون .مطمعن بودم دهنش قرصه یه نیم ساعت دیگه اومد داخل اصلا رو خودش نیاورد چی شده گفت جناب مهندس واسه یه ساعت دیگه میان دنبالتون که برید جلسه.گفتم بشین نشست شرایطمو بهش گفتم که شدیدا نیاز دارم دیدم خندید گفتم دقیقا منم نیاز دارم چون شوهرمو۱۴ روز نمیبینم وقتی هم میرم خونه فقد روز اول و آخرو میکنه .برنامشو جوری تنطیم کردم که چهارده روز پیشه منه یه خونه هم اجاره کردم دوتایی باهم زندگی میکنیم واقعا عالیه سکسش
نوشته: رامین
همون اولش خودتو لو دادي جقي جان برو تو جقتو بزن
اینطور که معلومه همه زنها جنده هستند، لابد زن خودت هم وقتی نیستی میره خونه اصغر آقا بقال زندگی میکنه
۱۴ و ۷ میشه ۲۱ روز مابقیه روزایه ماه تو آسمونا هستن؟ تو عسلویه پسرم ۲۳، ۷ هستن یا 2۴ ، ۶ یا ۱۵، ۱۵
1- من جق میزنم شدید شدید!!
این تنها قسمت راست کستانت بود!!
2- رئیس پیمانکار؟؟
فقط اگر دستم بهت میرسید…
3- 14 روز اینجا بود هفت روز خونشون؟
تو عسلویه ماه 21 روزه؟؟ دبستانو تموم کردی داستان مینویسی عمویی؟؟
درضمن شیفت عسلویه معمولا 15 وز کار 15 روز استراحته اینم چرت بود!!
اصل ماجرا : سلام من رامینم 30 سالمه منشی رییس ما خیلی خوشگله که البته نقشی تو داستان من نداره. نقش اصلی مال مدیر پروژه مونه که وقتی فهمید به منشیش نظر دارم منو کرد!!
بعدشم برناممو جوری تنظیم کرد که تو خوابگاه کارگرا زندکی میکنم هفته ای هفتاد بار کونم میزارن!!! امیدوارم از داستان شهوانی من لذت برده باشید!! ?
مهندس نفت فقط رو فقد نوشتی! عقده ای سی وسه پل تو کیونت
در راستای تکمیل عرایض دوستان جهت ریدن به این جقی بدبخت
بیشتر فازای عسلویه درحال ساختن و به بهره برداری نرسیدن فلذا بیشتر اونجا نیاز به مهندسین عمران برق و ابزار دقیق نقشه کشی مکانیک و … هست
مهندس نفت؟؟؟؟؟ریدم تو اون ذهن جقیت
پس تو هم اونجایی زنت اینجا میده
همه جنده اند هر موقع رفتی نبودی
عموجانی هستم درخدمت زنت
مرتیکه امکان نداره ادم هرروززززز سکس بخواد.نرمال نیستیا.
آخه تو فیلمای پورن هم خانومه اولش یه مقاومتی میکنه.نه اینکه فوری با یه آدم ندیده ونشناخته راحت سکس کنه.
خوب اگه برای مخاطبتون ارزش قائل نیستین حداقل برای خودتون ارزش قائل باشین و هر دروغی رو به اسم خاطره ننویسین.این توهین به شخصیت خودتونه.
باز دوباره یکی پیدا شد ما براش برینیم بخوره
آخه لاشی مگه خانه خره که تو در رو قفل کنی و فوری بدون آشنایی یکی رو بکنی
آخه مجبوری دورغ بگی. بابا جنده با جندگیش توی این مدت زمان خودشو. لو نمیده دیگه چه برس ی خانوم مهندس اونم از توع اصفهانیش.
خدا وکیلی خود فهمیدی چی نوشتی؟ یک و و3 طرف حوابید زیرت. بابا تو کونت میخاره
فقط من متوجه نشدم مهندس آی تی تو اتاق رئیس چیکار میکنه که همزمان منشی رئیس پیمانکار هم هست گرچه من خود ریس پیمانکار رو هم متوجه نشدم چطور ایطور؟ نوشته به نظر دوتا شخصیت داشت و نویسنده اصلا تلاشی برای ایجاد شخصیت های متفاوت برای همین دو نفر هم نکرده هر دوتا داغ حشری نیازمند و آماده برای تجاوز و مورد تجاوز و لذت بردن از تجاوز قرار داشتن اصلا حوصله نقد بقیشو ندارم امیدوارم دیگه نوشته ای منتشر نکنی
زنتو گایدم خواهر و مادرتم گایدم جهت اطمینان اگر دروغ گفته باشی حتی یک کلمه
اینم ک مهندس جقی از آب درومد
تف ب زاتت
نمیدونستم زنها ب این راحتی کس میدنا
برم یکی یکی همکارا رو بکنم ( مثلا تا با یکیشون رفتم تو آسانسور تا دکمه طبقه شیش رو زد میپرم روش اول لب بازی بعد لباساشو درمیارم سینه هاشو میخورم بعد تف میزنم رو کیرمو میفرستم داخل. اول اونو ارضا میکنم بعد خودم آبم میاد بعد لباس میپوشیدم) خوب رسید طبقه ششم
پیاده میشیم. طرف میگه شوهرم منو ارضا نمیکنه
خوب موقع برگشتن با یه همکار دیگه میریم تو آسانسور حالا دکمه طبقه همکف رو میزنیم
روز از نو و روزی از نو…
کیرکل کارگرهای عسلویه تو کونت،توهیچ پروژه ای تو عسلویه یه خانم منشی نیست،کیرخودم هم کوس زن همسایتون،
تنها واقعیت داستانت خط دوم بود که گفتی: “من جق میزنم شدیییده شدیید”
و با توجه به اینکه داستان برای سال 98 هست، صد در صد تا الان یا کور شدی، یا کاملاً به گا رفتی
رئیس پیمانکار؟؟؟ تا حالا تو پروژه رفتی؟؟؟ این دروغ ها چیه اخه؟؟ گل پسر پیمانکارها مدیر پروژه دارن و رئیس کارگاه برای داستان بعدیت بدون حداقل دروغ زده نشی