رضا و مرد رویاهاش

1399/08/16

این داستان گی هست . دوستانی که علاقه و فانتزی گی ندارن خودشون رو ردگیر نکن.

حدود ۲۷ سالم بود . اولین بار تو استخر باغ یکی از دوستام دیدمش . یه جمع دوستانه مجردی بود . یه باغ بود که توش یه استخر کوچیک داشت . هرکی به یه کاری مشغول بود. منم آدم کم حرفی بودم که به واسطه یکی دوتا از دوستام تو اون جمع بودم . یه مرد ۵۵ تا ۶۰ سال . خیلی مرتب و سرحال بود. شوخ طبع بود و با همه زود گرم میگرفت . نزدیک ظهر بود . داشتم کنار استخر رد میشدم که دیدم تو آبه . داشت شنا می کرد. همینطور ناخودآگاه وایستادم نگاه کردنش . آروم داشت طول استخر رو میرفت و میومد . چشمش به من افتاد . اومد سمتم . گفت آب خوبیه بیا تو . گفتم نه ممنون مایو ندارم . گفت مایو نمیخواد کسی نیست منم مایو ندارم . دستشو گذاشت کنار استخر و خودش رو کشید بالا . موهای سر و صورت و سینش سفید و جو گندمی بود . یه شورت سفید کوتاه پاش بود . شورتش خیس شده بود و چسبیده بود به بدنش . سر کیرش کامل معلوم بود . پشمای کیرش از کنارهای شورتش زده بود بیرون . همنطور نگاهم مونده بود روش . اونم همینطور جلوم وایستاده بود . گفت هوا خوبیه دیگه این فرصت ها پیدا نمیشه خودت میدونی. منم گفتم نه خیلی اهل شنا نیستم . گفت باشه هر طور راحتی . برگشت لب استخر وایستاد . شورت خیس و سفیدش چسبیده بود به بدنش . پشمای کونش رو میشود دید . کون خوش فرم و سفتی داشت . یهو شیرجه زد تو آب . دوباره شروع کرد شنا کردن . منم یه کم نگاهش کردم . بعد چند دقیقه رفتم . ولی همش تو ذهنم بود . حسابی حشریم کرده بود همون چیزی بود که میخواستم . ولی نمیدونستم اون چی دوست داره یا چی میخواد . بعد یه مدت دوباره دیدمش با همون شورت . از جسارتش خوشم اومد . خیلی راحت اومد تو جمع شروع کرد دوباره یا همه شوخی کردن و حرف زدن . اون روز تموم شد ولی مرد همش تو زهنم بود . شده بود سوژه جق زدنم . نمیدونستم چه جوری پیداش کنم .

چند وقت گذشت تا توی دور همیه بعدی که توی یه رستوران بود دوباره دیدمش . این بار دیگه منم سریع باهاش گرم گرفتم و شروع به صحبت کردم . تقریبا باهم دوست شدیم . گفت مغازه پوشاک داره . منم کارتشو گرفتم و گفتم حتما بهش سر میزنم . بعد اون روز همش فکر میکردم اهل سکس گی هست یا نه . میخواستم برم مغازش اما میترسیدم همه چیزو خراب کنم . بالاخره بعد دو سه هفته تصمیم گرفتم برم . خودم رو حسابی تمیز کردم و رفتم دم مغازش . خیلی گرم تحویل گرفت . کمی صحبت کردیم . مشتری نداشت و از کصادی بازار میگفت .میگفت متاهل هست ولی هرزگاهی دوست داره مجردی حال کنه . منم گفتم که مجردم و یه خونه کوچیک دارم .آخر هفته ها وقتم آزاده . کمی بعد به شلواراش نگاه کردم که گفت هر کدوم دوست داشتی امتحان کن . منم یکی رو برداشتم رفتم تو اتاق پرو پوشیدم اومدم بیرون گفتم چطوره ؟ گفت بد نیست بزار یکی دیگرو امتحان کن یه شلوار گرفت دستش اومد دم در اتاق داد بهم . همنوجا وایستاد منم پشتم رو کردم بهش شلوارم رو درآوردم کمی هم لفتش دادم . داشتم میدیدم چشمش رو کونم بود و با ولع نگاه میکرد . منم یه شورت سفید تنگ کوتاه پوشیده بودم . چندتا شلوار هی آورد و بعدم تیشرت آورد کلا لخت شده بودم و چند تا لباس عوض کردم . بعدش رفت منم اومد بیرون . دیگه کم کم داشت شلوغ میشد . شمارم رو گرفت گفت باهات در تماسم .

چند وقت پیامکی تماس داشتیم . من حسابی طلبش شده بودم و سوژه جقم شده بود .تا اینکه یه روز جمعه پیام داد که کجام و من حوصلم سر رفته . منم گفتم خونه ام و اگر خواستی بیا پیش من . اونم گفت باشه . سریع پاشدم رفتم حموم و تا جایی که میشد با کرم مو بر پشمامو زدم و حسابی خودم رو تمیز گردم . یه شورت سفید کوتاه تنگ با یه شلوارک سفید و تیشرت سفید . اومد تو خونه . اونم حسابی مرتب کرده بود . امد تو یه دست سفت مردونه داد . اومد تو نشست . من کمی دست پاچه شده بودم . کمی صحبت های حاشیه ای کردیم نمیدونستم چیکار کنم . اونم کمی کلافه شده بود نمیدونست چه جوری شروع کنه ولی هر دومون میدونستیم چی میخواییم . کمی که گذشت یهو پاشد دگمه های پیرنش رو باز کرد من همینطور مونده بودم داشتم پشمای سینش رو نگاه میکردم . اونم با یه لبخد آرومی لباسشو درآورد آویزون کرد رو جالباسی بعد همونجا جوراب و شلوارشو درآورد و آویزون کرد . با همون شورت سفید تنگ کوتاه نازک . بعد برگشت و در حالی که داشت شورتش رو مرتب میکرد گفت آقا رضا دستشویی کجاست ؟ من که کامل تسلیم و غرق در بدنش بود با لکنت زبون و اشاره دست گفتم اونجا . رفت دستشویی و چند دقیقه بعدش اومد بیرون . همنجوری یه چرخی تو اتاق زد و گفت خونه خوبیه جون میده برای مجردا . بعد رفت سمت اتاق خواب . من داشتم نگاهش می کردم و کیرم حسابی شق شده بود فقط منتظر بود یه اشاره بهم بکنه . رفت تو اتاق دنبالش رفتم . یه چرخ تو اتاقم زد و یهو خوابید رو تختم . گفت جوووون چه تخت بزرگ‌ و خوبی داری دو نفر راحت توش جا میشن . لال شده بودم و فقط نگاهش میکردم ‌ افتاده بود رو تختم کیرش شق شده بود . با یه دستش با کیرش بازی میکرد پشمای کیرش از کناره شورتش زده بود بیرون . گفت بیا اینجا دراز بکش ببینم دونفر جا میشه . رفتم کنارش دراز کشیدم . نفسم تند شده بود گرمای بدنش رو احساس می کردم . هر دومون ساکت شده بودیم کمی برگشت سمت من . منم کمی به پهلو شدم کیرش رو کم کم مالید به رونم . من یواش یواش کامل رو پهلوم دراز کشیدم و کونم رو دادم طرفش . اونم یواش کیرش رو میمالید رو کونم دیگه قشنگ کیرش افتاده بود لای کونم داشت میمالید یواش از پشت هل داد خوابیدم رو شکمم . اومد رو پشتم خوابید . دوتامون هیجانزده شده بودیم . کامل از پشت چسبیده بود بهم و داشت کیرش رو روی کونم میمالید . صدای نفس نفسش تو گوشم بود . دست انداخت تیشرتم رو کشید بالا از تنم در آورد . دوباره خوابید روم شروع کرد گردن و پشتم رو لیس زدن و مالیدن .

حسابی داغ کرده بودم کیرش سفت شده بود و لای کونم بود . بعد کمی بلند شد و شلوارکم رو کامل درآورد شروع کرد کونم رو از رو شورت مالیدن لیس زدن . کمی با شورتم بازی کرد کشید لای تخمام بعد یواش کشیدش پایین تا بالای زانوم . افتاد رو کونم شروع کرد لیس زدن تف مالی کردن سوراخم و کونم من فقط آه و اوه میکردم و سرش رو فشار میدادم رو کونم . بعد یهو دیدم از روم بلند شد اومد بالا سرم وایستاد . برگشتم نگاهش کردم با یه لبخد بالا سرم وایستاده بود. فهمیدم میخواد براش ساک بزنم. شورتش رو نزدیک دهنم آورد . شروع کردم رو شورتش رو لیس زدن همینطور لیس میزدم و زبونم رو میکشیدم رو شورتش و کنارهای شورتش . وقت حسابی شورتش خیس شد خودش آروم کشیدش پایین کیرش یهو پرید بیرون خودش کیرش رو گرفت کرد تو دهنم شروع کردم براش ساک زدن بعد خودش شروع کرد تو دهنم تلمبه زدن . از بالا چندتا تف انداخت رو کونم و شروع کرد انگشت کردن همنطور تو دهنم تلمبه میزد آب دهنم آویزون شده بود و میریخت رو تخت بعد رفت پشتم پاهام رو داد تو شکمم و کونم رو کشید بالا حالت داگی شدم .شورتم رو زانوم بود تا جایی که شورتم اجازه میداد پاهام رو باز کرد بعد پاهاش رو گذاشت دوطرفم و کیرش رو گذاشت رو سوراخم شروع کرد فشار دادن با کمی درد رفت تو . خیلی ماهرانه و یواش عقب جلو میکرد و فشار میداد تو تا اینکه تا ته کرد تو . پشمای کیرشو روی کونم احساس می کردم . شروع کرد تلمبه زدن . با هر تلمبش من یه آه میکشیدم دستشو گذاشت رو کتفم و محکم تلمبه میزد کم کم آه و اوه اونم بلند شد معلوم بود داده آبش میاد . دستام رو سفت جلوم گرفته بود که نیوفتم . چندتا محکم زد و با یه آه بلند چسبید بهم . کیرش تو کونم دل دل میزد خودش کنار گوشم نفس نفس میزد . بیحال افتاد رو کمرم منم آروم دراز کشیدم کمی روم خوابید . کیرش کم کم خوابید و از کونم امد بیرون خودشم یه قلت زد کنارم دراز کشید . بهش نگاه کردم عرق کرده بود و نفس نفس میزد . کیرش کمی آب کیر بهش آویزون بود و تکون تکون میخورد . بعد مثل اینکه تازه بهوش بیاد گفت عجب کونی داری پسر خیلی حال داد . بعد برگشت با دست زد رو کونم یه انگشت کرد توش و گفت جووون ببین چی کارش کردم تو خوشت امد ؟ گفتم بله خیلی . دیگه فهمیده بود با هاش حال میکنم و کونیش شدم .

من‌ آبم نمیومده بود و حسابی حشری بودم اونم حسابی استفاده می کرد و شروع کرد سوال سکسی کردن و اینکه از کی کون میدی و به کی ها دادی و الان بکن داری و با چه جور پوزیشنی حال می کنی . منم که حسابی حشری بودم همه چیزو بهش میگفتم . رفت دستشویی و کیرش رو شست و دوباره اومد و کیرش رو داد دهنم . همینطور براش ساک میزدم و از فانتزی هام میگفتم . کیرش که حسابی سفت شد اومد لای پام شورتم رو که رو زانوم بود کامل درآورد و پرت کرد کنار اتاق یه متکا گذاشت زیر کمرم و پاهام رو انداخت رو شونه هاش و کیرش رو گذاشت تو کونم و شروع کرد تلمبه زدن . کونم حسابی باز شده بود داشتم حسابی حال می کردم. میخواستم برای خودم جق بزنم نمیذاشت . بعد چند دقیقه خودش شروع کرد برام جق زدن . کیرم رو محکم و سفت گرفت و شروع کرد جق زدن. دستش سفت و مردونه بود . داشت تلمبه میزد تو کونم از جلوم برام جق میزد . تو چشمام نگاه میکرد و میگفت آبت رو بیار کونی . بیار . آره . کونی منی تو . بهم گفت بگو کونیتم بگو . منم با آه و ناله گفت آره کونیتم . آبم همینطور پاشید رو دست اون و شکم خودم . با هر تلمبه کیرش آب من میپاشید بیرون . من بی حال دراز کشیدم ولی اون همینطور داشت تلمبه میزد . آب کیرم رو از رو شکمم و دست خودش جمع کرد آورد جلو دهنم . من دیگه حشری نبودم و دوست نداشتم ولی چاره ای نداشتم با بی میلی آب کیرم رو خوردم. اونم ول کن نبود همه دستشو کرده بود تو دهنم داشت تلمبه میزد که دوباره با یه آه بلند و فشار زیاد آبش اومد. دوباره کیرش تو کونم کمی دل دل کرده و شل شد و افتاد بیرون . خودشم خسته افتاد کنارم . بعد چند دقیقه یهو پاشد رفت توالت و امد بیرون شورتش رو برداشت پوشید رفت بیرون لباساشو پوشید .من رو تخت بودم اومد و گفت من میرم بهت زنگ میزنم و رفت . و بعد از اون من کونی اون شدم .

نوشته: رضا


👍 17
👎 4
12601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

775719
2020-11-06 01:29:15 +0330 +0330

عالی بود واقعا.یه همچین کیسی و همچین سکسی واقعا ادمو زنده میکنه

1 ❤️

775874
2020-11-07 04:21:05 +0330 +0330

😭 😬 😞 👎

0 ❤️

775875
2020-11-07 04:45:47 +0330 +0330

خیلی عالی بود عزیزم.
از درک و مرامت خوشم اومد.

0 ❤️