الان که این خاطرررو براتون میگم 3 یا 4 سال از اون ماجرای بیخود گذشته. میگم بیخود چون کاملا با شکست مواجه شد. اون موقع 22 سالم بود و دانشجوی کارشناسی ارشد صنایع غذایی . اسم دانشگاهمونو نمیگم به دلایل شخصی! یه چند وقتی بود برام خواستگار زیاد پیدا میشد.اما من برعکس الان رو هوا راه میرفتم و ادعام کون خرو پاره میکرد. در مورد ظاهرم برعکس بقیه زیاد دوس ندارم حرفی بزنم اما تا حدودی میدونم که مرد پسندم. داستان از اونجا شروع شد که به دنبال کس کلک بازی زیاد تو دانشگاه یدفعه با یکی از دوستام به اسم ف جلو درب دانشگاه اتو زدیم. راننده از تو دانشگاه دنبالمون بود یعنی از هم دانشگاهیامون بود و از همون جا امار دادنش شروع شد. خیلی طول نکشید که من با اون بچه شهید کس کش رفیق شدم. با ننه جندش تنها زندگی میکرد .( اگه بهش فحش میدم از حرصمه جدی نگیرید) ارزوم شده بود بهم بگه عاشقمه فکر کنید من بااون همه پسری که دنبالم بود عاشق یه بچه شهید به ظاهر درست کار شده بودم. سرتونو در نیارم هرچی من عاشق تر میشدم اون بیشتر عقب میکشید. تااینکه به سفارش یکی از دوستام رفتم تو فکر عاشق کردن تو رختخواب. خوب کس خل بودم می دونم.همین که من چراغ سبز نشون دادم دیگه از سر گردنم نیومد پایین تاروز موعود فرارسید. من باکره ام. هنوزم هستم حالا باور میکنید بکنید نمیکنیدم به کونم!
ننه خرابش تو یکی از این ادارات شهید ا مدیر بود شغلش دقیق یادم نیست از طرف ادارشون رفته بود سوریه منم دانشگاهو پیچوندم رفتم خونشون باورتون نمیشه خونشون چقد قشنگ بود آخه من همیشه تصور میکردم خانواده شهیدا با پشتی خونه هاشونو تزیین میکنن! جالب بود از هرچیزی آخرین مدلشو داشتن کف کرده بودم اما به روی خودم نمی اوردم! تا زدو بعد از خوردن یه مختصر پیتزا که فبل از اومدن من سفارش داده بود رفتیم اتاق خواب به اصطلاح برای استراحت جالب بود اون فقط منو واسه کردن میخواست منه اوسگولم فکر میکردم میتونم عاشقش کنم. وقتی بعد کلی بازی بازی لباسامو که یه شلوار جین و یه تیشرت کوتاه بود رو دراوردم به خودش رید ! مونده بود چی بگه ! نمیدونست از کجام تعریف کنه حالا بگذریم فقط فهمیدم که با تمام وجودم دارم براش ساک میزدم آخه از ته دل عاشقش بودم داشت میمرد از صدای نالش دیوونه شده بودم بعدها بهم گفت حتی تو فیلم های سکسی هم زنا اینجوری ساک نمی زنن تو از کجا بلدی این کارارو خوب تو خونم بود راست میگفت! راستش حالم خراب شد از یاداوری موضوع بزارید بقیش رو فردا براتون مینویسم… راستی بگم آخرم از هم جدا شدیما! اما الان یه عشق واقعی تو زندگیم دارم. که اول اون عاشق و شیفته من شد قابل توجه خانمهایی که مثل اوایل من کس خل بازی درمیارن و خودشون رو همون اول وا میدن!
نوشته: جامائیکا
ahan ye chize dg kheyliiii laaati engar ye pesar ino neveshte
1- ادبیات نوشتن …مال یک پسره ونه یک دختر !!!
2- 22 سالگی تازه لیسانس تموم میشه خیلی زرنگ باشی 23 سال اول فوق میشه
3- بقیه اش رو ننویس
چی بگم؟
چی بگم؟
نه اصلا چی میتونم بگم؟
بار اوله میخوام به یه دختر اینجوری فحش بدم.
دوستان ببخشید.
مجبورم!!
واقعا نمیتونم جلو خودمو بگیرم.
خو آخه کس کش…جنده…تخم سگ…تخم حروم…چی بت بگم؟
کیرم تو خودتو و نوع حرف زدنت.
به کونم یعنی چی؟
انقدر کونی هستی؟
جنده!
خاک تو سرت که ارزش دختر رو انقدر با این لحن حرف زدنت پایین میاری.
یعنی چی حوصله ندارم بقیشو فردا مینویسم؟
خو پدر سگ خواهر جنده فکر کردی ما کی هستیم بیای بشینی واسمون درد و دل کنی؟
پدر سگ مگه اومدی پیش دکتر روانشناس!!
آره خیلی خوب بلدی ساک بزنی، معلومه که جنده ی خوبی هستی!
برو گمشو تخم حروم.
چند بار اومدم واسه ننت فحش نوشتم که تورو بزرگ کرده ولی پاکش کردم، اون چه گناهی داره؟
ولی کیر خر تو پدرت که تخم تخم سگی مثل تورو گذاشت.
بچه ها بازم میگم واقعا شرمندم بخاطره ادبیاتم.
باور کنین نتونستم جلو خودمو بگیرم.
قول میدم بار اول و آخرم باشه که به خانواده فحش میدم.
داستانكي-كاملا كيركي
آخه كير كرگدن تو كونت اين چي بود نوشتي؟
اون دلايل امنيتيت منو كشته
اسمه دانشگاتو نميگي؟
به تخمم!
چقد بي ادبو بي شخصيت هستي
حالا فك كردي چون اومدي تو يه سايت سكسي هر كيري كه دلت خواست ميتوني بخوري؟
آخه تخمه آفتابه چي بهت بگم؟
“من باكره ام.هنوزم هستم اگه باور مي كنيد بكنيد اگرم نميكنيد به كونم”
باكره اي؟
به تخم چپ اسب رستم
فك كردي به ماه سفر كردي كه باورش سخت باشه؟
البته آره
بين شما جكو جنده ها باكره بودن مثه سفر به سطح خورشيد و شكستن گردن اژدها يه موضوع باور نكردنيه
اصن من باور نميكنم!
گفتي “به كونم” درسته؟
باشه قبول
كيرم توش!
جنابالي كير نره خره آفريقايي رو ميخوري كه بياي ادامشو بگي!
ادامه نده خیلی بی تربیتی به کونم یعنی چی ولی مجبورم علی رغم میل باطنیم بهت فحش بدم
ای جنده بی پدر و مادر که ما رو مچل خودت کردی کیرم بره تو دهنت از دماغت بیرون بیاد واسه پسر شهید ساک میزنی
ادمین کجای این داستان ها سکسیه
ملتو مسخره کردی؟
خاک بر سر نویسنده که اینقدر لات و بی ادبه
اه اه
دیگه ننویس
اگه خواستیم باور کنیم اگه نه به کونت؟؟؟ ببینم چی به کونت؟ ببین خودت داری سرفحش رو باز میکنی وگرنه ماکه کاریت نداشتیم. یه دو دقیقه داستانت رو میخوندیم بعدش شلوارت میکشیدی بالا و میرفتی خونه تون. ولی حالا که خودت کونت میخاره پس بخور. بچه کونی اومدی اینجا ادای تنگها رو درمیاری که بگی کارت درسته؟ منتظورت ازینکه طرف بچه شهیده چی بود؟ انتظار داشتی چون باباش شهید شده بود خودش هم باید یبس بازی در میاورد؟ یا اینکه میخواستی با اینکارت بگی که خانواده های شهید چه جور ادمهایی هستن؟ ببین بچه پررو کیرم از اول و اخر خودت و خونواده ت کردن اینو داشته باش تا بقیه ش رو بگم. حساب خانواده های شهید و کسانی که در راه وطن جونشون رو از دست دادن از این حکومت جداست. همه ما مردم ایران مدیون این قشر و همچنین جانبازها و کسانی که جبهه بودن هستیم. کاری ندارم که سو استفاده هایی هم این وسط شده ولی نباید به همشون تعمیم داد. پس برو دهنت رو اب بکش و فکر نکن که چون اینجا یه سایت سکسیه پس میتونی هرچیزی رو که به اون مغز نداشتت رسید بگی و بقیه هم چیزی بهت نگن. هرجا که اسم کسی که در راه وطن و کشورش کشته شده بیاد باید اونجا رو دسته گل گذاشت نه این اراجیفی رو که نوشتی…
سیلور جان ایول داش
کاملا با نظر جنابعالی موافقم .ماهرچه داریم از شجاعت ومردانگی آن مردان مرد داریم از ایثاروجوانمردی آن شهداست که هیچ کس را یارای آنکه به وطن ما نگاه بد کند نیست
دمت گرم ممنونم داش
به جرات میتونم بگم این داستان رویه پسر نوشته .بچه ها به اندازه کافی از خجالتت در اومدن مخصوصا سیلور عزیز
داستان ننوشتی >ریدی بدجور>کیربروبچ شهوانی توحلقت
بچه ها جون وقتی صفحه باز می شه از انتهای صفحه باز می شه من کامنت ها رو اتفاقی می بینم بعد داستانو می خونم … یه لطفی کنید اگه احساس می کنید کهی واقعا توهین امیزه به شعورمون یه کاری کنید بیاید این ادما رو بندازیم بیرون اینطوری خیلی ها حساب کار دستشون میاد… یا اینکه قسمت بچه ها رو یا احمق ها رو بهشون اختصاص بدیم…
اولا تو گه خوردی که دانشجوی ارشدی
تو مرد پسندی یا کیر پسند کسکش ننه چوغلمه عن
ریدم تو خودت و کست
تو علاوه بر کست دو دنگ کونت خل بوده
تو که میگی باکره هستی پس کس عمت بود که پکید
کست مو داشت که یارو به خودش رید
ساک زدن تو خونت نبود تو کونت بود
کاش نو عاشق من بودی با کیر کج سیاه لختم از مقعد کون تو رو میگاییدم
شعری که اومد به حافظ خایم درت خدافظ
یه اشغال امد.یه داستان اشغال نوشت.حیف ماکه جواب یه اشغالومیدیم.لجن ازاسم شهدا ننویس.دیگه ننویس.اون کیبوردت تواونجات که باکره اس ذیگه ادامشوننویس.لکه ننگ جامعه دیگه ننویس.اگه وقتم داری دیگه ننویس.جنده یاکونی کاربلددیگه ننویس.خداامشب مرگت بده فرداروسنگ مرده شورخونه پهن بشی دیگه ننویس.تمام سنگ قبرهای بهشت زهرا تواونجای باکره ات دیگه ننویس .تمام صنایع غذائی توکونت.قلم شکسته مزدورذیگه ننویس.
اونایی که به این داستان امتیاز دادن چه بزغاله هایی هستن
اینجا خاطره نمی نویسن که! مثل آدم درست بنویس
چرا مد شده هر کی می یاد می گه سلام بقیشو بعدا می گم!!!
عجب!
با سلام حیف که صلاح نیست بعضی چیزها رابگم اخه عزیز من چرافکرمیکنی دوزاری(همون دو ریالی) ماکجه به اسم داستان هرچی به ذهنت میرسه مینویسی مگه خانواده شهدا وجانبازان ازکره مریخ امدندکه تعجب کردی وقتی خانه ایشان رادیدی بابابخدا ماهم توی همین مملکت زندگی کردیم فقط عرق ایران دوستی اجازه ندادبیگانه راتوی خاکمان تحمل کنیم چرافکرمیکنی خانواده شهیدوجانبازنبایدازامکانات برخوردارباشه سیب سرخ برای یتیم حیفه نمیدونم والله من که هنگ کردم قشرتحصیلکرده که ایشان باشه این طرزفکرش وای بحال ان بنده خدای عامی وبیسواد که فکرمیکنه مملکت راخانواده شهداوجانبازان چاپیدن اوچطوری فکرمیکنه خداداند بقول مامشهدیهاعقل توکه اینقدرباشه عقل بچه ات چقدره؟بابا به زبان گفتنش اسانه طرف ازجان وجوانی اش گذشته بگذریم خدا یک کم عقلت بده
باور نکردنی بود ننویس. . . . . . . . . . . . .
حالا من که باور نکردم خودت هم که میگی به کونت پس این کیر من و اون کون تو. بیارش جلو تا توی کونت اشکی بریزیم. کله کیری تو که ادبیاتت داره میگه که پسری. کیر تو حالِت که میگی حال نداری بقیه اش رو بنویسی. کیر اسرای عراقی تو کونت. آب مردای جاماییکا تو حلقت دیگه ننویس. حالا چرا روی هوا راه میری؟ بیا رو کیر بچه های شهوانی بشین تا ببرنت تو فضا. چرا از جلق زدن دست برنمیداری؟ مغزت دیگه کیری شده برو دکتر. دیگه ننویس. کیر تو خاطرررررررهی تخمیت دیگه ننویس. دفعه دیگه خواستی خاطررررررررره تعریف کنی بهتره چند تا کتاب خاطرررررررات بخونی تا یاد بگیری خاطررررررررره نوشتن چطوریه. کیر تو طرز نوشتن کلمه خاطرررررررره که تو نوشتی. کله کیری دیگه ننویس.
کیرخروس لاری و بلغاری و بنگلادشی و قفقازی تو کونت…
کیر شهید و بچه شهید و نیمه شهید و جانباز و کونباز تو کونت…
کیراقامحمدخان و عباسقلیخان و لطفعلی خان زند و قاجار و افشار تو کونت با این داستان نوشتنت…
کیر 40 دزد بغداد و پینوکیو و گوریل انگوری تو کون خودت و 7 جدت…
نخوندم چون ارزش خوندن نداشت…
وقتی یه نویسنده اونقدر برای خواننده اش احترام قایل نیست که به فرض یه اسم رو میاد ناقص مینویسه چه انتظاری باید داشته باشه؟
ببین من امروز قاطیم.
شیشه دلستر تو کونت نمیتونی بجای دانشگاه مثلا فلان خراب شده یه دانشگاه دیگه رو بگی؟
نمیتونی بجای سیما بفرض بگی شیما.
حالم از ادبیاتی که توی همون دو خط بکار برده بودی بهم خورد.
تبریک میگم.
شما عین جنده ی های خیابونی که آدامس به نیش میکشن میمونی.
لاشی تا حالا غلاف شمشیر سامورایی رو وقتی سر پا وایسادی کردن تو کونت که برسه به معده ات؟
نره خر برو گمشو با اون ادبیات تخمی تخیلیت.
مرد خطرناک عزیز…
تکاورو نمیدونم ولی کیر من صندلی پارک نیست که هر ننه قمری از راه برسه و روش بشینه.
خوشبختانه چیزی که توی سایت زیاده آدم خر کیر.
مثل خود شما که معلومه دوره ی رنجری و کماندویی رو هم پشت سر گذاشتید و با یه کیر خالی یه لشکرو حریفید.
آره قربونت برم
من کاندوم تو دست و بالم نیست میترسم بزنه حالمو از این چیزی که هست بدتر کنه.
نوش جونت…گوشت بشه بچسبه به کیرت.
اه اه 2خط اولو خوندم فهميدم حرومزاده از اون بي ناموساي وطن فروشي_آخه كسكشا اين همه درمورد سكس خانوادگي كم بود حالاشهداهم بهش اضاف شد_بس كنيد بي ناموسا_اول صبحي ببين كسكشا كاري ميكنن دهن آدم بازشه_فقط بگم پسر عقده اي بيش نيستي كه اگه هزارتاسك افغاني بهتو بكنه بازكمه
چرا من نمیتونم بهت فحش بدم اخه ؟
دلم میخواست بهت هفت هشتا فحش بدم ولی حیف که نمیتونم
دیگه ننویس هم وقت و خودت و مارو تلف نکن .
ادمین با تمام دم و دستگاش تو کونت اخه مادر جنده مگه شکنجت دادن بیای داستان بنویسی تخم مرغ.باباسگ!کیر خر و نرخر و ماده خر و زرافه و طوطی از بغل کون و کست رد شه تو کف بمونی.
ضمنا ادمین ریدی با این داستان اپ کردنت!
بیشعور-مرض داشتی اومدی اینجا
همون فردا همشو میذاشتی … دوزاری
خوب همون فردا میذاشتی . مرض داری وقت مارو میگیرس آخه؟بیشعور
چی بت بگم خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
روانی خواستی بگی منم داستان گفتم
شما مرد پسندم نيستي اخه پسره ي لات دهن پاره. حتي 1% دوس ندارم فك كنم تو كثافت لاشي دختري. واقعا دونه دونهي اون فحشا لياقتته.
عزیزان بعضن کم اطلاع منتقد پیرو خوندن داستان چرت و پرت بالا می خواستم منم یک نیمچه نقدی واسه جناب یا فرضن سرکار خانم نویسنده بگذارم که دیدم عمق فاجعه توی کامنت هاست و دوستان خوب منتقد با تاسف دچار جو زدگی شدند و با همه احترامی که برای تک تک شما قائلم بعضی ها سوراخ دعا را بد جوری گم کرده اند . ببینید به عنوان یکی از کسایی که نه هر روز ولی خیلی وقتها به سایت و خصوصن داستانهاش سر میزنم و نسبت به خیلی ها یه جورائی پیشکسوت هم محسوب می شم(نه از نظر سن و یا دانایی بلکه از نظر سابقه) به خودم اجازه دادم اون دوستانی را که عرض کردم رو از اشتباه در بیارم و یک چیزایی را روشن کنم -هر چند که روشن هست و فقط نمی خواهیم ببینیم! - قبلن هم یکبار من برای شما گفتم (خیلی ها حتمن به خاطر دارند) اگه غرض از کامنت گذاشتن فقط اینه که دور هم فحشی بدیم و بریم من همینجا برای بار چندم اجازه میدم همه عزیزان برای تخلیه شدن از نظر روحی به شخص من فحش بدند و خلاص. البته به خودم نه کلیه اقاربم -ولی حتا اونم خیلی مهم نیست، با اینکه من اتفاقن آدم به اصطلاح غیرتی هستمـ ولی اگر غرض از این کامنتها اصلاح و نقد سازنده است این ره که بعضی ها دارند می رند به "ترکستان " است / اونهم به پایتختش!!
ترسم که به کعبه نرسی اعرابی ×××× کاین ره که تو میروی به ترکستان است.
دوستان ؛ بنده هم مثل اکثریت شما اذعان می کنم که داستان بالا خیلی ایرادات ادبی و ساختاری داره ولی انصافن اگر عینک تیره تعصب کور و کوته بینانه را از چشم برداریم از خیلی از لاطائلاتی که خیلی وقت ها اینجا می خونید بهتره . -من روی این مطلب تاکید دارم حتی ایراداتش اونقدری هم که من مشدد گفتم هم نیست- از لحاظ موضوعی هم حتا (با اینکه من اصولن با خیلی وارد بحث موضوع شدن موافق نیستم چون اینجا یک سایت سکسی هست و سلایق کاربرا هم مختلف ولی الان مطابق نظر اکثریت نگاه می کنم)عرض می کردم حتا از نظر موضوعی هم نه سکس با محارمه ، نه خیانت ، نه همجنس طلبی و نه… داستانی در قالب خاطره از زبان یک دختره با دوست پسرش. که هیچ منع شرعی نداشته؟!! و ممکنه یک پسر از زبان جنس مخالف نوشته باشه-مثل کاری که خیلی از دوستانی که داستانهای خودشون را ارسال می کنند انجام دادند - یا واقعن یک دختر . قبوله؟؟ حالا ما چکار داریم که پسره که اینجا bad man قصه هم هست کیه و چکاره است و بابا ننه اش کی بودند ؟؟ هیچ کس ذر هیچ مرام ومسلکی نافی عمل بزرگ و انسانی و ارزشمند کسانی که در ایام جنگ برای کشورشون جان دادند نمی تونه باشه ولی اگر پدر یا همسر یا فرزند یا … یک خانواده ایثار گری کرد و بازم تاکید می کنم عملی فوق العاده ارزشمند انجام داد باعث این میشه که تمامی اقارب نسبی و سببی اون ایثار گر "معصوم " باشند و یا دفعتن بعد از شهادت اون به معصوم تبدیل بشوند ؟! واقعن امکان نداره یک فرزند شهیدی خلافکار باشه ؟ آدم بدی باشه درکلّ؟ آیا صرف اینکه کسی همسر یا مادر یا دختر یک ایثار گره باعث می شه که تمایلات جنسی اش را از دست بده و امکان این را نداره که اصلن خیلی هم اوپن مایند فکر کنه ؟(فارغ از اینکه اصلن موضوع سکس یک تابو و عمل بد و ضد اجتماعی نیست و خیلی شخصیه ؛ هر کس هم این حرف منو ردّ می کنه لطفن توضیح بده اینجا چکار می کنه؟؟)
دوستان من ناسیونالیسم افراطی هم مثل هر تعصب کور دیگه ای چیز خیلی بد و خطرناکیه -نمونه اش هم هیتلر و حزب ناری در تاریخ هست- بهتره قبل از سوار شدن روی موج جو زذگی کمی به حرفامون فکر کنیم چون هر نوع تعصّب مساوی است با هر نوع حماقت. .
شاید دوباره هم یک اشاره کوچکی به این موضوع داشته باشم به حرفام فکر کنید.
لجن بزنن در اون دانشگاهي كه تو بي تربيت و بي ادب رو بهت مدرك داد و خاك بر سر ما كه تو آدم حقير و عوضي دانشجوي فوق ليسانس مون هستي و بالاخره كير همه خانواده شهدا و جانبازان و اسرا تو كوس و كونت،بقيه شو بكن تو ماتحتت!
baba chera dastana intori shode???engar omadim pishe moshaver har ki tajrobasho ba koli nasihat mige k chi masalan ahhhhhhhhhh