رفته بودم فقط ساک بزنم

1398/03/04

اسم من امید هستش و اینجا قبلا یکی از خاطره هام رو نوشتم.
الآن ۳۰ سالمه ولی وقتی ۲۰ ساله بودم خیلی توی گروه های یاهو فعال بودم و از یوزرهای شناخته شده او اتاق های گفتگو بودم.
یک شب که مثل هر شب داشتم الکی توی روم صحبت می کردم یکی بهم پیغام داد و عکس کیرش رو برام فرستاد. من همیشه توی چت ها می گفتم که مفعول هستم و می دم، اما واقعیتش این بود که تاحالا نداده بود.
وقتی از عکسش خوشم اومد باهاش قرار گذاشتم و بهش فهموندم که فقط حاضرم براش بخورم و می تونه توی دهنم هرکاری دوست داره بکنه.
با هم قرار گذاشتیم، خونشون سمت یادگار امام جنوب کنونی بود و همون دورو ور ها هم رو دیدیم و رفتیم توی خونشون. من رو آروم برد طبقه بالا و گفت باید یکم ساکت بمونی…همینجوری منو مالید تا صدای در اومد و خانواده اش رفتند بیرون.
رفت نشست روی صندلی و کیرش رو از توی شلوارش کشید بیرون و گفت بیا واسه تو…منم آروم رفتم و نشستم جلوش شروع کردم براش ساک زدن، کیرش گوشتی بود و عالی برای خوردن و لذت بردن…من مست خوردن کیرش بودم که گفت می خواد توی دهنم بکنه، منم از خدا خواسته خوابیدم و اون اوی من خوابید و محکم تلمبه می زد توی دهنم…
داشتم دیوونه می شدم، تخماش می خورد روی صورتم و بوی کیرش دیوانم کرده بود…
خیلی براش خوردم و گفت می خواد لاپایی من رو بکنه و من هم قبول کردم و سریع چرخیدم، او هم خوابید روم و وقتی مو های بدنش به کونم می خورد حشری تر می شدم…تا اینکه گفت می خواد بکنه تو سوراخم…اولش مقاومت کردم ولی انقدر حشری شده بودم که وسوسه شم و بخوام امتحان کنم…
اونم از خدا خواسته پرید کرم آورد و مالید روی سوراخ کونم و پاهامو گذاشت روی شونه هاش و شروع کرد لب گرفتن…
همنجوری که من زیرش بودم آروم کیرش رو کرد توی کونم…با اینکه درد داشتم ولی اینکه خودم رو تصور می کردم زیر اون کیر حال می کردم…
و احساس می کنم چون بلد بود بکنه من درد زیادی نداشتم، و شاید هم به خاطر این بود که خیلی خودم با سوراخم بازی می کردم.
یکم توی اون پوزشین من رو کرد و کاندومی که قبل کشیده بود روی کیرش رو در آورد و آبش رو ریخت توی دهنم…و البته به خواست خودم…چون من عاشق بوی کیر و آب کیر هستم…با اینکه از کون دادن خوشم نمی یاد ولی به خاطر اینکه به کیر برسم حاضر بودم راضیش کنم…
بعد از اون زمان من برای یک مدتی شدم کونیش و هر از چند گاهی بهش زنگ می زدم تا برم پیشش، تا اینکه یکبار گفت یکی دیگه هم هست و می کنتش و پیشنهاد داد که سه تایی حال کنیم، من مخالفت کردم و هیچ وقت دیگه جرات نکردم برم پیشش و احساس کردم با هرکسی می خوابه و ممکنه مریض باشه.
ببخشید اگر بد تعریف کردم، ولی جزو خاطرات خوب من به حساب می یاد…

نوشته: امید


👍 12
👎 14
60115 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

769356
2019-05-25 21:23:44 +0430 +0430
NA

چرا هرچی کونیه میگه اسمم امیده ؟؟؟؟؟

1 ❤️

769394
2019-05-26 01:10:33 +0430 +0430

زلاتان چون امام امیدش به کونیا بود

1 ❤️

769427
2019-05-26 06:50:02 +0430 +0430

میرفتی واسه امامم یه ساکی میزدی ثواب داشت…

1 ❤️

769464
2019-05-26 11:10:04 +0430 +0430
NA

(dash)

0 ❤️

769467
2019-05-26 11:14:55 +0430 +0430

مال من میشی. تنها زندگی میکنم

0 ❤️

769472
2019-05-26 11:32:39 +0430 +0430

اگه الان هم میدی؟ در خدمتیم

0 ❤️

769491
2019-05-26 13:08:59 +0430 +0430

این بود جواب خون خاشقچی ؟ روت میشه تو صورت بابات نگاه کنی روت میشه بریس فوتبال بازی کنی ؟ سلامتی همه ورزشکارا اقا مهدوی کیا علی اقا کریمی سلامتی همه بدا همه بی معرفتا
همه روزه صبح جمعه ها حلیم موجود هست با گوشت تازه -

0 ❤️

769528
2019-05-26 18:41:37 +0430 +0430

همین امسال تو هستین که آبروی همجنسگراهارو میبرین.‌‌…تو گی نیستی کونی هستی‌.‌.‌…دیگه ننویس

0 ❤️

769538
2019-05-26 19:21:43 +0430 +0430

کیر تمام مردم حوالی یادگار امام از گذشته تا آینده تو کون بابات با این پسر بزرگ کردنش، چاقال!

0 ❤️

769572
2019-05-26 23:09:27 +0430 +0430

شاشیدم تو این همه داستانه گی.این آدمین لانتوری تا همرو کیونی نکنه ولکن مامله نیست وجدانی.

0 ❤️

769590
2019-05-27 01:48:34 +0430 +0430

کسی که از کون نداده به راحتی که سهله ناراحتی هم نمیتونه بده اون کون لامصب

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها