سلام من علیرضا من بعد از یک ماه گشت زدن تو سایت خواستم داستان خودم را بنویسم
مشخصات من =
سن=۲۱
قد= ۱۸۰
وزن=۷۵
صورت عادی موها و چشمای مشکی
خب بریم سراغ اصل مطلب:
من طبق همیشه میرفتم خونه پدربزرگ بزرگ پدریم من و بقیه مثل همیشه عادی بودیم راستش تازه کرونا اومده بود و یکم رفت امد کمتر شده بود ولی خب پدربزرگم کرونا گرفت و مجبور بودیم نوبتی مراقبش باشیم ی شب نوبت ما بود ولی مادرم نتونست بیاد پس من رفتم مادرم با ساره خیلی دوست بودن و از اون خواست تا بیاد خب ساره= سن=۲۰ ممه=۷۰ کون=متوسطه به کوچیک چشم سیاه موی صورتی 😂 لاغر جذاب
خب اون روز تا شب تو کفش بودم هر موقع جایی میرفت که تو دید نبود ی جوری که مثل من اشتباهی دستم خورده بدنش را لمس میکردم اونم فهمیده بود و بعضی اوقات خودش کرم می ریخت خب شب شد خونه پدربزرگم ۲تا اتاق داشت یکی خودش توش بود و دیگری ما البته با فاصله زیاد میخوابید ازمن اون شب با اینکه ۷ متر با من فاصله داشت تو واتساپ چت میکردیم
اول ی جوک سگسی بد یکی دیگه همینجوری براش جک فرستادم و حرف زدیم تا یخش واشود اونم کم کم شروع کرد به حرف زدن من دیدم داره صمیمی میشه بهش گفتم میای فیلم ببینیم اونم گفت نه و این حرف ها که خوابم میاد این های بالخره راضی شد اول بافاصله نشست من ی فیلم آمریکایی گذاشتم کم کم نزدیکش شدم چسبیدم بهش تو فیلم داشتن عشق بازی میکردن ساره هم انگار خوشش اومده بود دستم را انداختم دور گردنش یکم خودش را سفت کرد بعد چند دقیقه دیگه راحت نشست و خودش را ول کرد من شروع کردم تعریف کردن ازش قربون صدقه اش میرفتم ی دفعه گفت علی من دوست دارم یکم سرخ شد و خجالت کشید بعد صورتش را به سمت خودم گرفتم گفتم من بیشتر و بعد لب گرفتم ازش وای چه داغ بود داشتم میسوختم کم کم شروع کردم به نوازش بدن نازش بعد آروم دستم را گذاشتم رو سینه هاش اول خودش را کشید عقب تا اومد بگه چیکار میکنی لبش را بوسیدم گفتم امشب مال منی اون انگار شحوتی شد یکم مالیدمش بعد خوابوندمش رو سینم همینجوری که لب می گرفتیم دستم را کردم تو شلوار راحتیش شروع کردم از روی شورت مالیدن کون نرمش پاشاندمش و تیشرتش را در آوردم سوتین را که واز کردم دیدم چه چیز سفید گنده ای گیر من اومده شروع کردم به مالیدن راستی و خوردن چپی داشت حال میکرد که شلوارش را در آوردم دیدم ی شرت بندی ابی تنشه اون را که کشیدم پایین پشمام ریخت دیدم کسش مثل برفه وایییییی داغ و یکم خیس بود شروع کردم به لیس زدن اونم تازه ناله های سگسیش شروع شد داشتم حال میکردم که یهو ارضا شد چند دقیقه همون جوری خوابید و بعد گفتم نوبت منه ی پوماد از کیفش درآورد و مالید به کیرم کیرم راس شده بود (۲۲سانته) بعد گفت بکن تو کونم من که خدا خواسته یواش گذاشتم درش تو نمی رفت سرشو به زور کردم توش اونم گریه میکرد من کیرم داشت آتیش می گرفت کم کم گشاد شد هی تلمبه زدم تا دیدم دارم ارضا میشم کشیدم بیرون پوماد را با دستمال کاغذی پاک کردم و گرفتم جلو صورتش اونم فهمید اولش سرشو میخورد بعد تا اونجا که جا میشد میکرد تو دهنش ارضا شدم تو دهنش بعد افتادیم رو زمین استراحت کردیم بعد ازین چند بار دیگه کردمش ول دیگه شوهر کرد و تموم شد لذت من ممنون که خواندید اگه غلط جایی دیدی ببخشید
نوشته: علیرضا
یعنی به یه پسر دختر مجرد گفتن شبو برید تنهایی تو یه اتاق بمونید؟؟ چه روشنفکر شدن جدیدا پدر مادرا!! زمان ما از این خبرا نبود!!
ابن داستان فک کنم این بزرگ بار توی توالت ترمینال موقع ریدن نوشته که زودی تمومش در کل چیز لقت ادمین سر جدت اکانتمو بن نزن باز الکی
حیف وقتی که برای خواندن این خزعبلات صرف کردم
توهمات یه جقی بیسواد توی کف دخترعمو
کیرم دهنت با این دروغا و کسشعرات
مگه کون کردن به این راحتیه؟
اونی که واقعا کون کرده میدونه چه عذابی داره. حتی واسه اون که داره میکنه. بعدش کیری که از کون دراوردی رو کرد تا ته توی دهنش؟
همه اینا به کنار. پاشاندمش رو کجای دلم بذارم جاکش؟
باز یه بالای بیست آمده تو سایت من که در رفتم
شماهم در برین کونمون پاره هست وایی 😭
کرونا بزنه به کمرت
پدر بزرگت کرونا گرفت بعد نوبتی مراقبش بودید دیوس 😂
به قول شاعر میمری کس نگی
آخه گوزو، پدر و مادر اون گوزوی صورت نگفتن شب با یک پسر مجرد چه گوهی می خوان بخورن تو یک اتاق تنها؟! لابد اونها هم کرونا زده بود تو حلقشون! گوزو
ما اول شحوتی نشدیم ولی وقتی ما را پاشاندومی و پوماد زدی به کونت ما دیگهدستما پیدا نکردیم چون تو همه رو کرده بودی تو کونت بیناموس😂😂😂این چه کصشعری بود تفت دادی؟؟؟؟
والا من دختر فامیلمون 2ماهه هر هفته میبینمش همه ش خودشو بهم میماله(ممه و پاهاشو) تخم نکردم برم بگم بکنمت نمیدونم شما چجوری تو نیم ساعت سریع کص میکنین😐
کص کش گذاشتن دنبالت مگه که سریع میخوای تمومش کنی. ریدم تو این داستانت. همون پوماد تو کونت…