روز موعود

1401/03/07

بارها و بارها در ذهن خودم برای امروز برنامه ریزی کرده بودم . همیشه از اطرافیانش دلگیر بود که چرا برایش جشن تولد نگرفته اند . حسرت یک سوپرایز بردلش مانده بود . این را از حرفهایش طی این چند مدت آشنای خوب فهمیده بودم . دوستش داشتم به خاطر مرامش ،معرفتش و ماه ها بود که منتطر چنین روزی بودم تا خوشحالش کنم ، سوپرایزش کنم ، شادش کنم و شادی را به چهره اش ببینم به خاطر کارهای که برایم کرده بود مدیونش بودم و دوست داشتم جبران کنم .
روز موعود فرا رسید . هوا بس ناجوانمردانه گرم بود . کنار پارک شهر همان محل همیشگی که قرار میگزاشتیم منتطرش بودم . ظبت سوت ماشین آرام آرام آهنگ ابی سلطان صدا را می‌خواند و من غرق در فکر بودم ، در دهنم حالت نگاهش را تجسم میکردم وقتی را که نگاهش به کیک تولد بیفتد ،با صدای انگشتش روی شیشه متوجه آمدنش شدم
سلام
سلام عزیزم
خوبی تو فکری چیزی شده
نه فقط منتطرت بودم
ببخشید سعی کردم زودتر بیام اما نشد
نه عزیزم تو خوب اومدی به موقع اومدی من یکم زود اومدم
خوب بیا سوار شو تا بریم
باشه
سوار اتومبیل شد و راه افتادم . توی مسیر دوتا آب هویج بستنی گرفتم و به طرف باع دوستم حرکت کردیم . در راه حرف های جورواجور میزد که من اصلا متوجه نمی‌شدم همه هوش و هواسم به برنامه خودم برای سوپرایزش بود و اصلا به حرف هاش توجه نمیکردم و فقط سرم را تکان میدادم . دم در باغ
خوب عزیزم رسیدیم کلید توی داشبورد هست اگر ممکنه درو باز کن
باشه عزیزم
درب باع باز کرد رفتم داخل و ماشین پارک کردم داخل ساختمان شدیم روی مبل نشست و شالش را برداشت ،من هم کنارش نشستم و دکمه های پیرهنم را باز کردم هوا گرم بود
دلبر هم مانتوشو در آورد، بلند شدم و به طرف آشپز خانه رفتم، از یخچال کیک و برداشتم و به طرفش اومدم کیک و جلوش گرفتم و گفتم عزیزم دلبرم تولدت مبارک ،ماتش زده بود و بهت زده نگاهم می‌کرد.
با توام تولدت مبارک
من تولد من چکار کردی امیر این چه کاریه
تولدته عزیزم تولد خوشگلترین دلبر دنیا برات کیک گرفتم این روز عزیزو با هم شاد باشیم
امیر عزیزم ،ممنونم
چشمهایش پر از اشک بود ، اشک شوق ، انتطار چنین کاری را نداشت
دستش گرفتم و بلندش کردم و به طرف اتاق تکی باع هدایتش کردم ،قبلا اتاق را تزئین کرده بودم در را باز کردم و چشمش به چراغهای رنگی چشمک زن افتاد که دور تا دور اتاق پیچیده بود وارد اتاق شد برف شادی که از قبل پشت در اتاق گزاشته بودم را برداشتم و به سقف اتاق پاشیدم ، برف های شادی از سر و رویش پایین می‌آمد و روی موهاش و کتفش می‌نشست پلیر رو پلی کردم تا آهنگهای شاد تولد که از قبل روی فلش ریخته بودم را پخش کند و خودم هم همراه آهنگ ها می‌خواندم سرش را به طرف من برگرداند
امیر جان ممنونم چرا این کارو کردی چرا زحمت کشیدی
کاری نکردم عزیزم من که کسی جز تو ندارم روز تولد تو روز عشق چطور خوشحال نباشم
وای امیر مرسی عزیزم ممنونم عشقم
دستش را دور گردنم انداخت و سرش را روی شانه ام گزاشت . صورتم رو به صورتش چسبوندم و دستم دور سرش حلقه کردم و لپ های نرم و قشنگش را به صورتم فشار دادم ناگهان متوجه خیسی روی گونش شدم سرش را از سرم جدا کردم گریه میکرد .
چی شده عزیزم چرا گریه میکنی امروز تولدته باید خوشحال باشی
امیر انتطار نداشتم ممنونم امروز بهترین روز زندگیمه
کاری نکردم وطیفه عزیزم تو خوشگلترین دلبر دنیای همه دنیای منی
اشک‌هایش را پاک کردم و انگشتم داخل کیک کردم و جلو صورتش گرفتم و خواهش کردم بخوره دهانش را باز کرد و انگشتم را با زبانش پاک کرد باز دستم را داخل کیک کردم و دماعش را کیکی کردم و باز صورتش را و لپ هایش را حالا دیگر می‌خندید
نکن امیر کثیفم کردی
اشکال نداره الان خودم با زبون پاکش میکنم با نوک زبانم کیک روی دماعش را لیس زدم و خوردم و کیک های روی صورتش را لیس زدم
دلبر را به حال خودش گداشتم و از ساختمان بیرون رفتم وقت دادن هدیه تولد بود هدیه ها را از صندوق ماشین آوردم و تحویلش دارم کادوها را باز می‌کرد و تشکر می‌کرد یک شال خوشکل ، یک ساپورت سفید با گل های مشکی َشلوار و کفش و یک جفت ساعت ، ساعت را جفت گرفتم تا به یادگار برای همیشه نگه داریم و یادآور خاطره امروزمان باشد .
جبران میکنم امیر ممنونم لعنتی جداب همین کارها باعث میشع که بیش از پیش عاشقت میشم
چته حالا جوگیر نشو چکار کردم فقط وطیفم بود ، در قبال خوبیت هیچ کاری نکردم
حالا پاشو بریم مشروب بخوریم استخر پر از آبه بریم یه ابی بر بدن بزنیم
باشه عزیزم بریم
اونجاست تو اون کمد بطری مشروب بیار تخمه هم تو کابینت بالای گلوری و لیوان و میوه هم بیار دلبر
باشه عشقم
کنار استخر لباسهایم را بیرون آوردم و به دلبر هم کمک کردم لباسش در بیاره چند شات مشروب خوردیم و من شیرجه زدم داخل استخر دلبر کنار استخر نشسته بود و پاهاش توی آب بودن من هم اومدم کنارش و شاتی که برام ریخته بود و گرفتم و خوردم برخلاف من از آب سرد بدش میومد و زمان می‌برد تا داخل آب بیاد آروم آروم خودش خیس می‌کرد تا بتونه بیاد تو آب که پاشو گرفتم ویهو کشیدمش داخل استخر ،نفسش بند اومده بود
وای ، وای ،امیر مردم ،وای سرده ،دیونه این چه کاری بود
من هم میخندیدم
کمی گدشت و بدنش عادت کرد نزدیکش شدم و بغلش کردم ولب هام گزاشتم روی لبش و شروع کردم به خوردن یک ساعتی داخل استخر بودیم و آبتنی میکردیم و میخندیدیم
امیر جان من بسمه میرم بیرون
باشه دلبر بریم منم میام
امیر جان بطری مشروب و میبرم زحمت بقیه رو بکش
باشه خوشکلم چشم
داخل ساختمان خودمون و خوشک کردیم و لباس زیرو عوص کردیم من با شلوارک و اونم وقتی از اتاق بیرون اومد لباسای که براش گرفته بودم پوشیده بود
بهم میاد امیر
عزیزم چه خوشکل شدی
خوب آقا خوشتیپه آب سرد مستی و پروند پایه ای چند شات دیگه بزنیم
بزنیم عزیزم بزنیم امروز روز تو هست هرچی بگی به چشم
بلند کن پیکت
به سلامتی
سلامتی دلبرم
سلامتی آقایی
چند پیکی زدیم و حسابی گرم شدیم و دلبر روی پاهام نشست
حالا دیگر داع مشروب بود دختر خجالتی بود و وقتای که مشروب می‌خورد بی نظیر میشد حرفهای نگفته ته دلش ، پوزیشن هایی که دوست داشت و ناگفته های ذهنش که از روی شرم به زبان نمیورد را رو می‌کرد. عاشق این حالش بودم و مشروب را از عمد آوردم تا با مست شدنش من هم خوشحال شوم
در حالی که یک شات در دستش بود با دست دیگرش دکمه شلوارش را باز کرد و شلوار و شورتش در آورد. روی پاهایم در حالی که روی مبل نشسته بودم به صورت رو در رو نشست لیوانی که دستش بود را جلو من گرفت و اشاره کرد بخور نیمی از مشروب رو خوردم که لیوان از لبم جدا کرد و مابقی رو خودش خورد لیوان کنار گزاشت و دو دستش روی گوشهایم گزاشت و لب‌هایش را به لبم چسباند و وحشیانه شروع به خوردن کرد لب های بالایی م را با دندانش گاز می‌گرفت و باز زبانش را روی لب‌هایم می‌کشید مست بود بدنش گرم داغی لب هایش روی لب‌هایم شهوتیم می‌کرد مور مور خاصی داخل سینم اذیتم می‌کرد
بلند شد کامل لباسش بیرون آورد و من هم شلوارکم رو در آوردم هردو لخت مادر زاد به همان حالت قبل روی مبل نشستیم و شروع به خوردن لب و لوچه هم کردیم به بعل چرخاند من را و روی مبل با اشاره دستش رویی کمر دراز کشیدم روی شکمم نشسته بود و دست هایش را دو طرف سرم گزاشته بود و با چشم های مست و خمارش نگاهم می‌کرد و با انعطاف باسنش روی بدنم چوچوله نازنینش را روی کیرم ماهرانه حرکت میداد آرام آرام بالا آمد تا کصش را به دهانم رساند پاهایش را دو طرف سرم گزاشته بود و دستهایش روی دسته مبل بود من هم زبانم را کامل بیرون داده بودم و با کش و قوس کمر و باسنش ماهرانه چاک کوصش را روی زبانم می‌چرخاند کص تمیز خوشبو و خوش طعمی داشت هیچ وقت از خوردنش سیر نمی‌شدم چنان مستانه کصش را روی زبانم می‌کشید و با صداهای شهوتی که از خودش بیرون میداد من را دیوانه می‌کرد دیوانه کصش با دست هایم لمبر های کونش را گرفتم و شروع کردم چنگ زدن و نوازش کردن حرکت کوسش روی زبانم ماهرانه بود تاثیر مشروب چنان مستش می‌کرد و جسارتی بهش میداد که شرم و حیا نمی‌کرد و هر حرکتی را به نحو احسنت انجام می‌داد با قوس کمرش زبانم را روی سوراخ کونش حس کردم شیارهای کونش را با نوک زبانم حس میکردم و خودش هم با حرکت چرخشی سوراخ کونش را روی نوک زبانم مانور میداد با چرخش باسنش من هم زبانم را برعکس چرخش باسنش چرخاندم و شیار کونش را زبان میزدم لذت عجیبی داشت
پوزیشن را عوض کرد و حالت 69 شدیم سرم را بالا کشیدم و به دسته مبل تکه دادم تا زبانم به سوراخ کونش برسد از خوردنش لذت می‌بردم تجربه خاصی بود دلبر هم با ملچ و ملوچ کیرم را در دهانش می‌کرد و می‌خورد هر ار گاهی سوراخ کیرم را زبان میزو و باز می‌خورد کمی سرش را پایین برد و زبانش را به سوراخ کونم رساند منتطر حرکت بعدیش بودم نوک زبانش را به سوراخم زد دوباره و دوباره و شروع کرد با نوک زبانش شیار کونم را لیس زدن بی نهایت لذت بخش بود و با حرکت زبانش روی سوراخم مست تر میشدم و لذت زیادی می‌بردم کمکم انگشتش را هم اضافه کرد و شروع به ماساژ سوراخم با دست کرد من هم سوراخ کونش را انگشت کردم و هر حرکتی انجام می‌داد من هم عین آن حرکت را روی سوراخش انجام می‌دادم کمتر از یک بند انگشت داخل سوراخ هم کرده بودیم و میچرخاندیم ِِلذتی غیر قابل توصیف
بلند شد و باز روی مبل نشستم دلبر رو در روی من روی پایم نشست و کیرم را آرام آرام وارد سوراخ کصش کرد و شروع کرد بالا و پاین شدن و کص داغ و قشنگش را روی کیرم می‌چرخاند پایش را پشت کمرم انداخت و قفل کرد دست هایش را روی زانویم گداشت و با قوص کمرش شروع به عقب و جلو کردن کصش کرد من هم دو طرف کمرش روی باسنش دو استخوان لگنش را گرفته بودم و با دستهایم کمکش میکردم تا راحت تر عقب و جلو کند ناگهان پاهایش را محکم به دو پهلویم چسباند شکمش و با سنش را جلو داد سرش را عقب برد و شروع کرد به لرزیدن با لرزش بدنش ریزش آب گرمی از اطراف کیرم را حس کردم که روی خایه ام رفت و خایه ام را گرم کرد چند ثانیه ای لرزید و با شدتی کا تا اون روز ندیده بودم ارضا شد بعد از پایان لزش و ارصا شدن روی سینه ام خوابوندمش و بوسش کردم و کمرش رو نوازش کردم
عزیزم ارصا شدی
هوم
عالی بود تا امروز این طور ارصا نشده بودم
آره عزیزم آب کصت هم زیاد بود تا خایم رفته
پاهام جون ندارن
به خاطر لرزش بود خیلی لرزش داشتی
دیگه نمیتونم میشه پوزیشن و عوص کنیم تو بکنی توش
باشه بلند شو داگی میکنم این جوری حرکت تو کمتر میشه
برگشت و حالت داگی روی مبل نشست دستش روی تکیه گاه مبل بود کونش بالا داده بود و با قوصی که به کمرش داده بود کصش دقیقا جای قرار گرفته بود که آماده جر دادن بود کیرم گرفتم جلو سوراخ کصش گزاشتم
آماده ای بکنم توش
بکن آروم بکن
هوم چه کسی بعد ارصا تنگ شده
بکن امیرم بکنش جرش بده
جرش میدم گالش میکنم صبر کن
آخ عاشق کیرتم بکن من عشقت بکن
شروع کردم تلمبه زدن باز هم با کش و قوس های آرومی که به کمر و کونش میداد به رفتن کیرم تا ته کصش کمک می‌کرد شدت تلمبه ها رو بیشتر کردم و خیلی سریع تو کسش تلمبه میزدم دستش رو از زیر شکمش به خایم رسوند و خایه هام و با انگشتاش لمس می‌کرد و فشار می داد
آخ جان امیر خوش میگدره خوب حال میکنی عزیزم
آره دلبرکم
بکن عزیزم عشق منی کیرت عشقه بکن توش جرم بده هوووومممم
حرف ها وصداهاش لذت سکس و بیشتر می‌کرد دوستش رو روی لمبر کونش گداشت و سرش رو پایین برد و روی مبل گداشت و با باز کردن لمبر کونش می‌گفت
بکن تا ته بکن توش جرش بده تا دیگه هوس کیر نکنه
آتیش گرفته با کیرت خنکش کن
کون کن قهار جندت جر بده
حرارت کسش به ارضا نزدیکم کرد
عزیزم میخوام ارضا بشم
این که گفتم کیرم از کسش در آورد و برگشت روی مبل نشست و کیرم تو دهنش کرد و شروع کرد ساک زدن و با انگشتاش با خایه هام بازی کردن منم تو مو هاش چنگ زدم آب از کمرم سرازیر شد خواستم کیرم در بیارم که نزاشت چند قطره ای که توی دهانش ریخت کیرم در آورد و به لب هاش کشید تا ما بقی آبم روی لب و صورتش ریخت صحنه عجیبی بود که فقط تو فیلم های پورن خارجی دیده بودم اصلا انتطار چنین کاری نداشتم اما اون خودش خواست شاید تاثیر مشروب بود هرچه بود هردو لذت بردیم چند بوسه بر سر کیرم زد و صورتش را پاک کرد بغلش کردم و روی مبل دراز کشیدم مدتی توی همین حال لخت در بغل هم خوابیدیم و نوازشش کردم

نوشته: امیر


👍 1
👎 6
7101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

876438
2022-05-28 03:11:00 +0430 +0430

منم تو موهاش چنگ زدم آب از کمرم سرازیر شد؟
خوب این الان طبیعی نیست،یا چنگت مشکل داره،یا واشر کمرت خراب شده،این رو حتما تا بدتر نشده پیگیری کن چون تو این اوضاع بد اقتصادی اصلا کاره درستی نیست،فردا سره برج کلی پول قبض آب واست میاد،من 2 راه واست تجویز می کنم،
1:جقه دانش بنیان
2:جقه درویشی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها