ریحانه و دو برادر وحشی

1389/06/24

ی روز عصر با خانواده اومده بودیم پارک؛خب خواهرام هم با خانوادشون بودن از جمله حسین اقا شوهر خواهرم؛بابا هم بود ولی رامین و داداشم نبودن؛در کل ادمای بی جنبه ای نبودن و اینطور نبودن که حالا چون با من سکس داشتن هرجور که میخوان با من برخورد کنن؛اونا مثل قبل کاملا به من احترام میذاشتن و برخوردشون عادی بود ولی اون روز من گیر دوتا برادر افتادم که پسرعمو هام بودن و هیچی از انسانیت نمیدونستن و با من دختر مثل ی حیوون برخورد کردن و یکی از دلایلی که من تو فامیل و البته با کسایی که خوب میشناختمشون و اعتماد داشتم سکس میکردم همین ادم بودنشون بود و من نمیتونستم به غریبه ها اعتماد کنم؛این دوتا پسر عمو هم ی جورایی غریبه بودن چون ما هیچ رفت و امدی با اینا نداشتیم!
پارکی که ما اومده بودیم نزدیک خونه این عموم بود؛من اومده بودم که کیفمو از ماشین شوهر خواهرم بردارم که دو نفر به من سلام کردن؛بله حبیب و غلام بودن همون دوتا وحشی که بعد متوجه شدم؛بعد از احوال پرسی متوجه شدم که اونا از دادن من با خبرن حالا کی به گوش اینا رسونده بود نمیدونم ولی واقعا ناراحت شدم چون اصلا دوست نداشتم همه بدونن؛اخه من جنده به اون معنی نبودم و تو کار کاسبی هم نبودم؛به هر حال اونا منو تهدید کردن که بهشون ندم همه جا جار می زنن و ابروی منو میبرن؛منو مجبور کردن که باهاشون برم خونشون؛واقعا دلم نمیخواست با اینا باشم ولی چون میدونستم ادم نیستنو تهدیدشون و عملی میکنن با نارضایتی کامل رفتم خونشون؛توی مسیر به خواهرم زنگ زدم گفتم میرم تا مغازه ها و بر میگردم!
من اون روز مانتو با دامن پوشیده بودم و واقعا خوب مالی شده بودم ولی بخت بدم گیر این دوتا افتادم؛از در خونه تا اتاق خواب خوب منو مالیدنو دستشون هر جا میشد میرفت؛من ترسیده بودم و قلبم تند تند میزد؛به اتاق خواب که رسیدیم خودشون اول شالمو برداشتن بعد مانتومو در اووردن؛بهم گفتن بشین لب تخت؛نشستم؛هر دوشون شلوارشونو در اووردن؛دو تا کیر کلفت و سیاه جلوی چشام تکون میخوردن؛کیرشونم مثل خودشون ی جوری بودن.
با دوتا دستام دوتا کیرو گرفتم و بدون هیچ میلی سر کیر حبیب و کردم تو دهنمو شروع کردم به خوردن؛با اون دستمم کیر غلامو می مالیدم؛اونا به کیرشون بی حسی زده بودن و خیالشون راحت بود ولی منو نگران میکرد؛غلام سر منو گرفت و به طرف کیر خودش چرخوند؛ منم سر کیرشو شروع کردم به خوردن و حالا کیر حبیب توی اون دستم بودو می مالیدمش؛این صحنه هارو توی فیلمای سکسی دیده بودم!
لبای خوشکلم روی کیر این دوتا سر میخورد و کیرشونو نوازش میکرد؛ی چند باری کیرشونو نوبتی عوض میکردن و بهم میگفتن بخور کوس کوچولو یالا بازم بخور!
بعد حبیب منو خوابوند روی تخت؛طوری که سرم روی تخت نبود و از تخت اویزون بود؛پاهام برد بالا که دامنم سر خورد و اومدم پایین؛پاهای صاف و سفیدم خودشو نشون داد؛حبیب شرطمو از پام در اوورد و پرت کرد سمت غلام؛غلام گرفت و گرفت جلوی دماغش و بو میکرد!
حبیب پاهامو خم کرد روی شکمم طوری که باسنم از تخت بلند شدو سوراخ کونم اومد بالا؛ی تف انداخت روی سوراخمو دوتا انگشتاشو ی هویی کرد توم؛چند باری تف انداخت و سر کیرشو گذاشت روی سوراخم؛غلام نشست روی زمین و سر منو خم کرد پایین و کیرشو کرد تو دهنمو حرکت میداد؛حبیب هم کیرشو هل داد توی کونم که درد همه جای کونمو کرفت ولی نمیتونستم حرفی بزنم چون کیر غلام تو دهنم بود؛حبیب شروع کرد به کردن منو با دستاش پاهامو گرفته بود؛غلامم توی دهنم تلمبه میزد و دستامو گرفته بود؛از عقب درد میکشیدم و از ااین طرفم داشتم خفه میشدم؛تکونم نمیتونستم بخورم؛اونا داشتن منو میگاییدن و هرچی حرف زشت بود به من میزدن و من از اومدنم پشیمون بودم فقط دلم میخواست تموم بشه!
غلام بلند شد نشت روی سینم و بلوزم و از یقه گرفتو مثل وحشیا پاره کرد؛ممه های نازم افتادن بیرون؛ممه هامو گرفتو چسبوند بهم بعد کیرشو گذاشت لاشون و عقب و جلو میکرد؛ممه ها اونقدر سفت فشار میداد که داشتم از درد میمردم؛غلام بهم میگفت داری گاییده میشی نه؟باید حسابی گاییده بشی و از اینجا بری؛واقعا شعور نداشتن؛حبیب هم پاهامو بالا گرفته بودو کیرشو گذاشته بود لای رونامو عقب و جلو میکرد؛به هیچی فکر نمیکردم جز اینکه از اینجا برم بیرون؛
اب غلام اومد و ریخت روی ممه هام؛حبیب هم ابشو ریخت روی کوسم؛حبیب صورتمو گرفت فشار دادو چند تا حرف زشت بهم زد؛
بلند شدم مانتومو پوشیدمو از خونه زدم بیرون؛شرتمم جا گذاشتمو اومدم بیرون؛دیگه ی درسی واسم شد که بهر کسی ندم که نه جایی جار بزنه نه مثل حیوونا با ادم رفتار کنن!
لطفا نظر یادتون نره؛بگین کدوم داستان بیشتر دوست داشتید و جالب تر بوده!
(ریحانه)


👍 6
👎 6
420214 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

266988
2010-09-16 10:01:21 +0430 +0430
NA

ریحانه جون خوب اینهم یه جورشه . مواظب باش بار دیگه به ادمی بده که با ادب باشه ولی خوب کیره دیگه . عادت میکنی . عزیزم بده اشکالی نداره.

9 ❤️

266989
2010-09-16 12:49:13 +0430 +0430
NA

تو خیلی خوب مینویسی … خیلی راحت هم تو داستانات راضی به دادن میشی… شک دارم که هنوز دختر باشی… از نحوه ی خانوم شدنت و از دست دادن پردت واسم بنویس… کسی که به این راحتی به همه میده شک دارم که تا الن کسش افتتاح نشده باشه !

7 ❤️

266990
2010-09-16 14:48:37 +0430 +0430
NA

آفرین به این کون که دل همه رو شاد کرده ولی لذت کس دادن رو از دست نده

11 ❤️

266991
2010-09-17 07:30:40 +0430 +0430
NA

واقعا خيلي زيبامينوسي حتما كس باحالي داري.آياخواهرتم كس ميده؟

6 ❤️

266994
2010-09-19 16:48:28 +0430 +0430

دوستان عزيز سلام.
اول اينكه زياد جوگير نشين.چون اين فقط 1داستانه، بخونيدوحال كنيد!
دوم اينكه سبك نگارش وكلمات بكار رفته توي داستان از100كيلومتري داد ميزنند كه نويسنده مذكره نه مؤنث!
سوم اينكه جناب نويسنده اگه كارهاي ريحانه جندگي وريحانه جنده نيست، پس چيه؟
چهارم اينكه دوستان عزيز لطف كنيد، مطلب من روبا عنوان “واقعگرائي واحترام به شعور خواننده” بخونيدونظر بديد.
مرسي.

12 ❤️

266996
2010-09-22 02:02:52 +0330 +0330
NA

توی همه ی داستانات هم که پیرهن یا لباستو پاره میکنن ! عجب… ما هم که گوشامون درازه …!

10 ❤️

266997
2011-01-10 15:45:48 +0330 +0330
NA

چی بگم اگر دختری که یکم بیشتر و با اصول تر اون کست رو نثار کن اگر هم پسری که این کس خل بازیا چیه در میاری
اگر کف کردی این همه دختر مامانی ریخته تو خیابون که نصف بیشتر آماده دادن هستند برو بکن ولی خواهشن کس و پرت تحویل نده و سکس رو به گه نکش

0 ❤️

266998
2011-02-01 00:06:29 +0330 +0330
NA

ننه کير پرست.ميگى جنده به اون معنى نيستم ولى5.4نفر کردنم.خب جنده به کى ميگن?

0 ❤️

267000
2011-03-28 10:05:21 +0430 +0430
NA

به نظر من شما دارید خودتون رو اسگل می کنید از اسمش معلومه داستان های سکسی حالا چه فرقی داره اگه کسی این داستان ها رو باور کنه کس خله

0 ❤️

267001
2011-04-01 12:33:23 +0430 +0430
NA

خیل خوب مینوسی جنده خاانم

0 ❤️

267002
2011-05-15 18:27:26 +0430 +0430
NA

خیلی خوب مینویسی ریحانه

0 ❤️

267003
2011-05-29 17:51:11 +0430 +0430
NA

کس شعر بود!
حال نکردم.
ریدی تو مرام هرچی جندست.
نمیدونم شماها چجوری با خودتون کنار میاین که به هرکی میاد بدین اخه؟
کس مگی به احتمال زیاد

0 ❤️

267004
2012-05-20 09:37:07 +0430 +0430
NA

ریحانه من ادم دهن لقی هم نیستم ولی خیلی اهل حالم خوب بهت حال میدم اگه خواستی ایمیل بزن

0 ❤️

267005
2012-08-13 20:11:55 +0430 +0430
NA

دادا اينا چيه نوشتي ديگه ننويس كه ملت بهت ميخندن ها.

0 ❤️

267006
2012-09-17 17:50:57 +0430 +0430

من به اون معنی جنده نبودم ) عزیزم به کدوم معنی جنده بودی و شرطمو از پام در آورد منظورت شورت بود نه در کل کیر همون غلام تو دهنت با این داستان مسخره ت

0 ❤️

267007
2013-01-02 00:57:39 +0330 +0330
NA

یهو تصمیم گرفتی ار پارک بری مغازه ها !!! خانواده تو عشقه؟؟؟

0 ❤️

267013
2013-10-08 16:41:55 +0330 +0330
NA

کسی هست از کون بده سکس تل هم قبول من پسرم

0 ❤️

267008
2014-07-11 19:42:04 +0430 +0430
NA

ریحانه دفعه ی بعد رفتی پارک خبر بده
جنده ی لاشی دختر تا قبل از ازدواج پرده بکارتشو باید حفظ کنه.
نه مثل تو جنده بشه و همه کس و کونشو یکی کنن بعد بگه:من جنده نیسم ولی سکس دارم!
پسر عموهات خوب کاری باهات کردن!
باید کیرشونو تو کس مادرت بکنن و یه برادر کاکل زری برات بیارن که وقتی بزرگ شد بکنتت آدم مطمءنی هم هست

0 ❤️

267009
2014-07-11 22:28:15 +0430 +0430
NA

جنده :-\

0 ❤️

267010
2014-11-09 05:24:07 +0330 +0330
NA

داستان تخمی تخیلی.
ناراضی رفتی خونشون. ناراضی ساک نوبتی زدی و با اون دستت کیرشونو مالوندی. ناراضی کونت گذاشتن و آخرشم ناراضی رفتی و الانم ناراضی هستی که به پسر عموهات سکس ناراضی داشتی فردا با راضی برو که بعد با ناراضی برنگردی biggrin

0 ❤️

267012
2015-01-08 10:18:16 +0330 +0330
NA

اصن خوب کرده که داده جند و لاشی هم شما پسرایی هستین که هر غلطی دلتون خواست می کنید بعد میگید دختره پرده شو نگه داره واس شب ازدواج حالم بهم میخوره از همه تون عوضیا

0 ❤️

526736
2015-12-28 22:06:01 +0330 +0330
NA

گوه نخور خالی بند تو یه مذکر جقی بیش نیستی

0 ❤️

539256
2016-05-01 00:40:32 +0430 +0430
NA

aval az hame kir be ghabre iekaieketan ke ke zire dastanaie pesara harcheghadram khob bashe kos sher migin ke jaghie o ina o khali bandie baad zire ie dastane dokhtar ke tabloe madar ghahve pesare va dare kos mige va tarze baianesh kolan kirie
kos lisi mikonid
yani kose nanaton kolaaaaan
khosh khosh ba khardar

1 ❤️

547783
2016-07-06 07:33:30 +0430 +0430

جناب نویسنده عزیز از هر جنسی که هستی دستت درد نکنه، زحمت کشیدی سعی کن بیشتر بخونی
ازچرت وپرت هایی هم که یه مشت لات و بی سروپا مثلا بنام نظر آوردن دلگیر نشو چون اینها هنوز نفهمیدند که هرمطلبی که اینجا منتشر میشه حتما نباید حقیقت داشته باشه و میتونه حاصل تخیلات نویسنده هم باشه

0 ❤️

578771
2017-02-11 16:46:40 +0330 +0330

با داستان هات حال کردم هر سه تاش رو خوندم واقعا عالب بود شاید بعضی ها فکرکنن واسه این ک دختری اینجور نظری میدم ولی من راجب هر داستانی بجای بد گویی تعریف و تمجید میکنم
اگه بازم داستان نوشتی خبر بده با شور خاصی دوس دارم بخونم بازم (clap) (wanking)

0 ❤️

852765
2022-01-11 06:18:09 +0330 +0330

خوبه ادامه بده
هردو داستان عالـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی 👌

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها