ریحانه و کیر داداشی

1389/06/09

پس از سکس منو رامین و لو رفتن اون قضیه پیش داداشم چند روزی گذشت. همیشه پیش خودم فکر میکردم که هیچ کس از این موضوع چیزی نفهمیده ولی سخت در اشتباه بودم . داداشم حمید همه چیو از توی راه پله ها دیده بود ولی هیچی نگفت بود تا امروز که سر و کلش پیدا شد . بعد از ی نیم ساعتی بهم گفت ریحانه بیا بالا کاریت دارم .
منم رفتم بالا . بهم گفت ی چیزایی شنیدم ! گفتم چی؟ گفت شنیدم با رامین ی کارایی کردین تا اینو گفت رنگ و روم زرد شد و بدنم لرزید . پیش خودم گفتم ای رامین بی معرفت چرا رفتی همه چیوگفتی ولی بعد به خودم گفتم آخه اون بره به داداشم بگه من با ریحانه حال کردم که واقعا محال بود
واسه همین فهمیدم که خودش اون روز ما رو دیده بود . هیچی نمی گفتم . داداشم گفت جواب بده چند روز پیش با رامین چیکار میکردی؟
من بازم سوت کردم آخه چیزی نمی تونستم بگم . ترسیده بودم . گفتم حالا ی کتک حسابی می خورمو بعدشم همه می فهمنو آبروم میره .
گفتم ببخشید حمید . خواهش میکنم به کسی حرفی نزن بعد اشک توی چشمام جمع شد طوری که داداشمو تار میدیدم .
در حال اشک ریختن بودم که ی هویی حمید لبامو بوس کرد و گفت به ی شرط دهنمو می بندم که با منم حال کنی .
اینو که گفت از تعجب شاخ در آووردم و ی جورایی خوشحالم شدم چون همیشه دوست داشتم داداش یا بابام با من حال کنم .
خب منم آروم گفتم قبول !
بعد حمید بهم گفت خیلی وقته تو کفتم خواهر گلم . اینو گفتو بدون هیچ مکثی بغلم کردو شروع کرد به خوردن لبام .
لبام کوچیکو غنچه ای بود که حتی دوستامم بهم می گفتن بخورم لباتو واسه همین حمید هم از لبای من نگذشتو ی دل سیر ازشون خورد . خب منم شروع به لب دادن کردم . حمید خیلی بیشتر از رامین ازم لب گرفت دیگه لبام سست شده بودن اون داشت با لذت تمام لبای خواهر کوچیکشو می خورد . لبای زنشم فکر نکنم اینطوری خورده بود .
همین طور که ازم لب می گرفت دو تا دستاشو برد پشتمو کونمو گرفتو سفت می مالید . دستاشو به طرف پایین می کشیدو بعد سفت به طرف بالا می کشید . هر چند باری هم قمبولامو تو دستش گرفتو جمع کرد و می مالید واقعا حال می داد
منم چون با رامین سکس داشتم با حمید کمترترسیده بودم و خیالم راحت تر بود . حمید لبامو ول کردو شروع به لیسیدن گردنم کرد که واقعا لذت بخش بود خیلی با این حرکتش حال می کردم . اون دستاشو کرد توی شرطمو دوباره مثل قبل کونمو چنگ مال می کرد ولی این دفعه بیشتر حال میداد چون دستای گرمشو احساس می کردم .
دستاشو در آووردو منو برگردوند و پشتم قرار گرفت ی تاپ تنم بود دستاشو از زیر تاپ برد تو و سینه هامو تو دستاش گرفت همون کاری که رامین از روی لباس کرد و حمید مستقیم ا روی سینه هام کرد و واقعا داشتم لذت می بردم دیگه توی حال خودم نبودم وتی سینه هامو می مالید تمام بدنم بی حال شده بود .
تاپمو کشید بالا و سینه هام افتاد بیرون بعد دوباره گرفتشونو میچرخوندو می مالیدشون . مرتب قربون من می رفت و گردنمو بوس می کرد .
یکی از دستاشو ازرو سینم برداشت و گذاشت از روی شلوار روی کونمو وسط قمبولامو می مالید با اون دستشم یکی از سینه هامو گرفته بود.
دستشو کرد توی شلوارمو با انگشتش به سوراخ کونم ور می رفت . دستشو در آوورد مثل رامین منو روی همون میز آرایش خم کرد .
شلوارمو کشید تا زیر باسنم پایین . به هر دو تا قمبولم ماچ کرد . اون کون خواهرشو دوست داشت . انگشتشو خیس کرد و کرد توی کون من . عقب و جلو میکرد تا کم کمک ی انگشت دیگه بهش اضافه شد . منم آه آه کردنم در اومده بود که حکید می گفت ای جانم !
انگشتاشو توی کونم می چرخوند تا سومین انگشتشم داخل کونم کرد . دیگه جا باز کرد بود .
انگشتاشو در اوورد یکم تف به سوراخم زد . بعد صدای زیپ شلوارشو شنیدم که باز کرد . خیلی دوست داشتم کیرشو ببینم ولی پشتم بهش بود . سر کیرشو روی سوراخ کونم احساس کردم . کم کم فشار داد سرش داشت می رفت تو . من دردم گرفته بود که هی می خواستم کونمو بکشم کنار ولی حمید کمرمو سفت گرفته بود و مانع می شد .
صدای آخ گفتنم در اومد تا بلاخره سر کیرش رفت توی کونم . معلوم بود کیر کار درستی بود. هرچی بود از رامین کلفت تر بود ولی از رامین خیلی خوشکل بود.
کیرشو بیشتر توی کونم کرد و اروم اروم شروع کرد به تلمبه زدن . دای خوشکلم فضای اتاقو پر کرده بود ولی اونقدر بلند نبود که مامان اینا بفهمند.
اگه مامان می فهمید که حمید داره کون خواهرش می ذاره در جا سکته کرده بود.حمید آبش اومد که توی کونم خالیش کرد ولی دوباره به کردنش ادامه داد . ی چند باری ارضا شد و ابشو همون تو خالی کرد .
معلوم بود واقعا تو کف من بوده که چند بار ارضا شد ولی بسنده نکرد و بازم منو کرد
من کون دادنو تجربه می کردم و واقعا لذت می بردم خیالمم از همه چی راحت بود چون داداشم بود . حمید دیگه راضی شدو کیرشو از تو ونم در آوورد سوراخ کونم داغ شده بود و اب کیر حمید ازش سرازیر شده بود . بلند شدم و برگشتم تا کیر حمیدو ببینم ولی اون دیگه شلوارشو پوشیده بود و من نتونستم کیرشو ببینم . خود حمید عمدا زود شلوارشو پوشید که من نبینم . شاید خجالت میکشید .
بهم گفت این قضیه بین خودمون بمونه و هر وقت احساس نیاز کردی بیا پیش خودم و پیش رامین نرو .
بعد ماچم کردو رفت پایین . من ان روز اولین کونمو دادم اونم به داداشم . بهاین کار علاقه مند شده بودم و دوست داشتم دوباره تجربه کنم .
منتظر خاطرات بعدی من باشید

لطفا نظرتونو راجع به این خاطره بگبد
(ریحانه)


👍 19
👎 4
344374 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

266193
2010-08-31 05:40:40 +0430 +0430
NA

ریحانه .شمارتو نمیدی به ما ؟؟
:)

6 ❤️

266194
2010-08-31 09:04:55 +0430 +0430
NA

ازینکه بالاخره به ارزوت رسیدی و از کیر داداشت بهره مند شدی خیلی حتمن خوشحالی اگر میتونی بیشتر از کون دادنت برامون بگو اگر بابا ت هم ترتیبتو داده لطفا بنویس نمیدونی چقدر جالبه برامون که بدونیم بابا جونت هم ترتیبتو داده یا نه .ولی خیلی جالب بود لازم شد که یه دست جلق بزنم البته به یاد کون تنگت. شاید دیگر خواندگان نیز بیاد کونت مشغول شدند ثوابش حتمن به تو خواهد رسید.

9 ❤️

266195
2010-09-01 03:24:57 +0430 +0430
NA

اگه وقت کردی یه حالی هم به مه بده

7 ❤️

266197
2010-09-01 04:09:25 +0430 +0430
NA

manam kone tang mikham!

11 ❤️

266198
2010-09-01 05:49:34 +0430 +0430
NA

man reyhanaro mikham bare koonesh ;)

9 ❤️

266200
2010-09-03 01:38:37 +0430 +0430
NA

chera dorogh migi man khodam zang zadam ama khodetam midoni…

7 ❤️

266202
2011-01-30 03:02:01 +0330 +0330
NA

بچه کجائى?از رامين خوشگلتره يا واسه رامين

0 ❤️

266205
2011-03-01 14:40:16 +0330 +0330
NA

salam.jaleb bod/age khasti be manam bezang09124012505

0 ❤️

266207
2011-07-12 16:31:44 +0430 +0430
NA

ریدی با این داستانت.

اخه مگه میشه کسی که ابش اومده کیرشو تو کون نگه داره. کیر به محض ارگاسم شل میشه و از کون در میاد. تازه مدتی که طول میکشه دوباره کیر شق بشه حداقل 5 دقیقه هست. مگه میشه کیر شل و ول بمونه توکونت.

بعدشم نوشتی چند بار پشت سر هم ابش اومده و بازم کردتت.
اخه جنده خانم مجبورت کردن دروغ بنویسی

0 ❤️

266208
2011-11-19 15:24:43 +0330 +0330
NA

اخر كسشعر بود احمق كوني ديگه از اين كسشعرا ننويسيا

0 ❤️

266211
2015-04-01 17:13:03 +0430 +0430
NA

“حمید آبش اومد که توی کونم خالیش کرد ولی دوباره به کردنش ادامه داد . ی چند باری ارضا شد و ابشو همون تو خالی کرد .”
كاش ميدونستي كه سيستم مرد با زن فرق ميكنه. مرد مكرراً نميتونه ارضا شه و آبش بياد.
سرجمع داستان چرتي بود ولي دروغات دروغاي خانميه كه تا حالا رنگ كير مردو نديده و در خيالاتش شديداً كيرپروري ميكنه. cray2

0 ❤️

266213
2015-10-21 04:36:47 +0330 +0330
NA

ميشه بپرسم كسي تو خاندانت مونده كه تو رو نكرده باشه؟؟؟؟

0 ❤️

534747
2016-03-28 01:34:27 +0430 +0430
NA
                       ★  سیكتير ★

كص ليس°بدبخت
برو خودت رو جر بده
خخخخحخح
لطفا كص و شعر ننويس
سوكس

0 ❤️

574384
2017-01-16 17:35:53 +0330 +0330

اخه سولاخی وقتی ابش اومده چطوری بازم کرده؟ توهمی … (erection)

0 ❤️

644678
2017-08-11 15:04:43 +0430 +0430

لین داستان کیری که دیده نشد

0 ❤️

679911
2018-04-01 05:20:53 +0430 +0430
NA

این چه ریحانه ای که یا زیر داداشه یا زیر بابا :))

0 ❤️

732954
2018-11-30 11:58:30 +0330 +0330

قربون کون تنگت

0 ❤️

754956
2019-03-17 19:46:56 +0330 +0330

به ماهم بده خوب

0 ❤️

804462
2021-04-17 09:46:49 +0430 +0430

از خاطرات ریحانه پارسا بود؟ 😜😜😜😁😁

0 ❤️

831880
2021-09-13 00:16:04 +0430 +0430

شخمی بود

0 ❤️