زدن نا خواسته پرده دختر شیرازی
سلام
من متین 32 سالمه ساکن تهران قدم 190 وزنم 85 و کیک بوکس کار میکردم این داستان بر میگرده به 7_8 سال پیش اون زمان من زیاد تو یاهو بود و از این روم به اون روم میچرخیدم یا یه تو یکی از روم ها یه نفر خصوصی بهم پیام داد منم فکر کردم پسره و گفتم پسر هستم و خدا حافظی کردم که پیام داد و خودشا معرفی کرد مریم 19 شیراز
یه چند ساعتی چت کردیم تا شماره داد بهم بعد از چند روز تلفنی صحبت کردن از من خواست برم شیراز به دیدنش منم بعد چند روز کارهای خودما ردیف کردم و حرکت مردم به سمت شیراز دقیقا وقتی رسیدم دقیقا روز 22 بهمن بود مریم به من گفت میترسم اشنا ببینه منا چیکار کنیم منم که اونجا غریب بودم و هیچ کسی و هیچ کجا را نمیشناختم تا رو دیوار تراکت اجاره سوئت را دیدیم شمارشا برداشتم زنگ زدم و قرار گذاشتیم رفتیم سوئت را دیدیم و به عنوان زن و شوهر برای یک شب اجارش کردم و کارت ملی خودم را به مالک دادم و کلید را تحویل گرفتم رفتم برای خوردن یه سری وسیله خریدم و امدم خونه نشستیم کمی صحبت کردیم و بقلش کردم بوسیدمش و چند ساعت لب بازی کردیم تو حین لب بازی لباسهای هم را در اوردیم و غیر از شرت چیزی تن ما نبود همونجوری بغلش کردم و بردمش روی تخت خواب از سر تا پاشا خوردم بدن خوش فرمی داشت سینه درشت و کون گندش خیلی تو چشم میزد بدن گندمی وااااااای الانم که یادش میاد راست کردم بگذریم بریم سر اصل داستان به صورت 69 خوابیدیم و من کس اونا میخوردم و اون کیر منا نمیدونم چقدر گذشت ولی دوبار ارضاع شد بعد رفتیم ت بغل هم و من کیرما گذاشتم بین پاش بعد چون پرده داشت نمیشد از جلو بزنم تو کسش برای همین رفتم سراغ کون خوشگلش کیرما گذاشتم در سوراخ کونش و یواش یواش شروع کردم به عقب جلو کردن و هر بار فشار بیشتری به سمت سوراخش می اوردم و با اون دستم چوچولشا میمالیدم
عقب جلو کردن اروم کیرما ادامه دادم تا نصف کیرم تو کونش بود خیلی تنگ بود کیرم داشت نصف میشد شروع کردم حرکتما سرعت دادن دردش گرفت و خودشا جمع کرد و هی میگفت نکن درد داره و هی صدام میکرد متین جونم نکن منم حشرم زده بود بالا دیگه زده بودم به سیم اخر و هی سزعتما تو خونش خوش فرمش بیشتر میکردم تا یه دفه کامل از کونش در امد و مستقیم رف تا دسته تو کسش که به خاطر مالیدن چوچولش حسابی اب انداخته بود جیق زد ولی چون من بیخیال نشدم و تلنبه میزدم و چوچولشا میمالیدم کلا یادش رفت که پردش رفته منم اون موقع تو حس حال خودم نبودم و شروع کرد به ناله کردن که صداش منا بیشتر حشری میکرد که یه دفعه چنگ انداخت رد تنم که زخمی شد و خون امد که هنوز جاش روی تنم هست و ارضاع شد با چند تلمبه زدن منم ابم امد و نگذاشتم تو کسش بریزه کشیدم بیرون . ریختم روی بدنش و ولو شدم روش و هر دو خوابمون برد و دو ساعت همونجوری خوابیدیم بعد که بیدار شدیم رفتیم با هم حمام تو حمام هم یه ست دیگه کردمش بعد که امدیم تازه گریه میکرد که پردم رفت و بدبخت شدم و از این حرفا که بهش اطمینان دادم که پردشا درست میکنم امدم تهران و براش یه دکتر پیدا کردم و بهش زنگ زدم و ماجرا را بهش گفتم گفت قرار بگذار تا بیام قداد گذاشتم ولی مریم دیگه جواب تل منا نداد
ببخشید طولانی بود من داستان نویس خوبی نیستم امیدوارم خوشتون بیاد
نوشته: متین
ساکن تهرانی ؟ اونوقت دختره خودشا معرفی کرد ؟ تو هم خودتا معرفی کردی . میترسیدی آشنا ببینه منا … تراکت دیدی شمارشا برداشتی زنگ زدی … چوچولشا میمالیدی …
ببین به روح فرانکشتاین قسم من یکی ایمان آوردم بچه ناف تهرانی …
رسما از نگارشت معلوم شد بچه ناف تهرونی.اخه کس کش افغانی مجبوری کس شعر تفت بدی.منا.خودشا.کیرم تو ادبیاتت با منا وخودشا گفتنت
لهجه ت اصفهانی میزنه بچه تهرونی ? (مخلص اصفهانیای عزیزم هستیم :) )
داستانت ب واقعیت نزدیک بود :)
ولی خب احساس میکنم بعضی جاهاشو چاخان کردی فلذا جهت اطمینان کیر هرچی برو بچ با احساسه تو ماتحتت ?
هیچ کص نویسی نمیتونه از چنگ کامنت گذارا فرار کنه ? ?
فکر کنم نویسنده همونه که نوشته بود خانم از شیراز اگه دوست پسر افغانی میخواد زنگ بزنه شمارشم نوشته بود در کل بخاطر عدد وزنت که عدد مقدسیه فش نمیدم بهت وگرنه جای بسی فش داشت
هیچوقت نطر منو تائید نمیکنید چرا (dash)
اخه دوستیابیه عنه؟
حداقل میگفتی دارم فحش میدم :/
اخه چاقال شخصی تو تاحالا شیرازم نرفتی مگر نه میدونستی شهر به اون بزرگی سک صاحابشا پیدا نمکند در ضمن من شهرضاییم میام وسط چهار باغ کونت میزارم دست به تایپ شی جقی برو با شومبولت ور برو جای داستان نویسی سلام مخصوص به عمت برسان
هر وقت سوادت در حدی شد که بدون لهجه بنویسی، اولا اون موقع بنویس، ثانیا اون موقع اسم تهران رو بیار…
کیرم تو داستان نوشتنت با اون لحجه کیریت خیلی بد بود حالم بد شد بعدشم هیچ دختری بار اول نمیاد بده پردشو گذاشته بود برا تو کسکش پارش کنی به همین راحتی
منا فکر میکنما که این داستانا کسشرا هستا راستا میگما
فکر میکنما همدانی هستیا نه تهرانیا
ملجوقا لاشیا
جدای از قد 185 و سیکس پکو اینحرفا نحوه نگارش با فارسی معیار کمی فاصله داره، حداقل بگید مزار شریف هرات قندهار چرا تهران اخه.
لهجتو همه گفتن اندامتو چاخاناتم به کنار ولی اخه کسمغز آخه آبادی آخه ابله چند ساعت لب گرفتین؟؟؟چند سااااااعت؟؟؟؟ای ریدم تو سوراخای دماغت چند ساعت لب؟؟؟
کسکش بداصفهانی دیوث…کیرما،فکر کردم پسره و گفتم پسر هستم و خدا حافظی کردم،کس مادرآبجی بغل کن کدوم دختر19ساله برخورداول لبشامیده تولبت لباساشا درمیاره 69هم میشه راحت هم میذاره پردشا بترکوونی؟کیرم تو سردر شهرت بااین لحجه کیریتون.منگل جقی یباردیگه بیای ازتخیلات ذهن جق پروردت بنویسی ازشیرخواره تاکیرخواره وزیرخاکیاتو به ک ی ر میبندما.پدسگ عنینه حال بهم زن.کیر شهوانیون توکس دختری که زنت بشه.خوب شد.؟ (erection)
برای خالی نبودن فعلا کیرم دهنت با این داستان تخمی تخیلیت.
من یه جا تو تهران میشناسم لهجه را عمل میکنن خوب میشه معرفی میکنم برو خودتو نشون بده شاید عقلت سر جاش اومد کمتر کس و شعر نوشتی
جیق زد ولی چون من بیخیال نشد
ینی ریدی ب کلمه جیغ ینی ابهتشو کم کردی خخ
دوستان به قومیتها و مردم یه منطقه توهین نکنیم .
همه ما ایرانی هستیم
تا الان هیچ وقت نظرندادم اما واجب شد روی تمام هیکل تو برینم . اول از همه ریدم به لهجه ات …منا ،خودشا ،خودما ،شمارشا و … کاش خودشو بچه تهران معرفی نمیکرد. دوم اینکه کس مغز جقی هنوز از دروازه قران رد نشده بچه شیرازی ها هفت دست کونتو پاره می کنند وای به روزی که پا بگذاری توی شهرشون. سوم اینکه اون چیزیکه تو کار میکنی کیر بوکسه نه کیک بوکس .چهارم اینکه کامنت ها را خوندمو به حد کافی مغز کیری و جقی اتو صفا دادند و کافیته .دفعه دیگه هم قبل از جق و دست بردن به قلم واسه نوشتن دو تا خیار سالادی خنک از تو یخچال بردار یکی دو ساعت فریز کن و رنده کن رو کونت تا مغزت خنک بشه کس شعر ننویسی
منا نمیخواستما نظرا بدما اما گفتما بیاما جوابا اینا بدما
آخه آ کلا کیریا مرضا داریا گوها میخوریا
جاکش رفتی کارت ملی دادی یارو هم باور کرد زنته بدون مدرک گفت بفرمایین برین پرده سرای ما پرده بزنین
دوستانا محبتا میکننا ازا خجالتتا درا میانا
اولش که خوب داشتی پیش میرفتی
اسمم متین قد 190 85کیلو
یهو چرا وسطش ریدی
رفتی تو لهجه افغانی
نرینی یه موقع
آب قطعه گل من :(
نظرات جدید داستان‌ها
- امان از گی.....یه وقت نگی نخون والله نخوندم ...همین موضوعش ب...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که هنگام جلق زد...
- کص کشای عقیدهای کص ندیده میآید داستان میخونید که خودتون حق...
- پول دار ترانزیت ،توهم بود وبس
- کص کشای عقیدهای اکثراً خودتون کص ندیدین و تو کفین بعد یکی م...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده که ...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- بعد مدت ها یه داستان خوب خوندم.افرین.عالی...
- منم زنم دوست پسر داشت اول ماشین دوست پسرش رو آتیش زدم بعدش د...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
- آیا از کمبود فحشهای خلاقانه رنج میبرید؟ آیا دوست دارید فحشها...
- من دیلدو دارم خانمی هست بکنه؟؟
- بالاخره اومد! ماندانا جان برای شروع خوب بود هرچند که با نو...
- داستان های سایت بعد از مدت ها دارن قشنگ میشن. خیلی خوب بود. ...
- اصل داستان این بوده شوهر فاطمه خانوم تو واحد سازمانی کون این...
داستان‌های تازه
- لذت تلخ
- موشک بارون
- شاگرد زرگر (۱)
- سکس در خانه مادربزرگ
- به الهام کون دادم
- شیوا همسر شریکم
- اولین ساک
- تجربه ای که تکرار نشد
- سکسی که به تریسام ختم شد (۱)
- فاطی ماه تن
- من و آرایشگرم
- وقتی سهیل منو کرد
- گی تکراری
- آخرین روز
- ساحل (۳)
- دختر خاله خوشگلم (۲)
- قفسی در تایلند (۱)
- سکس با مهماندار قطار
- کون دادن و جق زدن به یاد مامانم
- بگاییات المعارف (۱)
- شاید اشتباه شاید درست
ای ملجوق مفلوک کمتر کس شعر تلاوت بفرما.رسما ریدی به اعصابم نصف شبی.اینا رو از کجاشون در میارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟