حدود چهار سال پیش ارتباط من و فرید از یه پروژه ی درسی شروع شد یادمه یه شب بهم پیام داد که اگه گروه ما پروژشو تموم کرده به گروه اونام یه کمکی بکنیم. این پروژه باعث دوستی بیشتر گروه ما و گروه اونا شد و در آخر باعث تشکیل یه اکیپ شد که روز به روز هم بزرگتر شد. بالاخره بعد از چند ماه فرید گفت از من خوشش میاد و بعد یکم ناز کردن من، ارتباطمون وارد یه فاز جدید شد. یه بار که خانوادم میخواستن بیان تهران تا منو ببینن تو یه تصادف فوت کردن… فرید خیلی کمک کرد تا بتونم خودمو جمع و جور کنم و بتونم بازم سرپا وایسم. تابستون دو سال پیش تصمیم گرفتم خونه و مغازه و همه ی دارایی هایی که تو شهرستان داشتم رو بفروشم و تهران یه خونه بخرم و دیگه خوابگاه نمونم و این شد سرآغاز همخونه شدن من و فرید. ازش خواستم اونم خوابگاه نگیره و با من زندگی کنه. الان درس جفتمون تموم شده و جفتمون شاغلیم. اونروز طبق معمول من زودتر از سرکار برگشته بودم و فرید هنوز نیومده بود. به سرم زد سورپرایزش کنم. میدونستم راس ساعت 7 خونس و فقط چهل و پنج دقیقه وقت دارم. فورا پریدم حموم و یه دوش سریع گرفتم. یه تاپ بنفش دکلته که شونه ها و سینه هامو به نمایش بذاره با یه دامن طوسی که تا روی باسنم میرسید پوشیدم. یه جوراب بلند توری مشکی هم پوشیدم که تا بالای رونم میرسسید. شرت و سوتین هم عمدا نپوشیدم تا بیشتر دیوونش کنم. صدای در اومد و بعدش صدای فرید که صدام میکرد:" خانوم خانوما بیا بوس منو بده که از خستگی دارم میمیرم." از اتاق رفتم بیرون و بغلش کردم اونم متقابلا بغلم کرد و دستشو گذاشت روی باسنم. با تعجب پرسید :“شورت نداری؟” سرمو به نشنونه ی “نه” تکون دادم و لبامو گذاشتم رو لباش. دستش رفت زیر دامنم و همزمان که لبامو میمکید باسنمو فشار میداد. زبونشو تو دهنم چرخوند و انگشتشو از پشت وارد کسم کرد کمر شلوار جینشو باز کردم و دستمو رسوندم به کیر و تخماش با یه دستم کیرشو میمالیدم با دست دیگم تخماشو. بالاخره از لبام جدا کرد خودشو و افتاد به جون لباسام بعد اینکه لختم کرد کشیدمش سمت کاناپه اول کت و پیرهنشو دراوردم. بعد شلوار و شورتشو. مثل همیشه جوراباشو موقع ورود به خونه دراورده بود. نشست رو کاناپه و منم چهار زانونشستم جلوش و تا جایی که میتونستم کیرشو کردم تو دهنم و یه دستمو گذاشتم رو رون پاش و با اون یکی دستم با تخماش بازی میکردم. خوب که ساک زدم رفتم سراغ تخماش اول یکی یکی کردم تو دهنم و یکم مکیدم و بعد جفتشونو باهم کردم تو دهنم. یکم مکیدم و اومدم نشستم رو پاش که سرشو خم کرد و سینمو گرفت با دهنش. از لذت خورده شدن سینه هام اه و نالم بلند بود و سرشو به سینم فشار میدادم. یکیشو میمالید یکیشو میخورد بعد برعکس. یه لحظه که سینمو از دهنش دراورد تا اون یکیو بخوره فورا جابجا شدم و نشستم رو کیرش و یه اه بلند کشیدم. همزمان با اه گفتن من یه جوون بلند هم فرید گفت و من اول اروم اروم بعد تند تند رو کیرش خودمو بالا پایین میکردم. فرید هم دستاشو گذاشته بود رو کمرم و با لذت به چشام نگاه میکرد. یکم که بالا پایین کردم خودمو خسته شدم و بلند شدم از روش.میدونستم دوس داره از پشت بکنه تو کسم و این پوزیشن آبش بیاد بخاطر همین خم شدم رو دسته ی مبل و فرید اول یکم کونمو مالید و کیرشو کرد تو کسم. محکم میزد رو کونم و من بیشتر لذت میبردم همزمان با تلمبه هاش گردنمو میک میزد و یه کبودی کنار کبودیای قبلی درست میکرد. چنتا تلمبه ی دیگه زد و آبشو ریخت تو کسم. برم گردوند و محکم لبامو بوسید و تو بغلش قفلم کرد و در گوشم گفت بابا اینا پسفردا میان خاستگاریت…
نوشته: سحر
فک کنم ده سال دیگه هم بکنت اخرهر سکس بگه باباینا پسفردا میان خاستگاریت
خونه مفت کس مفت میاد میکنه میره دیگه
کسخله بگیرتت
کون لقتون با این داستاناتون.تا کصخلایی مثل شماها تواین مملکتن حکومت خیالش تخته که هیچ اتفاقی ازجانب مردم براش نمیفته.
آخه آشغال اون تن کثیفشو بزار ببره بشوره بوی کثافت میده بعد
بعدش تو چه آشغالی بودی که خانواده بیچارت بخاطر تو احمق جونشونو از دست دادن ریدم تو درس و دانشگاهت … چهارتا خط خطی رو میگی پروژه جم کن کس و کونتو
نوشتی : یه لحظه که سینمو از دهنش درآورد تا ون کیو بخوره من فورا جابجا شدم و نشستم رو کیرش … !!!
آخه کیری کس مغز تبر
چطوری وقتی داشته سینمو میخورده تو نشستی رو کیرش (dash)
رو کدوم پوزیشن لعنتی داشتید کار میکردید که تونستید همچین گوهی بخورید کس مغز ها !!!
دیده بودیم طرف برا اینکه به کس برسه قول ازدواج بده که البته بعد چند بار کردن جوری رفته که نشونی ازش نمونده،
اما شخصیتی که معرفی کردی تو هیچ معیاری نمیگنجه مگه اینکه کسخول باشه.
به هر حال به من چه، کیر اسب آبی تو کونت…
فقط تو کف اون جمله آخری موندم!