زندگی درهم پاشیده

1393/10/04

من23سالمه اسمم صحراست تو زندگی بگایی وگوه خوری خیلی داشتم ان داستان زندگی واقعیمه که باعث شد خیلی چیزا برام عوض شه حدودا سال 90 بود که از طریق یاهو با یکی به اسم سینا دوست شدم که متاسفانه تبریز ساکن بود و از هم دور بودیم. من خیلی باهاش چت میکردم و24 ساعتی باهاش در ارتباط بودم از طریق نت چند بار ازش شماره موبایل خواسته بودم اما هر بار میپچوند منو تا اینکه بعد از یک سال شمارشو بهم داد راج خودم بگم من یه دختر لاغرم که قدم 175 و وزنم 55 کیلوه موهام همیشه کوتاهه و صورت استخونی دارم لبام تقریبا درشته وچشام هم رنگیه (سبز عسلس تیره). گذشت خلاصه باهم در ارتباط بودیم تا تاریخ 19.8.91 که گیر دادم میخوام بیام کسی رو که دوسش دارمو ببینم و قبول کرد بار اولی که رفتم تبریز اون موقع بود .
خلاصه ما رسیدیمو اومد دنبالمونو رفتیم خونش (اون خونه رو بخاطر من گرفت) خوابیم بیدار شدم رفتم حموم که احساس کردم صدای در اومد منم داشتم دوش میگرفتم که یه دفعه یه هیکل مردونه پشتم احساس کردم(از نظر من هیچیش نقص نداره هیچوقت)اروم شروع کرد به مالوندنم و دسمالی کردنم که کیرشو رو خط کونم احساس کردم برگشتم بهش گفتم سینا تو حموم نه سردمه (واقعیاتش ترسیده بودم ولی از قدیم گفتن تو که نمیتونی گوه بخوری گوه میخوری گوه میخوری) اومدم بیرون تو اتاق خودمو خشک کردم داشتم لباس میپوشیدم که اومد لباسمو پرت کرد وگفت لباس واسه من معنی نداره خوابوندم رو تخت با کیرش به بدنم میمالید یه اب چسبناکی ازش میومد بیرون که کل بدنمو چسپونک کرد خلاسه باهام ور میرفت که یه دفعه خوابید روم من از ترس داشتم میمردم که من و نکنه دیدم داره کیرشو میماله به کسم گفتم چیکارداری میکنی گفت هیس تا نبستمت خلاصه هی فشار میاورد منم هی خودمو میکشیدم عقب که قاطی کردو پاهامو باز کردو گذاشتش رو سوراخ کسم آخ آخ داشتم سکته میزدم هیچوقت فک نمیکردم بخواد این کارو کنه چون قول داده بود تا اینکه یه دفه ای یه درد تو وسط پاهام حس کردم ناخود اگاه اشکم سرازیر شد و حق حقم در اومد اما یه چیزی که تو کفشم هنوز (از بکارت من خون نیومد من قبل این قضیه سکسم در حد لاپایی بود ) خلاصه دختری منو زدو 4روز پیشش موندم دیگه هم برگشتم تهران از زندگیم گذاشتمش کناربعد اونم تا الان با هیچ جنس مذکری دوست هم نشدم وهمیشه نگرام کسی نفهمه چون ما کرد شکاکیم بعدها فهمیدم سینا زن داره ومصرف شیشه هم داره … یه سوال از مردا چرا سر قولش نموندو زندگیمو به گا داد؟

نوشته:‌ عوضی


👍 0
👎 0
29594 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

448342
2014-12-25 13:49:36 +0330 +0330

خاک تو سر احمقت.من که باورم نمیشه رفتی شهر اون

0 ❤️

448343
2014-12-25 13:55:15 +0330 +0330
NA

كثافت نجس چقد گوه گوه ميكني 24 ساعته گوه ميخوري،نوش جان

0 ❤️

448344
2014-12-25 13:57:01 +0330 +0330
NA

كمتر گوه بخور

0 ❤️

448345
2014-12-25 14:00:24 +0330 +0330
NA

يعني تو ديگه واقعا ريدي اگه داستانت حقيقت داشته باشه كه خاك بر سرت جنده بعد تو پدر و مادر نداري 4 روز رفتي پيشش يعني واقعا فكر كردي كه ما كسحول تشريف داريم

0 ❤️

448346
2014-12-25 15:06:01 +0330 +0330
NA

تو اگه نخای بدی پا نمیشی ای همه راهو بری اونجا. بعد بری حموم. بعد تازه به یارو یگی نه نه منو نکن. کونکش پسرا با کسی که کس و کونش میزارن ازدواج نمیکنن

0 ❤️

448347
2014-12-25 16:49:09 +0330 +0330
NA

من از فردا میرم تو شهر چشم تو چشم مردوم دنبال رنگ چشم (سبز عسلس تیره).اغا هرکی پیدا کرد خریداریم

0 ❤️

448348
2014-12-26 02:21:48 +0330 +0330
NA

خودت خواستی رفتی چرا میندازیش گردن دیگرون میخواستی دل نمیسپردی عاشق نمیشدی هوس عشق بازی نمیکردی اونم با یه ادم معتاد مفنگی مگه من مرده بودم تو رفتی تبریز هان حالا چیزی نشده بیا پیش خودم پیام خصوصی بده بقیش با من

0 ❤️

448349
2014-12-26 06:23:27 +0330 +0330
NA

اولا که داستانت خالی بندیه
ثانیا اگر بر فرض محال درست باشه نوع پردت جوریه که تا بچه دار نشی پاره نمیشه
ثالثا چرا مشخصاتتو میدی؟؟ مگه طرف دیده بودت قبلش؟؟ یا اینکه میخای دل بقیه رو اب کنی
رابعا کسی که شیشه میکشه میاد یک سال با تو چت کنه؟؟ مگه خره یا اصلا وقت داره؟ اصلا تو که میگی بعد اون قضیه که دیگه رابطتت رو قطع کردی، پس چطور فهمیدی زن داره و شیشه میکشه؟؟؟؟!!!
دفعه بعدی که خواستی چیزی بنویسی این سوتی هاتو برطرف کن.
در ضمن معلومه با سوادی برای همین از پرانتز استفاده میکنی برای نوشتن جمله معترضه!

0 ❤️

448350
2014-12-26 07:02:15 +0330 +0330
NA

اصن دختر نیستی،یک از طرز حرف زدنت معلومه! دو هیچ دختری نمیاد به پسر گیر بده که شمارشو بگیره! سه هیچ دختری اصرار نمیکنه که بره شهر پسری که حتی نمیشناسش

0 ❤️

448351
2014-12-26 07:21:39 +0330 +0330

اگه ازت خون نيومده احتمالا پرده ات ارتجاعي باشه.برو دکتر معاينت کنه.شايد سالم باشي و بتوني ازدواج کني

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها