سلام
اسمم امیره ۱۹سالمه و ۱۹۳ قدمه و ۸۳ کیلو وزنم هست عرضم به بخدمتتون که زن عموی ما گوشتیه که انگار از مریخ آمده و سنش ۳۶ سالشه که دوتا بچه که من عاشق دخترشم از لحاظ عاطفی
بریم سراغ داستان
خب یه ذره از زن عموم بگم که اسمش فرشتهس (بخاطر مسائل امنیتی اسمشو عوض کردم) ۱۶۵-۱۷۰ قدش هست ۸۵-۹۰ کیلو وزنش و جای بسیار مهم که از رو مارک سوتینش دیدم ۸۵ یه زنه بسیار نرم و گوشتی ولی چاق نیست یه کون مرتب سفت عضله ای و سینه های درشت خوش فرم نرم و ساق های سکسی ولی فقط اخلاق گندش خراب میکرد این شخصیتو
راستش اصلا من تو فکر این هوری بهشتی نبودم و فقط با عشقم که دخترشه لاس میزدم که ایشون فاطمه هست من دخترشو خیلی دوست دارم و همه ی فامیل میدونن ولی این فرشته خانوم ما حتی نمیزاره که بهش دستم بزنیم من روز به روز از فرشته (زن عموم) تنفرم بیشتر میشد ولی فقط از سوی من اینجوری نبود .
من فقط یه عمو دارم که پسر نداره و عمه هم ندارم
و عموم با پدرم شریکند تقریبا هر پنج شنبه با خانواده ی عموم و مادربزرگ و پدربزرگم به لواسون و به باغچه میرفتیم .
یروز جمع شده بودیم باغچه طبق عادت و داشتیم خوش میگذشت که یهو به عموم زنگ زدن که یه مشکل براتون پیش آمده و بیاد سرکار و پدرم هم با عموم اینا رفتند و پدرم ماشینشو به من داد تا موقع برگشت زن عمو اینارو برسونم تا ساعت ۹ شب نشستیم و شام خوردیم و من حسابی با دختر عموم لاس میزدم که پدر بزرگم گفت بلند شید بریم که دیگه داره دیر میشه
من رفتم پدربزرگو مادربزرگو برسونم بیام ،خونشون نزدیک بود و تا برگشتن من زن ها خونه رو تمیز کنن
رسوندمشون و برگشتم به سمت باغچه وقتی رسیدم بوق زدم که بیان بریم که فاطمه آمد گفت که یه چند لحظه صبر کن تا بیان و فاطمه سوار شد دوباره ما باهم سر صحبت رو گرفتیم که پنج دیقه بعد آمدن و سوار شدن و حرکت کردیم به سمت خونه که تا اونجا اینقد این زن عموی ما حرف سرد زد که کلافه شده بودم خونه ی اونا نزدیک تر بود و اول اونارو رسوندونم و با اسرار اونا رفتیم بالا (خونشون) که نشستیم یه چایی بخوریم
خونشون رو داشتن بازسازی میکردن و بعد چند دقیقه عموم امد
و به من گفت که فردا بیا خونمون که من خیلی کار دارم باید برم سر کار و وایسا پیش زن عموت که تنهاست منم از خدا خواسته که با فاطمه میتونم بیش تر حرف بزنم سریع قبول کردم ،هیچی دیگه ما خداحافظی کردیم و امدیم خونه که پدرم خونه بودو گفت آره دستگاهمون خراب شده که فردا هم باید صبح زود بلند شم برم منم به پدرم گفتم منم بیدار کن که برسونیم خونه عموم
فردا شد
و رسیدم دم خونشون و زنگو زدم ساعت نه بود که رسیدم و زن عموم اندفعه با روی باز و احوال پرسی گرم به استقبالم آمد که برام کلی سوال پیش آورد که چرا انقد امروز خوب شده بود و یه آرایش خیلی ریزی کرده بود
وقتی رسیدم کارگرا اونجا بودن و داشتن کار میکردن و زن عموم برام شربت آورد که بیا اگه صبحونه هم نخوردی هست بیا بخور هیچی گذشت گذشت که ساعت شش شد و کارگرا رفتند و عموم بهم زنگ زد که پولشونو بهشون بدم و فردا کی بیان دوباره برای تکمیل گفتم باشه و عموم پشت خط گفت که من امشب دیر میام و بمون پیش زنمو اینات منم که قبول کردم
تازه ساعت شش بود و فاطمه (دختر عموم) داشت میرفت کلاس تقویتی برای ریاضیش و دختر کوچکش رفت خونه همسایه من موندمو فرشته تا اون موقه هیچ حس بدی جز نفرت ازش نداشتم
ولی بخاطر احوال پرسی امروز واقعا سورپرایز شده بودم و بعد از رفتن کارگرا رفت لباس خونگی پوشید به چه تنگی من که دیگه هنگ کرده بودم به خودم گفتم که این همون فرشتس هم اخلاقی هم ظاهری واقعا فرشته شده بود
بولیز تنگ تا زیر کونش بایه شلوار تنگ سبز و روسری که از پشت بسته بود بدون سوتین (نوک سینه هاش معلوم بود)
میوه و چایی آورد که بخوریم و داشتم با زن عمویی صحبت میکردم که حتی به هم بزور سلام میکردیم برام باعث تعجب بود که فاطمه آمد از کلاسش و نشستیم با هم فیلم دیدیم تا اینکه همسایه فاطمه اینا بهش زنگ زد که بیا با هم درس کار کنیم ولی واقعا درس فاطمه خوب بود تا دختر عمو کوچولوی ما اینقدر بازی کرده بود گرفت خوابید و فاطمه زنگ زد که من میمونم پیش دوستم
داشتیم یکی از سریال های شبکه ی جم رو میدیم که یهو صحنه ی لب گیری داشت نشون میداد که من زدم کانال دیگه که گفت چرا زدی گفتم زن عمو زشته گفت کار هر روز توعه با دوست دخترات گفتم کدوم دوست دختر آخه زن عمو گفت شما قد بلندا دختر از استیناتونم میریزه بیرون قیافتم که بعد نیست گفتم فرشته خانوم من ندارم گفت آره جونه عمت(ندارم) از لاس زندانات با فاطمه مشخصه گفتم شما که نمیزاری حتی نگاهشم کنم چرا منو اذیت میکنید گفت تو دوست دختر نداری یعنی گفت گوشیتو بده بینم من یکم سماجت کردم دیدم دیگه نمیشه نداد ضایس و فوقش براش تلگرام باز نمیکنم دیگه تلگرام منم که پر بود فیلم سوپرو سکس چتو لاس زدنم با دخترای قریبه و از همه بد تر چتام با فاطمه هیچی گوشیو دادم بهش
گفت تلگرامت کجاس گفتم اینجاس ولی چیز شخصی توش دارم و نمیتونم بازش کنم براتون گفت دیدی داری منم گفتم ندارم و یه عالمه بحثه دیگه که اخرسر رمزو زدمو که دیگه بگار رفتم
رفت تو یه گروه سکسی که گفت دیگه چرا با این همه دختر هنوزم جق میزنم منم به پته بته افتاده بودم من رو مبل نشسته بودم اون روی زمین جلو پاهام که کنارم نشست گفت تو به این خوبی چرا با خودت اینجوری میکنی گفتم فرشته خانوم شرمندم گفت اینجوری میخواستی دختر خوشبخت کنی دستشو گذاشت رو شونم گفت دیگه نزن منم خندیدم و اونم خندید
گفتم خوب چکار یه لحظه چشاش افتاد تو چشمام و گفت بیار ببینم چی داری تو گوشیت منم که فهمیدم میخاره گفتم گوشیو ولش خودت گوشیی رفتم تو کارش از و روسریشو دراوردم و رو کرد و بهم گفت اره؟ منم بهش گفتم آره! و سریع اون شروع کرد !!! و لبم رو خورد لبه های قلوه و چشم هایش عسلیش منو مست میکرد عموم حلالت که چنین کسی رو بلند کردی از رو لباس ممهاشو مالوندم که یه دفعه هار شد و لباسشو جر داد گفتم چته هوری من گفتم آتیشت گرفتم امیر فقط ولی من باید یه کاری میکردم که دفه بعدم بتونم بکنمش وقتی دارم مینویسم کیرمم سیخه هنوز
که یهو عمو زنگ که امشب نمیاد دیگه باورم نمیشد آخه چرا امروز آنقدر خوبه فرشته که این خبرو شنید منو برد تو تختشون و شروع کرد به لباسهای منو خودشو در آوردن و فقط شرت باشرت سوتین اون هنوز تنمون بود
و من شروع کردم به خوردن گوشش که از لاله ی گوشش تا لبش کامل خیس شده بود و قرمز شروع کردم آمد از سمت گردنش به پایین که رسید بین ممه ها و آروم سینه بندشو درآوردم که روی اتیکدش زده بود ۸۵ و من بد جوری حشرم زد بالا با دیدن اون عدد انگار دو سانتی به کیرم اضافه شده بود
و دوباره با دهنم افتادم به جون ممه و نمیدونم چی شد که ابم و ریخت لاپاش و با دست مال پاکش کرد و اون بلند که برام ساک بزنه که سیخشه ولی با این بازم سیخ شده بود من نکردم افتادم به جون کوس صورتی خیسش و تا میتونستم آب کوس کونشو خوردم و گفت بسه دیگه و جرم بده من یه دونه مو هم رو بدنش ندیدم و واقعا عالی و من گفتم نه الان باید ۶۹ شیم گفت تورو به جون عمت بکن تو
همین جوری داشت از کوسش آب میرفت و دیدونه شده بود دست خودش نبود یدفه دیدم داره میلرزه و جیغ های آروم از ترس بچش میزنه دیگه نمیشه کنترلش کرد
گفت آخرسر کار خودتو گفتم کارم تازه میخواد شروع بشه آروم سر کیرمو کردم تو کسش و در اوردم یه سی ثانیه ای داشتم همین کارو میکردم که یدفعه پاشو قلاب کرد به کمرم کیرم با فشار وارد کسش شد و یه جیغ با صدای کم کشید و گفت جرم دادی داشتم تلمبه می زدم که دوباره ارضا شد منم نزدیک و سرعتش رو بردم بالا و با قدرت بیشتری داشتم میزدم که داشت میومد که بهش گفتم کجا بریزم گفت بریز تو قرص میخورم
و با فشار کیرم تا دم کسش چسبوندم و تا خایه هام کردم تو دیگه جون نداشتم گرفتم کنارش خوابیدم یه یه ساعتی که خوابیدم کنارش بیدارم کرد بلندشو بریم حموم و رفتیم باهم حموم ولی آنجا دیگه نکردمش فقط شستیم و هم مالیدیم تا دوباره ارضا بشیم آمدیم من خودمو خشک کردم و جای منو انداخت تو پذیرایی و گفت بهم که میخوام باهم باشیم و شوهرم خیلی وقته که باهاش سکس ندارم و بعد از چند ساله دارم که کسی ارضام کرده و تا الان داشتم خود ارضایی میکردم و شوهرم هم فقط به فکر خودشه جای منم پذیرایی انداخت و گفت اینجا بخواب که دخترم میاد و صبح میخواد بره مدرسه و اگه ببینمتون بگا میریم بهش گفتم منم بیدارکن من میخوام برم دانشگاه
و در اخر
کیر تو کس خوار مادر شنبه
امید وارم خوشتون امده باشه بعد اون روز خیلی از خودم متنفر شدم که رفتم با یه زن شوهر دار سکس کردم و الان بعد اون رابطه هیچ رابطه ی دیگه باهاش نداشتم و فعلا با فاطمه هستم و از خودم متنفرم بخاطر خیانتی که بهش کردم
شاد باشید ببخشید طولانی شد
(هرچی خواستید بگید ولی ناموس نیارید وسط)
نوشته: Amir17
الان چی بگم بت؟؟؟ای زن عمو باز… ای دختر عمو باز… ای بکن… ای مرد مومن… ای خطا کاری ک احساس گناه میکنی…ای جوان مرد ک دیگ باش سکس نکردی…ای گواهی نامه دار …ای دانشجو… ای لواسون رو… جناب با این اوصاف آلت دوستان شهوانی درون مقعد شما باد :( :(
امشب شب زن عموهاست! تمام داستانا یه سرش زن عموهان ???
باز ی ماهی اپیدمی جدیدی مثل ی ویروس تو داستانا شروع شده.
جدیدا زنه که میخواد ارضا بشه.پاهاشو دور کمر طرف قلاب میکنه.و ی لرزش کوچیک نشونه ارضا شدن به خودش میده …
ای تو روحتون.حالا قلاب نکنه نمیشه.
اي كير تو اون قد و وزن نوشتنتون بابا. كي نسلتون منقرضه ميشه راحت شيم. با اين داستان فوق تخميت. "شما قد بلندا دختر از آآستيناتونم ميريزه؟"زارت. كيرم يكجا تو ادبياتت و آستينت و قدت
کسکش مگه چشمه تو کس زن عموت باز شده بوده “همینجوری اب از کسش میرفت”
داستانت خیلی تخمی بود
واقعا خسته شدم از این داستانهای تکراری و کلیشه ای
همش مثل همن سایز ۸۵ با قد بلند همه زنهاشونم شوهرشون نمیکننش
یبار نشد تو این داستانا واسه هم شربت نیارن و یبار هم نگن تو دوست دختر داری یا نه ؟
یعنی میشه یبار نگن که داشتیم جم تی وی میدیم
خو کس کش کیرم تو این داستان کلیشه ایت یکم خلاقیت بخرج میدادی تخم خر .
کیرم دهنت با اون قد تخمیت . کی میخاین ادم شین بابا . چرا همه تو شهوانی قدشون 3 مترو 50 سانته و کیرشون همه 70 سانت به بالاس پس این کسخلایی که من تو خیابون میبینم افغانین نکنه . برات متاسفم تخم حروم که عقده قد و وزن داری
تنها فرقش با بقیه داستانها این بود که این دوست خوبمون تو حموم نکرد دیگه و بجاش همو مالوندن تا ارضا شن !
کسخله کانادایی اونی که موقع مالوندن تو حموم ازت در اومده چرک بوده خیال کردی ارضا شدی !
حیف که حوصله ندارم وگرنه ۴ تا فحش درست بارت میکردم تا بازم ارضا شی
همه خواب میبینن ابشون میاد بیدار میشن
این چه خوابی بوده که دو بار ارضا شدی تازه حمومم رفتی؟
کم بزن همیشه بزن
مصرف بی رویه کار خیلی بدیه ?
کم کس بگو مومن. تا ۱۹ سالته و اینقدر خری تو جمله بندی وای به حال بچت
ماشالا همه پسرا ایران قدشون بالای 190 هستش وزنشونم 85 تا 100
این همه خیکی و کوتوله هم که میبینینهمش منم کلی من
کونی جغی تو که اولش گفتی سوتین نداره چطور وقتی لباس در آوردی اون با شورت و سوتین بود؟
اخه کسکش اول میگی سوتین نبسته بود نوک سینه هاش معلوم بود بعد میگی منو برد تو اتاق لباس منو خودشو دراورد با شرت سوتین بودش???کس مخ اعظم که میگن تویی
سلام وقت بخیر زنمو جزو رده جاندارانی بحساب میان که فکر کنم به خاطر حشریت زیاد نسلشون کلا گاییده شده چون اونقدر حشرین که یهو میلرزن میگن عاقبت کار خودتو کردی و به نوعی ارضا میشن بعدش بدون معطلی باز دوباره میکنه آقا پسر داخلش و اون دوباره ارضا میشه و تو حمام یبار دیگه ارضا میشه خود آقا هم پا به پای زن عمو ارضا میشده و یه خبر مهم روابط عمومی گینس گفته ما در کتاب ثبت رکوردهامون را تخته کردیم چون رکورد ارضاشدن درچنان حجم وسیعی شکسته شد که نمیشه اندازه گیری کرد حتی خود شخصی که رکورد را زده آخرش تبدیل به آب شده از دودول خودش خارج شده
خب گفتنی ها رو که دوستان گفتند و از خجالتت در اومدند فقط من تو یه چیزی موندم تو اگه از خیانت پشیمونی چرا داستانش میکنی منویسی و برایه همه به نمایش میزاری راجب قد هم بگم متاسفانه جوری که من شنیدم پسر های ایران و ترکیه رو همه قد کوتاه میدونند کاش این قد هایه بلند تو داستان ها واقعیت میداشت و پسر هایه رشید سر زمینم همه قد بلند بودند البته قد بلند بودن نشان آدمیت نیست اصل معرفت و شعور انسان هست
قابل توجه دوستانی که میگن اول گفته سوتین نبسته بعدش با شرت و سوتین بوده
ببینید دوستان گفته سوتین نبسته ولی بعدش سینه بند رو دراورده و عدد 85 رو سینه بند بوده…لطفا دقت کنید بیخودی فوش ندید
این یارو نویسنده فقط اسم سوتین و سینه بند رو شنیده وگرنه تا حالا ندیده و نمیدونه که یکیه خلاصه از هر داستانی یه تیکه آورده چسبونده اینجا که بگه اینم آره
یکی از دوستان نوشته بود پسرای ایران همه قد کوتاه هستن دمت گرم دادا پس ما مو هستیم !
کاری به داستان ندارم ولی خیلی ازت دلخور شدم لا اقل از کلمه حداکثر استفاده میکردی نه همه !
گوله گوله اشکام داره میچکه رو صفحه گوشی …
دُرود ضمن عرض عصر بخیر خدمت همه ی فرهیختگان شهوانی پاسخی به کامِنت جناب mirzaqoli7 ببینید جناب شما یه بار دیگه دقیق متن نظر قبلی رو بخونید اولاً که من گُه بخورم بخوام پسر هایه ایرانی رو قد کوتاه نشون بدم آخرش هم گفتم که از خدامه که پسران سرزمینم قد شون بلند باشه شما هم قد بلندید خیلی هم خوب انشا اللاه همیشه سالم و سر حال باشید من گفتم طبق شنیده هام یعنی مثلاً تو کشور هایه خارجی معمولاً پسر هایه ایران و ترکیه رو قد کوتاه میدونند من نگفتم که تعیید میکنم و قبول دارم اما اونا برا شون اینجوری جا افتاده انگار امیدوارم تونسته باشم منظور واقعیم رو رسونده باشم و شما هم دیگه از دست من ناراحت نباشید اگر حرفم دارای برداشت هایی چند گانه بود و جوری بود که چند جور میشد ازش برداشت کرد به شخصه من از شما عذر میخوام امیدوارم با این توضیحات تکمیلی رفع ابهام شده باشه
از دوستان نویسنده کسانی که نسبت به فحش کاربران حساسیت دارند و دچار ناراحتی میشوند لطفا قبل از پرداختن به اصل موضوع و همان اول داستان به غیرواقعی بودن آن اشاره کرده و قید بفرمایند که داستان زاده تخیلات خودشان است تا شاهد بروز عکس العمل های منفی از طرف کاربران سایت نشوند و کمتر فحش بشنوند
رفتم چهار خطشو بخونم،انقد جملات به هم ریخته و داغون بود ک مخم هنگ کرد!
ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻛﻴﺮﻡ ﺗﻮ ﻛﺲ ﻋﻤﺖ ﻫﺴﺖ