زنم مادرزن و خواهرزنم رو برام جور کرد

1398/01/30

سلام من احسان هستم 26سالمه ودر ترکیه زندگی میکنم من با زنم دوسالی میشد ازدواج کرده بودیم زنم شهلا قدش180 هست وزنش 65 و پوست سفیدی داره و سینه 75 بریم سر اصل مطلب من بازنم خیلی زندگی خوبی داشتیم و سکس خوبی هم داشتیم زن من خیلی حشری هست و موقع سکس همیشه فحش میده و هرچی دوست داره میگه و منم گذاشتم آزاد باشه موقع سکس هرچی دوست داشت بهم بگه چون دوست دارم از سکس راضی باشه.

یه شب وقتی از سرکار برگشتم دیدم زنم میز رو چیده شمع روشن کرده و منتر من بود یادم رفته بود سالگرد ازدواجمون هست بدون اینکه چیزی بگم نشستم شام خوردم. و زنم هیچی نمیگفت و بعد بلند شد رفت ناراحت شد از دستم فهمیدم ناراحت شد منم پاشدم پشت سرش رفتم ازش پرسیدم چیزی نگفت اینقدر پیله شدم تا با گریه گفت امشب سالگرد ازدواجمون بود تو یادت نبود منم معذرت خواهی کردم گفتم سرم امروز خیلی شلوغ بود ولی کلا بیشتر مردها یادشون نیست این چیزارو اومدیدم دوتایی سرمیز شام داشتیم شام میخوردیم که زنم گفت احسان نوشابه بریزم یا مشروب گفتم مشروب بریز دوتایی سلامتی زدیم و یه لبی هم گرفتیم تا شام تموم شد اومدیم نشستیم روی کاناپه یکم دیگه خوردیم زنم دوتا پیک دیگه چون کم میخورد زود بدنش گرم میشد و حالش بد میشد سریع افتاد تو بغلم منم یه لب ازش گرفتم دیدم خیلی داغ هست حشری شده اونم همراهیم کرد بلندش کردم بردمش روی تخت افتادم روش لب میگرفتم یه دستم به سینش بود همچنان هم لباش رو میخوردم هم سینش رو با دستم فشار میدادم نقطعه حساس زنم سینه و پاهاشه همچنان که داشتم لب میگرفتم گفت احسان پاهام رو بخور منم که دوست داشتم رفتم پاهایی که سفید و خوشگل بودن و یه لاک خوشگل قرمز هم زده بود آروم زبون زدم روش انگشتای پاش رو میکردم دهنم لیس میزدم بین انگشتاش رو با یه دستم کوسش رو میمالیدم بعد اون یکی پاش رو هم لیس زدم و میخوردم براش که زنم صدای ناله هاش بلند شد پاش رو ول کردم رفتم سمت کوسش پاهاش رو از هم باز کردم از سوراخ کونش تا کوسش رو یه لیس زدم که صدای نالش بیشتر شد منم تند تند داشتم میخوردم که زنم میگفت بکن توش ولی من فقط میخوردم گوش به حرفاش نمیدادم که دیدم داره میلرزه داشت سروصدا میکرد که یهو هرچی آب داشت پاشید تو دهنم حالا گفتم نوبت من هست من وایسادم اونم اومد زانو زد آروم از زیر تخمم یه لیس زد تا سر کیرم یهو همه کیرم رو کرد دهنش دوباره کیرم رو درآورد آروم با زبونش با کیرم بازی میکرد بعد دوباره همه کیرم رفت تو دهنش خوب ساک میزد خیلی حرفه ای بود تو ساک زدن دیگه نوبت بکن بکن بود بهش گفت با پشت بخوابه پاهاش رو انداختم رو شونم بعد کیرم رو گذاشتم جلوی کوسش محکم کردم توش یه جیغی زد گفتم الان پدر و مادرش نیان اخه پدر و مادرش طبقه بالایی ما هستن من که داشتم تلمبه میزدم گفت پاهام رو هم بخور منم پاهاش رو لیس میزدم درحال تلمبه زدن بودن دیدم داره مثل عادت همیشگی فحش میده ولی اینبار عجیب بود میگفت بکن مادرم رو بگاه منو جرم بده خواهرم رو بگاه پارم کن منم گفتم خواهرومادرت رو میگام چه دختری ساخته مادرجون جندت همچنان که داشتم تلمبه میزدم دیدم داره آبم میاد گفتم برگرد از کون بکنمت گفت کون من حال نمیده چون کونش کوچیک بود گفت میخوای خواهر کون خوشگلم رو یا مادرجندم رو بکنی گفتم اره من فکر میکردم دوباره حشری شده داره کسشعر میگه کیرم رو کردم تو کونش تند تند داشتم تلمبه میزدم که یهو آبم اومد بافشار ریختم تو کونش گفت مرسی عزیزم اومدم تو بغلش د از بکشم گفتم ببخشید فحش ناموسی دادم گفت مگه چی گفتی گفتم همونایی که موقع سکس گفتم گفت فدای سرت میتونی برو بکن گفتم حالت هنوز خوب نیست گفت نه واقعا اگه از خواهر و مادرم خوشت میاد برات جورشون کنم گفتم ولش دردسر میشه گفت نه بابا هیچی نمیشه اخه زنم با مدارش خیلی راحت بود درمورد همه چی باهاش حرف میزد حتی با خواهرش بی پرده حرف میزد گفت خواهرم آرزوشه یکی پاهاش رو لیس بزنه بعد تورو هم میدونه پاهای منو لیس میزنی اخه بهش گفتم من نمیدونستم چطوری تو قیافه خواهرزنم نگاه کنم بعد گفت مامانم سکس با بابایی حال نمیکنه اصلا گفتم چرا گفت بابایی زود ارضا میشه مامان همیشه وقتی تعریف میکنه برام گریه میکنه وقتی از کیر تو تعریف میکنم پیش خواهر و مادرم اونا میخندن میگن نوش جونت کاش ماهم یه همچین کیری گیرمون بیاد گفتم یعنی میشه گفت اره گفتم برو تو نخشون پس گفت فردا شب مشروب خوری پایه ای گفتم اره گفت پس با من گفتم باشه منم مه تو کف خواهرزنم بودم چون قبلا با دوستم سکس داشته پردش رو زده بود بعد پسره فرار کرده بود رفته بود قدش 169با پوست سفید و سینه یکم بزرگتر از زنم داشتم تو تخیلات سپری میکردم که زنم اومد گفت کجایی گفتم داشتم خواهرت رو تو تصورات میکردم گفت به موقعش گفتم حله فردا شد و روز موعود رسید همه جمع بودیم پدرزن شام خورد گفت من میرم بخوابم که خیلی خستم وقتی پدرزن رفت در رو قفل کردیم تا یهو سر نرسه بسات مشروب رو درست کردیم مادرزنم یه چیزی گفت شوکه شدم گفت چه دوماد کسکشی هستی من موندم چی بگم که یهو همه زدن زیر خنده بعد زنم شد ساقی برای مادرش و خواهرش زیاد میریخت دیدم خواهرزنم گرمش شده لباسش رو دراورد با سوتین نشست گفت همه خودی هستیم منم خوشحال بودم یه نیش خندی زدم مادرزنم شالش رو انداخت رو زمین گفت منم گرمم شده با اجازه جمع همونجا لباس و شلوارش رو در آورد که یهو زنم گفت دومادت نشسته خجابت بکش مادرزنم گفت احسان از خودمونه گفتم راحت باشین خواهرزنم نزدیک من شد زنم متوجه شد منو هل داد سمت خواهرزنم دوباره پیک هارو بردیم بالا که خواهرزنم گفت بزنید به سلامتی کیر احسان جون من شوکه شدم مادرزنم گفت خجالت نکش راحت باش تا اینو گفت گفتم قربون کیر گفتنت برم دیدم خواهرزنم پیک رو سریع رفت بالا اومد پرید بغلم شهلا تا دید خواهرش میخواد چیکار کنه گفت ویدا جنده صبرکن چه عجله داری مادرزنم گفت بزار دخترم راحت باشه تازه به چیزی که میخواسته رسیده. که تازه فهمیدم اونا هم نقشه ریختن مثلا من نمیدونم منم دست بردم روی سینه خواهرزنم که شهلا گفت خوبه جنسش گفتم عالیه مامانت خوب کس پرورش میده که مادرزنم از اونور گفت خودمم خوب کوسی هستم منم که روم باز شده بود گفتم شما کوس هستین که همچین چیزایی دراومده که دیدم با این حرفم ویدا دست برد تو شلوارم دوباره دستش رو کشید بیرون. که رفت کنار مادرزنم گفت چی شد ویدا که خواهرزنم گفت خیلی بزرگه میترسم مادرزنم اومد جای ویدا نشست گفت بیا برو اونور پس مال خودمه منم که کلا خودم رو رها کرده بودم دیدم مادرزنم کیرم رو از تو شلوارم درآورد کرد دهنش گفت جووون چه کیری عاشقتم احسان جون زنم گفت همش مال خودته مامان جنده خودم بلند سد تموم لباساش رو دراورد لباسای منم در آورد من و مادرزنم کلا لخت شدیم رفتیم تو اتاق منو انداخت رو تخت افتاد به جون کیرم. دیدم خواهرزنم اومده بالای سرم پاهاش رو آورد جلوی دهنم گفت بخور زنت میگه خوب بلدی پا لیس بزنی و بخوری من که پاهاش رو کردم دهنم یه مزه خاصی میداد خیلی خوشمزه تر از پاهای زنم بود مادرزنم که خیلی حشری شده بود بیچاره خیلی وقت بود درست سکس نکرده بود همچنان داشت ساک میزد که زنم از پشت افتاد به کوس مامانش و کوس مامانش رو میخورد بعد مادرزنم رو اشاره رسوندم که بسه اونم پاشد با کوسش نشست روی کیرم یه جووون بلندی گفت فکر کردم پدرزنم شنید تند تند خودش بالا پایین میشد روی کیرم همش به شوهرش فحش میداد میگفت این کیره نه اون هسته خرما زنم گفت دیدی مامان جندم رو اخرش کردی منم گفتم همتون رو میکنم عاشقتم خانومم مادرزنم از بس داغ شده بود برگشت از روی سوراخ کونش رو خیس کرد با کون نشست روی کیرم منم همچنان داشتم پاهای ویدا جنده رو میخوردم که یهو خواهرزنم با کوس نشست روی روی دهنم گفت بخور احسان جون از این به بعد ما سه تا واسه تو هستیم منم که با این حرفش حال کردم تند تند داشتم میخوردم مادرزنم همچنان داشت با کون روی کیرم بالا پایین میشد که زنم هم داشت کوسش رو میمالید که ارضا شد من که مشروب خورده بودم کمرم سفت شده بود مادرزنم افتاد اونور منم دیدم نوبتی هم باشه نوبت خواهرزنم هست ویدا که خیلی حشری شده بود گفت فقط بکن توش کوسش رو از بس لیس زده بودم آب انداخته بود کیرم رو گذاشتم جلوی کوسش محکم هل دادم تو کوسش که یه جیغی زد که همه فکر کنم شنیدن مادرزنم گفت آرومتر ویدا همچنان میگفت تندتر کچسش خیلی تنگ بود چون دفعه دومش بود از جلو میداد دیدم نوبت به کونش هم باید برسه که داشت آبم میومد گفتم برگرد میخوام کونت بزارم که برگشت گذاشتم در کونش هل دادم خیلی راحت رفت گفتم خیلی کون دادی اره گفت اره تو کارگاه به بیشتری های پسرا دادم از عقب مادرزنم گفتم از این به بعد فقط به احستن میدی فهمیدی ویدا گفت چشم دیدم داره آبم با فشار میاد که گفتم کجا بریزم خواهرزنم گفت بریز روی صورت هممون منم ریختم روی صورت همشون بعد صورت همدیگه رو لیس میزدن تمام آب من رو لیس زدن و خوردن زنم گفت بعد باید منم بکنی گفتم چشم رفت سریع یه نوشیدنی آورد خوردیم گرفتیم همونجا خوابیدیم بعدها مادرزنم که گفت بچه میخواد شوهرش نمیتونه حاملش کنه از من کمک خواست منم با رضایت زنم کمکش کردم فقط بچه هم واسه من بود هم واسه شوهرش چون اونم آبش رو میریخت تو کوس زنش ولی زود ارضا میشد زنش حال نمیکرد بخاطره همین از منم کمک میخواست بعد وقتی مادرزنم حامله شد همیشه فقط واسم ساک میزد ولی خواهرزنم و زنم رو همیشه میکردم سکس ما تا پنج سالگی پسرم یعنی همون برادرزنمم که میشه ادامه داشت ویدا هم پردش رو دوخت با یه پسره پولدار ازدواج کرد و رفت من موندم و زنم و گاهی اوقات مادرزنم میومد ببخشید اگه غلط املائی داشتم اگه فحشم مینویسین بنویسین چون اصلا خدایی برام مهم نیست چون حوصله دروغ و کسشعر ندارم به امید دیدار این اولین و آخرین داستانم بود

نوشته: احسان


👍 24
👎 69
493025 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

762303
2019-04-19 20:44:20 +0430 +0430
NA

آب مادرت هم ریخت تو دهن بابای جاکشت که تو رو اشتباها بابات از دهنش رید،خودت فهمیدی چه وری زدی؟تا انجا خوندم که آبش با فشار پاشید تو دهنت،اخه ننه فلان کدوم زنی آبش پاشیده که این یکی بپاشه؟معلومه یه جوجه جلقی هستی ،یقین دارم تنها زنی که از نزدیک دیدی مامانت بوده اون هم با این پیژام گلدارها

4 ❤️

762305
2019-04-19 20:47:13 +0430 +0430

به امید دیدار؟؟ جاکش مارم میخواد بکنه!!! فقط خواستم بگم بچه ها مواظب باشید!!! ?


762310
2019-04-19 20:50:15 +0430 +0430

من زنتو خواهر زنتو مادرزنتو پدرزنتو با خودت يجا گايدم مگر تو جاني سيزي اينجام تايلند كس كش خان خوب مام تو اين كشوريم چرا بايد اين گوه خورياتو باور كنيم

4 ❤️

762311
2019-04-19 20:51:01 +0430 +0430
NA

ضمنا از اسم داستانت پیداست که خانواده جنده نصیبت شده،سطل آشغال سر کوچه از پهنا تو کونت با این دری وری که نوشتی.بیست و پنج ساله زن گرفتم ،مادر زنم برای دید و بازدید عید هم باهام روبوسی نمیکنه بعد تو همه رو با هم گاییدی،خب احمق جان اینترنت که قفل و بست نداره با اینکه خودت بچه ای اگر یه بچه دیگه توهمات ذهن مریضت رو ببینه فکر میکنه راست گفتی،وقتی زن گرفت،میره سراغ مادر زنش و بعد ریده میشه تو زندگیش،فکر کنم حالا دلیل فحش خوردنتو فهمیدی،دیگه ننویس عوضییییییی

3 ❤️

762314
2019-04-19 20:51:14 +0430 +0430
NA

مادرت و گاییدم با این تخیلت .کیرم از پهنا تو کونت .کسکش کیری یه چیز بگو باعقل جور دربیاد

1 ❤️

762316
2019-04-19 20:54:56 +0430 +0430

صد رحمت ب برازرز و شرکت های دیگه تو دیگه ی پدیده ای تو داستان نویسی و اینا !! حداقل اونا یکم ب باور نزدیک ترن

اون پدرزن کسکشتم اصلا بیدار نشد ! برو کیرم پس کله خودت زنت و مادر زنت. خواهر زنت هم بچها میرسن ب خدمتش

3 ❤️

762322
2019-04-19 21:00:06 +0430 +0430

تصویر سازی میکنم ببین خودت چه کسشعری گفتی

خواهر زنت با سوتین نشسته در حالی که مادر زنت شال سرشه

مادرزنت بی دلیل بهت یهو میگه کسکش

زنت بهت میگه مادرمو خواهرمو بگا بعد خودشون که میخارن میگی زنم شاکی شد

جای مغز تو سرت عنه

8 ❤️

762324
2019-04-19 21:06:40 +0430 +0430

وات د شت

0 ❤️

762325
2019-04-19 21:09:42 +0430 +0430

هم بچه تو بود هم بچه پدرزنت؟
من فقط تو یه رمان خون آشامی که با خون همو حامله میکردن یه همچین کسشعری خونده بودم

4 ❤️

762334
2019-04-19 21:18:10 +0430 +0430
NA

داستانو نخوندم ولی فک کنم تاحالا یه آدم قد ۱۸۰ و وزن ۶۵ ندیدی که اینو کردی ملکه ذهنت میشه یه آدم لاغر بدتیپ و

0 ❤️

762336
2019-04-19 21:20:45 +0430 +0430

یه دیقه نکن ببینم چی میگی

1 ❤️

762339
2019-04-19 21:25:00 +0430 +0430

نمی دونم چکار کردی که ساقی محل کلا باهات چپ افتاده ! چنان جنس عجیبی بهت داده که کلا زمان و مکان و پوشش و سکس و خلاصه طرحی نو در انداخته ای ! ضمنا خوانندگان رو از چی می ترسونی! مثلا بگی فحش بهم بدین مهم نیست ؟ نه عزیزم فحش به تو که صلوات هست ! خوانندگان محترم عنایت خاصی به خویشان شما نسبی و سببی تا درجه سوم از طبقه دوم دارند ! لذا بنشین و از توهین ها لذت ببر مجلوق!

6 ❤️

762340
2019-04-19 21:25:00 +0430 +0430

اخه کسکش ۱۸۰ قد ۶۵ کیلو وزن از مدادم ک نازک تره
چاقال

2 ❤️

762341
2019-04-19 21:26:07 +0430 +0430

نکنه تو هم با یه خونواده جنده ازدواج کردی؟!
خوبه حداقل مثل اون کسخل داستان قبلی خودت بی نصیب نموندی مفتی کردی و در رفتی!

0 ❤️

762343
2019-04-19 21:27:36 +0430 +0430

یکی نیس به ما بده؟! (dash)

4 ❤️

762367
2019-04-19 22:01:07 +0430 +0430

فقط ۵ خط اول را خوندم و فهمیدم نویسنده داستان گاوی بیش نیست .زنت ۱۸۰ سانت قد داره و فقط ۶۵ کیلو وزن؟

0 ❤️

762369
2019-04-19 22:03:13 +0430 +0430

زنت آبش باشید (dash) ؟؟؟!!! جدیدا آب زنها میپاشه ؟شاید زنت به شیلنگ شهرداری وصله ؟کون زنت کوچیک بود چرا همش از ماضی استفاده کردی چقد نشستی زور زدی تخیل بسازی ننویس این ملت رو هم وادار نکن وقت صرف خوندن کس شر های تو کنن مادر زنی که به داماد محرمه شال رو سرش بود؟اونم تو ترکیه؟یعنی ماد زنت پیش تو شال رو سرشه ولی میره بیرون با شورت میره جالبه

1 ❤️

762382
2019-04-19 22:46:01 +0430 +0430

تو همرو کردی بعد هی فک کردی همه شنیدن واقعا از کون اوردی پدرزنت کره هاا کیر تو مغزت اگه خاطره نیس داستانه یجور بنویس به واقعیت نزدیک باشه

0 ❤️

762391
2019-04-19 23:54:37 +0430 +0430

Kossher

0 ❤️

762397
2019-04-20 01:06:26 +0430 +0430

مغز پریودی پلشت.

0 ❤️

762400
2019-04-20 02:09:19 +0430 +0430

با مادرزن و خارزنت دعوات شد گفتی داستان سکسیشونو بنویسی و انتقام بگیری؟ریدی مثل مرد برو با اون 4 5سانتی که داری بکن

0 ❤️

762411
2019-04-20 03:24:55 +0430 +0430

واقعا خود یکبار داستانت بخون بعد بگو خدای حوصله دورغ گفتن ندارم.یعنی منظورت این هست که راست میگیرد.
از من اگه بپرسند در باره تو یا میگم اصلا تو متاهل نیستی. یا خود اگه هم متاهلی مجرد بودی مفعول بودی و هنوزم دوس داری مفول باشی

0 ❤️

762413
2019-04-20 03:37:10 +0430 +0430

شوت مغزی دیگر ودیگر هیچ!!!

0 ❤️

762423
2019-04-20 04:24:50 +0430 +0430

وقیحانه ترین جمله داستانت اون آخرش بود که گفنی حوصله دروغ و کس شعر ندارم. آخه حیف اکسیژن تو که خودت دروغ مجسم و کس شعر مسلم هستی

0 ❤️

762424
2019-04-20 04:33:36 +0430 +0430

سلام به دوستان که حسابی ازخجالت این بنده خدادرامدن برای من سواله فقط بدونم توی ترکیه زندگی میکنی کسکش بعد میگی مادرزنم شالشو ازسرش درآورد؟یعنی اونجا ترکیه بعدم توخونه جلوی داماد شال سرمیکنن ؟توایرانم مادرزن محرمه حالا ترکیه شال سرش بود موقع عرق خوردن من اولین باره امدم زیرداستان نظربدم خیلی کسکشی تبریک میگم روت نشد بگی دامادتون مادرتوکرد وتوحرومزاده دنیا امدی ؟

3 ❤️

762442
2019-04-20 06:36:07 +0430 +0430

توتخیلات کیریت ابجیتم میگاییدی تاتکمیل شه همه چی کونی دفه بعددستوازتوشرتت درارتابادوتادست تایپ کنی غلط املائی نداشته باشه

0 ❤️

762443
2019-04-20 06:37:00 +0430 +0430

فكر كنم يكي از شرايط تركيه واسه دادن اقامت كس خل بودن باشه كه هرچي كس خله رفته اونجا …

قدش ١٨٠ !؟
ميدوني ١٨٠ قد با وزن ٦٥ چه شكلي ميشه !؟
مثل يه ورق كاغذ ميشه كه روش سوراخ داشته باشه …

يه جوري دروغ بگو كه اگه يه نفر همون و به خودت گفت بتوني باور كني

3 ❤️

762456
2019-04-20 07:58:32 +0430 +0430

چررررررت
پیداست خیلی فیلم پورن نگاه کردی

1 ❤️

762458
2019-04-20 08:14:44 +0430 +0430
NA

اندر حکایات یک کسمغز (dash)

1 ❤️

762468
2019-04-20 09:47:48 +0430 +0430

کسکش جنده خونه راه انداختین ترکیه…اینقد فیلمهای جم رو نگاه نکن بدبخت

0 ❤️

762472
2019-04-20 10:03:33 +0430 +0430

ناموستو خر بکنه کسکش خالی بند خفه شو کونی

0 ❤️

762477
2019-04-20 10:32:04 +0430 +0430

چه خوب که اولین و آخرین داستانته

تا نقطعه خوندم :D

1 ❤️

762486
2019-04-20 10:59:04 +0430 +0430

احسان لیس زدن پا کار بردست… داستان بردگیه خودتم بنویس. اسمشم بزار برده کونی ببینیم اونجا به چند نفر همزمان دادی…

0 ❤️

762488
2019-04-20 11:06:36 +0430 +0430

منم همیشه دوست دارم کف پای دوست دخترامو بلیسم ولی روم نمیشه

0 ❤️

762498
2019-04-20 11:32:45 +0430 +0430

اون آبی که میپاچه تو فیلما شاش نه آب کُس جقی پلشت

0 ❤️

762505
2019-04-20 12:05:52 +0430 +0430

اینهمه حجم از کصشعر خودشه یه پدیده هست مغزت پریود نشد اینهمه خضوعبلات سرهم کردی!!دیس لایک

1 ❤️

762514
2019-04-20 13:01:58 +0430 +0430

من ادم جقی زیاد دیدم ولی عزیزم تویه فرا جقی هستی احسنت ب این مرزو بوم
کم بزن همیشه بزن اوسگول

1 ❤️

762550
2019-04-20 18:31:39 +0430 +0430

هر چند دوستان جوابتو دادند
هم ریدم به مغز معیوبت

0 ❤️

762692
2019-04-21 06:25:24 +0430 +0430

این دیگه چ کصی بود!؟

0 ❤️

762701
2019-04-21 08:45:50 +0430 +0430

خوشحالم که آخرین داستانت بود…
کص مغز،تو زنت رو هم باید بیای بدی به من تا براش تلمبه بزنم،اونموقع از مادرزن و خواهرزنت حرف میزنی…
من خودمو کشتممممم تا زنم اجازه بده خواهر ناتنیشو بکنممممم
اجازه نداد…
بماند که بآخرش با کیرم جرررررش دادم
ولی زنم اگه بفهمه
از کون میکندمممم
برووووووو کص ندیدههههه…

0 ❤️

762725
2019-04-21 11:00:36 +0430 +0430
NA

انصافا این جرتو پرتارو چطوری سرهم میکنین؟

0 ❤️

762919
2019-04-22 03:22:15 +0430 +0430

همون بهترکه اولین و آخرین داستانته ولی من و دیگر دوستان شهوانی چوب میکردیم درون کیونت

0 ❤️

763063
2019-04-22 19:47:38 +0430 +0430

دادا به نظرم هنوز سکس بهت حال نمیده اگه عمه داری اونو هم برو بکن اگه جواب نداد پدر زنت رو هم بکن اصلا همه رو بکن

0 ❤️

768850
2019-05-22 16:22:33 +0430 +0430
NA

جووون منم دوس دارم مادرزتم و از کون بکنمش اوووووق

0 ❤️

772731
2019-06-10 18:35:17 +0430 +0430

داستانی از خر کس خل در پارک ژوراسیک

0 ❤️

791432
2021-02-11 20:23:04 +0330 +0330

به داستان های اینجا کار ندارم من فقط عاشق نظر دادن دوستان هستم دمتون گرم یعنی حال میده بشینی جمعی بخونی و بخندی ❤️

0 ❤️

796353
2021-03-10 10:14:04 +0330 +0330

بایستی خواهر زن باردار کرد.لامصب مثل نون زیر کبابه.

0 ❤️

804673
2021-04-18 15:48:29 +0430 +0430

مردم چی میزنن ایقد فازشون بالاست

0 ❤️

813717
2021-06-05 03:34:32 +0430 +0430

فوت فیتیشی ولی داستان نویس خبی نیستی
اصلا هم دروغ نبود

0 ❤️

814111
2021-06-07 16:29:13 +0430 +0430

آخه کسکش الکسیس هم جلو مادرش کس نمی‌ده

0 ❤️

817781
2021-06-29 15:49:43 +0430 +0430

خانواده جنده پرور😐😐😂

0 ❤️

839265
2021-10-26 03:25:37 +0330 +0330

سیکیم آروادوی

0 ❤️

841160
2021-11-06 10:44:28 +0330 +0330

اگه واقعی بوده باشه نوش جونت. حال میکنی
خواهر زنه هم باز بکن. دیگه مال خودته. گروپ کنین اصلا. باجناغتم بکنه همه رو

0 ❤️

859020
2022-02-14 01:26:36 +0330 +0330

بازم بنویس

0 ❤️