زنونه پوشی و شب عروس شدن آرمین

1401/05/14

...قسمت قبل

سلام
من آرمینم الان ۲۶سالمه قبلا داستان چندتا از سکسامو اینجا گذاشته بودم آخریش.خواستم بقیه ی اتفاقایی که برام افتاد رو بگم.آخرین داستانی که گذاشته بودم درمورد سکسم با سیامک بود که بعدش دوستاشم اومدن و کلی باهم خوش گذروندیم و اولین تجربه ی گی گروهیم بود
بعد از اون ماجرا دوبار دیگه با سیامک و دوتا دوستاش سکس کردم ولی باتوجه به اینکه ممکن بود با ادامه داشتن این جور سکسا به خودم آسیب بزنم دیگه قید لذتشو زدم و به سیامک گفتم دیگه نمیتونم با دوستاش هم رابطه داشته باشم
یه سالی از دوستیم با سیامک میگذشت حالا اون یه مرد ۴۴ساله و هنوز مجرد بود که روزا میرفت سرکار و شبا تایمش خالی بود منم درسم تموم شده بود و باتوجه به رشته ای که خونده بودم یه جا شروع به کار کردم و نصف ماه شبکاری داشتم و ازاین بابت خیلی شبا بیرون بودم یا میتونستم بگم سرکارم و برم پیش سیامک
برنامه ریزی میکردم که حداقل هفته ای دو شب رو پیش هم باشیم و ارتباط خاصی بینمون بوجود اومده بود.بخصوص شبای جمعه که فرداش سیامک خونه بود شبای مهممون بود که حتما باید پیش هم میبودیم
شب جمعه ی خاصمون رو هیچوقت یادم نمیره وقتی که از ظهر خودمو آماده کرده بودم رفته بودم حموم به خودم رسیدم و حسابی خودمو تمیز کردم.به پوستم چندجور کرم میزدم که نرمو لطیف بمونه.ساعت ۶غروب شد کم کم آماده شدم که برم پیش سیامک.بهم گفته بود امشب بدجور تو کفم زودتر بیا که تا صبح کارت دارم.دیگه برای لباس زنونه هام یه کمد تو خونه سیامک داشتم و هربار باخیال راحت میرفتم اونجا.وقتی رسیدم زنگو زدم سیامک درو باز کرد با حوله حموم اومد استقبالم منم مثل همیشه رفتم بغلش دوتا لب گرفتیم با دستم کیرشو یه فشار ریزم دادم که گفت بدو جنده که کارت دارم و چندتا سیلی زد رو باسنم منم از دستش در رفتم تو اتاق که آماده بشم.از پشت در گفت یه لباس برات خریدم گذاشتم تو کمد اونو بپوش کمد لباسو باز کردم داشتم میگشتم یهو چشمم خورد به یه لباس سفید به چشم خورد برش داشتم وای چی بود.یه لباس سفید نیم تنه با تورهای سفیدبلند.سریع برش داشتم لخت شدم اونو تنم کردم وای همیشه آرزو داشتم همچین لباسی داشتم.لباسش از سینم شروع میشد تا وسط رونم و تورهاشم تا نزدیک مچ پام میرسید.دوتا جوراب سفیدم داشت که تا بالای زانوم بود اونا رو هم پام کردم واقعا این لباس عروس بود که تنم کرده بودم؟کشوی لوازم آرایشمو باز کردم دیدم وای یه تاج و یه تور برای سر هم هست.سیامک امشب منو غافلگیر کرده بود.خودمو آرایش کردم.موهام بلندبود تور مینشست رو سرم بعدم تاجو گذاشتم یه گردنبند و دستبند هم داشتم اونا رو هم انداختم.دوتا صندل سفید هم بود اونا رو هم پام کردم وای عین عروسا شده بودم که همیشه آرزوشو داشتم.در اتاقو باز کردم دیدم تو هال سیامک با یه کتوشلوار شیک یه دست مشکی نشسته آهنگ ملایم هم گذاشته تا منو دید بلند شد اومد سمتم.بارها گفته بودم فانتزیم همچین شبیه ولی فکرنمیکردم یه روز انجامش بدیم.رفتم تو بغل مردونش خودمو انداختم قدش بلند بود سرمو گذاشتم رو سینش چشامو بستم تا آروم بشم تو بغلش یه جور خاصی بودم.از بغلش فاصله گرفتم دستامو انداختم دور گردنش اونم کمرمو گرفته بود تو صودتش نگاه کردم.گفتم بهم نگفته بودی اینجوری میخوای غافلگیرم کنی گفت اگر میگفتم که کیف نداشت خانومم.بهش نگاه میکردم.همیشه آرزوم این بود که زن میبودم و شوهرم مثل سیامک سن بالا و چهارشونه و قدبلند و هیکلی و باچهره ی خشن باشه.ازجیبش یه جعبه درآورد گفت برای همچین شبی یه حلقه ناقابل گرفتم فقط برای اینکه نشون باشه بین ما دوتا گفت هنوزم دوست داری مال من باشی گفتم معلومه عزیزم تا وقتی باهم خوش باشیم کنارتم.حلقه رو دستم کرد منم پریدم تو بغلش پامو بلند کردم که به صورتش برسم با ولع ازش لب میگرفتم انگار توم یه آتیشی بود اونم باسنمو گرفته بود دستش و فشار میداد.باسنم این یه سالی که با سیامک بودم گوشتی شده بود.در حین لب گرفتن رفتیم تو اتاق جلوش زانو زدم زیپ شلوارشو باز کردم گفت اوف چه خبرته گفتم جونم داره درمیاد برای اینکه تورو تو خودم حس کنم.میخوام شوهرمو امشب به اوج برسونم.با همه وجود برلش ساک میزدم.آب دهنم کلی ریخته بود رو کیرش و همشو میک میردم و قورت میدادم.کل کیرشو بوس کردم و میلیسیدم.حسابی سیخ شده بود جوری که داشت از شق بودن زیاد کار دستش میداد.گفت جنده پاشو برو رو تخت تا بیام کارو بسازم سریع رفتم رو تخت قمبل کردم گفت کرمو بیارم گفتم نمیخوام بیا میخوام باهمه وجودم زیرت درد بکشم و ناله کنم.گفت باشه هرجور دوست داری خانوم طلای من.لباسامو درنیاورد فقط تورا و لباسو یه کم داد بالا که سوراخم معلوم بشه اول انگشتم کرد از بس کون داده بودم سوراخم تنگ نبود بلد چنددقیقه راحت ۳تا انگشتش توم جا شد حالا کونم آماده ی پذیرایی از کیر کلفتش بود.دوتا توف انداخت رو کیرش و گذاشت دم سوراخم کم کم فرو کرد توم سوراخم داشت میسوخت ولی خودمو نگه داشتم و ناله میکردم که شروع کرد عقب جلو کردن.خشک بود سوراخم و درد داشت ولی سعی میکردم باناله کردن دردمو خالی کنم تلمبه هاش تند تر میشد و منم تو اوج بودم و ناله میکردم.بعد چنددقیقه پوزیشنو عوض کرد منو به پشت خوابوند پاهامو دادم بالا از جلو گذاشت تو سوراخم.ت چشم هم خیره بودیم من چشام پر ناله بود و اون چشماش پر حرص گاییدن.تلمبه میزد و میگفت جون زن من امشب دیگه عروس من شدی منم با آهوناله میگفتم جون شوهرم همسرم آقای من تو پادشاه منی تو بکن منی تو عشق منی تو دوست پسر منی.چندثانیه بعد لبامون تو هم قفل شد و از هم لب میگرفتیم و تلمبه هایی که تو کونم میزد.از صورتم فاصله گرفت دهنمو باز کردم اونم آب دهنشو انداخت تو دهنم منم بالبام با آب دهنش بازی کردم و همه رو قورت دادم.خودم تو اوج بودم و بااین لب گرفتنا داشتم ارضا میشدم که یهو دستمو گرفتم جل کیرم و آبم تا قطره آخر خالی شد.سیامک حال کرد که تونست منو ارضا کنه منم بیحال بودم ولی میخواستم سیامکم ارضا بشه.دستم که پر آب کزر خودم بود رو لیسیدم و سیامک حشری کردم مرد دیرارضای من که نیم ساعت منو گاییده بود کمرش خسته شد و از روم پاشد و خوابید رو تخت و کزرشو میمالید نزدیک بود ارضا بشه منم رفتم بادهنم جلو کیرش و همون موقع آب کیرشو تو دهنم خالی کرد.وای که عاشق آب کیرش بود‌م.آبش یه مزه شیرینی خیلی کم میداد و خوشمزه بود.همونجا دوتامون خسته افتادیم بغل هم.پشتمو کردم به سیامک اونم از پشت بغلم کرد همون پوزیشنی بود که همیشه دوست داشتم.کیرش لای پام بود و دستش زیر سرم و اون یکی دستش رو سینم و منو میمالید.یه نیم ساعت بغل هم خوابیدیم تا سرحال شدیم و چرخیدم سمتش گفتم تاحالا اینجوری عاشق نشده بودم و میخوام اگر اجازه بدی زنت باشم تا برات خانومی کنم اونم گفت منم تاحالا عاشق کسی نشده بودم و میخوام شوهرت باشم.کلی از هم لب گرفتیم و پاشدیم رفتیم حموم و بعدم شام خوردیم و دوباره سکس داشتیم تا خود صبح
منو سیامک هنوز باهمیم معلوم نیست تا کی ادامه پیدا کنه رابطمون ولی فعلا که من میخوام خانومش باشم اونم شوهر من

نوشته: آرمین ملوس


👍 23
👎 4
28601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

888530
2022-08-05 03:15:46 +0430 +0430

جالب نبود

0 ❤️

888602
2022-08-05 17:12:19 +0430 +0430

کونی خوب همینه 🔥🔥🔥

0 ❤️

888759
2022-08-06 16:28:27 +0430 +0430

دامغان حضوری کسی نیست

0 ❤️

888787
2022-08-06 21:03:48 +0430 +0430

منم میخوام زن جفتتون باشممم و بهتون سرویس بدم

0 ❤️

889137
2022-08-09 02:05:51 +0430 +0430

کاش منم یه شوهر اینجوری داشتم
بمونین برای هم😅

0 ❤️