زنونه پوشی و یکی از سکس های داغ آرمین

1400/08/15

سلام من آرمینم ۲۵سالمه زنونه پوش و فول گی هرازچندگاهی سکس میکنم که نیازم تخلیه بشه ولی رابطه ی دائمی با کسی نداشتم
هر روز کارم اینه تو تلگرام چت میکنم‌ بلکه یه کیس خوب گیرم بیاد بتونم باهاش سکس توپ داشته باشم.کیسم همیشه یه مرد هیکلی و پشمالو با بازوهای درشت و حدود ۴۰ساله با یه صورت خشن و کچل بود البته چیزای دیگه هم دلم میخواست که خب هیچوقت این موارد باهم پیدا نمیشه
یه روز شانسم زد بهترین کیسی که میخواستم پیدا شد یه نفر تو یکی از گروه ها پیام‌گذاشت که ۴۳سالمه و دنبالم هارد سکسم و یه توله بیاد پیوی بلافاصله باهاش چت کردم اسمش سیامک بود مجرد بود و خونشم نزدیکای خونمون بود.هم فول گی بود یعنی از اینایی نبود که دنبال سوراخ برای کردن باشه و زنومردش براش فرقی نکنه و هم فیسش همونی بود که دوست داشتم.فقط ازنظر اخلاقی یه کم خشن بود و بد اخلاق بود و حس کردم دست بزن هم داره خلاصه وقتی دیدم نمیشه هم خروداشت هم خرما رو،دلو زدم به دریا باهاش قرار گذاشتم.سرکار بود و ظهر میرفت خونه و غروب باید میرفتم پیشش و فردا هم که جمعه بود دیگه حسابی میشد یه تایم خوب برای هم بذاریم.از تمایلاتمم بهش گفتم و از خداش بود یکی اینقدر فول بات باشه
رفتم حموم حسابی به خودم رسیدم.بدنم‌ کم مو بود ولی همون چندتایی که بود رو هم‌شیو کردم تو اتاق خودمو برانداز کردم یه پسر با قد ۱۷۵ و وزن ۸۰ با پوست سفید و رون های توپر گوشتی و سینه های برجسته و کون گرد که حسابی دستمالی شده ، دل هر مردی رو میبرد.ساعت ۱۲ بود و تا عصر وقت بود که خودمو آماده کنم.چون میدونستم خشنه باید خودمو برای هارد سکس آماده میکردم.سوراخمو کامل تمیز کردم از صبح هم به جز نوشیدنی چیزی نخوردم که شکمم تمیز باشه بعد یه سوسیس آلمانی از یخچال برداشتم و افتادم به جون سوراخم با کِرِم تونستم تو خودم جاش کنم اینقدر تمرین کردم که دیگه راحت میتونستم تحملش کنم.ساعت به سختی میگذشت و دلم میخواست زودتر عصر بشه برم پیشش.لباسای زنونمو که میخریدم تو کمد قایم میکردم و درشم قفل بود که کسی نتونه پیداش کنه لباسامو آماده کردم یه تاپ آبی تا بالای نافم و یه دامن سفید تا وسطای رونم و یه شرت لامبادای سفید و یه جوراب سفید تا بالای زانوم واقعا اون یه تیکه از رونم و شکمم که معلوم بود هر مردی رو دیوونه میکرد.یه کم رقص تمرین کردم تا بتونم براش دلبری کنم
تا عصر هرجور شده گذروندم تا بالاخره وقتش رسید.لباسای پسرونمو پوشیدم.یه جین آبی ساق کوتاه با یه جوراب مچی که مچ پاهای سفیدم افتاد بیرون با یه تیشرت سفید چسبون که سینه های برجستم توش معلوم بود لباسای زنونم رو هم گذاشتم تو کوله پشتیم.به مامانم گفتم شب میرم خونه دوستم اونم دیگه باتوجه به سنم دیگه بهم گیر نمیده که شب بیرون نمون
وقتی رسیدم دم خونش یه کم دلهره داشتم ولی وقتی رفتم داخل و دیدم همه چی خوب بود و خونش دنج و آروم بود ریلکس تر شدم.چیزمشکوکی هم نبود که بخوام بترسم.با یه شلوارک و رکابی بود و بازوهای درشت و پرموش دلمو برده بود
بهش گفتم میخوام لباسامو عوض کنم اتاقو بهم نشون داد خودشم رفت لوازم پذیرایی رو آماده کنه.لباسامو پوشیدم و آرایش کردم یه رژ لب قهوه ای با یه خط چشم و سایه چشم.وقتی تو آینه خودمو نگاه کردم گفتم عجب لقمه ای براش گرفتم کوفتش بشه
درو که باز کردم حس یه دختر خجالتی رو داشتم سرمو انداختم پایین و با ناز راه رفتم منو که دید گفت به به عجب هلویی بودی خبر نداشتم تاحالا کجا بودی سکسی.منم با کلی ناز نشستم رو مبل پاهامم انداختم رو هم همش سعی میکردم دامنو بکشم جلوتر زیر دامنم معلوم نشه.اومد جلو مبل بساط مشروب و مزه هاشو چید و قلیون و میوه هم آورد نشست رو زمین گفت بیا پایین بشین رو پام ببینم چی داری اون زیر.رفتم نشستم رو پاش اول منو بو کرد.شروع کرد دست کشیدن رو بدنم دستشو میکرد زیر دامنم و زیر تاپم منم ادای تنگا را درمیاوردم هی دامنو تاپمو جمعو جور میکردم اونم بدتر حریص تر میشد گفت چی صدات کنم هلوی من گفتم هرچی شما بگی شوهرم گفت پس اسمتو میذارم سحر جنده منم گفتم چشم شوهرم و دستشو بوس کردم.مشروبو باز کرد من اهل مشروب نبودم ولی خودش خورد یه کمو ازم لب گرفت زبونشو تو دهنم میچرخوند ولبمو میک میز بعد یه ربع لب گرفتن که دهنمو سر کرده بود قلیونو برداشت باهم شروع کردیم تک تک میکشیدیم دونه دونه هم میوه برمیداشت میذاشت دهنم منم بعضیاشو گاز میزدم بعضیاشم از دهنم درمیاورد خودش میخورد.یه آهنگ گذاشت گفت شروع کن گرمم کن منم پاشدم هرچی هنر داشتم براش رو کردم دوست داشتم رقص میله انجام بدم ولی خب کمبود امکانات بود بجاش یه مبل تکی بود گذاشتمش وسط تمام نازو عشومو براش اومدم دیگه معلوم بود حسابی حشری شده گفت بسه سحر جنده بریم رو تخت کارتو بسازم
دستمو گرفت برد رو تخت لباساشو سریع کند و فقط شرت لامبادا رو از پام درآورد چراغ اتاق خاموش بود و نور از پذیرایی داخلو روشن کرده بود.رو تخت دراز کشید کیر بادکردشو هوا کرد منم رفتم بین پاهاش کیر کلفتشو دستم گرفتم یه کیر ۱۶سانتی ولی کلفت که رگای روی کیرش داشت میترکید.دوتا بوس از سر کیرش کردم بوی خوبی میداد.شروع کردم لیس زدن و ساک زدن اونم وحشی شده بود با دوتا دستاش سرمو گرفت تو دهنم تلمبه میزد گاهی داشتم خفه میشدم اشکم دراومده بود به زور از دستش درمیرفتم.یه ربع که از گاییدن دهن من گذشت ، کشید بیرون یه کِرِم و کاندوم از کشو درآورد منو به حالت داگی گذاشت دامنمو داد بالا سوراخ تمیزوسفیدمو زبون زد بعد چربش کردو با یه انگشت و دو انگشت هی فرو میکرد توم تا جا باز کنه.من از درد هی آهوناله میکردم ولی اصلا رحم نداشت فقط میخواست منو آماده کنه تا بگاد.کاندوم رو هم کشید رو کیرش یه کم که سوراخم جا باز کرد گفت بخوابو وصیت کن تا اومدم بپرسم جان چی میگی یهو کیرشو گذاشت توم.کله ی کیرش بزرگ بود برق از سرم پرید انتظار نداشتم اینقدر خشن باشه.من جیغ آروم کشیدم گفت جان سحرجان اپن شدی البته اپن که بودی جنده خانوم تازه جنده تر شدی من فقط آهوناله میکردم اونم با سیلی میزد رو کونم و چندتا هم زد پس سرم که خفه شو کونی.پشتم فاتحانه داشت توم تلمبه میزد یه کم که گذشت احساس بهتری داشتم تازه دردم کم شده بود و داشتم لذت میبردمو ناله هام از رو شهوت بود میگفت جنده داری حال میکنی منم میگفت بله شوهرم خیلی خوبه دارم زیرت حس میکنم یه زن واقعیم.منو کاملا خوابوند و از پشت خوابید روم و داشت لاله گوشمو میخورد و نفساشو تو گوشم و گردنم حس میکردم وای که چقدر فوق العاده بود.میگفت سحر دوست داری زیرخوابم باشی منم گفتم بله عشقم دوست دارم همیشه جندت باشم و کونم دراختیارت باشه سرورم تو هروقت ازم بخوای سوراخمو فدات کنم.دوست دارم زنت باشم توهم شوهرم باشی مرد من باشی منو حاملم کنی بابای بچم باشی.بااین حرفا حسابی وحشی شده بود و تلمبه ای میزد که از برخوردش با بدنم صدای شلاق میداد.چون کاندوم داشت کیرشو خوب حس نمیکردم ولی جرات نمیکردم بگم دربیاره چون نمیشناختمش و خطرناک بود.منو برگردوند گفت اینجوری حال نمیده منم توحال خودم بودم که پاهامو با دستاش باز کرد و برد کنار شونم و کیرشو گذاشت توم من مثل یه زن که جثش کوچیکتره زیرش به چشم نمیومدم.حس کردم کاندوم نداره و کاندومو کنده بود.اینقدر تو حالوهوای شهوت بود اصلا وقت نکردم اعتراض کنم و داشت از جلو توم تلمبه میزد چشم توچشم بودیم و داشتیم حسابی کیف میکردیم تا میخواستم حرف بزنم که چرا بدون کاندوم داری میکنی هی سرشو میاورد جلو ازم لب میگرفت.دیگه کاری بود که شده بود نمیتونستم چیزی بگم و خواستم فقط حال کنم.کیر خودم سیخ بود و معلوم بود تو یه عالم دیگم.یه مرد هیکلی و پرمو روم بود منم مثل یه زن بی دفاع زیرش بودم با دستام سینه ی پر مو و بازوهاشو ناز میکردم و حس فوق العاده ای داشت.دستاشو کنار زدم پاهام آزادتر شد و دورکمرش حلقه کردم دستامم دور بازوهاش انداختم حالا بدنش دراختیار من بود وهربار تلمبه میزد وقتی کیرشو ازم درمیاورد من تو اوج بودم و هی تند تند بوسش میکردم.وقتی فهمید دیگه اعتراض ندارم و دارم حال میکنم بهم میگفت سحر جنده خوش میگذره منم گفتم عالیه بهترین حس دنیا رو دارم زیرت میشه تو تا ابد مال من باشی.گفت دوست داری زنم بشی باهام زندگی کنی وقتی میرم سرکار به خونه برسی و برام آشپزی کنی منم به جاش هرشب اساسی میکنمت گفتم مگه رویایی بالاتر از این هست که زنت بشم و هرشب زیرت بخوابم.گفت جنده راستشو بگو تاحالا باچندنفر خوابیدی منم گفتم سه چهارنفر گفت پس حسابی جنده ای ولی اشکال نداره من زن جنده دوست دارم اگه بخوای میدمت یکی دونفر دیگه هم بکننت منم گفتم چشم سرورم هرچی شما بخواید.حرفای گروپ سکس رو که میزدیم حشری تر میشد و تلمبه هاش قوی تر میشد تاپمو داد بالا نوک سینه هامم لیس میزد ۲۰دقیقه شد که داشت تلمبه میزد حس کردم داره کم کم به آخرش میرسه.بدنش منقبض شد و بدون اینکه بهم بگه خودشو توم خالی کرد.یه گرمایی تو سوراخم‌حس کردم معلوم بود آبش حسابی زیاد بوده گفت نگهش دار میخوام جذب کونت بشه تا همیشه بدونه صاحبش کیر منه منم تکون نمیخوردم.افتاد روم و کیرشو توم نگه داشت تا کم کم کوچیک شد و از تو سوراخم دراومد.روم بود و من داشتم بوسش میکرد واون بیحال افتاده بود و چشماشو بسته بود.من هنوز کیرم سیخ بود خودمو از زیرش آزاد کردم حس کردم آب از تو سوراخم میچکید رفتم گوشیمو از تو پذیرایی آوردم یه پتو کشیدم رومون و خودمو تو بغلش جا کردم فیلترشکنمو باز کردم و رفتم سایت pornhub یه فیلم گی پلی کردم صداشم کم کردم که شوهرم بیدار نشه خودمو میمالیدم اینقدر حشری بودم سریع ارضا شدم.سوراخم هنوز ذوق ذوق میکرد و یه کم دردش شروع شده بود بدنمم خسته بود عرق کرده بودم و تو بغل یه مرد لم داده بودم و دستمم آب کیر خودم ریخته بود و میمالیدمش رو سوراخم.ساعت حدود ۱۰بود و تا صبح حسابی برنامه داشتیم
حالش که سرجاش اومد چشماشو باز کرد گفت خیلی حال داد پاشو بریم حموم یه دوش بگیریم یه کم سرحال بشیم.دستمو گرفت بلندم کرد لباس تنمو کلا درآورد جورابامم درآورد انداخت کنار از پشت بغلم کرد لخت تو خونه راه میرفتیم یه کم نشستیم جلوی بساطش باز یه کم مشروب و مزه خورد منم رو پاش بودم زنگ زد سفارش پیتزا داد بعد پاشدیم رفتیم حموم اونجا کاری نکردیم فقط بدن همو لیف کشیدیم منم یه ساک ریز براش زدم که دوباره سیخ کرد و حوله بستیم به خودمون رفتیم رو تخت ولو شدیم.گفت تو خیلی هاتی تاحالا مثل تورو نکرده بودم منم گفتم تاحالا مردی مثل تو ندیده بودم چندتا ازم لب گرفت و سینه هامو گرفت دستش گفت از این غافل شده بودم و شروع کرد سینمو خوردن منم سرشو بغل کرده بودم و داشتم حال میکردم باخنده میگفتم آروم عزیزم کندیشون همش مال خودته فقط حیف شیر نداشتم بهش بدم.سینه هام حسابی ذوق ذوق میکرد و قرمز شده بودن که زنگ درو زدن پیتزا رو آورده بودن و بالاخره ولم کرد رفت لباس پوشید غذاها رو گرفت آورد جلو تلویزیون مشغول خوردن بودیم من فقط دوتا تیکه خوردم که گرسنه نباشم و شکمم پر نشه و فقط نوشابه خوردم تا جون بگیرم.بعد شام گفتم برناممون تاصبح گفت تا فرداشب باید گاییده بشی گفتم کمرداری اینقدربکنی گفت حساب همه جاشو کردم یه عالمه پسته گرفته بود و شیرموز آماده کرده بود به خودش رسید و گفت تافردا اینقدر از سوراخت سواری میگیرم که گشادگشاد راه بری
رفتیم دوباره رو تخت یه کم بغلم کرد گفت دوست داری برنامه بچینیم فردا بیشتر حال کنی گفتم چجوری گفت یکی دوتا از بچه ها پاین فردا خبرشون کنم بیان دورهم صفا کنیم گفتم تاحالا گروپ نداشتم تو خودت به تنهایی یه لشگری میترسم بهم فشار بیاد گفت نترس جنده ی من خودم مواظبتم تو که قراره بوده یه روز کامل دراختیار یه غریبه باشی باید حسابشو میکردی از همون اول چندتایی بریزن سرت بکننت پس شل کن حالشو ببر ما هم خشن نیستیم بدترینش من بودم که نذاشتم بهت سخت بگذره تازه حالم کردی راضی شده بودم و قبول کردم.گفت پس مسیج میدم فردا بیان ولی امشب یه دور دیگه باهات کار دارم بعدش میخوابیم تا فردا استراحت کنی که روز پر کیری خواهی داشت.مسیج داد به دوستاش که یه کون گیر آوردم فردا ساعت ۱۱ بیاید برنامه داریم گوشی رو گذاشت کنار و شروع کردیم لب گرفتن و من کیرشو مالیدم تا دوباره سیخ شد.رفتم پایین یه کم هم براش ساک زدم و حسابی آماده بود برای کونگشایی من
قمبل کردم براش رفت پشتم کِرِم زد بهمو سوارم شد بعد یه کم که سوراخمو مالید کم کم گذاشت توم و شروع کرد تلمبه زدن منم حسابی ناله کردم و درد از رو لذت داشتم.اینبار ده دقیقه که تلمبه زد یهو روم قفل شد و دوباره خودشو توم خالی کرد فکرکنم بار اول قرص خورده بود که ۲۰دقیقه منو تونست بکنه.همونجوری از پشت بغلم کرد و رو تخت افتاد گفت بیا بخوابیم که حسابی فردا برنامه داریم.پتو رو کشید رومون و من هم خسته شده بودم همونجوری خودمو تو بغلش جا کردم اون صبح زود بیدار شده بود خسته بود خوابید و من داشتم خودمونو نگاه میکردم یه پسر ۲۵ساله سفید تو بغل یه مرد ۴۳ساله ی پشمالو با پوست تیره که تقریبا دوبرابر من سن و هیکل داشت.موهای دستشو نوازش میکردم و تو گوشم داشت نفس میکشید خیلی حس خوبی بودگوشیمو برداشتم تو شهوانی داستان های گی رو میخوندم و خودمو میمالیدم و به این فکرمیکردم چه شب خوبی رو بعد اینهمه سال تجربه کردم و تازه فردا قراره اینهمه مدت که کیس خوب پیدا نکرده بودم رو با ۳تا مرد تلافی کنم.اگر خانوادم میدونستن چه جنده بازی های درآوردم حسابی شاخ درمیاوردن
تنها چیزی که نگرانش بودم این بود که چطوری گذاشتم بدون کاندوم منو بکنه یا اینکه چطوری اعتماد کردم شب تنها تو خونه یه مرد غریبه برم اونم با اون تیپ و قیافه که به قول خودش ممکن بود چندنفری بریزن سرم و وقتی لباس زنونه میپوشیدم راه فرار هم نداشتم.ریسک خیلی بزرگ کرده بودم ولی خب باز خوبه فعلا پشیمون نشدم
اینقدر طولانی شد که داستان فردا رو قسمت بعد براتون میگم
دوستون دارم …

ادامه...

نوشته: آرمین ملوس


👍 26
👎 3
19401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

841070
2021-11-06 01:29:49 +0330 +0330

علی ۲۹ تهران
اوبی
کونی
ساکر
عاشق لیسیدن کیر و تخم و پا هستم
تلگرام واسه آشنایی
zaban0014

0 ❤️

841073
2021-11-06 01:44:31 +0330 +0330

ذلیل نشی بچه ، بری زیر خایه چهار چرخ نفله شی . یعنی چی دل هر مردی رو میبری ؟ مردی که تو دلش رو ببری که اصلا مرد نیست. ذلیل مرده چه اطواری هم میاد کچل دوست داره .

1 ❤️

841119
2021-11-06 05:35:58 +0330 +0330

داستانت دلمو برد
کاش منم اینطوری کرده میشدم🥺
کونم پوسید از بس بات پلاگ کردم توش

3 ❤️

841168
2021-11-06 11:33:31 +0330 +0330

نایس

0 ❤️

841251
2021-11-06 23:26:53 +0330 +0330

طرف اگر فول گی باشه با زنونه پوش حال نمیکنه چون ظاهر پسرونه رو میپسنده، چه برسه اسم‌ دختر هم واست انتخاب کنه پس بدون که اولا: تو خودت گی نیستی و ترنس هستی.
دوما: طرفت هم فول گی نبوده، یا بایسکشوال بوده یا فقط دنبال سوراخ.

1 ❤️

841378
2021-11-07 13:51:28 +0330 +0330

قشنگ بود حس مشترك و خاطرات مشابهي دارم. انگار از زبون من نوشتيد

1 ❤️

841500
2021-11-08 03:22:43 +0330 +0330

پيش ما بيا
حال واقعى و بفهمى

0 ❤️

841512
2021-11-08 03:44:51 +0330 +0330

خیلی کیف داد ، بازم بنویس ❤️

0 ❤️

841607
2021-11-08 16:45:25 +0330 +0330

مرسی مرسی

0 ❤️

843078
2021-11-17 14:14:22 +0330 +0330

عالی ادامه بده

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها