...قسمت قبل
ادامه داستان زنپوشی بهترین حس دنیاست. دوستای عزیزی که داستان قبلی رو نخوندن. این داستان مربوط به همجنس گرا ها و گی بودنه.لطفا اگه علاقه ندارید وقتتون و هدر ندید.
( املای اسمم درسته، تناز اسم فارسی به معنی تنٕ ناز هست و اونیکی طناز عربی و به معنی طنز پرداز) اون شب بعد سکس، رسول رفت، یعنی خودم خواستم که بره ولی قبلش ازش قول گرفته بودم که فردا شب باید با یکی دیگه بیاد. یکی مثل خودش قابل اعتماد، شب که تنها شدم تو همون لباسا رو تخت دراز بودم و با رسول چت میکردم، گفت یکی از دوستاش هست که باهاش راحته، تاحالا هیچ وقت سکس نداشته و خیلی تو کفه. تو ذوقم خورد راستش، چون میخواستم بکن های حرفه ای گیرم بیاد. ولی ظاهرا تو این زمان کم که مشهدم چاره ای نداشتم.بلخره دو کیر بهتر از یدونست.
قبول کردم و یکسری مسایل رو هم هماهنگ کردیم، مثلا فحش ناموسی نباید بدین، دوتاییتون همزمان تو سوراخ کوچیکم نکنین حتما کاندوم داشته باشین و سکس کثیف نداشته باشیم(جیش کردن و تف تو صورت و این چیزا) با بقیه چیزا مشکلی نداشتم.
با همون لباسا و با حس ناااااب زنونگی خوابم برد، فردا که بیدار شدم تا ظهر کارامو انجام دادم و زودی برگشتم سوییت و شروع کردم به آماده شدن، شرت لامبادا، سوتین ابری و … بقیه لباسارو با ناز و عشوه زیاد واسه خودم پوشیدم
لاک و رژ لب و تمیز کردن خودم و مثل روز قبل با همون روش گشاد کردم و دیگه منتظر اومدنشون بودم، فقط عکس دوست رسولو خواسته بودم که دیگه خیلی تخمی و کر کثیف نباشه، ولی از کیرش هیچی نپرسیدم که سورپرایز شم.
دم در رسول زنگ زد و درو زدم اومدن تو پسره حدودا ۱۷۰ قدش بود و ورزشکار با یه ته ریش باحال و سکسی، سبزه تودل برو بود، اسمش محسن بود. هیجان و تو چشاش میدیدم ولی نمیخواست بروز بده، روبوسی کردیم و حال احوالمو پرسید و به اسم تناز صدام میکرد. حس باحالی بود برام. امشب هنوز مست نکرده بودم یکم خجالت میکشیدم و نمیتونستم طولانی بهشون نگا کنم. رفتیم سر میز و بساط مشروب و رسول اورد و گذاشت دیدم دوتا استکان اورد گفتم سه تایی بخوریم، که محسن گفت مشکل معده داره به جاش تریاک میکشه( تو دلم گفتم ارررره حتما همینه که میگی، اصلا نمیخوای کمرتو سفت کنی) شروع کردیم منو رسول به خوردن، کنارم بود و باهام ور میرفت خجالتم کم شده بود و ناز میکردم براش، محسنم فک کنم قبل اومدن هم کشیده بود چون ما تموم کردیم اونم تموم کرد، پاشد با گوشیش آهنگ گذاشت گفت تناز خانم باید برقصه. تو مستی خندم گرفت(اخه من رقص مردونه هم بلد نیستم چه برسه به رقص سکسی) قبول نکردم و خیلی اسرار کردن تا بلند شدم و سپردم خودمو به مستی و یکم ادا بازی در اوردم، میرفتم نزدیکشون کونمو میذاشتم رو کیرشون و تکون میدادم، اوناهم گردنمو میبوسیدن و یکم بغلم میکردن و زود ول میکردن، بار دوم بود فک کنم رفتم سمت محسن که از پشت موهامو محکم گرفتو کشید به سمت عقب، شک شدم و خندم یهو قطع شد، بلند شد و منم دستم به موهام بود که پرتم کرد رو زمین، گفت رقصیدن بسه حالا واقعا باید جندگی کنی تناز کوچلو، یه لحظه ترسیدم ولی گفتم رسول با شخصیته حتما مواظبم هست. خودم و جمع و جور کردم و دوزانو نشستم، ایناهم خیلی سریع لخت شدن، لخت کامل و یه لبخند ریز هم به هم تحویل میدادن، کیر محسن لعنتی بزرگتر از کیر رسول بود شاید مثلا ۲۰ بود و توپرتر. کیراشون نیم خیز بود به خاطر کون کونک بازیای خودم. بالا سرم سرپا واستادن و کیراشونو گرفتم دستم و با کیر رسول شروع کردم به ساک زدن، از لیسیدن شروع کردم و اول نوکشو بعدجابجاشون کردم، کیر محسن دهنم بود و واسه رسول جق میزدم، کیراشون حسابی سفت شده بود که دوباره محسن دم اسبی هامو گرفت و کیرشو محکم فرو کرد دهنم و سرمم فشار میداد، اشکم در اومده بود رسول از پشت دستامو گرفته بود و زانوش رو شونم بود، نه میتونستم بلند شم نه برم عقب نه حتی نفس بکشم.سعی میکردم بیشتر دهنمو باز کنم که هوا بیاد توش ولی هرچی بیشتر باز میکردم بیشتر کیر میرفت توش. از بینیم و گوشه دهنمو چشام همه جا اب سرازیر شده بود. واقعا داشتم خفه میشدم که در اورد هنوز یه نفس عمیق نکشیده بودم که دوباره فرو کرد و تلمبه میزد ته حلقم، اصلا اون لحظه لذت نمیبردم و فقط به فکر نفس کشیدن بودم. رسول پاشو بلند کردو منو کشید عقب خودمو به پشت انداختم رو زمین که حداقل یکم نفس تازه کنم، اصلا نمیتونستم حواسمو جمع اطراف کنم، ولی فک کنم رسول یکم بهش فهمونده بود که خیلی تند نره. رسول اومد بلندم کرد گذاشتم رو تخت، لباس خوابمو در اورد، یکی دوبار گونمو بوسید، چرخوندم لبه تخت محسن که از گایدن دهنم خوشش اومده بود رو تخت دراز شد کیرشو اورد جلو صورتم و منم بدون غر زدن با تمام وجود میخوردم براش، رسولم اومد پشتم, شرتمو داد کنار و یکم سوراخ داغ کونمو لیس زد، انگشتشو خیس کرد و اروم فرو کرد، یکم بازی کرد که کیر محسن و در اوردم گفتم کاندوم بذار کیر بده بهم. کاندوم گذاشت اومد کنارم کیرشو داد دستم و منم در حدی که فقط خیس بشه براش خوردم و زود تمومش کردم، چون دوس داشتم زودتر گاییده شم. کیرشو گذاشت لب سوراخ کوچیکم و سرش که رفت تو تکون نخورد، از پهلوهام گرفت و با تمام وجود کیرشو تا تتتته کرد تو سوراخ کوچیک و گرمم. سرمم محسن گرفته بود و کیرش تو دهنم بود، فقط تونستم دستامو به تشک بگیرم و تشکو چنگ بزنم، بدون حتی لحظه ای مکث تلمبه میزد با تمام وجود دوتا سوراخم پر کیر شده بود، اب حسابی از لب و لوچم آویزون شده بود و میریخت رو پای محسن و ملافه، سرمو ول کرده بود محسن ولی دست خودم نبود، با تمام وجود کیرشو ساک میزدم، یکم رو تخت جابجا شد و رفت بالا تر، سیگار خواستم برام روشن کرد و تو همین فاصله که چنتا پک گرفتم رسول همچنان مثل اول پرقدرت میگایید کونمو، حسابی گشادم کرده بود.
محسن کاندوم کشید رو کیرش و وسط تخت دراز کشید، رسول کیرشو در اورد و فهمیدم باید چکا کنم، رفتم روی محسن نشستم و کیرشو تنظیم کردم رو سوراخمو نشستم روش، درد داشتم، کیرش کلفتر بود،چنتا دیگه پک به سیگار زدم و چشامو بسته بودم و حال میکردم که دیدم رسول سیگارمو گرفت و سرمو چرخوند سمت خودش، چشامو باز کردم کیرشو بدون کاندوم جلوم دیدم، کیرشو کردم دهنمو نوکشو میخوردم و با دست براش جق میزدم، محسن سرعت تلمبه هاشو بیستر کرد و با دستش از زیر سوتین با نوک سینم بازی میکرد، خیلی حشری شدم و فهمیدم داره ابم میاد، سریع کیر رسول و در اوردم، از رو کیر محسن بلند شدم و کیر رسولم کشیدم که فهمید کنار محسن دراز کشید، شرتمو زدم کنارو ابمو رو کیر دوتاشون خالی کردم، البته که خیلیش حروم شد متاسفانه. با اب کیر خودم کیر محسن و دوباره خیس کردم و مثل قبل رفتم واسه کیر سواری، رسولم بلند شد و با اب کیر خودم که رو کیرش بود براش ساک میزدم. اگه امتحان نکردین شدیدا پیشنهاد میکنم. فوق باحاله. رسول صداش داش میرفت بالا که فهمیدم داره میاد که سرعتمو بیشتر کردم، سرمو گرفت و ابشو تو دهنم خالی کرد، خیلی زیاد اب داشت سعی کردم همشو قورت بدم و یکم دیگه واسش خوردم که دیگه خودش رفت عقب و کیرش اومد بیرون، محسن خیلی تحریک شد با این حرکت، سریع هلم داد بلند شد و به پشت خابوندم، پاهامو داد بالا کیرشو محکم و با قدرت فرستاد تو. اکثر این مدت سکوت بود بین ما، حتی اه و ناله هم خیلی کم بود، فقط من کم و بیش ناله میکردم که به خاطر کیرایی که دهنم بود بلند نمیشد نال بزنم.
پاهام بالا بود دستشو انداخت پشت گردنم و میکشید سمت خودش، پاهامم که باز و بالا بود حسابی واسه کیرش کونم دلبری میکرد، تلمبه هاش خیلی سریع شد ولی طوری که فک میکردم زود ارضا نشد، ده دقیقه شاید با تمام قدرت و سرعت میزد، حس میکردم با سوراخم میتونم سیگار روشن کنم انقدر که داغ بود، یهو بلند شد از روم کاندوم و کشید تمام ابشو خالی کرد رو شکمم و لباسام، شرت و سوتین و همرو پر اب کرد، چقدر داغ بود ابش، (چقدر الان که مینویسم هوس کردم) کامل که خالی شد افتاد اینورم، رسولم اومد افتاد اونورم، منم یکم ابشو پخش کردم رو بدنم و باهاش بازی میکردم.
امشب هنوز تموم نشده اگه دوس داشتین میگم براتون، ببخشید اینبار زیاد از جزییات زنونگی نگفتم، گفتم شاید دوس نداشته باشین احساسیش کنم، اگه نظر بدین و راهنماییم کنین چطوری داستانمو براتون بگم ممنون میشم، با حس بگم، سکسش و بیشتر بیان کنم، از جزییات بگم، لطف میکنین.

ادامه...

نوشته: تناز