...قسمت قبل
اب کیرا داشتن خشک میشدن رو بدنم. خشک میشدن سخت تر بود تمیز کردنشون، از وسطشون بلند شدم و رفتم که دوش بگیرم، دوتاشون مثل جنازه افتاده بودن رو تخت. لباسامو در اوردم و رفتم زیر دوش. مستی خیلی حالمو خوب کرده بود، رو ابرا بودم انگار، چشام بسته بود و زیر دوش بودم که دوتایی اومدن تو، ته دلم الان سکس نمیخواستم، ولی میدونستم اگه مقاومت کنم بدتر پیش میره و شاید اذیتم کنن. حموم کوچیک بود و واقعا واسه سه نفر خیلی تنگ بود. شاید به همین خاطر کاری باهام نکردن، دوتایی اول منو شستن حسابی، خیلی حس خوبی بهم دست داده بود، احساس مهم بودن و دلبر بودن داشتم، منو با شوخی و خنده شستن و فرستادن بیرون. لباسام همه پر از اب کیر بود، نمیشد اونارو بپوشم، یه شرت هفتی داشتم پوشیدم و لباس خوابمو روش.موهامو ریختم دورم و رفته بودم جلو اینه موهامو شونه میکردم. صدام زدن و حوله خواستن. فقط یدونه حوله داشتم همونو بردم براشون برگشتم کنار اینه، سیگارو روشن کردم و داشتم موهامو شونه میکردم، فهمیدم اومدن بیرون و دارن میان سمت تخت ولی خودمو زدم کوچه علی چپ. رسول از پشت اومد بغلم کرد و گردنمو میبوسید. شونه هامو ماساژ میداد و قربون صدقم میرفت. منم بدون صحبت کردن فقط با چشم ابرو و لبم عشوه میومدم براش و دلبری میکردم. واقعا حس زنونگیم خیلی قوی شده بود. اصلا یک درصد هم فک نمیکردم پسرم من. اونا لخت بودن دوتایی، کیراشون خیلی کوچیک شده بود، الان دیگه هم کیر میخواستم هم میترسیدم خیلی دیر ارضا بشن حسابی اذیتم کنن. یکم تحمل کردم و حرکتی نزدم که هوس کنن. رفتم رو میز و یه پیک دیگه واس خودم ریختم و خوردم، یه سیگار دیگه روشن کردم و با خودم گفتم تناز یه امشبه فقط، معلوم نیست کی دوباره این شرایط اوکی بشه برات. سخت نگیر و از هر ثانیش لذت ببر. پیک رسولم بدون اینکه بپرسم براش ریختم و بردم کنار تخت که نشسته بود روش بهش دادم و گفتم بخور که شب درازه. محسنم شنید و گفت جونم. منم میخوام. واسه اینکه حشریترش کنم و کاری کنم تو سکس وحشیتر بشه گفتم هرچی اقا رسول بگه. هیجان و غرور و تو چشای رسول دیدم، گفت تناز کوچولویه من دوس داره دوباره گایده شه. گفتم هرچی اقامون دوس داره. من جنده ای بیش نیستم که بخوام رو حرف شما حرف بزنم. باور کنین قدرت حرف خیلی زیاده، از صدتا اسپری و قرص و اینا تاثیرش بیشتره، انگاری دوپینگ کرده بود رسول. یهو گردنمو گرفت و لباشو گذاشت رو لبام، منی که تا دیروز از لب بازی بدم میومد الان زبونمون توهم گره خورده بود.اون لبه تخت بودو من سرپا خم شده بودم روش، خیلی خوب میخورد لب و زبوننو، خیلی خوب بود، چشام بسته بود و تو ابرا بودم که فهمیدم محسن لباسمو داده بالا و داره شورتمو میکشه پایین. میدونستم این سکس خیلی طولانیتر از قبلی میشه. کونمو واسش قمبل کردم و اونم مثل وحشی ها لپای کونمو چنگ میزد و باشون بازی میکرد، یه لحظه داغ داغ شدم، زبونشو گذاشته بود رو سوراخمو میک میزد. خیلی حس نابی بود، پاهام از هیجان میلرزید، لپای کونمو محکم چنگ میزد، تمام حواسم به کونم بود و فقط به ظاهر لب بازی میکردم، رسول همونطور که بود به پشت افتاد رو تخت، منم یکم جابجا شدم، و یه طوری رفتم روش که کیر نیم خیزش جلو صورتم باشه، واسه اینکه محسن هم بتونه خوب با سوراخم ور بره پاهامو باز کرده بودم.نوک کیر رسول و یه بوس ریز کردم و همشو که البته نیم خیز بود تو دهنم جا دادم، یه اه حشری کشید و گفت چه جنده ای گیرم افتاده، جووووون، سرمو با دستاش گرفتو ثابت نگه داشتو خودش تو دهنم تلمبه میزد، اونورم محسن حسابی سوراخمو خیس کرده بودو نبض میزد و منتظر ورود کیر بود. یکم کونکونک کردم که بفهمه امادم، خیس کرد کیرشو تا گذاشت لب سوراخ داغم خودمو انداختم یه ور کر رسولم در اومد گفت چته. گفتم بدون کاندوم نه لطفا. محسن یه غر ریز زد و گفت پشیمونت میکنم از کارت، توجه نکردم و دوباره برگشتم ه حالت قبل فقط با این تفاوت که داگی شده بودم کونم لبه تخت بود و کیر رسول تو دهنم، البته قبل اینکه دهنم کنم یه تف گنده انداختم تو دستم و حسابی سوراخمو خیس کردم، واقعا داغ شده بود سوراخم، کیر رسول و دستم گرفته بودم و میخوردم که محسن هم یه تف دیگه انداخت رو سوراخم و یکی هم کف دستش و کشید رو کاندوم، تا میتونستم قمبل کردم، هم واسه سکسی تر شدن هم راحت رفتن کیر تو سوراخ کوچیکم.
محسن یکم با کیرش با سوراخم بازی کرد، داشتم پرواز میکردم از هیجان، میگفت میخوام کونی خودمون باشی، هر هفته پاشی بیای خواهش کنی که کیر بهت بدیم، کاری میکنیمت که دوتا کیرم برات کم باشه، وسط خوردن کیر رسول دقت به این حرفا حشریم میکرد و ته ذهنم تصور میکردم، دوس دارم وقتی کیر میخواد بره تو سوراخم سیگار داشته باشم، سریع یکی از رسول خواستم و واسم روشن کرد، بیشتر قمبل کردم و برا رسول جق میزدم و محسن هم کیرشو چندبار زد به سوراخمو بعد یکی دوبار سرشو کرد تو و با فشار رو به بالا در اورد، دیوث انگار حرفه ای زاده شده بود با اینکه سکس اولش با من بود، چشامو نمیتونستم باز نگه دارم، یه کام میگرفتم یه کیر میخوردم و یه کام میگرفتم، مثل چایی و قند. خیلی میچسبید، یهو در ثانیه خیس عرق شدم و دنیا دور سرم چرخید، انقد درد داشتم که حتی نتونستم جیغ بزنم، محسن کیرشو دم سوراخم گذاشته بود و از لپای کونم گرفته بود و کیرشو تا ته تو یه حرکت فرو کرده بود بهم. خوب منی که امشب دادم چرا انقد دردم گرفته بود، نامرد بدون وقفه داشت میکرد و منم سرم رو شکم رسول بود و اون با پشتم بازی میکرد و میخواست ارومم کنه، (خداییش خیلی با شخصیته رسول. واقعا برا همتون دعا میکنم همچین کسایی گیرتون بیاد واسه سکس. هم خوب بکنه هم هواتونو داشته باشه)
محسن لاشی هم همچنان تند تند تلمبه میزد و درد من کمتر نمیشد، داشتم پاره میشدم، حس میکردم سمباده کشیده دور کیرش. یهو در اورد و منم ناخوداگاه دو سه تا باد شرم آور از سوراخم در اومد، واقعا خجالت اور بود برام، دستو رو سوراخم گرفتم هم اینکه دیگه صدا نده هم‌ببینم خونی نشده باشم. خونی در کار نبود ولی واقعا میسوخت، دوباره خیس کرد کیرشو و با همون شدت تلمبه میزد، باد تو دلم پیچیده بود، خیلی ازرده شده بود سوراخم. برا اینکه حواسم یکم از سوراخم پرتشه کیر رسولو شروع کردم به ساک زدن با هیجان، گفتم شاید بخواد این بکنه و از درد راحتشم. محسن مثل یه ربات سریع و یکنواخت تلمبه میزد و میگفت جنده کی بودی تو، ببینم دیگه هوس میکنی کیر بخوای، ببینم امشب میتونی بخوابی یا نه، یکی دوتاهم وسط کار اسپنک میزد به کونم. دردم خیلی بهتر شده بود ولی روون نبود واقعا، حس میکردم رگای کیرش خیلی باد کرده، رسول کامل کیرش بلند شده بود دیگه، از محسن کاندوم خواست که محسن تا کاندوم و داد به من که برا رسول بکشم فهمیدم داستان چیه، لاشی کاندوم حلقوی انداخته بود، ازینا که اولش حلقویه اخرش خاردار. اگه اول میفهمیدم شاکی میشدم و نمیذاشتم، ولی الان که بهش عادت کرده بودم خوشحالترم بودم، حسابی تحریک میشدم، چون درد و سوزشش تموم شده بود. کاندوم و کشیدم سر کیر رسول و یکم خیسش کردم و سرمو بلند کرد، محسن هم در اورد و من دوباره گوزیدم، خندمون گرفت و سه تایی بلند شدیم، رسلول بغلم کرد و از زیر زانوهام بلندم کرد و رو بروی هم بودیم، دستم دور گردنش بود و لبامون رفت توی هم، چند بار خواست بکنه تو کونم که سر میخورد کیرش، محسن به دادش رسید کیرشو تنظیم کرد لب سوراخم و یکم که رفت تو از بالای شونم گرفت و فشار داد رو به پایین، رسول مسلط شد به کارو شروع کرد تلمبه زدن و لب بازی تو همون حالت، خیلی سریع نمیتونست تلمبه بزنه ولی به جاش عمیق بود، تا نوک کیرش میومد بیرون و تا ته میرفت داخل. محسن با کونم بازی میکردو کنارای سوراخمو خیس بود ولی خیس تر میکرد، قدش از رسول کوتاهتر بود خدارو شکر والا چند بار خواست کیرشو بفرسته تو کونم و دو نفره بکنن، من انقد داغ بودم که مقاومت نمیکردم ولی رسول اجازه نداد، دوس داشتم تجربش کنم ولی دیدم ازون کارا بود که قول داده بودیم نکنیم و ادامش ندادم، چرخید رسول و بردم روی تخت خوابوندم بدون اینکه کیرش بیاد بیرون دراز کشیدیم و اون میکرد، محسن از اونور تخت اومد پاهام رو شونه رسول بود ازش گرفت و کشید به سمت خودش، زانوهام نزدیک سرم بود، رسول یکم رفت عقبتر، محسن کیرشو اورد از بالا گذاشت دم دهنم، یکم شرایط سخت بود حتی برای نفس کشیدن، کون دادن و کیر خوردن دیگه پیشکش. پاهامو از ساق گرفته بودو به سمت خودش میکشید، کونم بیشتر برا رسول قمبل شده بود و راحتتر میکرد کیرشم گذاشته بود دهنم و براش میخوردم، یکم سخت بود واسه همین کشیدم لبه تخت و سرم اویزون از تخت بود، دوباره همین پوزیشن و ادامه دادیم با این تفاوت که کیر محسن تا ته میرفت ته حلقم و تخماش و رو لبم حس میکرم، رسول خیلی تلمبه هاش شدید شد ولی یهو کیرشو در اورد، محسنم همینطور یهو احساس خالی بودن کردم، تا کیر از توم همزمان در اومدن، چرخوندنم و به شکم خوابیدم، یه بالشت بزرگ گذاشتم زیر کونم تا بیاد بالا، رسول کاندومشو در اورده بود و جلو صورتم داشت جق میزد، محسن هم رفته بود بالام و با تمام قدرت روم تلمبه میزد و اه و ناله میکرد، منم اه اه همزمان با تلمبه هاش ازم میومد بدون اختیار، لپای کونمو باز کرده بودم براش. رسولم تو صورتم جق میزد محسن از روم با سرعت بلند شد و موهامو کشید و نشوندم لبه تخت، فهمیدم میخوان بیان، خیلی عالی بود که دوتاشون همزمان ارضا بشن، سریع نشستم رو زمین و وسط کیراشون منتظر اولین جهش اب کیرشون به صورتم بودم، رسول ناله هاش بلند شد دهنمو باز کردم و از تخماش گرفتم با اینکه سکس دوممون بود ابش زیاد بود، همرو تو دهنم خالی کرد و یکم براش ساک زدم و ابشو یکمشو قورت دادم یکمشو عمدا دادم بیرون که سکسی تر بشم، محسن صورتمو گرفت سمت کیرش و اونم تمام ابشو تو صورت و دهنم خالی کرد، هی میگفت بیا تناز جنده اینم جایزت، یکم از ابشو از صورتم پاک کردم و با ابشون شروع کردم جق زدن، به پشت افتادم رو تخت و جق میزدم و چشام بسته بود دیدم یکی نوک سینمو میخوره، دیدم رسوله خیلی حال کردم. یکیشو لیس میزد و میخورد اونیکی روهم با دست فشار میداد و میمالید، خیلی خوب بود. محسن هم اومد کیرشو کنار دهنم گرفت و واسه اونم میخوردم که دیگه ابم از اعماق وجودم اومد، خیلی خیلی زیاد بود. نوک کیرمو گرفته بودم به سمت شیکمم که نریزه روی رسول شاید دوس نداشته باشه، وقتی که اومدم اوناهم ولم کردن و شروع کردن قربون صدقم رفتن و نازم کردن. خیلی خوب بود اون شب، واقعا حس زن بودن داشتم، حس ارامش، حس ناب بودن، حس مهم بودن. خیلی افتخار میکنم به اینکه انقدر خوب تونستم ارضا کنم دونفرو. انقدر عمیق و با لذت، من تنازم یه زنونه پوش که میخوام این کارو ادامه بدم. ارامش دارم با این کار، لذت میبرم و از زندگیم حساب نمیشه وقتی میبینم کیری برای وجود من راست شده و ابی که به خاطر هیکل من ازش با لذت بیرون میاد. دوستون دارم.بووووس از کیر همه کسایی که با شعور و با احساسن. مینویسم حتما براتون.بووووووس

نوشته: تناز