سلام خدمت همه شهوانی های عزیز
من 30 سالمه واز بچگی عاشق جوراب شیشه ای زنانه بودم کم کم حسم بیشتر شد وهمیشه دوس داشتم توخلوت خودم لباس سکسی زنونه بپوشم به خودم حال بدم ولی این حس بعداز چند سال بیشتر شد وواقعا دلم میخاست واسه یه مرد دلبری کنم ویه حس بیشتری داشتم ولی میترسیدم به کسی اعتماد کنم از خودم بگم قدم بلنده وپاها وباسنم سفیده خیلی نرم هستن وقتی جوراب شیشه ای تابالای زانو میپوشم میشه مثل یه پای زن سکسی
چند وقت پیش که خیلی هوسی شده بودم داشتم تو سایت شهوانی میچرخیدم زیر یکی از داستان ها ایدی مردی پیدا کردم که دنبال یه زنپوشه بهش پیام دادم یکم چت کردیم عکسای بدنمو خاست بهش دادم واز فانتزی های سکسیمون گفتیم تا بهتر همو درککنیم بدونیم باید چجوری حال همو خوب کنیم ومنم بهترین فانتزی سکسیم اینه که طرفم کلی پاها وباسنمو بماله بلیسه کیرشو به ماله واخر کار ابکیرشو بپاشه روپاها وجورابم ازدیدن این صحنه سیر نمیشم هیچ وقت
خلاصه قرار شد دوساعت دیگه بیاد خونمون منم سریع رفتم حموم تمام بدنمو شیو کردم از استرس داشتم میلرزیدم هم ترس داشتم هم خیلی خوشحال بودم بالاخره دارم به ارزوم میرسم
ساعت داشت به لحظه قرار نزدیک میشد رفتم که اماده شم اول یه شورت لامباده سفید پوشیدم که خیلی رو باسنم خودنمایی داشت بعد جوراب شیشه ای تا باالای ران پا مشکی با یه دامن خیلی کوتاه وتنگ مشکی یه شومیز مشکی هم تنم کردم داشتم وایینه قدی خودمو میدیدم شده بودم مثل یه زن سکسی برامدگی باسنم تواین دامن تنک وکوتاه بیشتر شده بود
یهو گوشیم زنگ خورد دیدم رسیده رفتم ایفونو زدم ووای چقد دلهره داشتم
اومد داخل یهو چشاش درشت شد زل زده بود بهم برای اینکه یکم یخمون اب شه رفتم بغلشو یه بوس ازهم گرفتیم دستشوبرد روباسنمو درگوشم گفت چه باسنی داری خانومم وووای که با این جملش دیونه شدم دلهرم ازبین رفت وفهمیدم حسابی ازم خوشش اومده رفتیم تو اتاق بهش گغتم لباساتو درار لباساشوکند یه شورت فقط پاش بود بهم گفت برگرد منم براش قمبل کردم روی لبه تخت شروع کرد به خوردن پاها باسنم ووای زبونش به رونام میخورددیونه بودم رو اسمون بودم هی از بدنم تعریف میکرد خیلی حالم خوب بود ازم کرم خاست بهش دادم دیدم انگشتشو چرب کردداشت ارووم فرو میکرد داخل باسنم خیلی خوب بود من از شهوت داشتم میمردم فقط دلم میخاست خیلی زود کیرشو بخورممم
حدودا پنج دقیقه ای بدنمو لیس میزد میمالید کیرشو میمالید به پاها ودامنم از رو دامن میشد داغی کیرشو حس کرد بهش گفتم میشه کیرتو بخورم گفت بیا منم رفتم از تخت پایین سریع جلو پاش زانو زدم حس میکردم من شدم برده واون اربابم واای چه کیر خوبی داشت خیلی بزرگ نبود ولی برای من عالی بود از تخماش شروع به خوردن لیس زدن کردم تا کیرش بعداز چند بار خوردن بهش گفتم اربابم منو میکنی اونم گفت باشه بهم گفت قمبل کن منم براش قمبل کردم دامنمویکم کشید بالا وشورت لامبادامو زد بقل باسنم بعد ازدوباره با کرم کیرخودشوو سوراخمو چرب کرد خیلی اروم شروع کرد به تو دادن کیرش یکم سوزش داشتم ولی از شهوت داشتم لذت میبردم خیلی اروم باحوصله داشت کار میکرد اروم اروم کل کیرشو کرد توم ونگه داشت نبض زدنشو تو باسنم حس میکردم شروع کرد عقب جلو کردن ووای منم از شهوت رو هوا بودم دیدم داره تند تر تلمبه میزنه منم هی بهش میگفتم بکن منو اره اه اه بکن منو اربابم از شهوت صدام نازک شده بودو میلرزید بعد بهش گفتم ابم داره میاد ووای رواسمون بودم اونم با تمام سرعت داشت تلمبه میزد ابم پاشید وبدنم شل شد بعد بهم گفت منم ابم داره میادبهش گفنم در بیار بپاش رو باسنو دامنو جورابم اونم دراورد ووای چه لذتی داشت تونستم یه مرد ارضا کنم لحظه پاشیدن ابش همش قربون صدقش رفتم بهش میگفتم قریون کیرت برم بکن خانومتو ابتو بپاش روم عشقم ووای چه خوب میکنی منو عشقم وبادیدن وقتی داشت ابشو میریخت گردنمو چرخوندم که ببینم این لحظه اب پاشیدنو
خیلی خوب بود اونم ابکیرش زیاد بود از بالای باسنم ابکیر داشت شره میکرد به پاها وجورابم بعد یکم تو بغل هم بودیم بهم گفت دفعه بعد باید بریزم توش منم قبول کردم ولی نشد که دیگه باهم باشیم چون از تهران رفتن
امیدوارم خوشتون اومده باشه

نوشته: نیلوفر زنپوش 2