زن دوستم عاشق من شده بود

1400/06/14

سلام خدمت دوستان من ف…هستم ۲۳ سالمه این داستان برمیگرده به دو ماه پیش.اینم بگم که حوصله ی اضافه هارو ندارم اصل کاریو می‌نویسم.یه دوست دارم ب اسم س…اونم ۲۴ سالشه چن سال پیش واسش یه دختر ۱۹ ساله جور کردم باهم دوست شدن غافل از این که دختره از من خوشش اومده دوستم که عاشق دختر شد رفت خواستگاری و اون دختر زنش شد.بعد از ازدواجشان دختر به اسم د…شمارمو گیر آورده بود توی گوشیه دوستم و به من مسیج داد بعد از سلام و اینا گفتم خودتونو معرفی کنین.گفت من د… هستم همسر دوستت گفتم ببخشد نشناختمتون احوالپرسی گرم کردمو گفت ببخشید یه درخواست دارم ازت بهم قول بده هیچکس از صحبتهایه من و تو با خبر نشه گفتم مشکلی نیست کسی نمیفهمه قول میدم.گفتم خیره به من پیام دادین.گفت می‌خوام یه چیزو بهت بگم حالا که شما تو دارم میتونم راحت باهات صحبت کنم.بعد اصرار های فراوانی که کرد راجب به این که بین خودمون باشه گفت اولین روز تا الان عاشقت شدم هیچ فرصتی نداشتم بهت بگم ولی الان خدارو شکر بهت گفتم همش به یادت بودم و تنها دلیله ازدواجم با س… نزدیک شدن به تو بوده من با کمال تعجب گفتم این حرفا چیه میزنی تو ازدواج کردی دیره واسه این صحبتا گفت نه همین الان موقعه گفتنشه چون اصلا شما تو نداشتم تا بهت بگم.در این صحبتا بودیم یهو گفت س… برگشت اس نده خودم هر وقت تونستم بهت پیام میدم.اونروز خیلی شکه شدم گفتم وای خدای من اینا چی بود من شنیدم فکر میکردم خوابم اصلا باورم نمیشد.منتظر بودم تا دوباره پیام بده لحظه شماری میکردم فردای اون روز پیام داد بحث دوباره شروع شد.همیشه وقتی منو میدیده ضربان قلبش زیاد میشده منم بی خبر از عالم.گفت که هرجا باشم تلاش میکنم پیشم باشی و همیشه ببینمت نزدیکم هستی اینجوری آروم میگیرم.بعد از مدتی صحبت کردن باهاش صمیمی شدیم اولش نمی‌خواستم ادامه بدم ولی خیلی خیلی ازم خوشش میومد منم دلو زدم به دریا باهاش ادامه دادم.بعد از کلی حرف زدن عاشق سکس با من بود گفت هر فرصتی باشه می‌خوام باهات سکس کنم.حالا بزارین توصیفش کنم براتون.د… یه دختر نسبتا قد بلند با چهره خیلی خیلی زیبا و سفید اندامش خیلی خوش فرم بوم سینه های نسبتا بزرگ و باسن ورزیده یاد اینها دیونم میکرد.منم یک پسر سبزه نسبتاً خوشتیپ قد بلند.اینها به کنار اولین بار دیدنش که بیرون بودم اونم با دوستم اومد سلام گرمو احوال پرسی خیلی استرس داشتم همونجا شق کردم اونم بهم چشمک میزد اندامش داشت دیونم میکرد.

فردای اون روز بهم پیام داد گفت دیروز که منو دیدی چطور بودم منو میپسندی گفتم خیلی خیلی عالی بودی اندامت خیلی سکسیه گفت که چطور نتونستم دستو بگیرم دفعه بعد به هم رسیدیم باید دستمو بهت بزنم گفتم باشه حالا ببینیم چطور به هم میرسیم.یک هفته بعد اون روز من دمه در بودم یه ماشین اومد جلوم وایساد(خونه ی دختره دو کوچه پایین خونه ی ما بود) شیشه رو داد پایین س… بود باد… خونه ی پدرزن بودن آخر وقت داشتن میفرتن خونه گفتن کجا میری این وقت شب گفتم هیچی بی حوصله اومدم بیرون یه چرخی بزنم گفت بیا بریم یه دور بزنیم برمیگردیم د… هم اصرار کرد منم که از خدامه رفتم عقب نشستم پشت د… س… هم که راننده بود همانطور که صحبت میکردیم د… به دوستم گفت میشه برام بستنی بگیری اونم گفت چشم واسه ستامون میگیرم گفتم به دوستم پیاده نشو مهمون من من میارم اونم با د… اصرار کردن که مهمون مایی دوستم گفت به خدا پیاده نمیشی چون همیشه میدونست من حساب میکنم نزاشت پیاده شد من یه فکری به سرم زد که میتونم تنها با د… صحبت کنم پیاده شد گفتم چقدر خوشگلی اونم خندیدو گفت توهم خوش‌تیپی گفت تورو خدا بیا خونمون دوس دارم همیشه ببینمت گفتم انشاالله قسمت بشه حتماً میام.گفت دستمو میدم عقب بگیرش گفتم باشه ضربان قلبم شدید شده بوم دستشو گرفتم واای چقدر دستاش خوشگل بود گفت هروقت خواستی بهم دست بزن ولی س… نفهمه گفتم باشه در همین صحبتا س… اومد بستنیو داد بخوریم و حرکت کرد درحال خوردن بستنی بودم یه فکری به سرم زد گفتم اون که نمیفهمه ب د… دست میزنم خیلی میترسیدم وله شق کرده بودم دلو زدم به دریا ب آرومی دستمو بردم ساعد دست راستشو گرفتم اونم دستشو شل کرد و گرم صحبت بودم دستشو فشار میدادم اونم حال میکرد کم کم پر رو شدم از زیر بغلش دستمو بردم بغله سینشو گرفتم وای خدا چقدر نرم بودن خیلی کیف کردم اونشبم تموم شد تا اینکه دوستم یه شب دیگه منو دعوت کردن خونشون واسه شام رفتم خونشون بازم د… داشت دیونم میکرد با اون لیباس خونگی خیلی خیلی سکسی بوم وقتی سفره رو پهن میکرد کونشو دید میزدم خیلی گنده و پر بود عاشقش شده بودم.شاممونو خوردیم منم گفتم باید دعوتتون کنم امشب خیلی بهم خوش گذشت اوانم گفتن باشه گفتم من که خونه ندارم شمارو بیرون دعوت میکنم اونام قبول کردن.اون روز دعوتشون کردم یه جایی تو منطقه خودمون تو ارتفاعاته حدود یه ساعت و نیم دوره از شهر نزدیکای عصر بود راه افتادیم س… ماشین آورد بازم واااای تا[Forwarded from Reza]
اونجا میتونم د…رو دستمالی کنم سوار شدیم و دستمالی شروع شد اونم خودشو تکون میداد حدس میزدم هوسی شده مثل خوم من که تا میدیدمش شق میکردم.به مکان مورد نظر رسیدیم شام یه کباب مشتی زدیم کلی صحبتو و خنده و اینا من و د… هی به هم چشمک میزدیم زیر میز با پاهاش خودشو به من میزد خیلی هوسی شده بودم خودشم هوسی شده بود بعد این سوار شدیم برگردیم س… که خیلی خورد بود سوار ماشین شد گفت من یه جوریم میرم دس به آب ببخشید الان میام گفتم اگه حالت بده بیام باهات گفت نه تو پیش د… بمون تنها نباشه اون مکان تو ارتفاعاته پارکینگشم تاریک بود شیشه ماشینشم دودی.اون رفت تو دستشویی که خیلی شلوق بوم از دور میدیدمش وایساده بودم دستشو به شکمش گرفته.گفتم د… خیلی هوسیم کردی امشب گفت منم هوسی شدم الان خودمو خودت یه کاری کن تا س… برنگشته سرمو بردم جلو صورته زیباشو برگردوندم لباشو بوسیدم نمی‌دونم چرا لباش می‌لرزید از پشت صندلی سینه هاشو فشار میدادم همینجوری لب می‌گرفتیم آه و ناله ش راه افتاد گفت خیلی خوب بلدی هوسیم کنی دارم می‌ترکم از هوس مانتوشو داد بالا زیپ شلوارشو باز کرد گفت کسمو بمال گفتم نه نکنه س بیاد گفت بیاد میبینمش زودباش دستمو بردم تو شلوارش وااای خدای منه چقدر کسش خیس شده بود کسشو میمالیدم خیلی حال میکرد گفتم کی میشه بدون ترس من تو تنها باشیم گفت به زودی می‌خوام کیرتو بزاری تو کسم.تو همیشه صحبتا س… اومد خودمونو جمع و جور کردیم و اومد سوار شد گفت خیلی مریضم زیاد خوردم باید برگشتیم بریم بیمارستان حدود بیس دقیقه رانندگی کرد گفت دیگه نمیتونم تو بیا رانندگی کن گفتم باشه د… بهش گفت بیا اینجا من میرم عقب می‌شینم میدونستم واسه دستمالی کردن من می‌گفت گفت نه میرم عقب می‌خوام دراز بکشم خیلی درد دارم اون (در آخر معلوم شد سنگ کلیه دارد)رفت دراز کشید منم پشت فرمون راه افتادیم یه نیم ساعتی گذشت گفت د…خانم ببین س… حالش چطوره انگار خوب شده خدارو شکر صداش کردم جواب نداد خیلی ترسیدم گفتم نکنه چیزیش شده باشه ماشینو زدم بغل برگشتم(جاده تاریک بود تو آینه جلو چیزی نمی‌دیدم)دیدم خوابش برده دوباره صداش زدم جواب نداد.د… فهمید خوابش برده هی نگام میکرد روبه من نشت و یه نگاه به عقب کرد و دستشو آورد کیرمو گرفت رو شلوارم فشارش میداد گفت درش بیار به آرومی منم شلوارمو باز کردم کیرمو درآوردم برایش اونم با دست گرفت گفت وااااای خیلی بزرگه تف به دستش زد و میمالید واسم دستشو گرفتم نزاشتم دیگه بماله چون سره کیرم حساس شده بود یهو دیدم سرشو خم کرد با زبونش کیرمو لیس میزد دیگه داشتم دیوونه میشدم منم از رو شلوارش کونشو که خم کرده بوت گرفته بودم دیگه فشارم داشت میفتاد سرشو بلند کردم بغل جاده وایسادم گفتم س… بیداری بازم جواب نداد جاده تاریک بود پیاده شدم د…رو هم پیاده کردم پنجاه متر از ماشین دور شدیم رفتیم پشت درختی که روبه جاده بود جاده تاریک تقریبا خلوت.گفت چیکار می‌کنی بیدار بشه بدبختم میشیم گفتم نگران نباش میگیم دستشویی داشتی تو خواب بودی من باهاش اومدم.گفتم بکش پایین فقط با ترس شلوارشو کشید پایین گفتم خم شو زود خم شد کیرمو در آوردم با تف خیسش کرد انداختم روی سوراخ کسش اولین تلمبه زدم گفت وااای بکن زود کونش خیلی گنده بود شوارم پاش بود نمیتونست پاشو باز کنه نصف کیرم نمی‌رفت داخل گفتم د من می‌خوابم تو بیا رو کیرم من خوابیدم اومد کیرمو با دستش گرفت گذاشت روی سوارخ کسش و نشت رووش این بار کل کیرم رفت داخل واااای چه کسه داخی داشت لامصب بالا و پایین میکرد آه و ناله های آرومش منو دیوونه کرده بوم گفت سرم درد گرفت کیرت خیلی بزرگه همینجور که تلمیه میزد رون هاش می‌لرزید و آبم داشت میومد گفتم بلندشو بسه بلند شد آبمو ریختم رو زمین شلوارشو کشید بالا منم کیرمو انداختم تو گفت وااای فوق‌العاده بود خیلی لذت بردم منم گفتم توهم خیلی عالی بودی.گفت تورو خدا زنم داشتی همیشه منو بکن ازم دست برندار دوست دارم.بعد یه بوسم کردو برگشتیم گفتم خدایا س… بیدار نشده باشه رفتم داخل ماشین س… روبه جعبه ماشین خوابیده خودشم جمع کرده ماهم خیلی خوشحال که بیدار نشده خیلی هم میترسیدم که چیزیش شده باشه.نزدیک شهر شدیم س بیدار شد گفت نرسیدیم گفتم آره رسیدم حالت چطوره هرچه صدات کردم بیدار نشدی خوب خوابیدی گفت به خدا از شدت درد خوابم برد نمیدونم چیم شده.گفت بریم د رو بزاریم خونه خودمون بریم بیمارستان. رفتیم د رو گذاشتیم خونه رفتیم بیمارستان اونم هی تو خونه پیام میداد عاشقتم عاشق کیرتم شدم تو خیلی عالی هستی لحظه شماری میکنم واسه دفعه بعد و از این حرفا.تو بیمارستان معلوم شد سنگ کلیه داشت دردشم خیلی شدید بود مسکن بهش داد و رفتیم خونه من تو فکر د… بودم خیلی عالی بود همه ی صحنه ها میومد جلو چشمم.تا اینجا اولین سکس بود باهاش سکس داشتم یه چند بار دیگه با سختی هایی که خودمونو به هم رسوندیم تو قسمت های بعدی می‌نویسم.اگرم غلط املایی یا جمله بندیهام.

نوشته: شیمو


👍 7
👎 30
44501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

830398
2021-09-05 23:37:22 +0430 +0430

ببین ( ک) تموم بچهای (ش) توی (س) (ک) خب؟؟
چاقال کونی تو صف نونوای میری بهت نون نمیدن الان رن دوستت عاشقت شده جقی


830414
2021-09-06 00:01:01 +0430 +0430

(ک) یری کیر (س) تو (ک) ونت (ش) شل مغز

2 ❤️

830439
2021-09-06 00:42:32 +0430 +0430

سگ پدر گوه خوردی.مگه مخاطب گوشاش درازه عین خود جاکشت؟؟؟؟ این داستان رو کپی کردی فقط اسمارو مث اختلاسگرای جمهوری اسلامی مخفف گذاشتی.دقیقا و عینا کپی کردی داستانو.خیلی کس کشی.خیلیییییییی… شل ناموس.

2 ❤️

830455
2021-09-06 01:11:15 +0430 +0430

هم تکراری هم پر از ترکاری

4 ❤️

830459
2021-09-06 01:32:26 +0430 +0430

عمو جون تو کلا ۱۴ سالت بیشتر نیس برو بشین سر درس و مشقت ۲ هفته دیگه اول مهر.
ببینم شاد رو نصب کردی یا بیام واست نصب کنم ؟

0 ❤️

830460
2021-09-06 01:37:42 +0430 +0430

ک م ( کس مشنگ) فک کردی مثلا د س ف بیاری، میگن خیلی خفن و حرفه ایه، من نمیدونم چرا اینا رو تایید میکنه ادمین !!!

1 ❤️

830475
2021-09-06 02:10:12 +0430 +0430

نمیدونم چرا
ولی این نوشته در ۱۴۰۰/۰۴/۲۷ دقیقا با همین متن ولی با نام “گاییدن زن ۲۱ دوستم” نیز منتشر شده بود!!!
چطور امکان داره!!!؟

1 ❤️

830503
2021-09-06 06:39:49 +0430 +0430

کپی چرا؟ حداقل یه خاطره از جق زدنت میزاشتی ولی میتونستی افتخار کنی تراوشات مغز ناقص خودته کونننننی

1 ❤️

830507
2021-09-06 06:54:31 +0430 +0430

انقدر ترسیدی که دوستت کونت بزاره جرأت نداشتی اسم کامل بنویسی، دختره برای اینکه به تو برسه با دوستت ازدواج کرده! کس مشنگ

1 ❤️

830512
2021-09-06 08:01:49 +0430 +0430

به جرات میتونم بگم سمی ترین کستان کسشعری بود که تو زندگیم خوندم
دیسلایک ۱۰

1 ❤️

830514
2021-09-06 08:49:29 +0430 +0430

ک بچه های ش تو کس مادرت که بهت نگفت تخم حرومی
هر چند داستانت کسشعر بود اما من ریدم تو رفاقتی که آدم دنبال زن رفیقش باشه

1 ❤️

830516
2021-09-06 08:57:16 +0430 +0430

احمق خب یه اسم مستعار میذاشتی ! بیشعوری دیگه !! خودتون دلتون فحش میخاد ، الف رو پهنا تو کونت ، هی د ر س خ چ ک

1 ❤️

830526
2021-09-06 10:36:49 +0430 +0430

دوست گرامی حداقل بذار جوهر خودکار نویسنده اصلی داستان خشک بشه بعد کپی پست کن

3 ❤️

830531
2021-09-06 10:57:37 +0430 +0430

مثل اینکه صابون حالا حالاها به ما نمیرسه دوستان یکی تف کنه کف دست ایشون واس دور بعدی آماده باشه

0 ❤️

830544
2021-09-06 12:52:49 +0430 +0430

تو همچین موقعیتی هر ادمی که از لحاظ روحی روانی سالم باشه همچین کاری نمکنه با این دلهره و دلشوره دست و دل ادم به سکس نمیره مگه روزای دیگر ازتون گرفته بودن

0 ❤️

830554
2021-09-06 13:35:19 +0430 +0430

کیرم توو مخت

0 ❤️

830555
2021-09-06 13:37:48 +0430 +0430

تکراری بود ، چند وقت پیش آپ شده بود
حداقل کپی میکنید یچیز درست درمون باشه نه کسشری مثل این
کیرم فرق سر ناقص الخلقت

0 ❤️

830556
2021-09-06 13:39:32 +0430 +0430

کس مشنگ میشه ننویسی لطفاً
همون حق بزن ولی خواب میبینی نیا اینجا تعریف کنی

0 ❤️

830587
2021-09-06 17:26:15 +0430 +0430

ریدم تو سطح شعورت با د س گفتنت
نخوندم

0 ❤️

830619
2021-09-06 23:49:45 +0430 +0430

لعنتی آخه الان تپ دختره برای دوستت جور کردی بعد اون بخاطر شمارت به دوستت ازدواج کرد که به تو برسه!!! نمیدونم چی‌بگم ته کوسشعر این داستان تا آخرم نخوندم

0 ❤️

830628
2021-09-07 00:34:12 +0430 +0430

نخوندم ک د (کیرم دهنت)

0 ❤️

830667
2021-09-07 02:25:35 +0430 +0430

عاشق داستان های کپی و چرت و پرتم.یعنی داستانهای کسشعری مثل این از داستان های شیوا هم بهتره و بهم بیشتر حال میده.نه برای خود داستان بلکه بخاطر کامنت بچه ها زیرش که واقعا عالین.دم همتون گرم .کلی میخندونید ادمو

0 ❤️

830802
2021-09-07 22:47:38 +0430 +0430

ش بیا بخورش عجیجم تو کون مشتی داری تپلی جووووون

0 ❤️

831817
2021-09-12 15:13:40 +0430 +0430

اون روز دم در بودی و اونا با ماشینشون از خونه پدرشون داشتن میومدن دیدن آخر شب و باشون رفتی گردش؟؟؟ یه جنده اینجوری راحت نمیده درضمن درد سنگ کلیه داشته طرف بیهوش شده بعد زنش راحت باتو سکس کرد کصخل برو تعلیمات اجتماییتو بخون

0 ❤️

843763
2021-11-21 09:20:30 +0330 +0330

مادرتو

0 ❤️

848235
2021-12-16 17:52:56 +0330 +0330

این د رو قبلا خونده بودم عنوان دیگه د ت بود🤣

0 ❤️

961935
2023-12-12 23:21:57 +0330 +0330

کس نگو گالیور نقشرو رد کن بیا،جرررررر

0 ❤️