زن رفیقم
سلام به همگی
میرم سر اصل مطلب
یه پسر درشت اندام با قد ۱۹۲ و وزن ۱۰۸ کیلو گرم
چهره جذاب و خوش پوش هستم
یه اکیپ دارم که از نوجوانی با هم بودیم تا به حال ،،،مجردشون منم خیلی وقت بود که به خاطر شرایط کرونا با هم برنامه نداشتیم تا همسر رفیقم بهم زنگ زد و گفت میخواد همسرشو سورپرایز کنه ، منم خیلی استقبال کردم ازش
گفتم حتما هر کاری که باشه انجام میدم
برنامه رو داشتیم با هم فیکس می کردیم که قرار شد
زمانی که رفیقم نیست یک سری وسایل رو از خونش من برم وردارم
((( چون قرار بود توی باغ سورپرایزش کنیم)))
صبح شد رفتم سمت منزل که رسیدم بهش پیام دادم ، یه چند دقیقه ای طول کشید جواب بده
پیام داد بیا رفتش
رفتم بالا بعد از سلام و احوال پرسی گفتم لوازم رو بده که شب من برم سمت باغ داشت وسایل رو آماده میکرد که من چشمم افتاد به اون کون گنده و خوش فرمش ، ساپورت پوشیده بود با یه شرت لامبادا وقتی که خم میشد مثل جوراب نازک میشد و رنگ جذاب کونشو میشد دید
پیش خودم گفتم خجالت بکش زن رفیقته
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که برگشت به سمت من ، منم نگاهم به کونش…
ریختم به هم وسایلو ازش گرفتم تا محل کارم به خودم فحش میدادم
یه چند ساعتی گذشت زنگ زد گفت یه مقدار دیگه لوازم هست من خودم براتون میارم محل کارت گفتم باشه ، یکی دو ساعت بعد رسید
بعد از گرفتن وسایل بهم گفت دوست دختر داری یا باز بهم زدی ، منم طبق معلوم بیشتر از یه مدت کوتاهی نمی تونم با کسی بمونم… خندید گفت پس به تو نمیشه آشنا معرفی کرد گفتم دقیقا فقط آبرو میبرم
خیلی ناراحت بودم بابت این که توی خونه به کونش نگاه کرده بودم ، بدونه هیچ مقدمه ای ازش معذرت خواهی کردم ، اونم در جواب گفت پیش میاد کاری از دست من بر میادبهم بگو انجام میدم برات
گفتم بهش یه رفیق خوشگلتو برای من بیار باغ
گفت باشه ، دیدم که با آژانس امده بهش گفتم بگو ماشین بره من میرسونمت، گفت باشه ، و با هم راهی شدیم لعنتی خیلی هوس انگیز بود
ساپورت رونهای درشت خوش هیکل کلا منو که تحریک میکنه
پاهاشو باز کرده بود نشسته روی صندلی منم نتونستم طاقت بیارم هی نگاه میکردم که گفت به چی نگاه میکنی ، گفتم خیلی پاهات جذابه گفت کاش رفیقتم مثل تو بود… گفتم چرا؟
گفت اصلا حواسش به من نیستو از این عراجیف که میخواد بده نمیدونه چی کار کنه
رسیدیم دم خونه که گفت بیا بالا
گفتم با این حالی که دارم بیام بالا یه کاری دست خودمون میدیم
گفت بیا از خجالت هم در میام
ماشینو بردم یه کوچه اونطرفتر
زنگ زدم بهش گفتم تو شوهر داری شوهر تو رفیق فابریک منع
من نمی یام ناراحت شد تلفن رو قطع کرد
فرداش رفتم باغ دیدم زنگ زد گفت وسایلو بردی ، گفتم همه چی آمادست
با بچه های دیگه هماهنگ کردیم امدن خیلی سورپزایز قشنگی شد
دیدمش بهش گفتم برام چرا دوست خوشگلتو نیاوردی
در جواب بهم گفت از من خوشگل تر دیگه نیست
خواستی بهم بگو
من هر روز میخوام ولی هنوز بهش نگفتم
زن شوهر دار یه نه بزرگ توی زندگی منه حتی اگه بخواد
من نتونستم چون مردش میره بیرون زحمت میکشه پول میاره خونش نباید شل وا داد چون اگه از این دست بدی از اون دست می گیری
نوشتم چون حالم خیلی بده
نوشته: ۷۳۰
لعنت به اون کسی که عکس قدی خودشو روی بدنش نوشته شده شهوانی کامنتش نکنه هادی چووپانم هیکل تو رو نداره
آخه غول چراغ جادو گالییه در لی لی پوت اسگل گچ مغز نوه نمیرالمومنین جنتی یارو واسه شوهرش سورپرایز میگیره بعد تو میری وسایل ببری با اون وضعیت میاد پیشت دم خروس رو باور کنیم یا قسم بابا جنتی تو کونی جقی با دست مخالف بزن فکر کن بکنت داره برات میزنه
یه پارتنر گیربیار.بهترین راه هم ازدواجه.هم ارتباط بازن شوهردار خیلی خیلی غیراخلاقیه هم خیانت به رفیقت ته نامردی هست
کار خوبی کردی.بیادش دو سه دست جق بزن فراموشش می کنی.زنا همه مثل همه ن.بهتر از این گیرت میاد😀
بهترین کار اینه ب رفیقت بگی چون زحمت میکشه ی زن جنده گیر آورده ک اون ب ط نده ب یکی دیه میده بهش بگو منم خدای نکرده برام پیش بیاد رفیقم بگه دستشو میبوسم میگم دمت گرم ک ب من فهموندی این بزرگترین لطفه
خیلی بیشعوری من با تمام توان شاشیدم رو داستانت
راست و دروغ داستان با خودت ولی جمله اخری ک هردست بدی همون دست میگری رو قبول دارم .
با بند اخر متن خیلی حال کردم . زن شوهردار برای خود من هم خط قرمزه .
چند وقت پیش هم یکی پیام داد که با هم باشیم ، وقتی فهمیدم متاهله فقط یه سوال ازش پرسیدم : وقتی داری به شوهرت خیانت می کنی چه دلیلی داره که به من خیانت نکنی ؟ قاطی کرد و کلی فحش داد و تموم .😮😮😮
خودم قربانی همین بدبختی هستم 😒😒😒😠😠😠
خب کسکش خان، تو که، نه کُس کردی، نه کون دادی، پس گُه میخوری میای اینجا کس و شعر مینویسی.
اینجا داستان سکسی مینویسن، نه اندرزنامه
ما توی داستانا دنبالِ راهکار میگردیم که چجوری زنِ رفیقِ بی بخارِ کُس حروم کُن مون رو بکنیم. تو اومدی میگی نکنین که شوهرش میره کار میکنه؟؟!!! اگه شوهرش درست بکنه که اون بدبخت به کسی پیشنهاد نمیده که…
زن شوهردار باید خط قرمز باشه وگرنه زندگیت نابوده
جدیداً چرا اینجوری شده مطلبی که مناسب یه تاپیک هست رو تو بخش داستان میذارن
کسکش اینجا جای داستانه جای پیام اخلاقی و این کسشرا نیست
این دیگه حال بدی نداره عزیز دمت گرم که مرد بودی ولی با گفتن حالم بده خرابش میکنی ضمنا اینطور که میگی حالم بده یعنی میخوای هنوز وگرنه حالم بده معنی ندارد
داداش جق بزن قبل نوشتن ناموسا که شاید پشیمون شی کسشعر تحویل جامعه ندی
حالا به نظر من که واقعی بود و فقط میگم دمت گرم که مردونگی کردی و واستادی.منم تا الان دو سه تا کیس آس به تورم خورده و رد کردم.خیلی سخته ولی خب
تنها آدم مجردشونی ولی از زن رفیقت کص مجرد خواستی!!!
دلم میخواد واسه کصتانا ازین به بعد این متنو بذارم👇
بچه بیا پایین کصشعر نگو سرمون درد گرفت
.
Kid come down, don’t say bullshit, we got headaches
.
宝贝，快来听诗吧，别说我们的头疼
.
حبيبي ، انزل إلى القصيدة ، لا تقل أن رأسنا يؤلمنا
.
Körpə, aşağı en şeirə, başımız ağrıyır demə
.
Bébé, viens au poème, ne dis pas qu’on a mal à la tête
.
Baby, komm runter zum Gedicht, sag nicht, dass unser Kopf wehtut
.
बेबी, कविता के लिए नीचे आओ, यह मत कहो कि हमारा सिर दर्द करता है
.
Leanbh, teacht anuas ar an dán, ná habair go gortaítear ár gceann
.
Piccola, scendi alla poesia, non dire che ci fa male la testa
.
赤ちゃん、詩に来て、頭が痛いとは言わないで
.
Детка, перейди к стихотворению, не говори, что у нас болит голова
.
Bebeğim gel şiire başımız ağrıyor deme
.
Baba, kom tot die gedig, moenie sê ons kop is seer nie
چاقال این همه نخوندیم که تهش درس اخلاق بدی بهمون
مگه میشه؟ مگه داریم؟ یعنی یوزارسیف باید پیش شما درس پس بده حضرت 730
دمت گرم داداش. مرامتو عشقه با مرام. کم ادم پیدا میشه
نظرات جدید داستان‌ها
- زهرای قصه ما حالش اومد سر جا تا هفته های بسیار کوسش نخارید ...
- عصری بیدار شد و گفت کیرم بخور مفت مفت شق که بشد دوباره دید ...
- تپوند تا دسته توش جا کیر کلفت و سیاه چند باری رفت و اومد ابش...
- اتفاقا سن خودت شما واسه ما دهه شصتی ها یعنی بچه کونی داستان ...
- تا ``سکوت فضای میخانه را فرا گرفته بود`` همین جا خوندم تنها ...
- خوب بودی جیگر
- خیلی عالیه این داستان
- تو دانشگاه و درس و کلاس از اصفهون تا لاس وگاس دختری داغ و ...
- بنظر من داداشت تو بچگی کونت گذاشته توهم کسشعر سرهم کردی...
- نوشی جونت مواظب باش خودتو ب دردسر نندازی...
- من یه بار تو استخر یه سن بالا مخمو زد رفتیم خونش...
- هوا کم کم داره داغ تر میشه کصام روز به روز هاتو جنده تر میشن...
- خیلی جیگری جیگر
- از این بی غیرت ها گیر ما نمیاد
- کص تو قطار عالیه
- خیلی زیبا بود
داستان‌های تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
اصل مطلب تو کونت آخه چیزی گفتی که بری سر اصل مطلب از اول برو دیگه گفتن نمیخواد که