سامان پیکی بلایندر

1401/01/14

من فارغ التحصیل زبان هستم و 29 ساله و به درخواست خالم که مدیر دبیرستان بود یه سری کلاس فوق برنامه برای دانش آموزان سوم ش گذاشتم… چه دختران دلبر و تیکه داشت مدرسه ش… تو این مدت متوجه شدم ریماه دختر تپل و سفید و قد بلند که همیشه جلو کلاس می نشست با دوستش درباره سریال ها بحث میکردن تا یه بار ناخوداگاه شنیدم میگه…آره تامی شلبی چه جیگریه… و با اشتیاق داشت براش تعریف میکرد… صداش زدم …گفتم اهل سریالی… گفت اره… گفتم چی میبینی الان… گفت پیکی بلایندر…جالب بود برام…چون تعریفش رو شنیده بودم ولی خودم ندیده بودم… گفتم فردا برام بیار… گفت باشه…ولی مطمئنید…گفتم اره مگه چیه…گفت آخه صحنه زیاد داره…گفتم مگه توش بازی میکنی که خجالت میکشی…
زد زیرخنده… و گفت: من بخوام هم فیلم بازی نمیکنم پخش زنده میرم… کلی خندیدم… و بعد کلی لاس زدن…فهمیدم میخاره دختره… فرداش برام تا فصل 5 رو اورد و من در دو هفته تمامش کردم… و تو این مدت با هم اتفاقات سریال میگفتیم و بعضی از صحنه ها سکسی رو با آب و تاب تعریف میکردیم… از ش خواستم الان فصل شش اومده بیاد آموزشگاه من که با هم ببینیم… یه لحظه فهمیدم جا خورد ولی قبول کرد… خلاصه فردا عصری ش اومد…با یک تیپ سکسی… فکر کنید شلوار گیاهی آبی روشن و مانتو جلو باز که چاک کسش قشنگ معلوم بود. حتی یه لحظه مانتوش کنار رفت…فهمیدم شرت پاش نیست…چون خط شرت نداشت…یه تاب سفید بدون سوتین… که نوک سینه ش قشنگ برآمده بود…فیس نعیمه نظام دوست داشت دقیقا با همون چال گونه که میخنده… اصلا کپی خودش بود…ولی 18 ساله…کیرم راست شده بود… و از خودم پیمان گرفتم یا من امروز اینو میکنم یا چارگوشه رینگ رو میبوسم و میذارم کنار… منم فیلم رو پلی کردم اومد نشست کنار من پشت میز… یه مقدار خوراکی آوردم …گذاشتم جلو…گفتم مشغول باش…
هنوز یه ربع بیشتر نگذشته بود که تامی شروع کرد گاییدن منشی ش… لب میز…یه لحظه زیر چشمی نگاش کردم…دیدم لب ش رو گاز میگیره… کم رویی نکردم و دستم گذاشتم رو پاش و و عکس العملی ندیدم… گفت خوش میگذره آقای جلالی… گفتم عالیه… ادامه دادیم… تا بازم یه صحنه کاباره اومد که فکر کنم گروپ سکس بود… دیگه زدم به اون درش و دستم کردم تو شلوارش و در یه لحظه رسوندم به کسش … تا خواست واکنش نشون بده… یه نفس عمیق و آه بلند کشید… گفت…چکار میکنین آقای جلالی… تو رو خدا من خرابم… جنبه ندارم…بیخیال بشین…گفتم…همچین جیگری کنارت باشه و بی نصیب بمونی حماقته… منو محکم کشید و لب تو لب شدیم… با شدت تمام لب میگرفتیم و زبونم رو گاز میزد…منم کسش رو میمالیدم… یه آن یادم اومد در بازه…رفتم در آموزشگاه رو بستم و اومدم… دیدم… شال و مانتو رو گذاشته کنار… چسپییدیم به هم دیگه… تاب ش رو آوردم… و دو میمی سایز 85 سفت و با سر شق شده افتاد بیرون… دیگه اینا میمی نبود…ممه کامل بود… از سفیدی زیاد…رگ ها ش معلوم بود که تا تونستم خوردم… اونم کیرم رو از رو شلوار میمالید… تا اینکه کمکش کردم… شلوارو رو دراورد… و کیرو رو تو دستش گرفت… گفت چقدر داغه… گفتم فکرش رو بکن بره تو کس داغ تو …چه اتیشی بشه… خندید.و شروع کرد به ساک زدن… با دستای نرم و دهان غنچه و لب تپل و پر تف یکی براتون ساک بزنه… باید زیر یه دقیقه ابتون بیاد که همین اتفاق افتاد… آبم اومد و ریخت رو زمین… جا خورد …گفت وا…آقای جلالی… چی شد…گفتم خوب شد اتفاق الان میتونم یک ساعت بکنمت… گفت جوووون… شلوارش رو کامل درآوردم و دراز کشید رو میز… چه کسی بود… تپل و سفید و صورتی و شیو شده… انگار اینو تراشیده بودن… با حرص شروع کردم به خوردن… لباای کسش رو باز کردم دیدم پرده نداره… گفتم اوپن هم هست که…گفت نوش جون شما آقای جلالی… گفتم… جنده کوچلو دیگه به من نگو آقای جلالی…بگو سامان… مگه سر کلاس درسیم… گفت فدات بشم سامان جون… بخور کس م رو دارم دیوانه میشم…همونجور که انگشت میکردم تو کسش… یه جیغ کشید که فهمیدم ارضا شد… … یکم کیرم رو مالیدم به چوچوله ش دوباره گر گرفت… و التماس میکرد که بکنم تو کوس ش …دختر اینقدر وحشی و حشری ندیده بودم… وای کیرم رو فرستادم تو کس تنگ و داغش… نمیدونید کس تپل چقدر تنگه… اوردم ش لب میز و فیلم رو برگردانم به همون صحنه ای که تامی منشی رو لب میز کرد… گفتم…آماده ای مثل تامی بکنمت… و کیرم رو فرستادم تو کسش … شروع به تلمبه زدن کردم…صدای شلب شلوپ تخمام که میخوردبه لبهای کشس اتاق رو برداشته بود… تو همین حین هم با اب کسش انگشت شصتم رو فرستادم تو کونش… پاهاش شل شده بود… بازم ارضا شد و جیغ میزد…منم اسپنک میزدم به کون گنده و سفیدش… دیگه خسته شده بودم و آبم نمیمود… گفت…تو رو خدا تمومش کن…دارم می میرم… گفتم آبم نمیاد تا از کون نکنمت… اولش ناز کرد…بعد که اصرارم رو دید… گفت باشه ولی فقط سرش… گفتم خیالت راحت…به آرامی سر کیر رو فرستادم تو کونش… بس کونش تنگ بود… قشنگ کیرم رو میدیدم که خون ش جمع میشد و دو رنگ میشد…با یه حرکت همه کیر رو فرستادم تو کونش… یه داد بلند کشید که برگرداندم و لب گذاشتم رو لب ش … که صداش خیلی بلند نشه… دیگه داشت رسما گریه میکرد… و لذت و درد و آه و ناله ش با هم شده بود… و من با هر تلمبه ای که تو کونش میزدم…و موج زیبایی که به کون صاف و سفیدش میفتاد حشری تر میشدم… گفتم آب داره میاد… میکشم بیرون… سریع برام جق بزن… گفت باشه… تا اینکه فهمیدم آب م و داره میاد… کشیدم بیرون… و نششستم رو صندلی و شروع کرد به جق زدن…آبی از کمرم خارج شد و پرتاب شد…که خودم هنگ کردم… همونجور ادامه میداد و تا کل آب کمر م رو کشید… که التماسش کردم…کافیه…ادامه نده دارم می میرم…اما شیطونی ش گرفته بود همینجوری داشت میزد… تا محکم دستش رو گرفتم که ادامه نده و همدیگه رو بغل کردم… گفتم عالی بودی لعنتی… چه شاه کوسی بودی تو… گفت شما هم بکن خوبی هستین آقای جلالی… گفتم اقای جلالی و مرض…سامان…سامان… گفت …ببخشید… سامان پیکی بلایندر…و کلی خندیدیم… الان 3 قسمت فصل شش اومده و من سه بار موفق به گاییدن ریماه شدم…امیدوارم این فصل 20 قسمت داشته باشه…

نوشته: الکس


👍 19
👎 6
24701 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

866775
2022-04-03 01:00:52 +0430 +0430

اکی بای سامان کیری

1 ❤️

866787
2022-04-03 02:00:26 +0430 +0430

کسخل جقی فوک یو

2 ❤️

866789
2022-04-03 02:06:14 +0430 +0430

چرا دخترا این دور زمونه جنده شدن پرده ندارن هیچ کدوم یا داستانا زاییده مغز معیوبتونه که همرو جنده تصور میکنین

1 ❤️

866791
2022-04-03 02:08:34 +0430 +0430

بیکی بلایندر
عظمت اون سریال کجا و این داستان کجا

ولی تا آخر خوندم و لایکو دادم
دوست داشتم

2 ❤️

866795
2022-04-03 02:32:39 +0430 +0430

تامی شلبی خرته سلطان خودتی با اینکه نخوندم

1 ❤️

866867
2022-04-03 15:23:39 +0430 +0430

چی زدی دقیقا؟؟؟

0 ❤️

866879
2022-04-03 17:38:53 +0430 +0430

داداش تو کیری بلندری ن پیکی بلایندر 😂

2 ❤️

866937
2022-04-04 02:40:39 +0430 +0430

چهارگوشه رینگ جقو ببوس و بزا کنار
یا مث یه جقی اصیل انقد بزن تا به دیار گا سگ قفقازی بری
بیچارع نعیمه نظام دوست سوژه جقته ،بعدیو با یاد رابعه اسکویی قبل لاغری بزن
وایت برد با ماژیک هاش تو کونت

0 ❤️

866944
2022-04-04 03:05:41 +0430 +0430

استاد چار گوششو بوسیدی یا لیسیدی؟ دلاوراز کنار برداشتی ؟بابا گوش شکسته یکم کس تپل نکن پاتنرت چون تپله کسش تنگه مثل مرغ چاق و سوراخ کون تنگ و تو هم که خروس کمر بپا تخم دو زرده نزاره ریماه بدون ه دسته دار سیکی بالابر بیست قسمت کمه به نیت سی و سه پل غربتا اله الله بگو که خدا با استادان چون شغل ابنیا ست بعد الکس جغکس پور با این همه قفراق بال کس میکردی اون آموزشگاه احتمالا کوپن فروشی کونت نبوده؟ به گنجیشک گفتن منار تو کونت گفت بایا یه چیز بگو بگنجه، اونم اگه اهل زنده اجرا کردن بگو کرست بزاره روی سنده برقصه

0 ❤️

867246
2022-04-06 00:01:30 +0430 +0430

خیلی تابلو دروغ بود

0 ❤️