سلام منمحسن هستم . بچه گرگان . ۳۰ سالمه . داستان قبلی که گایش فرزانه بود و یک کلمه اش هم دروغ نبود . به تخمم نیست کسی زیر داستان برام کامنت های کس شر گذاشته باشه . هم قد ام بلنده هم کیرم . کسی ک خورده اش خودش میدونه . تو بیا جق ات و بزن کله کیری . این داستانم دوست شدنم با ی سن بالا است . نه خیلی بالا فقط از خودم ۸ سال بزرگتر . رفته بودم کافه پینزا . دیدم ی خانم با دخترش نشستن . من همش تو نخ دختره بودم . دافی بود . سینه ها لخت و ی تاپ چسبون مشکی . اصلا ی چیزی بود. دختره سرش فقط تو گوشی بود و گاهی منو نگاه میکرد . عوضش مامانش خیلیی ضایع دید میزد . اولش فک کردم میخاد چشم غره بره ک چرا دخترم و دید میزنی . ولی نه . خودش امار بود . براشون قهوه و یه دسر لیوانی اوردن و . شروع کرد با عشوه خوردن . ی زن جا افتاده با سینه های درشت و ارایش غلیظ . آقا من گفتم دختر و ولشش . مامان رو مخ کنم دختره ام میتونم بکنم . یهو خیلی سالن شلوغ شد و من ی چشمک بهش زدم دیدم لبخند زد . منم شستم باخیر شد اهل حال هست و رفتم از کانتر ی کاغذ و خودکار گرفتم شمارم و نوشتم . موقع رفتن بلند شدن ک برن من و دوستم دوتایی بلند شدیم و دم در خروج دخترش ک رفته بوو جلو . ب خانمهگفتم سلام اینشمارم خیلی آروم ک دختره ام نشنیده باشه . گرفت و لبخند زد و دیدم سوار اچ سی کراس شد و رفت سمت سرآزیری ب سمت صیاد . منم ۲۰۶ و سریع روشن کردم رفتم ببینم کجا میره . دیدم ۲ کوجه رفت پایین تر . راهنما زد و ایستاد . دیدم گوشیم زنگ میخوره و شماره ناشناسه . براشتم و گفت سلام سیر شدی ؟ گفتم جان . گفت سیر شدی منو دخترم و داشتی میخوردی با نگاه هات . گفتم هنوز ک کاری نکردم … گفت همون اول دخترم بهم گفت و منم متوجه شدم تو بر مایی . اهل تهران هستیم و اومدیم دنبال مادرم ک بعد فوت پدرم ببریمش تهران پیش خودمون . گفتم ب سلامتی مسافر هستین پس . گفت بگی نگی . گفت کافه اینجا نزدیک کجاعه ؟ من گفتم گندم . بعد گفتم بسته تو موقع کرونا راستی . گفتم زیارت هست . گفت ممنون . گفتم مهمون نمیخاین . گفت اگه دوستداری میتونی بیای . اقا ما ام کیفمون کوک من جلو رفتم و اونام پشت سرم . تو راه تک و توک اس بازی میکرد . گفتم دوستم طلبه دخترت شده . گفت اتفاقا دخترمم گفت چقد بامزه بود اون پسره . خلاصه منم مول کردم ک امشب جفت شیم . اونم گفت صبح باید با مادرم برگردم تهران فقط امشب و میتونم پیشت باشم . منم گفتم تا کی میتونی بیرون باشین . گفت تا هر وقت بخام . منم گفتم جااااان این دوست داره بده . سریع ب رفیقم زنگ زدم زیارت . گفت برو کسی نیست . کلید ویلا و داشتم . براش نوشتم بریم ویلامون قلیون بکشیم . دیدم گفت نخییییر . فقط قلیون بکشیم بریم . دیدم بهش نمیخورد تو برجک بزنه . گفتم اخه ب دوستم ک کافه داره زنگزدم گفت شهرداری بخاطر تجمع همه رو دستور تعطیلی داده . هیچ جا باز نیست ک مختلط باشه . گفت ویلاتون میام بشرطی ک فقط قلیون بکشیم بریم .گفتم باشه . آقا اومدن و قلیون کشیدیم و حرف زدیم . خلااااصه گفتم ممد برو مخ دختره و بزن ببرش تو حیاط . ممد گفت ببخشید اسمتون . گفت اتنا ام . منم ب خانمه گفتم اسمتون . گفت شیما ام . خلاصه من گفتم میشه نزدیک هم بشینیم . دوستم خیلی دوستداره با دخترت حرف بزنه دیدم گفت خودش میدونه . رفیقم سریع گفت میشه بیرون با هم حرف بزنیم اتنا . گفت الان . اونا رفتن و من موندم و شیما . رفتن کنارش نشستم دستم و پشت گردنش گذاشتم گفتم خووب تعریف کن . گفت چی بگم . گفتم امشب تا کی پیشم میمونی ؟ گفت پسر خوبی باشی ۲ ساعت دیگه .گفتم منظورم خوابه .گفت ای بی شرف فقط میخای جلسه اول بکنی بری . خندمون گرفت و گفتممیای تو اتاق تا اونا حرف میزنن بغلت کنم . گفت من همینجا راحتم . لبم و بردم جلو ازش لب گرفتم و دیدم لبم و ول نمیکنه . ی دست و گداشتم رو سینه هاش . میمالوندم و استرس اینو داشتم دخترش نیاد . دیدم یهو دخترش اومد همون دم در ممد چسبیدش و ازش لب گرفت . اوووف اقا اینا این کاره بودن . دوتایی منو ممد افتادیم بجون این مادر و دختر و تا تونستیم کردیمشون و جا عوضی میکردیم . مادره و دو کیره اش کردیم و اول میگفت نکنین زشته جلو دخترم . درد داره . گفتیم بخاب جنده . دختره و دلمون سوخت ۲ کیره کنیم . گفت بخدا من جررر میخورم . هیچی ۲ ساعت تموم گاییدیم و بعدش جوجه تو یخچال بود ۳ سیخ شد . کباب کردیم و خوردیم رفتیم . زن و دختری اهل گرگان هست ب ای دی تلگرامم پیام بدن . mohsen0935@
نوشته: محسن گرگانی
خیلی وقت بود کامنت نمیذاشتم ولی لازم دونستم چند خطی بهت برینم کون بچه،اعتماد به نفس تورو درخت کاج داشت سالی ۳بار هلو میداد، برو عاقبت کون بچه هایی که اول داستان به بچه ها کسشر گفتن بخون بعد بیا گوز گوز کن چاقال، اینجا شاخ بشی تزریقاتی محلتون میشیم حواستو جمع کن.
محسن گرگی جقی مفلوک تو اصلا دول داری یا با کیر دیگران میری مهمونی
از تهران اومده بود فقط بررررررینه برات و بره
چاقال حرف زدن بلد نیستی،حرف نزدن که بلدی ،،،کسشر نگی میمیری؟کسخل چهار تا عکس بزار جلوت،یه جق با شومبولت بزن بروووو دیگه،،،خوش میاد شعر بنویسی بعد بیان برینن بهت؟
بچه گرگان در حمومو اتفاقی وقتی بابات داخلش بود باز کردی دیدی فقط یه نخود بیشتر لاپاش نبوده و فکر میکنی اون دو بند انگشتی هم که لاپای توعه کیر محسوب میشه!مادرِ بیوه ات رو گاییدم خب بچه کونی تویی که اول کصتانتو اینجوری مینویسی مثلا میخوای کیرِ کامنتگذار محترمو بخوری؟بقول Zedd12 بیا پایین کصشعر نگو سرمون درد گرفت
تو خودت مامانت بیوه هس دیگه واسه چی میای ادعای سکس با زن بیوه و مطلقه میکنی؟😂
خرکسده های جقی تو کف عکس دوستدخترایی ک گاییدم این . کیییر منم نیستین . خودتون و مغزتون و ننه باباتونو گاییدم . تو جقتوبزن کله کیییری . نیاین تو پیجمبگین تروخدا عکسش و بفرست و عکس کیرتو بفرس . عکس کییری همتونو دیدم . مال این حرفا نیستین تو دهنتون بگووزن دخترا . پس کس کس اضافه زیر داستان سکسایی ک کردم نکنین . بزو جقتو بزن اووسگول .
من نمیگم دروغ میگی یا راست . فقط تو ویلا که بودید کلی صحبت کردید بعد تازه اسماشونو پرسیدید؟ بعد اونا همون جلسه اول اومدن دادن ؟ در ضمن اگر راست بگی نباید نظر دیگران برات ارزش داشته باشه . آدم اینقدر کوچیک نمیکنه خودشو
اونا جنده بودن ، زدن جنده م افتخار نداره
پنیر تخماتیک لاکتیکی هم از محصولات همین زیارته 😂
۴نفر آدم گنده ۳سیخ جوجه خوردن بعد ۲ساعتگایش و خدافظ شما ، اسمشم شده که ویییییلا بردیمشون 😂
مشخصه ازاون کونده دو قرونی هایی هستی که کسی در کونت نمالیده ، انگشت به کون اومدی اینجا یک دستی کسشعر نایپ کردی
آخه کون بچه فلسطینی سنگ انداز،،،،کسشر مینویسی،میرینن بهت،بعد میای تو pv تهدید میکنی،،،جقی،،،من مستقیم برات کامنت میزارم:
کیییییییرررررررم تو مغز گوه گرفته ت،،،،تو جوک سکسی نمیتونی تعریف کنی،،میای داستان سکسی مینویسی،؟،،،بچه شهرنویی،،،کاش مامان کسکشت اون شب کذایی ،جای کسش تو رو قورت میداد ،،کاش از رو فرش جمعت نمیکردن،،،فوقش زحمت یه قالیشویی بودی دیگه،،،،کون بچه
ای دی تلگرامم Mohsen09352@ اون بالا ۲ ننوشتم
ب اندازه کافی قهوه ایت کردم تو پی وی . اینجا ام برینم بهت ؟؟؟ جقی ۳۸ ساله سن خررررر شرک و داری . میای داستان میخونی جق میزنی . تو اوب داری و دنبال کییر میگردی بیاد تورو بکنه . 😂😂😂 مامانت و گاییدم ک بچه حرومیش معلوم نیس کی تو کوس اش خالی کرده تو جقی کیر بدست ۳۸ ساله اومدی کووس میگی ب داستانها مردم . خاار کسده الان بچه ات باید جقی باشه نه بابای کوس کشی مث تو 😂😂😂 مادرت و گاییدم بازم دارم برات . تو پی وی ک لااال بودی آقای مهندس اوبی 😂😂 . دوستداشتی اینجام برینم بهت ک رییییییدم دهنت . تاپیک هاتو بخون . جقی بودن داااد میزنی فقط کس باشه 😂😂😂😂 خودت و مادرت و گاییدم جقی پیشکسوت
خارکسده جقی . ب تخمممم اول و اخرم . خارکسده شما مختون گوزیده ب یاد شرت خار مادرت جق زدی . ی روز ماادرتو میگام و داستانشو مینویسم تا بفهمی دروغ عه یا واقعی . کیییرم دهن همه قیافه ها کییری و مغز گووزیده تان .😂😂😂😂 ننه جنده ذهنی با داستانهای مردم نزن . کیییرم دهن کس کش ات .
کاری با راستو دروغش ندارم ولی کیرم تو اون داستان نوشتنت
محسن جقی،،،،منتظر کسشرای جدیدت هستیم،،تو میتونی پسررررر،ادامه بده،
گوووووووز کله 😂 😂
محسن گرگی نکشیمون کونی جقی تو کجا این حرفا کجا🤣
احتممالا بچه واکسی دم در ترمیناله که هر مسافری که میره اونورا کونش میزاره… 😀