سوءاستفاده از جندگی زنم (۱)

1400/10/12

(سلام دوستان اول از همه اینو بگم که این داستان خیالیه و دختری که توی داستانه دوست دختر قبلیه منه که چون فهمیدم با چند نفر بهم خیانت کرده تصمیم گرفتم این داستان رو بنویسم)
سلام اسم من سیناست 30 سالمه و متأهل اسم زنم دنیاست و امروز میخوام داستان اینکه چجوری فهمیدم زنم زیر خواب بقیست رو براتون تعریف کنم
یکم درباره زنم بگم براتون قدش 165 سانته 60 کیلو وزنشه
موهای مشکی و چشای درشت و سبز و پوست سفید با 23 سال سن
وقتی صورتشو میبینی انگار یه دختر 18 سالست یه بیبی فیس واقعی دنیا عاشق رقصیدنه برای همین هیکلش رو فرمه کمر باریک و کون خوش فرم سینه های کوچیک و نازی داره که با وجود پوست قهوه‌ ای رنگش همرو دیوونه میکرد
وقتی تو خیابون کنار هم راه میریم همه فکر میکنن پدر و دختریم من قدم 170 سانته 85 کیلو وزنمه و یه شکم گنده و کیر 9 سانتی
تیپ دنیا کلا باز بود فقط کفش پاشنه بلند می‌پوشید که باعث میشد فرم کونش عالی بشه من کلا ادم هشری نیستم شاید نهایت ماهی یه بار بتونم دنیارو بکنم اونم نه خیلی خوب احتمالا برای همین شده بود جنده کل محل یه چند وقتی بود چندتا پسر جوون خونه کناری مارو به عنوان خونه مجردی خریده بودن
اسم یکیشون متین بود قیافه چندان خوبی نداشت ولی هیکلش رو فرم بود ولی اسم دوتا هم خونه ایش رو نمیدونستم
از وقتی اینا اومده بودن به دنیا شک کرده بودم شبا تا دیروقت با گوشیش چت میکرد هر وقت وارد اتاق میشدم سریع گوشی رو قطع میکر بهش شک کرده بودم زیاد برام مهم نبود که با کسه دیگه ای رابطه داشته باشی ولی کنجکاو بودم بدونم این کار رو میکنه یا نه
یه روز که میخواستم برم سر کار دیدم پاشده و داره تو حموم بدن خودشو شیو کردن وقتی ازش پرسیدم این وقط صبح چرا داره این کارو میکنه گغت بدنم به خارش افتاده نمیتونم تحمل‌ کنم اینجا بود که بهش شک کردم دوباره از در خونه رفتم بیرون و به جای اینکه برم پایین رفتم طبقه بالا و منتظر شدم یه نیم ساعت بعد صدای در اومد نگاه کردم دیدم دنیا به یه شلوار جین تنگ و یه تاپ کوناه از در اومد بیرون نه مانتو پوشیده بود نه روسری سرش کرده بود
فقط کلید و گوشیش دستش بود مستقیم رفت سمت خونه متین درو زد و متین خودش درو باز کرد با خنده گفت بچه ها ببینید کی اینجاست و دنیا پرید بغلش و متین دو دستی محکم کون دنیا رو گرفت و بردش تو و درو بست
نمیدونستم چیکار کنم برم درو بزنم و همشونو بکشم یا نه یکم که گذشت دیگه برام مهم نبود نشستم تا ببینم کی دنیا میاد بیرون بعد 3 ساعت ک گذشت هنوز خبری نبود چون ما اخرین واحد بودیم و طبقه بالای ما می‌رسید به پشت بوم با خیال راهت میتونستم هر چقدر میخوام بشینم یه یک ساعت دیگه هم منتظر موندم الان حدودا 4 ساعتی میشد که دنیا رفته بود تو از فکر اینکه اون تو باهاش چیکارا دارن میکنن یه حسه عجیب و خوبی بهم میداد خواستم پاشم برم که صدای باز شدن در اومد دنیا به همراه سه تا مرد گنده از خونه اومد بیرون هیچ کدومشون رو ندیده بودم تا حالا قیافه دنیا اصلا شبیح زمانی که
وارد خونه شده بود نیست موهای بهم ریخته و صورت بدون ارایش جلوی در دنیا داشت با این سه تا که یکی از یکی هیکلی تر بودن خدافظی میکرد که یکیشون دست دنیا رو گرفت و کشید تو بغلش یکم کون و سینه های دنیارو مالید و ولش کرد یکی دیگشون که از همشون گنده تر بود از موهای دنیا گرفت و کشید زیر پای دنیا که باعث شد با کون محکم بخوره زمین اون سه تا نر قول داشتن به هر هر میخندیدن که متین اومد و دنیارو نقش بر زمین دید دنیا هم خودشو رو زمین برای متین لوس میکرد اونم دنیا رو گرفت تو بغلش اون سه تا در حال خنده خدافظی کردن و رفتن
متین دنیارو گذاشت زمین ازش یه لب گنده گرفت و درو روش بست دنیا هم با همون وضعیت داغون رفت خونه
بعد منم رفتم تو کوچه خیابون برای خودم میچرخیدم کلی با خودم فکر کردم که چیکار کنم با خودم گفتم من که از رو اجبار خانوادم ازدواج کردم و هیچ حسی به دنیا ندارم برای همین بیخیال شدم و با خودم گفتم بزار هر کاری میخواد بکنه به من چه
وقتی رفتم خونه سر و وضعش خیلی خوب بود اصلا مثل زمانی که از خونه متین اومد نبود
اون شب هیچی بهش نگفتم یه چند ماه که از این موضوع گذت قشنگ میتونستم تغییرات رو تو بدنش حس کنم هر روز داشت پخته تر میشد وضعیت مالیم هر روز داشت بدتر میشد منم تنبل تر از این بودم که بتونم برم دوتا کار ازنجام بدم
یکم فکر کردم و با خودم گفتم اینا که هرروز دارن دنیا رو میکنن پس چرا ازش پول در نیارم تصمیم گرفتم به عنوان جاکش دنیا کار کنم و در عوض سکس با بقیه ازشون پول بگیرم
تصمیم گرفتم همه چیو به دنیا بگم
اولش به بهش گفتم میدونم به مردای دیگه رابطه داره خیلی ترسیده بود که نکنه میخوام به پدر مادرش بگم و کلی التماس کرد که به کسی چیزی نگم منم تصمیم گرفتم یکم حالشو بگیرم گفتم نه به همه میگم رسوات میکنم طلاقت میدم و از این حرفا گریه کنان به پام افتاده بود و التماس میکرد میگفت هر کاری بگی انجام میدم
گفتم هر کاری؟
گفت اره هرچی تو بگی فقط به کسی چیزی نگو
منم گفتم باشه قبوله از این به بعد مثل جنده ها زندگی میکنی با هرکی من بگم میخوابی و من پولشو میگیرم
اولش تعجب کرده بود نمی‌دونست چی بگه بعد که اشکاشو پاک کرد گفت
یعنی تو زن خودتو به عنوان جنده میخوای بفروشی؟
یه دونه زدم تو گوشش و گفتم تو زن من نیستی تو جنده ای جنده
اگه نمیخوای میتوم برم با بابات بگم
میدونستم دنیا از باباش میترسه یه مرد مذهبی که اگه می‌فهمید 100 درصد دنیا رو میکشت
یکم فکر کرد و گفت باشه قبوله ولی تو هم باید قول بدی به هیچ کس چیزی نمیگی
منم بهش قول دادم این شد شروع پول در اوردن از کس و کون زنم
(تو قسمت های بعدی دارای سکس های متنوع خواهید بود)

نوشته: سینا


👍 10
👎 14
70101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

851067
2022-01-02 00:57:47 +0330 +0330

یعنی ادمین بااین داستانا شق میکنه؟؟

4 ❤️

851069
2022-01-02 01:00:46 +0330 +0330

الان مثلا این چی بود نوشتی؟؟؟؟

0 ❤️

851072
2022-01-02 01:04:10 +0330 +0330

کیرم دهنتون با داستان نویسیتون. عمو اون چیزی که قرار بنویسی اسمش داستان سکسیه باید یه چیزی وتسه جق داشته باشه نه این که فقط کص بگی

2 ❤️

851108
2022-01-02 03:49:15 +0330 +0330

باریکلا این اتفافی هست که بارها و بارها برای خیلی ها افتاده و تمومی نداره وقتی شوهررفع نیاز اولیه زنشو نکنه خب نمیشه تا اخرعمربخاطرمشکل همسربه پاش بسوزی و توان نادیده گرفتن شهوت رو نداره کسی و به هرصورت کاری برای رفع نیاز میگنه ادم زن و مرد هم نداره و این داستان هم که خیالی باشه ما میدونیم امثال این داستان خیلی زیاد اتفاق می افته حالا یکی وقتی میفهمه ابرو میبره یکی طلاق میده یکی از توهم غیرتی بودن زنش یا بکنش رو میکشه و میره زندان بقیه عمرشو یکی هم از زیاد نشستن پای این سایتها سیخ میکنه واقعا حشری میشه و به کاکولد ها میپیونده و خلاصه اونی زرنگه که با شرایط و اتفاقهای زندگیش خودشو بهتر وفق بده و بهترین تصمیم رو بگیره در این مورد که شخصیت مرد این داستان هم بهترین عکس العمل که حتی از این اتفاق بد هم درامد جاصل میکنه و به نظرم اگه یکم جدی باشه و مشتری بالاشهری پیدا کنه و زنه هم پخمه نباشه و بلد باشه مشتری پولدار و راصی نگ5داره سر 2 سال صاحب خونه شدند و بهترین ماشین زیر پاشونه به نظرم

1 ❤️

851122
2022-01-02 04:52:23 +0330 +0330

آفرین، قلم روان و گویا بود …چندتا غلط املایی بود که بهتره در قسمت های بعدی تکرار نشه (مثلا نگارش حشری را به اشتباه نوشته بودید، هشری)

“کسکش دنیا” استعاره‌ی جالبی بود
الان خیلی‌ها کسکش عالم هستن، کسکش دنیا . . .

1 ❤️

851125
2022-01-02 05:34:21 +0330 +0330

دوستان فکر کنم این سینا همون ارشیا زن جنده هست باز اومده مخمون را به گا بده

0 ❤️

851137
2022-01-02 08:05:46 +0330 +0330

کلا کسی که اولش بنویسه خیالی هست نمیخونم.

0 ❤️