سوراخ خونی

1397/09/25

عجب سوراخ هایی…به این کار معتاد شده بودم… به فکر کردن به سوراخ های تنگم…مدام بهشون فکر می کردم. میدونستم میخوارن…خوارششون رو بدجور حس می کردم…منم کرمم گرفته بود و می خواستم انگشتشون کنم. انگشتمو خیس کردم و با یک ناله کردم تو یکی از سوراخهام. خیلی تنگ و لیز ولی چسبنده بود. هی عقب جلو می کردم و بیشتر خیس میشدن…یه کم دردم گرفته بود ولی ادامه دادم. به سختی می تونستم نفس بکشم. همش مراقب بودم کسی نیاد تو اتاق و آبروم بره.

یه بار خواهرم منو تو اون حالت دیده بود و کلی فحش بارم کرده بود. حتی به مادرمم گفته بود…وقتی میخواستم غذا بخورم بهم چپ چپ نگاه می کرد و چیزی نمی گفت. می دونستم عذاب میکشه. ولی دست خودم نبود. خیلی خارش داشتم. هیچ وقت تا حالا اون قدر با نفرت نگاهم نکرده بود.

یه شب که خانواده رفتن مهمونی و من خونه تنها شدم تصمیم گرفتم دوباره تا می تونم با سوراخام بازی کنم و انگشت کنم. دیگه کسی نبود چیزی بگه.

نشستم روی کاناپه و شروع کردم به فرو کردن انگشت توش. دوباره از درد ناله کردم ولی حال میداد. خیلی خیس بود. هی عقب جلو می کردم و می خواستم انگشتمو تا ته ببرم توش ولی دیگه داشت جر می خورد. دستم رو که در آوردم دیدم وای…بدبخت شدم…خون اومده بود…حالا چه خاکی رو سرم بریزم؟ اگه کسی بفهمه چی؟ سریع دستمو شستم و رو سوراخم دستمال گذاشتم.

با اینکه خونی بود و درد داشت ولی باز کرمم گرفته بود و میخواستم انگشت کنم. دوباره دستم رو آروم بردم سمتش و فرو کردم توش. از کنار انگشتم خون می چکید ولی به لذتش می ارزید. لذتی که واقعا خمار کننده بود. اونایی که تجربه دارن میدونن چی میگم.

همش نگران بودم مبادا خانواده بیان و منو تو اون حالت ببینن. خودمو جمع و جور کردم و برای بار آخر دستم رو تو سوراخ کردم تا آبش خالی شه تا اینکه دیدم خانواده پشت در هستن و خواهرم سریع در رو باز کرد و منو تو اون وضعیت دید…

دوباره داد زد و گفت: ماماااان…این این احمق کثیف باز دوباره دستشو کرده تو دماغش…نگاه کن…خون دماغ شده…

خیلی جا خورده بودم و دستم تو دماغم خشک زده بود…همون طور با دهان باز بهش خیره شدم…

مامانم گفت: بسه دیگه برو دستتو بشور کثافت…چند روزه داری حالمونو به هم میزنی و معلوم نیست بعد این کارا دستتو کجا میزنی…پشو تا بابات نیومده…اه…ایشششش
نوشته: گنجشک


👍 36
👎 12
28607 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

735844
2018-12-16 20:51:06 +0330 +0330

با مزه بود.

0 ❤️

735846
2018-12-16 20:51:59 +0330 +0330

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

0 ❤️

735871
2018-12-16 22:24:53 +0330 +0330

خخخ قشنگ بود

1 ❤️

735875
2018-12-16 23:31:31 +0330 +0330

سلام کیر توکونت دمتم گرم

0 ❤️

735880
2018-12-17 00:47:00 +0330 +0330

بعد عمری یه داستان خوندم که نیازی به فحش دادن نداشت .اما از اونجایی که فحش دادن نمک این سایته فقط میگم .
خاک بر سر کثیفت کنن

1 ❤️

735892
2018-12-17 03:00:11 +0330 +0330

عالی بود واقعا عالی بود

0 ❤️

735912
2018-12-17 07:27:21 +0330 +0330

کیر نمکی بود
حالا دستت رو برو بشور و تمیز کن و تا ته بکن توی اون سوراخ پایینی تا داستانت سکسی بشه.

0 ❤️

735941
2018-12-17 13:45:11 +0330 +0330

نه…خوشم اومد خخخخ دمت گرم

0 ❤️

735943
2018-12-17 14:00:10 +0330 +0330

دیوونه :) لایک

0 ❤️

736620
2018-12-21 11:54:20 +0330 +0330

به غایت بی مزه بود.

1 ❤️

738080
2018-12-29 00:01:40 +0330 +0330

شت تو روحت خخ

0 ❤️