سکس آبانی

1395/11/26

سلام به همه عزیزان سایت شهوانی . اسمم رضا هستش و ۲۲ سالمه . راننده ی تاکسی هستم تو یه شهر کوچیک و ۲ ساله که دارم با تاکسی کار می کنم.داستانی که تعریف می کنم مربوط میشه به آبان ماه امسال . یه روز عصر با ماشینم داشتم تو شهر گشت می زدم واسه مسافر که یهو یه زن جوون دست نگه داشت و منم ایستادم تا سوار بشه . یه ساپورت تنگ پوشیده بود با یه مانتوی کوتاه . بعد پرسیدم که کجا میره و اونم یه آدرس داد که تقریبا بیرونای شهر محسوب می شد . تو کل مسیر داشتم از توو آیینه دیدش می زدم که متوجه شده بود و اونم طوری نشسته بود که بیشتر کس و روونش جلب توجه کنه . شهوتم زده بود بالا و دوس داشتم یه سکس عالی باهاش داشته باشم . وسط مسیر بودم که زنه بهم گفت که اهل حال هستش و با پول میتونم بکنمش و آدرسی که داده مکانش هست . منم گفتم که میخوام باهاش سکس داشته باشم اگه قیمت زیاد بالا نباشه . خلاصه سر قیمت به توافق رسیدیم. تند تر داشتم می روندم که زود تر برسیم . تا رسیدیم باهاش می حرفیدم که فهمیدم اسمش مهسا هستش که گفت با پول میده و تو خونش کاندوم و تاخیری و همه چیز هستش . خب بلاخره به آدرسی که داده بود رسیدیم . رفتیم تو با هم و من روی مبل نشستم که گفت میره یه چیز بیاره که بخوریم و بعدش شروع کنیم . دو لیوان بزرگ آب پرتقال آورد و خوردیم و بعد رفتیم اتاق . یه لب باحال ازش گرفتم و تاخیری زدم و مهسا رو به پشت خوابوندم . بعدش کیرمو کردم تو کسش و قشنگ روش خوابیده بودم و داشتم با سینه هاش بازی می کردم . کسش زیاد تنگ نبود ولی خوب بود . بعد مهسا اومد رو کیرم داشتم لذت می بردم و صدای آه مهسا و نفس نفس تند خودم صحنه رو سکسی تر کرده بود . کس مهسا هم خیس خیس بود و ارضا شده بود و منم آبمو کردم تو کسش. بعد شمارشو گرفتم و تا حالا ۳ بار دیگه باهاش سکس داشتم و الان زیاد برام تخفیف میده چون مشتری خودشم . امید وارم که لذت برده باشید و مرسی که خوندید

نوشته: رضا


👍 0
👎 5
17608 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

579369
2017-02-14 23:57:05 +0330 +0330

ابان یه دختره تو خیابون زدم کس داد. پایان

1 ❤️

579394
2017-02-15 04:29:24 +0330 +0330

اوه پسر واقعا لذت بردیم… فقط به این دلیل که کوتاه بود… وقتمون کمتر تلف شد…

0 ❤️

579401
2017-02-15 05:05:04 +0330 +0330
NA

hmin in ke taze moarfi bod mign kotah bnvisin vli na be in sorat :/

0 ❤️

579410
2017-02-15 05:57:12 +0330 +0330

عجب,بازم شربت :(
نمیدونم چه حکمتی داره هروقت میخوان یکی رو بگان اول شربت میخورن (erection)

0 ❤️

579415
2017-02-15 06:50:59 +0330 +0330

انشا نوشته بودی پوفیوز

0 ❤️

579494
2017-02-15 20:12:22 +0330 +0330

بیشتر شبیه گزارش بود اصلا هم به نظر واقعی نمیومد. داستان نوشتن باتعریف کردن ماجرا خیلی فرق داره یه نفر فقط میتونه راضی باشه از نوشتت که اونم خودتی . خیلی خلاصه و مبهم بود

0 ❤️

795680
2021-03-07 05:38:08 +0330 +0330

امید وارم که لذت برده باشید و مرسی که خوندید…

جاكش

0 ❤️