سکس اول و یه دنیا تنهایی

1392/12/14

سلام
من با پسری که اسمشو میذارم محمد یه مدت کوتاهی بود ک از طریق پنجره اتاقم با هم دوست شده بودیم وقتی از نزدیک دیدمش اصلا ازش خوشم نیومد انگار ک من یکی دیگرو دیده بودم اما کم کم بهش عادت کردم وقتی ب خودم اومدم ک عاشقش شده بودم.
هردفه ک منو میدید راست میکرد چه تو پنجره چه وقتی ک تو بغلش بودم,(از خود تعریف نباشه همه میگن ک خیلی سکسیم) تا اون روز فقط عشق بازی میکردیم,همیشه با یه ولع خاصی لبمو میخوردو همیشه لبم کبود بود,اون روز بهم اس داد گفت حالم خوب نیست هر طور شده بیا بهت نیاز دارم منم با هزار تا مکافات جور کردمو رفتم تا زنگو زدم به هزارم ثانیه نکشید ک درو باز کرد پرید تو بغلم عین خنگا فقط نگاش میکردم ک چی شده وقتی نشست دیدم کیرش عین چی راست شده بود یه لب ازم گرفتو شروع کرد دکمه های مانتومو باز کردن منم از رو شلوار کیرشو میمالیدم عین سنگ سفت شده بود,سینمو از توی تاپم دراوردو شروع کرد به خوردن بهش گفتم عزیزم چی شده ک امروز این شکلی شدی گفت دو شبه ک تا صبح میکنمت,اینو ک گفت دلم یهو ریخت , نوک سینمو داشت مک میزدو با یه دستش کسمو میمالیدو با او یکی سینمو میمالید,لبش اتیش بود گذاشتش رو گردنمو لیس میزد صدای اهههه منم اونو شهوتی تر میکرد,زیپ شلوارشو باز کردم کیرش پرید تو دستم اروم اروم میمالیدمش تو چشمام نگاه کرد چشاش پر از خواهش بود دم گوشم گفت خانوم خوشگلم میخوریش؟منتظر جواب نموند شلوارشو کشید پایین,وقتی گذاشتمش تو دهنم یه اهه سوز ناکی کشید ک دلم ریش شد خوب بار اولم بود ساک میزدم دندونم گیر میکرد اون لحظه پیش خودم گفتم ای کاش دندون مصنوعی داشتم,یه دفه گفت بسه ابم میاد گفتم میخوام ابتو بخورم ک نذاشت گفت عشقم حالت بد میشه بد مزس نمیخواد منم قبول کردم انقدر ک سینمو لبمو خوردو کسمو مالید ک داشتم میمردم گفتم بسه گفت اجازه میدی بکنم توش با سر ج دادم ک باشه حال هردومون بد بود باید خالی میشدیم,دراز کشیدم اومد پشتم زانو هاشو گذاشته بود دو طرف بدنم لای کونمو باز کردو گفت جوووون عشقم مرسی,کیرشو گذاشت دم سوراخ کونم اینقدر تنگ بود ک تو نمیرفت کیرشو کرم زد واااای وقتی داشت میکرد توش داشتم از درد میمردم وقتی رفت یه چند لحظه نگه داشت یه کم اروم شدم شروع کرد تلمبه زدن ک سه یا چهار دقیقه بیشتر نشد ک گفت ابم داره میاد منم گفتم بریز توش تندترش کرد بد یدفه گفت اخیییییش مرسی خوشگلم اما من ازضا نشده بودم حالم بد با سرو گفتن اره نه ج سوالو حرفاشو میدادم وقتی اومدم خونه خودمو ارضا کردم تا یه هفته از پشتم خون می اومد دو سه بار دیگه هم رفتمو هر بار بهش حال میدادم اما منو ارضا نمیکرد,بعد از اردیبهشت دیگه نرفتم پیشش یعنی نمیشد اونم همش گله میکرد اندازه یه ماه قهر بودیم اون پا پیش گذاشت اشتی کنیم هی میگفت بیا پیشم بهونمو میکردم ب کنکور ک باید قبول شم تا بتونه بیاد خواستگاریم اخه این طوری خر شدم بعد از یه ما دیگه ج اسو تلفونمو نمیداد ب داداشش ز زدم گفت ازدواج کرده چه روزاو شبا ک اشک ریختم واسه خریتم,بعضی از پسرا این طورین تورو به خدا به دخترا قول ازدواج ندین,سه ماه ک روانی شدمو فقط ب کارام فکر میکنم.ای کاش اون روزا از زندگیم پاک شه.
رها


👍 0
👎 0
28346 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

413999
2014-03-05 08:51:11 +0330 +0330

بازم ي دختر ساده ك بخاطر احساساتش خودشو بدبخت كرده؛ بابا جرا اينقد ساده اين شما هر بسري ك 2تا حرف قشنك زد عاشقش ميشين و بعدش ديكه معلومه جي ميشه؛ من با اينكه خودم بسرم اما اين حديثو بهت ميكم “به هيج بسري نميشه اعتماد كرد”
خداييش من باز ي ذره وجدان دارم نسبت ب خيليا اما واقعا ب خودم اعتماد ندارم!!

فك كنم كس شعراي خوبي تفت دادم؛ راضيم!

0 ❤️

414000
2014-03-05 11:36:47 +0330 +0330
NA

نوشته ای از یک پسر مجلوق همراه با … پرفروش ترین جنس ایرانی
stock_photo_17_20091122_1075943905_0.jpg

0 ❤️

414001
2014-03-05 12:47:23 +0330 +0330
NA

شما دخترا احمقین یا ساده تشریف دارین؟خود کرده را تدبیر نیست.
ولع هم که داشت.

0 ❤️

414002
2014-03-05 15:27:59 +0330 +0330
NA

تو از پنجره اتاقت تیپ و قیافه یارو رو تشخیص نمیدادی، اما راست کردنشو… ؟!!!

تو میخواستی با سکس اونو به دام ازدواج بکشونی، اونم از وعده ی ازدواج به عنوان تله ی سکس استفاده کرده… چیزی که عوض داره گله نداره…

ضمنأ کسی که الآن نمیتونه ارضات کنه، معلوم نیست بعدها مسبب چه مشکلاتی بشه…

0 ❤️

414003
2014-03-05 16:18:23 +0330 +0330
NA

خو الان خوشحال باش که باش ازدواج نکردى, ميگن اونى که به خاطر يکى ديگه تورو ول کنه به خاطر يکي ديگه ام اون يکيو ول ميکنه!!! کلا تو کار ول کردنه :p

0 ❤️