این داستان غیر از اسامی تمامش حقیقت داره هرکسی باور نکردم نکرد هرکسی هم بجای نظر فوش داد به خودش داده. امیر هستم بچه اهواز عرب هستم اما با عرب وصلت نکردیم زنم ادم دهن لقی بود حرف تو دهنش نمیموند همینم با اس جدایی شد
از این همه چیزی که خدا میتونست بهم بده یه کیر دراز و یه قد دراز بهم داد وقتی ازدواج کردم پدرم یه ماشین برام گرفت انداختمش داخل شرکت نفت و کار میکردم یه خواهر زن به نام معصوم و یه زن برادر زن به نام ثمین دارم که ثمین پدرش کرد و مادرش عرب و حساب کن چه در بیاد از این دو نژاد پنج شنبه جمعه ها چون تعطیل بودم و خواهر زنم و برادر زنک ماشین نداشتن این دوروز میرفتیم دزفول شنا اونجا کت داریم بچه های خوزستان میدونن کت چیه هروقت میرفتیم مشروب میبردم باهام و از ساعت اول تا وقتی بر میگشتیم با یه شلوارک بدون شرت میگشتم این هفته که رفته بودیم وقتی نگاهم به ثمین و معصوم میفتاد نگاهشونو میدزدیدن رفتم تو اب برگشتم که دیدم دوتاشون دارن نگاهم میکنن به خودم نگاه کردم دیدم چون شلوارکم خیس شده چسبیده به کیرم و معلومه خودمو درست کردم روز گذشت شب شد من دزدکی بعضی وقتا شیره میزنم زنم خیلی خوش خوابه برادرش و هم چون مست بود خوابیده بود اون هفته عباس با جناقم شهرستان بود فقط زنش با ما بود ساعت ۲ شب بود بلند شدم رفتم در عقب ماشینو باز کردم نشستم داخل درو بستم یه پیکنیک کوچیک دارم شروع کردم به کشیدن که یکی زد به شیشه پرید از ترس خاموش کردم گازو درو باز کردم دیدم ثمین با معصوم هستم که پریدم بهشو اونام میخدیدن گفتم چی میخواید گف چکار میکنی گف دیدید چکار میکردم پرسیدن نداره گف زنت میدونه نه نمیدونه گفتم حالا دیدم شیشه مشروبو که پشتشون قایم کردن در اورد گفت برامون بریز وگرنه میریم میگیم خلاصه من که دیدم راهی ندارم صندلی های ماشینو تخت کردم نشستن داخل براشون ریختم خوردن منم میکشیدم همینطور که میخوردن. میخندیدن کس شعر میگفتن که یه دفعه ثمین پرید گفت خوشبحال زنت خوب چیزی میخوره ها من نگرفتم گفتم نه بابا اون تا الان نخورده که زدن زیر خنده گفتن نخورده پس چکارش میکنه با اخم گفتم چی میخوره معصوم اشاره کرد به کیرم گفت اینو که من تازه متوجه شدم سر کیرم از کنار شلوارک زده بود بیرون خندم گرفت خودم‌ جم کرم فهمیدم که مست شدن منم که خیلی وقت بود چشم دنبال ثمین بود و دوست داشتم معصومو بکنم که دیگه تو زندگیم دخالت نکنه گفتم اینا مستن بزار یه تیکه میندازم بهشون گرفت گرفت نگرفتم نگرفت گفتم اگر اون نخورش پس کی بخوره که ثمین گفت یعنی فقط تنها مال خودشه یا میشه به کس دیگه هم برسه گفتم نه میشه برسه که همنطور که ثمین سمت راستم بود چرخید سرشو گذاشت روی پام گفت اخی چقدر نرمه چقدر مو داره دستشو از لای شلوارک رد کرد کیرمو گرفت کشید بیرون تاریک که بود معلوم نبود چکار میکنه و معصوم ندیده بود وقتی درش اورد سرشو اورد بالاتر کیرمو بیشتر در اورد سر کیرمو کرد توی دهنش چنان حرارتی بدنش داشت که احساس کردم سر کیرم سوخت بالباش سر کیرمو میخورد که معصوم خیال میکرد ثمین خوابیده گفت نخوابی دختر. صداش نیومد با نور موبایل گرفت سمتش دید داره چکار میکنه گفت خیلی لاشی هستی تنهایی امد که بیاد سمتش نزدیک بود اتیشمون بزنه که گرفتمش گفتم بلندشید بریم جای دیگه روشن کردم رفتم جای خلوت ماشین بخاطر که ادمهای سر شناس اهوازو جابجا میکنم شیشه دودی هستن ماشینو تو حالت پارک گذاشتم دوتا کولرو روشن کردم امدم عقب. تا امدم بشینم دوتاشون شلوارکمو کندن شروع کردن به ساک زدن ثمین خیلی حرفه ای ساک میزد منم بخاطر که بیشتر حشریش کنم دستم تو کسش بود و اون دستم لای کون معصوم دوتا انگشت کرده بودم تو کونش بعد ثمین بلند شد من به کمر خوابیدم نشست رو کیرم یه دفعه همه کیرم رفت داخلش جنان جیقی زد که گوشم سوت میزد کس تنگ تنگ بود یکم ماساژش دادم تا یواش بلندشد خوش شرو ع کرد میزد میزد چنا حرفه ای بالا پایین میکرد که حد نداشت یه ۱۰ دقیقه کمتر گذشت که دیگه داشت تند تند نفش میزد زد زد بعد چند سانیه چنان لرزید که نگو الولین بارش بود به ارگاسم میرسید که وقتی بلندش کردم این جنازه افتاد معصوم امد بالا کیرمو گرفت مالید درش یواش یواش نسشت روش بالای پایین که میکرد چنان اهی میکشید که دوست داشتم جرش بدم با ناله هاش دیونم کرده بود برش گردوندم لنگاشو دادم بالا کردم داخل چنان میکردم داخل که وقتی کیرم میرفت تا تع داخل احساس میکردم میره داخل رحمش بعد چند لحظه ابش امد منم دیگه صبر نکردم تند تند میکردم با اونکه تنگ بود و داشت درد میکشید اما قرورش نمیگذاشت چیزی بگه منم سواستفاده میکردم ابم که امد تمامشو ریختم داخلش و تا کیرم کامل خوابید درش نیوردم بعد همینطور خوابیدم روش یه دفعه از خواب که بیدار شدم دیدم هوا روشنه بیدارشون کردم لای پای معصوم پر اب بود تمیز کاری کردیم رفتیم اش و حلیم گرفتیم وقتی رسیدیم زنم با برادرش تازه بیدار شده بودن اون جریان گذشت الان دوساله که جدا شدم اما هنوز که هنوزه هر وقت فرصت گیر میاد حالا یا ماهی یک بار یا شده ماهی ۷ یا ۸ بار ما سع تا سکس داریم

نوشته: امیر