اسلام دوستان شهوتی خوب
من امیر35 ساله هستم قد178 و وزن 75 کیلو را دارم من سه ساله با هم دانشگاهیده نیم بنام پروانه ازدواج کردم زندگی خوبی البته معمولی داریم من زیاد از نظر سکس با پروانه راضی نیستم من کلا از زن تپل خوشم میاد متاسفانه پروانه لاغره تو سکس زیاد حال نمیده.
البته پروانه زمان ازدواج هیکل خوبی داشت ولی بمرور لاغر شد چند تا دکتر بردم و ازمایشات زیادی انجام دادیم ولی هیچگونه عاضه ای دیده نشد تا اینکه اخرین دکتر پس از برسی های زیاد و مشاوره با هم دانشگاهیاش در خارج از کشور باین نتیجه رسیدن که این امر نرماله چه به مرد و چه برای زن بعد از ازدواج پیش میاد و احتمالا بمرور بهتر خواهد شد
ما هم دیگه پرونده اش را بستیم و با خوردن یک سری دارو و رژیم خاص زندگی را ادامه دادیم بهر حال گاهی شیطونی میکردم و صداشو در نمیاوردم البته برای پروانه در سکس کم نمیزاشتم چون من مرد خاصی در سکس هستم هرگز سیر نمیشم رورگارو میگزراندیم که پروانه در موسسه ای که کار میکرد با یک خانم که اسمش خاطره بود و 38 ساله بود خیلی صمیمی بودن و شوهرش در یک تصادف از دست داده بود و با پدر و مادرش زندگی میکرد خیلی خانه ما میامد و پروانه هم خانه انها میرفت و بعضی موقع کار موسسه را تو خانه انجام میدادن یا با هم ماموریت میرفتن اوایل زیاد دقت نمیکردم و اخرها دقت کردم هیکل پر و سکسی داشت یک مقدار تو نخش رفتم دیدم عجب کون و سینه هایی داره و خانه ما راحت بود و لباس راحت میپوشید یک روز از سر کار امدم دیدم پروانه نیستش تلفنم زنگ زد پروانه بود گفت امیر من خانه خاطره هستم لب تابش تو خانه ما مانده ممکنه انرابرامون بیاری گفتم باشه فضولی کردم لپ تابش را روشن کردم خوشبختانه رمز هم نداشت چک کردم عکس های سکسی و مسایل دیگه تو لپ تابش بود البته حق دادم یک زن بی شوهر دوست داره که خودشو یجورایی اروم کنه بهر حال بردم دادم وشب با پروانه صحبت میکردم گفتم جه خبر میانه ات با خاطره چطوره؟ گفت خیلی راحتیم هم کارمونو میکنیم بعضی موقع شیطونی زنانه هم میکنیم از شوهرش تعریف میکنه من از تو تعریف میکنم گفتم زیاد وارد مسایل خصوصی که نمیشین گفت چون بتو نباید دروغ بگم چرا از همه چه صحبت میکنیم چند بار هم بمن گفته خوش یحالت
یک مقدارروش نظر داشتم حالا دیگه بیشتر شد روزها گذشت هر موقع خانه ما میامد هم من و هم او نگاه خاصی بهم داشتیم
یک روز از شرکت امدم دیدم پروانه نیست دیدم پیغام گذاشته که امیر مادرم شام دعوت کرده من هم الان میرم خانه مادر تو هم بیا. تلفن زدم که من کاهامو بکنم یک دوش هم بگیرم بیام گفت باشه . اضافه کرد که اگر خاطره امد پرونده بغل تلویزیونه بهش بده گفتم باشه خداحافظی کردیم سریع رفتم دوش گرفتم و کاملا تر و تمیز کردم حوله تنم بود که زنگ زدن در را باز کردم دیدم خاطره . سلام و علیک کردیم گفتم بفرمایید من لباس بپوشم بیام امد داخل رو مبل نشست بلند بلند گفت امیر خان مزاحم شدم ببخشین گفتم نه خانم این حرفها چیه خانه خودتونه الان میام یک شلوارک بدون شورت پوشیدم و تی شرت تنم کردم امدم گفتم ببخشین دیدم مانتوشو در اورده با شلوار لی و یک بلوز که سینه ها خودشونو جر میدن تعارف کردم چایی میل داری یا شربت؟ گفت چایی گفتم پس یک کم باید تحمل کنین تا دم بکشه میوه اوردم فقط خیارو کیوی داشتیم اوردم تعارف کردم یک خیار برداشت نشستیم به صحبت که گفت تعریف شما را از پروانه خیلی شنیدیم گفتم در باره چی گفت همینطوری جواب کامل نداد گفتم ببخشین میوه مان جور نبود برگشتم گفتم چرا ان خیار درشت را برداشتین از این ریزه برمیداشتین گفت اتفاقا من درشتشو دوست دارم یه نگاه خاصی کردم و کیرم تکون خورد گفتم سلیقه است دیگه کارش نمیشه کرد. گفتم میخواهین فیلمی بزارم تماشا کنین گفت زیاد وقت ندارم گفتم حیف شد فیلمهای خاصی دارم گفت همانهاییکه با پروانه باهم شب نگاه میکنین گفتم پس همه چی را پروانه گفته گفت اره حتی بیشتر از ان هم تعریف کرده بلند شدم برم چایی بیارم کیرم از شلوارک کاملا مشخص بود که راست شده گفت پس پروانه راست میگفت گفتم چطور گفت از شلوارکتان پیداست گفتم چی پیداست گفت بیا جلو نشان بدم ما ایستادم بلند شد امد از رو شلوارک کیرمو گرفت گفت امیر خان اینو میگم که راست کردی گفتم دست من نیست شما را که میبینه راست میشه گفت میتونم ببینم گفتم بفرمایید کیرمو در اورد گفت پروانه گفته بود ولی نمیدونستم که باین کلفتی و درازی استگفتم خانم از سینه های خودت خبر داری که چجوری ادمو تحریک میکنه
بلوزش را در اورد دیدم سوتینی نداره سینه هاشو گرفتم نشست کیرمو گذاشت دهنش و یک ساک جانانه زد بلندش کردم بردم اتاق خواب و شلوارشو در اوردم شورتش هم کشیدم پایین یک کس بی موی شیو شده مثل هلو من هم تی شرتمو در اوردم گفتم دوست داری کستو بخورم گفت عاشقشم خوابوندم و پاهاشو باز کردم شروع کردم کسشو خوردن که دیدم اه ناله اش در امد تو همان خوردن لرزید و ارضا شد بلندم کرد بغلم کرد گفت خیلی حال داد من حدودا یکسال است که سکس نکردم و بخاط ان زود ارضا شدم اضافه کرد که این ارضا حساب نیست باید کسمو جر بدی تا ارضا بشم گفتم باشه گفت ولی دوست دارم بعد از ارضا ده دقیقه در بغلت باشم و لطفا بغلم کن فشار بده بعد از مدتی شروع کردم لباشو خوردن و سینه هاشو مالیدن گردنشو بوسیدن که گفت خوش بحال پروانه که همچین کیری با فهم و شعور داره کیرمو مجددا ساک زد کسش هم خیس بود گفت ان کاهک گرد کیرت را بمال به کسم تا کسم حال بیاد بعد جرم بده سر کیرمو مالیدم به چوچول کسش و یواش سر کیرمو داخل کسش کردم گفت جوووووون اخ جوووووون بکن تمام کیرتو بکن تو کسم امیر کسم مال توست هر موقع بخواهی بهت کس میدم من تا ته کیرمو کردم تو کسش و شروع کردم تلمبه زدن دیدم داره خیلی اخ اوخ میکنه من هم تحریک شدم گفتم خانم ابم میاد گفت بریز توش خیالت راحت باشه همه ای منی کیرت را بریز من ریختم دو تایی از حال رفتیم همدیگرو بغل کردیم شروع کردم بوسیدن لب و گردنش گفت امیر تا حالا اینجوری با لذت کس نداده بودم خیلی حال داد گفتم مایلی با هم بریم دوش بگیریم گفت باشه زیر دوش بودیم با کون تپلش ور میرفتم که گفت میدونستم که کون دوست داری گفتم از کون دادی گفت اره شوهرم خیلی کونمو کرده یک خورده با سوراخ کونش ور رفتم انهم با کیرم بازی میکرد که راست شد من هم کونشو اماده کردم دولا شد سر کیرمو با سوراخ کونش میزان کردم و چون کلفت بود گفت یک کم کرم بزم کیرت کلفته کرم را اوردم هم به کونش و هم به کیرم زدم سر کیرمو گذاشتم لیز خورد رفت تو کونش گفت یک کم درد دارم بزار من خودم کونمو عفب میدم تا کیرت بره توش کونشو ارام ارام قرش دادو کیرم خورده خورده رفت تو کونش کاملا کونشو چسبوند به شکمم که چیزی بیرون نمونه از زیر خایه هامو بازی میکرد من هم با کسش ور میرفتم که گفت اجازه بدن فرم دیگه ای برات کون بدم تا ابت بیاد کیرمو در اوردم بمن گفت به پشت بخواب از کیرت بگیر میخواهم بشینم روش کیر سواری کنم وقتی ابت میاد چشماتو ببینم من خوابیدم ان هم نشست تاته کیرم رفت تو کونش یک مقدار کیر سواری کردم گفت خوشت میاد گفتم اره که خوشم میاد بهترین کون دنیا را دارم میکنم گفت خیلی خوب بریز تو کونم حرکتو محکم کرد من هم تمام ابمو ریختم تو کونش وقتی بلند شد اب کیرم از کونش ریخت بیرون که با دستش مالید رو سینه هاش
کامان که تمام شد بغلم کرد بوسید گفت امیر جان دیگه دو تا زن داری هر موقع اراده کنی بهت هم کس میدم و هم کون میدم قربونت برم خدا حافظی کرد و رفت
من هم اماده شدم رفتم خانه مادر خانمم
امیدوارم که لذت برده باشین من که هر موقع یادش میفتم کیرم راست میشه
نوشته: امیر
امیر جان کونی که حداقل یکساله نداده به این آسونی باز نمیشه شما که باید به خاطر اسمت بهتر بدونی!! 😁
یعنی یک لحطه فکر کردم نویسنده افغانیه
بعد میشه بگی تو حمومیهو از کجا کرم اوردی
بعنی کیر اسب زرو تو حلقت با این نوشتارت
ماجرای خوبی رو به بذترین نگارش تحویلمون دادی.خاک برسرکیرت کنن.
خوب بود
رو مخ زنت کار کن بتونی دوتاشونو باهم بگایی
من امتحان کردم خیلی حال میده.
دمت گرم کلی خندیدم با این نوع نگارش، سر کلاس ادبیات بجای بازی کردن با خایه استاد بهتر بود کمی درس میخوندی. کوس مشنگ موقع جق زدن خزعبلات ننویس
این برام جالب همه اینایی که تو این سایت سکس میکنن
انقدر راحتن باهم
زود اومد داد رفت
جلل خالق
عجب. هست همچین زنی که خودش بره خونه مادرش و بدونه که دوست بیوش که اتفاقا حشری هم هست و شیطنت هم با هم میکنن داره میاد پرونده ببره و شوهرشو خونه تنها بزاره.
عجب
عجب
عزیز دل برادر اول که شوهر نداشت بعد یهو شوهر دار شد زن تو از تو تعریف میکرد اون از شوهرش
خدایی این از کدوم بخشت در اوردی الله وکیلی فقط این یه جمله خوندم کمرم رگ به رگ شده حالا نمیدونم تو سالمی یا نه
ناموسا چرا وقتی میخواین یه چیزی رو بگین راسته، یه رگی از خارج بهش میچسبونین؟؟ هر دکتری که ما رفتیم، میگفت علامه دهره و هم دانشگاهیاش رو به کیرشم حساب نمیکرد!
تو اینقد آب داشتی نکنه از پشت شیلنگ شهرداری به کونت وصل بوده پهلوان
بدبختی نمیدونم چرا یکی گیر ما نمیاد پول هم میدیم هزار تا بالا و پایین هم میریم قحطی اومده یا نمیان و دروغ میگن یا اولش پول میخوان دنبال تلکه کردن هستن اینا کس در خونه که هیچ میاد تو خونه التماس هم میکنه میگه بیا منو بکن خدمات پیش و پس از دا دن هم میدن بهشون
امیر خدایی مطمینی زنت رفته بود خونه مادرش یا خاطره فرستاده بود سراغ بکنش مشتی جقی خودتی
دمت گرم نویسنده یاد دوران مدرسه ابتدایی افتادم که معلم بهمون دیکته می گفت آن مرد آمد نقطه سر خط.
دارا نان دارد اما سارا ندارد نقطه سر خط .
منم زنم یک دوست داره اسمش ریحانه است دو تا بچه داره خیلی دلم میخواد بکنمش زیاد میاد خونه ما باید روش کار کنم
منم زنم یک دوست داره اسمش ریحانه است دو تا بچه داره خیلی دلم میخواد بکنمش زیاد میاد خونه ما باید روش کار کنم
اصلا این کصتان آبکیو بیخیال
کاری بهش ندارم من
غلط املاییارو میشه یکم تحمل کرد در صورتی که کم باشه
یه چنتایی دیدم گفتم بیخیال پیش میاد ولی جاکش “کاهامو بکنم” دیگه چیه؟
یه نکته دیگه گفتی آخرین دکتر با بررسی های زیاد و مشاوره با همکاراش در خارج از کشور به این نتیجه رسیدن که این که طرف بعد ازدواجش یهو وزن کم کنه و دلیل منطقی براش نباشه نرماله؟
دکتر دامپزشک بوده که انسان ویزیت کرده؟
هم اون دکتر و هم همکارای خارج از کشورشو گاییدم
کصتان نویس جقی
چقدر مزخرف و حال بهم زن بود