سکس با خانم غریبه در کوه

1400/12/15

سلام
من ۳۰ سالمه و کوه نورد هستم
داستانو خلاصه میگم که زیاد وقت گیر نباشه
یه رو تو یکی از برنامه های کوه نوردی به قله سبلان در مرداد ماه ماه ۹۹ ساعت سه صبح شروع به صعود کردم تقریبا نیمه راه تو مسیر صعود یه جایی هست که خیلی برف گیر وشیب زیادی داره وعبور از اونجا بدون کفش مناسب کمی مشکل و خطر ناک هست تو این موقع سال هم برف مثل زمستان نرم نیست در واقع یخ سفید رنگ هست
وقتی به پایین این قسمت رسیدم دیدم دوتا خانوم نشستن و نمیتونن ادامه بدن ازشون پرسیدم چیشده چرا حرکت نمیکنین
یکیشون گفت که نتونستیم رد بشیم منم یکم که از برفا بالا رفتم دیدم میتونم ردشون کنم گفتم اگه مایل باشین میتونم کمکتون کنم رد شین اونا هم گفتن شما از مسیرت عقب میفتی مرسی
گفتم اشکالی نداره اگر برای شما مشکلی نیست کمک کنم یکیشون گفت خیلی دوست دارم کنار دریاچه عکس بگیرم اگه بتونیم از اینجا عبور کنیم عالی میشه
منم برگشتم یکمی فنون حرکت رو بهشون توضیح دادم بعد یکیشون که اسمش زهرا بود گفت من اول امتحان کنم گفتم شما جلو من عقب اولش نیتم فقط کمک بود اما وقتی حرکت کردیم ورق برگشت من دیگه گفتم خدایا اینو باید هرجوری شده یا بکنم یا حداقل باهاش دوست بشم ولی نمیشد کفت
یکی دوقدم اول رو بدون مشکل رفت بعد که از سنگها دور شد و رفت رو برف سخت دیگه دستش به جایی بند نبود یواش یواش میترسید میگفت اگه لیز بخورم چیکار کنم همونجا نشست بازوش رو گرفتم بلندش کردم گفتم به من اعتماد کن من کفشام میخ دارن نمیزارم بیفتی با یه دستم بازوش رو گرفته بودم و با دست دیگم از باسنش حل میدادم دستم به همه جای کونش میخورد انقدر نرم بود که نگم براتون وقتی رسیدیم بالای برفا خیس عرق شده بود سرشو گذاشن رو سینم گفت خدا یا مردم بلاخره رد شدم تا میخواستم برگردم دوستش گفت اقا نیا من نمیرم میترسم خلاصه دوستش هم نتونست راضی کنه ما به راهمون ادامه دادیم تو مسیرم باهم بودیم و در مورد همه چی حرف زدیم تو مسیر پاش گرفت و سردرد داشت بهش کمک کردم تا رسیدیم قله عکس گرفتیم برگشتیم تا یه جایی که من همیشه موقع برگشت اونجا بساط پهن میکنم و ناهارو قهوه درس میکنم اونجا هم خارج از مسیر کوه نوردان هست ولای سنگای بزرگ و خلوته خلاصه قهوه رو درس کردم نشستم کنارش اما ایندفه کیرم داشت شلوارم رو پاره میکرد اونم یه لحظه دید و یه لبخند ملیحی زد دستم رو گذاشتم رو شونش از کوههای اطراف میپرسید و نحوه حرف زدنش کاملا فرق کرده بود انگار میگفت بیا جرم بده همینجوری حرف میزد لیوان رو از دستش گرفتم گذاشتم کنار چونشو گرفتم گفتم وحشیانه میخوام سرشو انداخت پایین بلندش کردم برگردوندمش سینه هاشو چسبوندم به سنگ گفت یواش وحشی منم دیگه عقل از سرم پریده بو د شلوارشو کشیدم پایین هی برمیگشت ببینه کیرم چجوریه نمیزاشتم اخر گفت بزار خودم کیرت رو در بیارم برگشت شلوارم رو یکم کشید پایین کیرم رو گرفت دستش گفت واااای چقدر گرمه گفتم ساک میزنی گفت سرم یکم درد داره حالم بد میشه بزار لیس بزنم خیسش کنم یکم که لیس زد کیرم پر تف شده بود برگشت داگی خوابید لای کسشو باز کردم سفید سفید بود انگار ارظا شده بود پر از اب بود
حرکت اول تا دسته فرو کردم یکم خودشو جمع کرد یه اخی گفت نزدیک بود ابم بیاد بعد اروم تلمبه زدم موهاشم گرفته بودم گفتم برکرد پاهات رو بده برگشت اما جای همواری نبود که به پشت بخوابه ایستاده یه پاس رو گرفتم بلند کردم انگار از کسش اب جاری میشد خیلی وقت بود که کیر حسابی ندیده بود فقط چشماشو میبست میگفت تا ته بکن توش هی تکرا رمیکرد و قتی تا ته میکردم و تلمبه میزدم کمرش رو جمع میکرد انگار که داره ارضا میشه یه بار گه تا ته کردم و خودشو جمع کرد نشستم همه جای کسشو مکیدم تو دهنم نزدیم بود جیغ بزنه دستشو گرفت جلو دهنش دوبار داگی خوابوندمش وحشیانه تلمبه میزدم داشت چها زانو راه میرفت اما میگفت اینه بکن بکن انقدر گوز کمرش اومد بالا که دیدم داره صداشم بلند میشه تا ته ته چپوندم توش نتونست دووم بیاره یکی دوتا اخ بلند گفت کامل ارضا شده تکونای کسش رو رو کیرم حس کردم ابم با فشار سی ان جی ریختم توش باور کنید زانوهای منم داشت میلرزید تا یه ربع شلوار هامونم نمیتونستیم بکشیم بالا اخرش بهش گفتم بهترین سکس عمرم بود گفت خیلی چسبید عاشق کوه شدم بعد زانوهاش رو نشونم داد جای سنگا مونده بود
دوستان اولین بارم بود مینویسم اگه بد بود ببخشید و اینکه خیلی خلاصه نوشتم اسم هم واقعی نبود

نوشته: Apland


👍 28
👎 19
67301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

862395
2022-03-06 01:37:45 +0330 +0330

تو از کدوم مسیر سبلان اونم تو مرداد رفتی بالا که گیر کرده بودن و تو کفش میخی داشتی ؟ مرداد همه خانوادگی با یه کتونی میرن بالا یه دفه میبینی هزار نفر تو قله نشستن ‌ … تازه یخ هم بود ؟ یخچال جنوبیش یخ نمیزنه تو مرداد چه برسه مسیر بالا رفتن .
بقیش هم کس شعر بود … توهم زده بودی

2 ❤️

862422
2022-03-06 02:50:11 +0330 +0330

خیلی بد بود

1 ❤️

862433
2022-03-06 03:59:05 +0330 +0330

اخه لاشی تو اون موقعیت که ۶ر لحطه امکان داره خودت یا اون دختره بیفته پایین خورد خاکشیر بشین چجوری میتونی کونشو بمالی حال کنی بعدشم دیوث اخه تو اون سرما جونت از کونت میزنه بیرون بعد تو رفتی راستم کردی کیرم دهنت با این تخیل کوسشعری👎

1 ❤️

862434
2022-03-06 04:00:23 +0330 +0330

اخه لاشی تو اون موقعیت که هر لحظه امکان داره خودت یا اون دختره بیفته پایین خورد خاکشیر بشین چجوری میتونی کونشو بمالی حال کنی بعدشم دیوث اخه تو اون سرما جونت از کونت میزنه بیرون بعد تو رفتی راستم کردی کیرم دهنت با این تخیل کوسشعری👎

0 ❤️

862446
2022-03-06 06:04:56 +0330 +0330

کــــــــــــــــــــــونکش خان حیف نون هم مثل این کُستانی که تعریف کردی نمیتونه شلوارش و از پاش دربیاره چه برسه کردن کس اونم وحشیانه.!
این کسشعر و اینجا گفتی ولی ناموساً حتی پیش خودت هم بازگو نکن میخندن بهت

0 ❤️

862489
2022-03-06 10:14:27 +0330 +0330

جقی تو رو به کوهنوردی چه!!!جقتو بزن سایتو به هم نریز

0 ❤️

862496
2022-03-06 10:48:48 +0330 +0330

آه تو رو باید کشت . تازه داشتم باور میکردم ولی گفتی اسم واقعی نیست همه برنامه ها رو کلا ریختی بهم . آخه چرا اسم واقعی نکقتیر. حالا پس لازمدنیست دیگه بگی چیزی

0 ❤️

862517
2022-03-06 13:03:36 +0330 +0330

این توی برازرز هم قفله

1 ❤️

862568
2022-03-06 19:21:28 +0330 +0330

مثل فشار سی ان جی؟؟؟؟
کصکش توی پمپ بنزین مگه داشتی جق میزدی؟؟؟؟🤣🤣🤣

1 ❤️

862573
2022-03-06 19:36:49 +0330 +0330

یاد خاطرات خودم افتادم 😎

0 ❤️

862692
2022-03-07 04:07:57 +0330 +0330

توجه کردید این اکانت zeed hal زیر تمامی داستان ها نظر میده، لعنتی کور میشی یکم به خودت استراحت بده، اگر این حجم مطالعه رو تو درس و مشقت داشتی ولا الان یه گوهی شده بودی

0 ❤️

862705
2022-03-07 06:09:51 +0330 +0330

این بخش میگن کوس کوهی

0 ❤️

862732
2022-03-07 10:05:11 +0330 +0330

دوستان این داستان کاملا واقعی هست اولا خیلی خلاصه نوشتم دوما اولین بارمه یه خاطره ای رو مینویسم سوما از طرف شابیل که بری بعد جان پناه اول اگه سال پر برف باشه برفش همیشه میمونه چهارمن من کل عمرم یبار با یه خانم کاملا پایه برخورد کردم اونم اونجا بود

0 ❤️

862830
2022-03-08 00:33:33 +0330 +0330

گوز کمرش تو دهنت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها