سلام.
اسم من امیر هست.داستانی رو میخوام براتون تعریف کنم که از بچگی برام اتفاق افتاده تا الان.
من یک خواهر از خودم کوچیکتر دارم به اسم الناز.
داستان ،داستان من و الناز عزیزم هست از بچگی تا الان .
ولی قبلش میخوام واسه بعضی دوستان مطلبی بگم که غیرت اونا زده بالا تو سایت میگردند و این مطالب میخونن بدون اینکه اطلاعاتی داشته باشند قضاوت هم میکنند.
مطلب من اینه.ادم و هوا که اومدن زمین دو نفر بودن.بچه دار شدن.و نسل انسان بوجود اومد.چطور بوده نسل انسان.ادم هم از هوا و هم دختران خودش بچه دار میشد یا پسرای آدم با خواهراشون بچه دار شدن.چندین قرن برادران با خواهران بودن که بچه دار میشدند.کم کم قبیله ها بوجود اومد.درگیری های بین قبیله برای تصاحب دختران و خواهر ها بود و خون و خونریزی ادامه داشت.برای یک دختر تو خانواده و قبیله جوانهای قبیله هم میکشتن نمونه هابیل و قابیل .
به چند دلیل موجه کم کم قبیله ها تصمیم گرفتن که پسران با دختران (خواهر برادر ها) ازدواج نکنند و بچه دار نشوند.دلایل این بود.اول کشتار خانوادگی کم شود.دوم درصد حاملگی خواهر از برادر پایین بود و با این تصمیم فرزندان زیاد تر میشدند.سوم فرهنگ خانواده از قتل و غارت به مهر و محبت تغییر میکرد.و…
خلاصه این تصمیم بین قبایل اجرا شد و ازدواج بین خواهر و برادر کم کم از بین رفت.ولی هرگز در خانواده ها رابطه سکسی بین خواهر برادر ها از بین نرفت.تا قبل از اسلام که اعراب حیوان صفت دختران خود را زنده به گور میکردند.که بنا به دلایلی زنده به گور کردن دختران در آن زمان پس از منفور شدن دختران برای مشکلاتی بود که بر سر سکس پسران خانواده با دختر بوجود می آمده که حضرت محمد این کار اعراب را گناه و زنده به گور کردن دختران را منع کرد.
ولی پس از چند سال مشکلات رابطه با خواهر به خانواده ها بازگشت و گلایه هایی در پی داشت.حضرت محمد برای این گلایه ها راهکاری دید قبلاً که ازدواج برای پسران را محدود کرده و برای اعراب که ازدواج با خواهر منع شده بود ولی رابطه سکس رواج داشت و فرزند آوری را منع میدانستند را مجبور کرد که رابطه هم مانند ازدواج حرام است.بله رابطه با محارم حرام شد. ولی چرا؟
اگر فرهنگ در خانواده ها وجود داشت و اگر برای دختران پسران خانواده کشته نمیشدند و کلی اگر دیگر امروزه نیز رابطه خواهر برادر حرام نبود.اگر امروز پسری تمام قد و شاید مخفیانه موفقیت خواهرش را لوحه زندگی خود قرار دهد و سکس داشته باشد بشرط آنکه در زندگی شخصی و تشکیل خانواده هم دختر و هم پسر لطمه وارد نشود رابطه آنها اشکالی ندارد .من از بدو وجود انسان تا به حال هر مقطع مشکلات خانواده را پژوهش کردم در هر مقطع و هر زمان خانواده و روابط آن تحت تأثیر مشکلاتی بوده است.وجه پایداری خانواده و وجه فرهنگی آن.بعداز پدیداری پول وجه اقتصاد خانواده و جامعه که نیاز به ازدواج های بین اقوام داشت.وجه خانواده هایی که فقط دختر دار بود یا پسر دار بود.یا تعداد آنها برابر نبود.و کلی دیگه مشکلات.خدا و رسول خدا که نمیتونه بیاد برای هر حرف و هر کاری تمام دلایل و مصوبات بگه که.کلی میگه این کار خوبه این کار بد .بنده بدلیل داشتن رابطه با خواهر، خودم زیاد دنبال چرایی حرام بودن این رابطه داشتم و نتیجه ای که گرفتم اینه هیچ دلیلی قاطع و قانع کننده وجود ندارد و تمام دلایل با اگر و احتمال وجود دارد.احتمال دارد خانواده از هم بپاشد احتمال دارد رابطه عاطفی از بین برود احتمال دارد احساس گناه دست بدهد.اقا این گناه رو خود انسان بوجود آورده و بعد ازش حراس دارد مثل نسب خانوادگی که بچه خواهر و برادر با اعضای خانواده چه نسبتی دارد.اقا این نسب و نسبتهای خانوادگی رو انسان بوجود آورده خواهر برادر پدر مادر دایی عمه خاله عمو و…انسان هم مثل تمام حیوانات آزاد آفریده شد.با یک تفاوت که انسان تعقل دارد.چرا باید از هر چیزی وجهه زشت اون رو استفاده کرد.انسان تعقل دارد پس نباید این رابطه برقرار شود.!!حیوانات برادر خواهر مادر پدر و هرکدوم بتونه از هم بچه دار میشن.انسان تعقل دارد و میتواند همینطور باشد با این تفاوت که چون تعقل دارد میتواند رابطه زیبا و قشنگتری از حیوانات داشته باشد.چرا منع باشد.قوانین بشر را خود بشر تبیین کرده و قطعا برای بقا جامعه و بشر هست ولی در برخی مواقع علاوه بر آن برای فرار از سر در گم بودن همین قوانین قوانین جدید وضع میشه مثل نسبت فرزندان خواهر برادر.
هر کس آزاد هست هر گونه تمایل دارد از حرفهای من نتیجه بگیرد و مخیر است به انتخاب دلخواه.ولی قبل از قضاوت از تاریخ بشریت اطلاعات کافی بدست بیاورید و بعد قضاوت کنید.
من یک داستان نگفتم واقعیت گفتم و داستان من با خواهرم یکی دوتا نیست که بخوام تعریف کنم.همیشه و هر وقت خواستیم رابطه داشتیم و الان شاید بالغ بر ۲۵سال هست که رابطه داریم.از کودکی تا به اکنون.اگر کسی تمایل دارد داستانهای منو دنبال کنه تو همین سایت چند داستان مینویسم ولی سر فرصت و اگه کسی علاقه داشته باشه.
ضمن اینکه تو کار خدا دخالتی نمیکنم چون دیدگاه من به خدا با دیدگاه شما شاید کمی متفاوت باشه.خدای من خدای واقعی است نه خدایی که الان دارن معرفی میکنند به بچه ها.دقت کردین خدایی که الان معرفی میشه فارسی بلد نیست و ما باید به عربی از او تشکر کنیم و به عربی عبادت کنیم به عربی حرفهای هم رو به هم بگیم اون فارسی بلد نیست چیزی بگه و فارسی مارو نمیفهمه .حتی کسی میمیره موقع دفن برا مرده ای که عربی بلد نیست تلقین عربی میکنن و میسپارند ش به خدا.این خدا خدای من نیست.خدای من فکر من رو هم میفهمه و بر خیر و شر همه چیز من آگاه هست باهاش فارسی صحبت میکنم از او به فارسی تشکر میکنم .اونم مهربونه.
یک داستان اضافه میکنم که آخرین تجربه من بود و یک هفته قبل بوده.
خواهر من ۸سال از من کوچک تر هست.و در این بیست و چند سال همیشه مهر و محبت بین ما بیشتر شده ولی از بعد ازدواجش دیگه رابطه ما مثل قبل نیست و طوری رفتار میکنیم که به هیچ وجه به رابطه خانوادگی هم لطمه وارد نشه و کاملا در خفا و با مهر و محبت و دفعات کم رابطه داریم.
آخرین رابطه ما اینجوری بود که شوهر خواهر من برای دو روز رفت پیش برادرش که حادثه ای برایش اتفاق افتاده بود.منم زنم برای کمک به مادرش با مادرش رفته بود مشهد و من و خواهرم تنها مونده بودیم با بچه های خواهرم.بچه های من با زنم بودند.
مادر شوهر خواهرم تنها بود و خواهرم نگران بود که غصه نگیره و حرص نخوره برا همین زنگ زد گفت برم اونارو ببرم پیش مادر شوهرش.رفتم رسوندمشون گفتم الان دو هفته هست کاری نکردیم.اونم خودش دلتنگ بود و گفت دلش میخواد فرصت ایجاد بشه خبر میده.
من رفتم سر کارم که گفت بچه ها پیتزا میخوان براشون ببرم.وسایل پیتزا تو خونه خودشون بود و میخواست بره درست کنه ولی دور بود.گفتم خونه ما خالی هست و وسایل پیتزا داریم میریم خونه ما و پیتزا درست میکنیم و با هم کارمون رو انجام میدیم .رفتم آوردمش خونه.تا وارد خونه شدیم لباس کندیم و به قرار همیشه رفتیم تو بغل هم و مالیدن هم.
همانطور رفتیم و شروع به محیا کردن وسایل پیتزا کردیم .پیتزا روبراه شد گذاشتیم تو فر و رفتیم رو تخت خواب.
شروع کردیم به مالیدن دوباره و کم کم کیرمو گذاشتم دم کصش همیشه وقتی شروع میکردیم نیم ساعتی من حال میکردم و اون حالت میگرفت و بعدش اون میومد روی من و یکم بعد ارضا میشد و بعدش من میرفتم روش و به شکم میخوابوندمش و از پشت میکردم تو کصش و کمرشو میداد بالا و همیشه در همین حالت دو یا سه بار من ارضا میشدم و آبمو میپاشیدم رو کونش و کمرش این دفعه گفت زمان زیاد داریم و میخواد بیشتر حال کنیم.حدود یک ساعت در حالت های مختلف حال کردیم و گفت هنوز میخواد منم ازش خواستم که لباس مخصوص بپوشه .چون بعضی وقتا که زمان یا مکان نامناسب بود از لباسی استفاده میکردیم که مخصوص بود.من زیر شلوار لباس زیر میپوشیدم که کیرم تا راست میشد ازش میزد بیرون و از زیپ شلوارم در میاوردمش اونم یک ساپورت مخصوص و دامن مخصوص داشت و شورت که خیلی باریک بود ساپورت تا زیر کونش میرفت و مثل جوراب جدا بود ولی ظاهرش از ساپورت های شلواری میزد.دامنش تا مچ پاش بود و یک درز از پشت سمت پایین و داخل چینهای دامن باز بود طوری که وقتی خم میشد یا چهار دست و پا رو زمین میزد دقیقا جایی میافتاد که کیرم از تو درز دامن روبروی کصش بود و اصلا این درز دیده نمیشد.برا موقع اضطراری که بچه ها یا کسی تو خونه بود به بهانه چیزی میرفتیم آشپزخونه و من روی سنگ اوپن خم میشدم و با هرکس خونه بود وارد صحبت میشدم و اون به بهانه نشستن و درست کردن چیزی یواش میومد جلو من زیر سنگ اوپن و خودش شروع میکرد.حالا اگه طرف پا میشد یا من میخواستم ارضا بشم با زانو بهش میرسوندم که رمزهای ما خاص بود.خلاصه لباس پوشید و اومدیم آشپزخونه با لباس شروع کردیم به سکس .یوقت زنگ در خورد همونجوری جفت شده رفتم پشت در دیدم همسایه هست ظرف غذا دستش به سفارش خانمم غذا آورده در و نیمه باز کردم غذا گرفتم و دوباره شروع کردیم حدود سه ساعت بود که سکس داشتیم و هم من چهار بار ارضا شده بودم هم اون هردو خسته بودیم.کنار هم دراز کشیدیم و خوابمون برد.تا تلفن زنگ خورد و بیدار شدیم دیدیم ساعت ۲ ظهر شده بلند شدیم رفتیم پیتزا هارو دادیم بخورند دیدم خواهرم گفت صبر کن برگردم .رفت و برگشت گفت الان نه من شوهر و بچه دارم نه تو زن و بچه داری میخوام امشب باهم بمونیم به مادر شوهرم گفتم تنهایی میام پیشت تنها نباشی شب .به شوهرم هم زنگ زدم گفتم بچه ها پیش مامانش هستن من میرم پیش امیر امشب تنهاست .
توهم به زنت زنگ بزن بگو که نگران شام و تنهایی تو نباشه من اومدم پیشت.خلاصه رفتیم تو شهر حسابی گشتیم و کافه و پارک و پیاده روی تو شهر و بازار مثل دوست دختر پسرای جوون .بعدش رفتم قرص خریدم میوه خریدم رفتیم خونه اون شب کاملا لخت باهم تا ظهر روز بعد کلی حال کردیم بدون مزاحم حالی داشت که نگو.بعد از چند سال که سکس درست حسابی نداشته بودیم و همیشه با عجله رابطه داشتیم اینبار بدون عجله و کاملا ریلکس باهم مثل زن و شوهر کلی حال و کلی صحبت های مانده در دل.
بهش از علاقه به سکس سه نفری با زن برادر زنم گفتم که دختر دایی مادری هم هست و رابطه خیلی صمیمی با خواهرم دارن گفتم .گفت یواش یواش میره رو مخش و از اینکه بهش بگه ترسی نداره چون بهش اعتماد داره و ازش اتو داره.اونم با شوهر خواهرش در ارتباط هست و موضوع اونو خواهر من میدونه ولی موضوع مارو اون نمیدونه.الان یک زمینه سازی کرده و نقشه کشیده ک من اون تنها بشیم و در حال رابطه خواهرم سر برسه و با وجود اینکه خود خواهرم ازش سکس با من خواسته ولی برای سکس با خواهر دلیل میخواد که میخواد با سر رسیدن به سکس من و اون این دلیل دستش بیاد و وانمود کنه که از رابطه من و زن برادر زنم اونم حشری شده و شروع به سکس با من کرده.
این داستان خیلی خیلی خلاصه گفته شد ولی اگه بتونم داستانهای دیگه رو کامل وصف میکنم
نوشته: امیر
می خوای خواهرتو بکنی ، بکن دیگه فقط تروخدا اون همه کصشر فلسفی نباف به هم برا توجیه خودت
آدم و حوا* و فلان و بهمان رو بکن تو ماتحتت
کجا بودی تو تا حالا ؟؟؟؟؟؟؟؟
ما را از گمراهی نجات دادی …
من چند خط ابتدایی رو خوندم و مستقیم فرستادم به انجمن حمایت از بیماران هموکوسخولی…
میان سراغت …
آماده باش …
اونجا حالت بهتر میشه
من مطمئنم و یه بار دیگه به آغوش جامعه بر میگردی
چی چرت و پرت گفتی ؟
اصلا فاز خواهر برادری تو اول تاریخ نبوده یکم مطالعه لطفا
نمیخوام توی این سایت بحث مذهبی کنم ولی دیگه کسشعرم حدی داره
کردی خواهرتو چرا گوه کاریتو توجیه میکنی ، برو بببین بابات کجای کار و اشتباه رفته
الان زنت و مادرش هم تو مشهد زیر هابیل و قابیل و ادم خوابیدن و هوا هم داره ازشون فیلم میگیره
anahitacupid
چون فرمودید یکم مطالعه لطفا دارم اینو خدمتتون عرض میکنم.نام کتاب سینوهه .مرتبط با تاریخ مصر که از نخستین تمدنهای بشری هست و حدود 5 هزار سال پیش. فقط خواهران و برادران حق ازدواج داشتند و اگر دو نفر که خواهر و برادر نبودند میخواستن ازدواج کنند باید یه مراسم ائینی بنام کوزه شکستن انجام میدادند که پیمان خواهرو برادری بینشون بسته بشه و بعد تازه بتونن ازدواج کنند.ضمنا من نه رابطه بین محارم رو تائید میکنم نه رد و از نظر من هر دو انسانی هر تصمیمی برای خودشون بگیرن به خود همون دو انسان مربوطه که با هم توافق کردن و اصلا به من ربطی نداره که بخام موافق باشم یا مخالف.فقط چون خیلی تاکید داشتید بگید باسوادید و طرف مقابل رو به بیسوادی متهم کردید(نمیدونم باسواد هستن ایشون یا نه/من هم با سواد نیستم اما بر حسب اتفاق این مورد رو اطلاع داشتم و در موردش خونده بودم)لازم دونستم که بگم چون یکی از بدترین عادات مردمان جهان سوم اینه که هم خودشون رو باسواد میدونن بقیه رو بیسواد و هم اینکه هر چیزی که با فکر اولیه ی خودشون مطابقت نداره رو درجا بدون تحقیق کردن رد میکنن .یبارم به این فکر کنید که شاید طرف مقابل میدونه و اونی که نمیدونه شمایید اول یه سرچ کوچیک بزنید بعد که مطمئن شدید حق با شماست بیاد به طرف شلنگ بگیرید بشوریدش
تو بکن برای خانواده شما عین نان شب واجب و ترکش گناست چرا فقط خواهر بابا و ننت بزرگ و کوچیک همه رو بکن خودتم بده… آخه بچه کونی این سواله میپرسی؟ تو تو خانوادت رواج داره اینجا آخوند نداریم به این مسئله شرعی تو جواب بده ریش سفید اینجا منم منم میگم تونستی اونا که هیچ خودتم بکن نکنی کسی دیگه میکنه مال نخورم مال بخورمه
تو میخوای خواهرتو بکنی بکن , دیگه لازم نیست گوه زیادی بخوری و مثلا وجه شرعی براش درست کنی
آخه ریقو , تو که یک کلمه تاریخ نخوندی و حتی نمیدونی حوّا چطوری نوشته میشه , واسه چی زِر مفت میزنی و موضوع آدم و حوّا رو مطرح میکنی!!؟
داشتم داستان می نوشتم یهو دستم خورد تلویزیون روشن شد و شبکه چهار یه فیلم تاریخی درمورد گذشته جنتی پخش میکرد تا به خودم اومدم دیدم به جای داستان شجره نامه نوشتم
تنها دلیلی که من از منع سکس با اقوام درجه یک پیدا کردم اینه که چون دی ان ای مشابه ی دارن امکان زیادی داره که بچه شون ناقص یا عجیب باشه چون دی ان ای هیچ انسانی برای تولید مثل کامل نیست و نقص هایی داره که با نفر دیگه میشه جبرانش کرد.
دلیل این حرفم رو هم میتونید از فرعون های مصر پیدا کنید که همگی یا معلول یا عجیب الخلقه بودن به این دلیل که خودشون رو خدا میدونستن و نمیزاشتن خون خدایشون کثیف بشه برای همین با خونواده خودشون کلا بچه دار میشدن.
جز مورد تولید مثل هیچ منع دیگه ای برای سکس با محارم پیدا نکردم!
یعنی ریدم به مغز نداشته متوهمت که کلا بی سوادی از یک طرف داستان مذهبی آدم و حوا رو میگی برای توجیه از یک طرف توجیه غیر مذهبی میکنی واقعا خنده داری، جانور یکی اینکه اون داستانه، دو اینکه ما حاصل فرگشت هستیم، سه اینکه هوموساپینس و نئاندرتال ها هم به صورت طبیعی با نزدیکان از نظر ژنتیکی جفتگیری نمیکردند. جانور طبیعت با آزمون و خطا با ۵٠٠ میلیون سال تکامل و فرگشت میدونه ژنتیک خیلی نزدیک به هم اختلال شدید از نظر بیماری ها و جهش ژنتیکی ایجاد میکنه، پس بلند و عن نخور.
فقط اونجا که گفتی هابیل و قابیل سر خواهرشون با هم دعواشون شد و یکیشون زد اون یکی رو کشت😂😂😂
خوب برادر من میخوای خواهرتو بکنی بکن بره دیگه چرا تاریخ بشریتو به گا میدی؟؟؟؟؟
خودت چیزی مثال زدی عقل و شعور خدا داده که انسان خوب وبدرو تشخیص بده… احمق مگه الان هرچیزی که مردم بخوان بیشتر از جنبه علمی نگاه نمکنن!!!؟…چرا دکترین میگن ازدواج فامیلی بچه ناقص میاد ی دلیل محکمی که داره خواست خداست که بفهمانه…بعدش میگن اسب نجیبه چرا؟چون کیرش رفته تو سوراخت
درکل این اراجیف اول داستان که گفتی فقط دلیلش توجیه کارته وسلام
ادامه اش را هم بذار.
خوب بود فقط دیگه در مورد هابیل و قابیل توضیح نده.
بابا داستانتو تعریف کن کسشر میگه… ن تاریخ بلدی نه چیز دیگه فقط زر میزنی میخوای قانع کنی کارت درسته.ریدی
خداوکیلی شروورتر و بی سروته تر از این داستان نخونده بودم ، همون دو سه پاراگراف اول و آخرش مشخص شد چقدر ک و ص گفته این جغیست اعظم !!!
هاببل بیله قابیلو پس نمیده بازیچه نشو کسکش بسه دیگه
میگم این تاریخی که گفتی کتابش منبعش کی هست و کجاست نکنه کتاب و منبع خودتی
بعله بوده در دورهایی البته خیلی کم و خیلی قبلتر از اسلام ولی چنین روابطی رو تمام ادیان نهی کردن
اگه دوست داری خواهرت بکنی دیگه کص نگو کصت بکن تمام
بابا سیهدیر ای باجو دا سیکیم اوزوو ده نکوارودا
گوت ورن
توجه،توجه!!
خاطرات ساخته ذهن مجلوق یک میاسال از دست رفته میباشد
مزخرفات طومار مانند اولش به کنار
تو واقعا میدونی ۳ ساعت سکس پشت سرهم چیه ؟ ۳ ساعت رو بخوای با دقیقه بشماری هم خسته میشی!
بعد تازه شب هم ادامه دادی ؟ یا ما سکس نکردیم و بلد نیستیم یا تو !
چند سالته واقعا ؟
از بدو پیدایش آدم تحقیق کردی؟ حالا از کجا مطمئنی که جد همه آدما میرسه به آدم و بقول تو هوا ! منظورت حوّا بود دیگه نه ؟
اگر نظریه داروین درست باشه و همهی ما تکامل یافتهی میمون باشیم چی؟ برای اونم تحقیق کن ببین میمون های قدیمی هم ۳ ساعت باهم سکس میکردن ؟
دیسلایک!
اول از همه
حوا درسته
بعد بچه بیا پایین کمتر کسشعر بگو سرمون درد گرفت
واقعا ازت ممنونم که اومدی منو از گمراهی نجات دادی.پس منم میام مادرتو میکنم چون اینجوری که تو توضیح دادی همه فامیلیم با هم دیگه؟(دیگه ننویس جان بچت)
گایدمت بااین فکرت اومدی داستان سکسی تعریف کنی یا شایدم امام جمعه گاییدتت کوسخول شدی
از بس که خلاصه نوشته بودی نصف تاریخ اسلام رو هم درنوردیدی /:
واقعا تاثیرگذار بود!!!
خب اینجوری که زنت مونده رو هوا همش پیش خواهرتی گناه داره کصش باد میکنه زنتو بده منو داداشم بکنیمش
تو واقعا مریضی فاجعه است کار تو و خواهرت مخصوصا قسمت لباس مخصوص و شورت ساپورت تازه اون شوهر کرده تو زن گرفتی بله این هم خیانته فکر کردی کارت موجهه
خواهر کردن که دیگه این همه فلسفه نمیخواد.کردی نوش جونت
سلام امیر آقا من هنوز داستانت رو نخوندم تا اونجا که جنابعالی در قامت یک ادیب جامعه شنناس در افاضاتتون در مورد حکمت عدم ازدواج برادر و خواهر فرمودید داشتیم فیض مییردیم که این مامان وقت نشناس من مدام منو صدا میکنه من نمیدونم اگه من نبودم تکلیفش چی بود یعنی دست به سیاه و سفید نمیزنه هم باید درس بخونم هم کارای خونه رو بکنم و با کمال طلبکاری میگه این فقط برا حودت هست که اگر شوهر کردی باباتو فحش ندن من نمیدونم آشپزی بلد بودن یا نبودن من چه ارتباطی با باباجون بنده خدام داره
بگذریم ولی تعریف شما کاملا اشتباه بود حتی پیش از اینکه بحث دین و معذورات دینی مطرح باشه هم ازدواج برادر و خواهر خیلی مرسوم نبوده اما دلایلش
اول اینگه بشر به تجربه متوجه شده بود که بارداری یک دختر که توسط برادرش انجام بگیره درصد بالایی بچه ضعیف و رنجور به دنیا میاد
دوم لژوم بزدگتر کردن خانواده مطرح بود در اون زمان هرچقدر قبیله بزرگتر بود و متحدهای بیشتری داشت قدرت و دوام و بقاپذیری بیشتری داشت و چون به هم اعتماد نداشتن با ازدواجهای قبیله ای اونو تظمین میکردن
و سوم طبع تنوع طلب انسان بود ، انسان ذاتا چیری رو که تازگی اره بیشتر دوست داره برادری که با خواهرش از بچگی بزرگ شده بود و بهش عادت کرده بود دیگه جذابیت جنسی نداشت بداش
و چهارم بحث حریمهای خانوادگی و رقابت برادرها سر خواهرشون بود مثلا در یک خانواده یک دختر وجود داشت و سه برادر نمیشد که هر شب زن یکیشون باشه
در کل از ابتدای خلقت انسان احساس کرده بود که ازدواج برادر و خواهر گزینه خوبی نیست و اصلا هم به اون شکل که جنابعالی فرمودید متداول نبوده
فقط در یک دوره ای در سلسله پاوشاهی مصر اونم بخاطر اینکه پاوشاهی رو چون خودشون رو خدای روی زمین میدونستن و خون یک پاوشاه رو مقدس میدونستن معتقد بودن ازدواج شاه با یک فرد غیر خانواده باعث میشه تقدس پاوشاه از بین بره
اونم فقط در حد یک بچه بوده یعنی شاه حرمسرای خودشو داشته ملکه هم برای خودشو که زیباترین برده ها توش بودن و اونم فقط برای شاه استثنا قائل بودن وگرنه تو جامعه متداول نبوره اونهم گفتم بیشتر در حد به دنیا آوردن یک پسر و دختر برای ادامه سلسله پادشاهی اجباری بوده
ببخشید من بخش دومش رو هم نگاه کردم و از مابقیش صرف نطر کردم
من قبلش بهت بگم که من رابطه برادر و خواهر رو به ولایلی میگم انجام نشه بهتره ولی اگر دو طرف خواهان این رابطه باشن من مشکلی باهاش ندارم ولی از اینکه یه برادر بخواد بزور یا فریب و پاپوش درست کردن خواهرشو تصاحب کنه حقیقتا خیلی عصبانی میشم بهرحال هرکس یه عقیده ای داره
از شما چه پنهان خود منم نسبت به برادرم کشش جنسی زیادی دارم ولی برا من در حد فانتزی هست چون اگر داداشم بفهمه چه احساسی بهش دارم منو میکشه
ولی فقط انساتهایی به خواهر و بردارشون بعد از ازدواج هم گرایش جنسی دارن که بیمار روانی هستن
از اون گذسته تو و خواهرت اینقدر همدیگه رو دوست دارین چرا ازدواج کردین ؟ شما که راحت با هم نیازهای جنسی همدیگر رو براورده میکردین حتی در کشور های خارجی هم بهیچوجه به یک خانم شوهردار این اجازه رو نمیدن که با یک نفر دیگه هم رابطه جنسی داشته یاشه و اگر همسرش شکایت کنه پیگرد داره برای مرد هم همینجوریه پس لطفا عقاید بیمار گونه اتون رو طبیعی جلوه ندید
کاملا مشخصه یه پسر کونی ۱۵،۱۶ ساله نوشته اینو، آدم و هوا کدوم خریه قبل نوشتن شر و ور برو یه تحقیق کن که ثابت شده انسان نمونه فرگشت یافته میمون ها هستش،
داداش این داستان رو از رو فیلم سوپرهای دره پیت سکس خانوادگی ننوشتی 😂😂😂من داشتم با بقیه حرف میزدم اونم رو کیرم بالا پایین میرفت یعنی به اینجا که رسیدم دیگه نخوندمش ریدم تو مغزه جقی ات کس کش شرط میبندم هنوزم مثله سگ تو کف خواهرتی🤣🤣🤣🤣
حجم نفهمی وناپختگیت از همون اول که ریدی به داروین واسه همه روشن شد مطمعنم زیر20سال داری ومثله سگ تو کف خواهرتی وعرضه کردنشو نداری مطمعنم، واینکه جان همون خواهرت دیگه داستان ننویس
با اینکه میخواستم بگم کص میگی ولی داری راست میگی اینجوری پیوند بین خواهر برادر محکم تر میشه اینم حرفیه
کصشر نگد خواهرت بکن تمام کصشر هابیل قابیل میه
چرا احساس میکنم واقعی نبود داستانت در مورد او روزه ایی هم که خوندی سکس با خوهر مواردی مجازه به نظرم نه برای همه
چرا احساس میکنم واقعی نبود داستانت،در مورد او روزه ایی هم که خوندی سکس با خواهر مواردی مجازه به نظرم نه برای همه
اونایی که فش میدن ارتش سایبری حکومت هستند مثلا میخان از سکس با محارم یا داستان نویسی جلوگیری کنند😂😂
سلام
اینکه بخوای با محارم سکس کنی و بعد توجیه تاریخی و دینی درست کنی،توهین به شعور مخاطبین سایته.
اینجا داستان سکسی مینويسن،نه داستان تاریخی و دینی!
منم یه زمان میخواستم از کون دوست دخترمو بکنم ،یه مقاله سکسی رو کاملا تغییر دادم و چاپ کردم و بهش دادم که هم تاریخی بود هم دینی و هم علمی ،در کل هرچی بدستم اومد نوشتم حتی تو ویکی پدیا هم نوشتم و خلاصه آنقدر آبو تاب دادم که دوست دخترم راضی بشه کون بده ،و احساس کنه اگر کون نده اصلا از سکس چیزی نمیفهمه.
الان یاد اون افتادم ،شما هم میخوای با خواهرت سکس کنی بکن ولی به شعور مخاطبت توهین نکن.
من اگه خواهر داشتم میکردمش از سکس با محارم لذت میبرم سکس با خاله هامم دوست دارم به نظر من اگه آدم خواهر داشته باشه انگار یه کس مفت در اختیار داره تا آخر عمرت میتونی خودتو ارضا کنی نیازی به ازدواج کردن نداری
كسخل مگه كلاس ديني هست كه در مورد هابيل و قابيل توضيح ميدي؟