سلام من اسمم محمد 18ساله از یاسوج این داستانی که می خوام بگم مربوط میشه به پارسال خوب بریم سر داستان من یک خاله دارم خونش تهرانه.ما با خانواده باسه 1هفته رفتیم تهران خونه خاله شب بود طرف های ساعت 9گفتم من میرم بیرون حوصلم سر رفت.رفتم پارک بالای خونشون.یک نیم ساعتی نشستم. بلند شدم داشتم تو پارک قدم میزدم یک خانم خوشگل سینه های بزرگ قدش هم بزرگ بود گفت ببخشید آقا میشه این وسایل بیاری برام خونم دوتا کوچه پاینتره گفتم باشه تو راه داشتم باش حرف میزدم گفت بچه کجای اسمت چیه گفتم بوشهر گفت به به یاسوج اومدم آدماش خون گرمن گفتم مرسی همین طور که باش حرف میزدم گفت همينجا گفت مرسی گذاشتم دمه در خواستم برم گفت کجا گفتم خونه گفت اجازه نمیدم این همه راه اومدی حدقل بیا یک چای بخور به لخره مجبور شدم برم چای آورد خوردم رفت لباس عوض کنه عوض کرد برگشت دیدم یک تاپ با شلوارک اومده سرم انداختم پاین گفت چیه گفتم آخه زشته گفت اینجا عادی هست نگاه کردم کیرم تو شلوار بزرگ شده بود گفت تا حالا دوست دختر داشتی رابطه داشتی اصلا با کسی چیزی نگفتم. گفت نگفتی گفتم نه کیرم حسابی بزرگ شده بود گفت این چیه سرم انداختم پاین سرخ شده بودم گفت نا قولا باسه من بزرگش کردی نمی دونم چی شد یهو شلوارم کشید پاین یکم باش بازی کرد خوردش گفت نوبته تو هست من هم خجالتی شلوارش کشیدم پاین تا کشیدم پاین سری برگشتم گفت چیه گفتم شما دوجنسه ای؟ گفت بله مشکلی هست گفت زود باش نوبت تو هست یکم تو دهنم کردم که سرم گرفت هل داد کیرش تا ته رفت تو حلقم چند بار این کار کرد گفت باید یاد بگیری خودت انجام بدی منم دست بکار شدم لیس میزدم گفت بسه کافیه گفت قنبل من قنبل کردم کونم مو داشت گفت گمشو تو حموم اومد تمام مو کونم زد کونم شست آوردم رو مبل گفت قنبل کن. قنبل کردم گفت جان. عجب کونی شد همین طور خوردش که بعد یک تف انداخت تو کونم کرد تو سرش رفت فقط گفتم درش بیار درد داره گفت خفه کونی تو دیگه جنده منی خیلی درد داشت بعد نیم ساعت دردش کمتر شد داشتم حال می کردم گفتم آره بکن جرم بده جون ابش اومد ریخت تو کونم داغ بود گفت چه طور بود گفتم خوب. نیم ساعت کیرش تو کونم بود تو بغل هم داشت آب از کونم میومد که گفت بلند شو بریم هموم تو هموم هم کردم ابش ریخت دهنم از هموم اومدم بیرون بوسم کرد لباس تنم کرد گفت این شمارمه اسمم مینا منم گفتم محمدرفتم خونه گفتن کجا بودی گفتم پارک بعد رستوران. 1هفته بود مینا منو می کرد خانوادم گفتن دیگه ما رفع زحمت کنیم گفتم نمیام من مامانم گفت بی خود که خالم گفت چی کارش داری بزار بمونه من تنها نباشم 1ماه بود رابطه منو مینا میگذشت که گفتم باید برم تو آخرین سکسم کونم رو گاز گرفت
گذشت تا الان که خواستم داستان بنویسم ماه دیگه میرم تهران قراره باسم کادو بگیرد… ببخشید اگه غلت املای داشت و زشت بود
نوشته: محمد
بیسواد کونی . مجبور که نیستی چرت و پرت بنویسی . ریدم تو داستانت
باسه؟
دهخدا این کلمه رو ببینه میره کیونی میشه :|
اینجا چی عادیه؟کیونش رو تو دادی جن ده گیریش اینجا عادیه!!!
اینقدر غلط املایی داری اصلا حرفشو هم نمیزنم،بیخیال ولی آخه چرا کونتو گاز گرفت؟اون سگ بود یا کیون تپلی داری یهو آمپر چسبوند!
دنباله یه دختر برا ی اشنایی و دوستی … اگر بود بیاد برای اشنایی
گفتی بچه بوشهری گفت یاسوج آدماش خون گرمن؟؟؟
در ضمن اون حمومه نه هموم!!!
ریدم تو کونت البته به شرط اینکه مو نداشته باشی
انقد دلم سوخت برات با این داستانت و عذرخواهی که آخر داستان که دلم نمیاد کیرکشت کنم ولی بنظرم کف کیری برات آرزو میکنم یکی گیرت بیاره چنان بکنتت که تا چند روز وقتی میرنی ذجه بزنی کونی بیسواد دهاتی. 🤤
قراره باسم کادو بگیرد
یا افغانیی یا زیر ۱۲ سالی یا قاط زدی خخ
تو راه داشتم باش حرف میزدم گفت بچه کجای اسمت چیه گفتم بوشهر گفت به به یاسوج اومدم آدماش خون گرمن گفتم مرسی
این یعنی چی میشه توضیح بدی
بعدم هموم ن حموم خاک تو کون گشادت کنن
طرف كونت گذاشته بعد لذت مي بري ، خاك تو سرت كوني كه به تو مي گن
عجیبه این دفعه داستان با شربت و درست کردن کامپیوتر شروع نشده حتما چون هوا سرد بوده مجبور شدی از چایی توی داستانت استفاده کنی
البته الگوی همه داستان ها یکیه برای طرف ی کاری انجام میدی بعد که تموم شد اصرار داری بری ولی اون نگرت میداره و برات ی چیزی میاره بخوری و بعد ادامه داستان
زن من عاشق دوجنسه هست میگه یکی گیرم بیاد حتما بهش میدم
ما ک هر چی گشتیم دوجنسه (شیمل) یعنی زنی که کی ر داشته باشه پیدا نکردیم
پسر دخترنما زیاده ولی ما زن کی ردار میخوایم
کوسخل کوس مغز کوس چش. دیگه همه چیزم بچه ها گفته بودن. بسته
تروخدا منم باهاش اشنا کنمنم بکنه من ارزومه کونیه یه دوجنسه شم
سلام.اسمم تمناست .دوجنسه…رنگ پوستم گندمی.قد بلند و لاغر و فیت .پر احساس و دخترونه …و دنبال یه رابطه ی لزبینی هستم و داخل رابطه شخصیت دخترونه تر از طرف مقابلمو فکر میکنم داشته باشم .خونه ی پدر بزرگ و مادر بزرگم قم هست و خیلی وقتا قم هستم و بعضی روزای هفته هم تهران.پس مشکلی ندارم اگه فرد مورد نظرم از قم یا تهران باشه.ولی راه دور واقعا برام سخته.
دنبال یکی هستم که لزبین باشه و یا خانمی که به شمایل دوجنسه علاقه داشته باشه.سنش برام مهم نیست فقط پخته باشه و بتونیم همو درک کنیم .دنبال آرامشم نه رابطه ی پر از استرس…الانم دنبال یه آدم و یه اتفاق جدیم تو زندگیم تا همیشگیه هم باشیم.در ضمن خواهش میکنم کسی دنبال فانتزیای ذهنش روی من نباشه چون من عروسک کسی نیستم …کسی هم دنبال اینکه من مرد یا دوست پسرش باشم نباشه و منو همینجور با تمام احساساتم و دخترونه بودنم دوست داشته باشه .لطفا آقایون پی ویم نیان و کسایی که فیکن.خواهشا به همدیگه احترام بذاریم و بزاریم اتفاقات قشنگی توی زندگی هم بیافته و هرکسی به اون چیزی که میخاد برسه.ممنونم از همتون♡
کونی جان دروغ میگی یه چیز بگو به شعوربغیه توهین نکن کس کش نیم ساعت توکونت نگه داشت اروم بشه بعدشم باراولت بود
بهت چیزی نمیگم
قوه تخیل خوبی داری