سکس با دوست دانشجو

1399/09/11

با سلام. دوستان من سامان هستم ۲۲ سالم هست و این داستان به پارسال مربوط میشه و اولین داستانی هستش که تعریف میکنم و چون الان ذهنم درگیرش شده گفتم برای شما هم تعریف کنم ببخشید اگر خیلی سکسی نیست. من دانشجو یکی از دانشگاه های غیرانتفاعی اصفهان بودم که چند ماهی میشه فارغ التحصیل شدم و از ترم اول که گروه های دانشجویی فعال شدن زیاد اهل گروه ها نبودم و فقط برای درس به کانال و گروه سر میزدم و دنبال دخترا نبودم البته که دلیل اصلیش شغلم بود که وقت زیادی از من میگیره و هر روز باید سر کار باشم. حقیقت با دخترها و خانم های زیادی ارتباط دوستانه داشتم و دارم اما به جز دو تا دوست دختر که چند ماهی باهاشون بودم سکس زیادی نداشتم. از روز های اول دانشگاه که چند باری متوجه نگاه یکی از دخترا به اسم سحر شدم که کاملا واضح بود قصد دوستی و ارتباط داره اما چون اون زمان دوست دختر داشتم زیاد توجهی نکردم و ارتباطمون در حد یه دوستی ساده و جزوه و موارد درسی باقی موند. سحر یه دختر نسبتا خوشگل با پوست سفید و قد حدود ۱۶۸ تا ۱۷۰ و یکم تو پر بود که باسن معمولی اما سینه های خوش فرمی داشت. چند ماه بعد با دوستم کات کردم و چند روز بعدش دیدم سحر پیام داد. به فکر افتادم که اگر bf نداره باهاش اوکی بشم که بعد از پرس و جو مطمئن شدم و یه قرار گذاشتیم باهم. اولین باری که رفتیم بیرون یا یکی از دوستاش اومد و رفتیم یکم تو شهر چرخیدیم و کاملا مشخص بود که نفهمیده خواسته من چیه و ضد حال بدی خوردم تا حدود یک ماه دیگه سمتش نرفتم. بعد از یک ماه مجدد باهاش قرار گذاشتم که رفتیم باهم رستوران و چند ساعتی رو با هم بودیم که حرف رو به سمت راحت تر شدن و رابطه بردم که زیاد استقبال نکرد و منم کلا دیگه بیخیالش شدم و حتی شمارش هم پاک کردم چون حس میکردم دیگه نیازی نیست باهاش ارتباط داشته باشم. گذشت تا حدود ۷ ماه بعد که من سر کار بودم ساعت ۵ عصر تابستون بود که گوشیم زنگ خورد و خودش بود البته اول نشناختم بعد معرفی داد و منم باهاش گرم برخورد کردم. بهش گفته بودم یکی از دوستای نزدیکم اهل گل و وید هستش. سحر گفت گل میخوام و میخوام ببینمت و این حرفا منم اوکی دادم و پا شدم رفتم سمتش. توی این ۷ ماه کلا یه آدم دیگه شده بود چشما خمار و یکم هم تو پر شده بود و صمیمی تر و راحت تر بود. رفتیم واسش وید گرفتم و رول کردم کشید و خودم هم با اینکه خوشم نمیاد یکم باهاش کشیدم که احساس راحتی کنه. بعد کم کم شروع کردیم به حرف زدن و سفره دلش باز شد که حدود چهار ماهی میشه که با یکی دوست شدم و بهم تجاوز کرد و ازم فیلم گرفته بود مجبور بودم برم پیشش به خودش و دوستش بدم و اون من رو چت باز و اهل گل کرد و الان هم یک هفتس فرار کرده رفته ترکیه و چون گل گیرم نیومد داشتم دیوونه میشدم و به پدرم هم نمیتونم بگم چون سنش بالاست و بیشتر از من فکر آبروش هست و این حرفا. منم دلم براش سوخت گفتم هر وقت خواستی به خودم بگو‌ که بازم اینجور نشه و کسی سو استفاده نکنه ازت. اون شب رفتیم با هم رستوران و بعدش گفت بازم گل میخوام که گفتم باشه واسه یه شب دیگه و واسه امشب کافیه و تونستم راضیش کنم. حدود سه شب بعد مجدد قرار گذاشتیم و رفتیم کافه شام و قلیون بعد هم گفت وید میخوام منم براش گرفته بودم اما یادم رفته بود بیارم و تو خونه مونده بود که گفتم باید بریم تا خونه بیاریم که اوکی داد و رفتیم تا خونه تو ماشین موند و رفتم واسش آوردم و تعارفش هم کردم بیاد خونه اما قبول نکرد. اینم بگم که خانوادم راحتن و وقتی کسی رو به عنوان دوست دخترم بهشون معرفی کنم کاری ندارن و کاملا اوکی هستن. رفتیم نشستیم تو پارکینک صفه تو ماشین که گفتم من اینجا راحت نیستم تو ماشین واسه گل و اونم تایید کرد و هر طور بود اون شب کشیدیم و برگشتیم. چند روز بعدش با دوستان باغ گرفته بودیم مثل همیشه زیار که بهش گفتم اگر دوست داری بیا تا با هم بریم که خیلی خوشحال شد و رفتم دنبالش با هم رفتیم. کلا ۶ نفر بودیم که جفت دوستام هم با دوست دختراشون بودن که البته رابطه طولانی مدت دارن اونا و اوکی هستن. ظهر بود و بچه ها گفتن بریم تو استخر و سحر هم انگار از خداش بود پرید تو استخر و بعدم کباب جوجه و خلاصه خوش گذشت. شب قرار بود اونجا بخوابیم که چون دو تا اتاق داشت من همون اول پریدم یکی از اتاقا رو گرفتم و رفتیم داخل که بخوابیم خیلی عادی خوابیدیم و یکم هم گفت کمرم درد میکنه ماساژش دادم و اینم بگم که من واقعا قصد سکس باهاش رو نداشتم چون پیش خودم فکر میکردم که این سختی کشیده و من باید کاری کنم مثلا گذشته از ذهنش پاک بشه و … بعد از چند دقیقه دیدم دستش رو برده سمت شلوارکم. اتاق هم تاریک بود و تخت دو نفره. بعد منم برگشتم به سمتش و نکاهش کردم دیدم چشماش رو بسته و داره کیرم رو از رو شلوارک میماله. پیشونیش رو بوس کردم و دستم رو بردم سمت دستی که داشت باهاش میمالید و گذاشتمش تو شرتم. کم کم کیرم داشت بیدار میشد که چشماش رو باز کرد و فقط نگاهم میکرد. گفتم میخوایش اونم با شوق گفت آره خیلی وقته میخوامش. پا شدم لامپ رو روشن کردم و برگشتم رو تخت و شروع کردم لب گرفتن ازش و مجدد دستش رو گذاشتم رو کیرم که فقط میمالید. کم کم تاپش رو دادم بالا و سینه هاش رو خوردم سایزشون حدود ۷۵ بود و کاملا سفت بودن. مشخص بود کاملا تحریک شده چون نفساش خیلی تند شده بودن و کلا چشم تو چشم بودیم با هم. پیش رفتیم و کاملا لختش کردم و یه کس سفید که خیس و شیو بود جلوم بود. شروع کردن به خوردن و یه بند انگشتم رو میکردم توش. داشت دیوونه میشد و از لذت چشماش خمار بود. بهش گفتم و کمکم کرد که منم لخت بشم و همزمان دست کرد تو کیفش کاندوم رو در آورد که گفتم پس واسه دادن به من اومدی جوووون که اونم گفت دوستت دارم. سایزم حدود ۱۵سانت هست ولی خیلی کلفته و همه اینو تایید میکنن. بعد از لخت شدنم بدون اینکه چیزی بگیم گذاشتم دهنش ساک بزنه که اونم همراهی کرد ولی خوب ساک نمیزد و دندون میزد. زیاد ادامه ندادم و گفتم کاندوم رو تو بزار سعی کرد ولی نتونست و کلی خندیدیم که خودم گذاشتم کاندوم و گذاشتم در کس و میمالیدم میخواستم تشنه کیرم بشه که بعد از چند ثانیه خواهش میکرد که بکنمش منم یکم ادامه دادم و بعد گذاشتم درب سوراخش و با چند بار گذاشتن و در آوردن تا ته جا کردم تو کسش که خیلی داشت لذت میبرد ولی بخاطر دوستام نمیشد سر و صدا کنیم که چون کولر آبی رو دور تند روشن بود زیاد صدا نمیرفت. کس تنگ و خیسی داشت که خیلی داغ بود. تلمبه هام رو سفت ولی با فاصله و آروم میزدم همزمان لب میگرفتیم از هم بعد حدود پنج دقیقه گفتم داگی بشیم که جون نداشت تکون بخوره و پاهاش سست شده بودن که کمکش کردم داگی شد و تا دوباره کردم توش کاندوم پکید که یکی دیگه گذاشتیم و دوباره تلمبه میزدم یکم که گذشت خسته شدم و گفتم بشین روش و خوابیدم اومد روم و تلمبه میزد منم کمکش میکردم و همش از کیرم و کلفتیش تعریف میکرد که بعد چند دقیقه آبم اومد همونجور توش نگه داشتم چون میگفت نبض زدنش رو دوست داره تو کسش. بعد که در آوردم خودش کاندوم رو در آورد و با دستمال کیرم رو پاک کرد. بعد از چند دقیقه دوباره سکس کردیم و سیر نمیشدیم. اون شب چهار بار من ارضا شدم و اونم چند بار ارضا شد و دفعه آخر آبم رو ریختم تو دهنش که البته کلی غر زد ولی خیلی خندیدیم. بعد شروع کردیم حرف زدن و میگفت که قبل از اینکه اون طرف بهش تجاوز کنه دختر بوده و اون پردش رو زده و قبل از اون فقط چند باری لاپایی و ساک داشته با دوست پسر قبلیش. ازم تشکر کرد واسه سکس گفت خیلی بهش نیاز داشتم و از روز اولی که تو دانشگاه دیدمت دوست داشتم و… کم کم خوابمون برد و صبح دوستم در میزد صبحونه املت داریم یخ شد بیاین دیگه. با یه بوس از لباش بیدارش کردم پا شدیم لباس پوشیدیم و یکم آرایش کرد و رفتیم بیرون. از سر و وضعمون مشخص بود سکس داشتیم ولی کسی به رومون نیاورد و چیزی نگفتن. صبحانه رو خوردیم یکم دیگه رفتیم استخر و بعد هم رفتیم حمام و آماده شدیم برگشتیم شهر. بعد از اون یک بار دیگه با هم سکس داشتیم و به هم خیلی نزدیک و صمیمی شده بودیم که بعد از چند روز گفت خواستگار واسم پیدا شده و میخوام ازدواج کنم و منم واسش آرزوی موفقیت کردم بهش کادو هم دادم و دلش پیش من بود و موقع آخرین خداحافظی گریش گرفته بود و واسه خودم هم سخت بود ولی باید به زندگیش میرسید و این رو پذیرفت که اینجور بهتره درسته که مدت رابطمون کوتاه بود ولی خیلی با هم اوکی بودیم. بعد از اون دیگه با هم ارتباطی نداشتیم حتی یک پیام هم ندادیم با اینکه بعضی وقتا بهش فکر میکردم و میکنم ولی اون رو به سرنوشتش سپردم. امیدوارم زندگی خوبی داشته باشی سحر جان.

نوشته: سامان


👍 4
👎 10
21401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

779542
2020-12-01 00:14:28 +0330 +0330

بگم نفر اول یا نه

1 ❤️

779544
2020-12-01 00:20:28 +0330 +0330

واقعا بچه های شهوانی فیلمنامه نویس خوبی میشن حیف این استعداد که تو راه بد گزاشتیش برو فیلنامه جنایی بنویس

2 ❤️

779574
2020-12-01 01:29:45 +0330 +0330

از روز اول دانشگاه دوست داشت بعد وقتی تو کافه پیشنهاد رابطه دادی خوب برخورد نکرد؟ از روز اول میخواستت بعد دو بار تلاش کردی ردت کرد؟؟ تجاوز کرده بودن؟ یه شکایت میکرد مادر جفتشونو میگائیدن هیچ میتونستن بابت رضایت اعدام کل ثروت هردو تا خونواده رو ازشون بگیره!! حالا همه اینا به درک!! دلش پیش تو بود تو هم دوسش داشتی!! خواستگار اومده که اومده! صبر میکرد کار پیدا میکردی تو میرفتی میگرفتیش!! طرف اخرن مرد دنیا که نبود!! بگو میخواستم فقط بکنمش که کردم بعدم خواستم از شرش خلاص شم!!

3 ❤️

779592
2020-12-01 02:32:43 +0330 +0330

این همه بهتون گفتم ساقی بشین
بفرما این کسخلم یه گل گرفت کس کرد شما موندین

3 ❤️

779607
2020-12-01 04:54:46 +0330 +0330

نکنیمون باو اسپایدر من😂😂😂

0 ❤️

779777
2020-12-02 08:57:32 +0330 +0330

بد نبود. داستانی که قابل باور باشه رو دوست دارم. از دروغ و توهمات بدم میاد.
یه بار خودم با یه دختر گلباز دوست شوم لب گرفتم بدم اومد از بوی دهنش دیگه باهاش کات کردم

0 ❤️