سکس با زندایی رویا

1400/01/24

با عرض سلام خدمت دوستان
اول از همه من کاری به قضاوت شما ندارم من چیزی که برام اتفاق افتاده رو مکتوب میکنم .اسم من علی اهل شهر زیبای کرمان هستم ، من بعد از اتمام خدمت به فکر کار بودم که به پیشنهاد خانواده داخل شرکت فنی داییم مشغول به کار شدم همه چیز خوب داشت پیش میرفت چون داییم مشغله زیادی داشت به من گفته بود کارا خانوادشو انجام بدم ، اسم زن دایی من رویا بود سنش ۳۷، ۱۷۰ قدش بود، ۷۵ کیلو وزن ، عضلانی با سینه خوش فرم ۷۵ ،با این که دوتا بچه اورد بود هیکلش مثل دختر های بیست ساله بود یکی از خصوصیاتش روابط عمومی بالاش بود دوتا دختر ۵ و ۳ ساله داشت ،داییم بخاطر شغلش حداقل ماهی یه بار ماموریت میرفت .قرار شد ۳۰ بهمن بره تهران دنبال قرارداد هاش به منم گفت کارهای رویا زن داییت انجام بده منم مثل خر ذوق کردم چون از هر فرصتی استفاده میگردم دید بزنمش یا باهاش تماس پوستی برقرار کنم معمولا اکثر اوقات تو جمع خانوادگی قلیان میکشیم مشروب میخوریم رابطه خیلی خوبی با هم داریم تا حدودی کارا موبایلش من انجام میدادم اینستاگرامش قاطی کرده بود براش درست کردم پسوردش عوض کردم برا خودمم گداشته بودم تو گوشیم ببینم چیکارا میکنه بی راهه میره یا نه که دیدم خبری نیس .دایی ما برا کار رفت ما موندیم خانوادش بعضی روز ها زنگ میزد میگفت میخوام برم خرید بچه ها هم هستن سخته با اژانس برم میتونی بیای دنبالم بعد بریم بچه هارو هم دور بدیم تو خونه دلشون پوسید گفتم چشم. دو روز به همین منوال رفتیم بعد دیدم سه روزی ازش خبری نیس زنگ زدم بهش گفتم(با لحن شوخی و خنده ) از دل برود هر انکه از دیده برفت مارو دور ننداز گفتم گمشو بابا :))))مریض بودم مامانم اینجا بود کارامو انجام میداد دیگه امشب رفت ،خوب شد زنگ زدی کارات داشتم ساعت ۸ بیا لیست خرید بگیر برو انجام بده گفتم چشم من سختمه بیام اونجا از واتس اپ بفرست برام لیست خریدتو گفت باشه ،من خرید انجام دادم رفتم خونشون زنگ درب زدم آز ایفون گفت بیا بالا ،منم رفتم بالا درب خونه رو باز کرد اون استایل نابش دیدم شوکه شدم یه شراب کهنه ای شده بود با ارایش نرم و زیباش لباسش هم تنگ بود قشنگ بدن بلوریش خودنمایی میکرد من بعد سلام سرمو انداختم پایین وسایل بهش دادم گفتم من برم تا به محدودیت کرونا برخورد نکردم جریمه نشدم گفت امشب نمیخواد بری همینجا بخواب فردا صبح وقت دکتر دارم باید بریم بعد هم همسایه ما رفتن مسافرت امروز عصر ،منم گفتم باشه دیگه مثل اینکه راهی نیس ،
گفتم من ماشین پارک کنم یه سیگار بکشم بیام بالا
گفت باشه برو زودتر بیا ، میخواست درب خونه رو ببنده
گفتم شراب داری من عادت دارم قبل خواب دوتا پیک میزنم راحت میخوابم
گفت اره اندازه دو لیوان هست منم خیلی وقته نخوردم فقط ذغال قلیان میتونی بگیری ؟؟؟؟
گفتم باشه نوشیدنی هم میگیرم
امدم تو ماشین داشتم فک میکردم که چه جوری به اون کسش برسم که به لطف داستان های شهوانی یه فکری به ذهنم رسید خوش حال رفتم به سمت داروخانه یه قطره اسپانیش گرفتم (حشری کننده فوی و قوی بانوان ) بعد رفتم سوپر مارکت نوشیدنی و ذغال هم گرفتم رفتم خونه
دیدم دوتا دختر دایی هام دارن کارتون بچه رئیس میبینن رویا هم میخواد میز شام بچینه گفتم کمک میخوای یا نه ؟که گفت اره بیا اینارو بزار رویه میز شام یه جوری رفتم تو آشپزخونه خودمو سرگرم گوشی کردم که به بدنش تماس برقرار کنم وای که چقدر نرم بود ((: بعد نشستیم شام خوردیم در حین شام خوردن گفتم کمتر بخور میخوای شراب بخوریم اذیتت نکنه گفت باشه همینجوری سر میز شام بودیم پرسید دوس دخترا چه خبر گفتم (با هم راحت بودیم طرز فکرش مثل یه دختر بییت ساله هست )گفتم خبری نیس فعلا دنبال یه میلف جا افتاده ، شراب کهنه ، پلنگ خسته هستم گفت چرا گفتم رابطه با دختر دردسر داره بعد حوصلش نیس دیگه یکی بیاد باشه فقط کنارم نسل ما حوصله از اول شروع کردن رابطه ها رو ندارن گفت خدمت مثل اینکه عاقلت کرده. از اون دختره که بخاطرش رفتی خدمت چه خبر ((((: گفتم شاخ بازی در میاورد برام بعد اینکه خیانت کرد جلو دوس پسر جدیدش گفتم ماکه خرمون از پل رد شد دلیل نداشت بخوام بمونم تو این رابطه اینو که گفتم یه حالت تعجبی تو چهرش امد ولی هیچی نگفت بعد شام خوردیم ذغال قلیان گذاشتیم بچه هاش بعد طهر بیرون بودن رفتن خوابیدن این صحنه رو دیدم عشق کردم تو کونم عروسی بود بعد جام شراب گرفتم قبل اینکه بیاد تو لیوانش چند قطره اشپانیش ریختم شراب هم روش ریختم خوردیم قلیان کشیدیم مشغول بحث سلبریتی اینستا و ماساژ های تایلندی بودیم که مثل اینکه هنوز نفهمیده بود من تو پیچ هستم رمزش دارم ((: نیم ساعت گذشت دیدم انگار گرمش شده برا اینکه نفهمم حشرش زده بالا گفت من برم بخوابم دیگه سرم درد میکنه هنوز قبل خواب حموم هم نرفتم گفتم باشه ممنون بابت امشب گفت خواهش میکنم تو اون اتاق خواب سومی بخواب دیگه شبت بخیر جفتمون تو اتاق خواب هامون رفتیم .من رو تخت دارز کشیدم دیدم گوشی پیام امد از پیچ زن دایی بود . اول به داییم پیام داده بود که داییم افلاین بود بعد به دوستش (مونث)گفته بود بیاد سکس چت کنیم (قبلا هم سابقشو داشتن) اینا شروع کردن منم کیرم تو دطتم در حال خوندن که دیدم بعد چند دقیقه آب رویا امد انگار یه خورده صدا امد از اتاقش بحث جمع کرد با دوستش .منم به بهونه اب خوردن سیگار کشیدن تو پذیرایی بودم دیدم در اتاق رویا باز شد یهو منو دید جا خورد بنده خدا بعد گفتم نخوابیدی گفت نه خوابم نمیبره میخوام برم حموم داخل اب سرد گفتم باشه منم فیلم ماساژ هارو داستم میدیدم داخل یادگیری تاثیر داره واقعا گفت باشه من رفتم حموم ، بعد رفتن من رفتم سراغ کشو لباسش شورت سوتین هاشو بو کردم لیس میزدم چه بویی داشت بعد گفتم علی امشب نکنی تا اخر عمرت باید جق بزنی به یاد رویا زندگیت با اون کس خوش فرمش ، به خودم گفتم وقته خوارکسه بازیت هست که گفتم راه ورود به اون حموم چیه دیدم هیچ راهی نداره فقط یه راه کثیف هست که فیوز برق قطع کنم رویا فک کنه برق ها قطع شده منو صدا کنه برم بهش نور برسونم بدن خوش استایل بلوریش ببینم قشنگ
، حرکت کردم سمت جعبه فیوز تا فیوز زدم یه صدا جیغ کوتاهی امد بعد صدا یه صدا افتادن چیزی .حدس زدم رویا ترسیده بعد هول شده خورده زمین بعد خودم نور گوشی روشن کردم رفتم پیش حموم گفتم زن دایی چی شد درب باز کن بعد چند ثانیه درب باز کرد حوله دورش پیچیده بود گفت چی شد گفتم برق ها رفت
بعد گفتم شما چی شدت گفت ترسیدم کف زمین هم لیز بود خوردم زمین میتونی همین پشت درب حموم ایست کنی بعد حموم نور گوشیت روشن کنه من خودمو یک لحظه اب بکشم خیلی از تاریکی میترسم گفتم چشم
گفت فقط داخل نگاه کنی ها
گفتم دستت درد نکنه چی فک کردم گفتم چشم
دوستان رسیدیم داخل حموم بدن لخت بلوری رویا روبه روم بود فلش گوشی ب سمتش بود اون داخل تاریکی منو نمیدید که دارم نگاهش میکنم قشنگ خودشو میشست قطره بدنش گرم تر کرده بود دوش تلفنی گرفته بود رویه سینه هاش میشست بعد قدرت اب زیاد کرده بود گرفته بود تو فاصله نزدیک چوچولش انگار دوس داشت منو نگاهش کنم فقط میخواست مستقیم هم نگه بعد که تموم شد حوله رو گرفت خودشو پوشوند امد بیرون دیدم داره لنگ میزنه گفتم اینقدر بد خوردی زمین خورد گفت اره بیا دستمو بگیر ببر تو اتاقم دوستان دیتش گرفتم اونقدر هات و داغ بود ، بردمش رو تختش گذاشتمش گفتم اینجوری که نمیشه میخوای ماساژ بدم با روغن زیتون بعد کرم برنم برات دردش بکشه گفت نمیخواد زشته گفتم اینجا خودمایم درب اتاقم قفل میکنم الان کسی نبینه حتی بچه هات که خوابیدن، گفت باشه روغن زیتون اون داخل کمد هست حوله رو هم از رویه بالکن بیار رفتم درب کمد باز کردم دیدم کنار روغن زیتون اسپره تاخیری عقاب هست تو دلم گفتم ای جاااان اسپره هم گرفتم رفتم سمت بالکن تا حوله بگیرم قشنگ همونجا رو بالکن کیرمو که داشت شلوار جر میداد اسپره زدم برگشتم تو اتاق گفتم حوله هاتو عوض کن رو قسمت های حساس بپوشن تا یه لیوان آب میوه بیارم :)))اون دوستانی که حدس زدن تو آبمیوه قطره اسپانیش ریختم تا قشنگ بهم کس بده درست حدس زدن :))بعد لیوان آب میوه دادم خورد دارز کشید
شراب خورده بود دوبار هم قطره حشری کننده داده بودم اماده بود کسشو جر بدم
منم روغن ریختم رو کمرش مالش شروع کردم یه آهنگ طبع گرم ارامش بخش هم گذاشتم ده دقیقه فقط نقطه آسیب دیده رو ماساژ دادم دیدم درجه حرارت بدنش داره گرم تر میشه بعد چند دقیقه امدم از کمر ب پایین بقل ران و پشت زانو گفتم چطوریه گفت عالیه گفتم میخوای برگردی جلو هم ماساژ بدم گفت باشه وقتی برگشت داشتم چیییی میدیدم یه کس کلوچه ای ناب با سینه های ۷۵ راست شده روغن ریختم شروع کردم به ماساژ دادن قشنگ سینه هاشو ماساژ دادم اخ اوخ میکرد هیچی نمیگفت مطمئن شدم قطره تاثیر گذاشته بعد دستمو کشیدم سمت کس سفید کلوچه ای بدون مو ، اول بقل هاشو مالیدم بعد امد رو خود کس سفیدش میمالیدم دوتا انکشت تو کسش میکردم رویا زندگیم تعبیر شده بود اخ اوخش اتاق گرفته بود قطره جوری تاثیر گذاشته بود که تو کسش اونقدر گرم آبش هم میامد همینجوری گفتم اجازه هست بخورمش لیسش بزنم ؟؟؟هیچی نگفت گفتم سوکت علامت رضایته قشنگ زبون روش گذاشتم خوردم براش لیس میزدم سینه هاشو میمالیدم جوری میخوردم براش کس سفید و کلوچه ای رویا رو که مثل مار به خودش میپیچید من مست خوردن کسش بودم دیدم داره میگه تا تهش بکن اون کیر کلفتتو جرممم بده وقتشه دپمنم سریع کیر در اوردم گذاشتم رو کسش اونقدر امد ترشح کرده بود که قشنگ لیز بود با سر کسش بازی میکردم هی بالا پایین میکردم تا التماس کنه بهم که بعد چند ثانیه گفت بکن خواهش میکنم جرم بده دیگه نمیتونم تحمل کنم تا تهش بکن عشقم که دلم سوخت تا تهش کردم تو کسش جوری میکردم که فقط اه ناله میکرد بعد چند دقیقه پوزیشن عوض کردم گفتم از کون میخوام وگرنه دیکه کستو نمیکنم گفت درد داره ولی باشه گذاشتم دم سرواخ با یه فشار رفت تو کونش کیدم کلفت بود تا ته که کردم میخواست جیغ بکشه دستمو گذاشتم جلو دهنش لبمو چسبوندم به لبش با یه دستم سینه های نازشو مالیدم تا بعد که جا باز کرد شروع کردم تلمبه زدن بعد چند دقیقه گفت بسه عشقم کسمو بکنم که گفتم چشم جون بخواه رویای زندگیم که ته تهش کردم توش لبمو خورد از حشریت چنگ مینداخت سینه هاشو هم میمالبدم داشت دیونه میشد که گفتم داره میاد گفت بریم توش برا منم داره میاد دیگه جفتمون هم زمان امد تو بقلم هم تا صبح خوابیدیم . ازش تشکر کردم.

نوشته: حاج علی خوش


👍 15
👎 43
81501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

803558
2021-04-13 00:28:26 +0430 +0430

تابوی زن دایی دوباره مد شده ؟!؟

2 ❤️

803576
2021-04-13 00:38:05 +0430 +0430

ما یه سگ داریم نوشتاری از تو بهتر مینویسه ریده بودی بااین طرز نوشتنت من که چند خط خوندم چیزی نفهمیدم

4 ❤️

803584
2021-04-13 00:49:10 +0430 +0430

اخه کیر و از کون در اری و بکنی تو کس طرف ک بیچاره عفونت میگیره بگا میره.

1 ❤️

803591
2021-04-13 00:57:58 +0430 +0430

اول که خیانت کار ادمائ لجنه دوم اینکه هیچ زنی کون نمیده که بعدش بخواد کس بده و برا خودش درسر عفونت کردن رحمش رو جور کنه

2 ❤️

803622
2021-04-13 02:35:56 +0430 +0430

کسشر نگو تو کونیه خرو سگ پدربزرگت تو روستایی میای اسم کرمانم خراب میکنی

2 ❤️

803627
2021-04-13 02:46:19 +0430 +0430

کار به بقیه داستان ندارم.زحمت کشیدی نوشتی
فقط بهم بگو چجوری؟؟؟؟
**میخواست جیغ بکشه دستمو گذاشتم جلو دهنش لبمو چسبوندم به لبش **

هرچی فکر میکنم جور در نمیاد

1 ❤️

803629
2021-04-13 02:54:43 +0430 +0430

ننتو کی میگاد وقتی بابای کصکش ات نیست؟؟؟

2 ❤️

803646
2021-04-13 04:02:53 +0430 +0430

به “آ” علاقه داریا. زنگ زد گفت باهات کارات دارم؟؟ کاراته منظورت بود؟؟ هر جا رسیدی یه آ اضافه کردی! یه مشت بیسواد داستان می نویسن!

1 ❤️

803654
2021-04-13 06:07:21 +0430 +0430

اولش یه جوری گفتی مکتوب
که امیدوار شدم‌ بهت که خوبه مکتوب و منسوخ رو میدونه و داستان تکراری و کسشر تحویل نمیده
اما دریغا…

1 ❤️

803659
2021-04-13 07:23:05 +0430 +0430

من نمی دونم هرکس میخواد یه فامیلی یا زنی رو بکنه تو اول داستانش مرده رو می‌فرسته مسافرت یا تو جاده تصادف می‌کنه ملت آن قدر جق زدن که مغزشون از کار افتاده

2 ❤️

803688
2021-04-13 10:25:05 +0430 +0430

داستانت بد نبود ولی کسی خوشش نیومد ، از لحاظ نوشتاری هم ک ریدی ، حداقل یکم وقت بذار تو ک داری می‌نویسی درست تایپ کن ک ب خاطر نوشتارت دیس لایک نخوری

0 ❤️

803709
2021-04-13 12:34:47 +0430 +0430

کس گفتی آی کس گفتی دیدی دیدی
مثل یه بلبل گفتی دیدی دیدی

لطفا با ریتم بخونید

1 ❤️

803722
2021-04-13 14:28:07 +0430 +0430

تو Czech massage زیاد نگاه نکن

0 ❤️

803758
2021-04-13 16:42:35 +0430 +0430

کارش خرحمالیه دایی و زندایی جونه بعد میگه گاییدمش

0 ❤️

803783
2021-04-13 23:13:18 +0430 +0430

خیلی تابلو کوس گفتی

0 ❤️

803793
2021-04-13 23:48:05 +0430 +0430

خالی بند
زیاد کس نگو

0 ❤️

803847
2021-04-14 01:41:14 +0430 +0430

حاجی تو چی میزنی مشتی کرمان جنس ناب داره تو چرا از موتوری جنس میگیری بهت انداختند فقط فیوز رو زدی برق رفت باقی رو با کیر داییت که نورانی بود تعریف کردی یا گرد سوز روشن کردی جقول

0 ❤️

803922
2021-04-14 22:47:42 +0430 +0430

میگن حلال زاده ب دایی میره ولی انگار طرف مثل عمو کسکش شده 🤣🤣🤣🤣

0 ❤️

803960
2021-04-15 00:22:51 +0430 +0430

مطمئنی شراب بوده و آب آلبالو نخوردید؟
آخه کوص مغز شراب الکل داره و الکل تاثیر دارو رو از بین میبره، یکم به کونت فشار بیار قشنگ برین تو دهن بنیانگذار انقلاب

0 ❤️

804001
2021-04-15 02:00:08 +0430 +0430

این سطح بالای سواد واقعا دیس داشت
فوری تا ته کردی توی کونش و فوری جا باز کرد و فوری عادت کرد و فوری افتادی به تکون دادن و اونم فوری به آخ و اوف افتاد؟
فکر نکنم اینها که گفتی درمورد کون بود بیشتر به کردن توی گونی برنج میخورد
چرا میخواید بقیه تا این حد کسشعر رو باور کنند

0 ❤️

804355
2021-04-16 22:01:42 +0430 +0430

میگه شب اونجا بودم اما بچه هاش بعد از ظهر رفته بودن بیرون. کجایی جقی😁😁😁😁😁

0 ❤️

848586
2021-12-18 17:47:28 +0330 +0330

داداش من به اضهار لطف دوستان کار ندارم اما خیلی ابدوغی زن دایی را کردی ما که خودمان از سینه سوخته های زن دایی هستیم اینجور نوشتنت و راحت گاییدن و راحت ناموس خاننده و نت هواننده را گاییدن است ببخشید ها حاج علی ناخوش 😭

0 ❤️