تا حالا بدون احساس تو بغل کسی نخوابیده بودم
احساس عجیبی بود. همون چند ثانیه ی اول یه چیزی تو دلم خالی شد
ولی راهی که اومده بودمو تا تهش باید میرفتم…
عشق من… به اولین چیزی که فک کردم تو بودی و اولین چیزی که گفتم این بود: _لعنت به من
زیر لب گفتم ولی شنید
_چیزی گفتی؟
_آره گفتم عشق منی
_جوووون پاتو باز کن ببینم

دستاش رفت لای پاهام. آروم از پایین دامن جین کوتاهی که پام بود، دستشو برد رسوند به کسم… شرت پام نبود
از اون همه تیپای سکسی که واسه دوست پسرام میزدم از اون لباس خوابای نازو بادیای سکسی و دو تیکه ی ست پوشیدنا خبری نبود…
تو خونه ی خودم روی همون تختی که بارها توی آغوشای مختلف رفته بودم ولی هربار با عشق…
این دفعه اما فرق داشت عشقم 400کیلومتر دورتر از من تو یه شهر دیگه دانشجو بود و من تنهایی و بی پولیمو میخواستم زیر کیره امیر فراموش کنم.
دوسالی بود تنها زندگی می کردمو حالا با افزایش قیمت خونه ها مثه خر توی گِلِ هزینه ها گیر کرده بودم
دیگه از خریدای هفتگیه عشقم واسه خونم یا کمکاش به اجاره دادنم خبری نبود چون باید هزینه های خونه و زندگیشو تو یه شهر دیگه میداد و نمیتونستم ازش توقع بیجا داشته باشم
… درستش این بود که سرکار برم ولی کاری آسون تر که با شرایطم جور شه پیدا نکردم.
…
داشت با کسم وحشیانه بازی میکرد و ازم شاکی شد که چرا صدام در نمیاد. از فکر اومدم بیرون و سعی کردم به هیچ چیز فکر نکنم و مثه بقیه توی سکس واسه امیرم بهترین باشم.
آب کسم شروع به ریختن کرده بود و دستای امیر خیسه خیس بود
با صدایی لرزون گفتم :
_امییییررررررر میشه برام بخوریش؟
چشاش خمار شد
_جانههههه امیر چرا نشه نفسم
و به سرعت سرشو وسط پاهام برد دامنو برعکس بالا زد و شروع کرد یه خوردن
نقطه ضعفم همین بود
سوتین مشکیمو که تنها بالاپوشم بودو اتفاقا از جلو باز میشد، باز کردم سینه هامو چنگ زدم و شروع کردم به ناله کردن…
با اینکه ظاهرا هیچ رغبتی به این سکس نداشتم و حتی شیو نکرده بودم کسه داغ و پشمای کم و بیش دراومدم رو با ولع میخورد و مدام قربون صدقه م میرفت
_اوفففف قربون آه و نالت جونمممممم
… جون دلمممم چته عزیزممممم
میخوای اینقد بخورمش که جون بدی ؟… اومممممممم دوره کست بگردمممممم من جوجهههه
حرفاشو گنگ میشنیدم ولی حرکت زبونش روی کسم و سوراخش کار خودشو کرده بودو شهوتم به اوج رسید و لحظه ای که میخواستم ارضاشم سرشو با قدرتی که از خودم انتظار نداشتم از کسم جدا کردم… میدونستم ارضا شم تحمل کیر به اون کلفتی واسم سخت تر میشه
_امیرررر بسههه دیگه کسم تشنه ی کیرته
دیوونه شد با این حرف
_واییییی من بمیرم واسه این کسِ ناز که داره به کیرم التماس میکنه… چیهههه عشقم میخوای جرتتتت بده کیرکلفتم؟
چشم الآن…
با یه حرکت هیکلشو که دو برابر من بود کشید رومو سر کیرشو تنظیم کرد
دلم به حال کسم سوخت که اون همه کلفتیو خشک تحمل کنه.
_بده اول بخورم کیرتو
_واییی من عاشقتم دختر داری کار دستم میدیییی سکسیهههههه من
کیرشو گرفت جلوی صورتم. کلفت ترین کیری بود که تو زندگیم دیده بودم. قبلا فقط کیر یکی از دوست پسرام تو این سایزا بود که از همه بیشتر عاشقه همون دوست پسرم بودم.
با یه حرکت کل کیرشو تو دهنم جا دادم و تصور نمیکردم اونقد سخت باشه
کیرشو میکردم تو دهنم و با زبونم زیرشو لیس میزدم… خیلی زودتر از معمول دهنم خسته شد و بخاطر سایز کیرش بود… چند ثانیه با زبونم با سرش بازی کردم تا حسابی کم بیاره جلوم
بدون هیچ حرفی این دفعه برگشت سر جاش روم خیمه زد پاهامو داد بالا و قفل کرد و با یه حرکت اون کیر کلفتو تاته کرد توی کسم…
فک کنم اون لحظه صدای جیغمو کل همسایه های اون ساختمونه 120واحدی شنیدن.
_جووووون جنده ی خودمی… گفت و محکم شروع کرد به تلمبه زدن
کیرش حداقل سه برابر کیر دوست پسر الانم بود و کسم واقعا آمادگیشو نداشت
خیلی ناله کردمو سعی کردم زیرش تکون بخورم ولی امیر با وزن و قدی شاید دوبرابر من بود و با اون شهوتی که داشت اصلا زورم بهش نمیرسید
حدود ربع ساعت طول کشید تا ارضا شد جای چنگای من همه جای تنش بود
آبشو ریخت روی لباو گردنم
کنارم دراز کشید…
یک دقیقه بعد لبامو همونجور که آب خودش روش بود بوسید و با دست شروع کرد به مالیدن کسم
همزمان با اون یکی دستش کونمو انگشت میکرد
دومین نقطه ضعف من!
دوباره ناله هام بلند شد و این دفعه خیلی زود با گفتنه
_بسههههههه امیررررر دستشو محکم کنار زدمو ارضا شدم…

این آخرین سکس من بخاطر پول تا الآن بود. ولی آخرین سکسم با امیر نبود. بماند که بعدا دوست پسرم فهمید و کاری باهام کرد که فکرشم نمیکردم.

نوشته: MaySa