سلام به خوانندگان گرامی ارزوی سلامتی و شادکامی دارم
من 48 سالمه اسمم بهمن است تازه بازنشسته شدم و 4 سال پیش همسرم در اثر یک بیماری فوت کرد من یک دختر دارم که 23 سالشه و در دانشگاه مشغول تحصیل است
من تخصصم پزشکیاری بود البته مدت زمان زیادی در بخش فیزیوتراپی کار میکردم و یک دوره شش ماهه هم در رابطه با فیزیو تراپی گذراندم و تجربه 15 سالی در این رشته داشتم بعضی از دستگاههای این رشته را در منزل هم دارم از فامیل و همسایگان که نیاز دارن مراجعه میکنم خلاصه تجربیات خوبی را در این رشته بدست اوردم و سعی میکنم کمک خوبی برای اشخاص نیازمند داشته باشم
بخاطر روحیات دخترم ازدواج نکردم ولی خوب گاهی نیاز سکسیمو یجورایی بر طرف میکنم اپارتمانی که زندگی میکنیم سه خوابه است که یک اطاق برای همین منظور مجهز کردم و باندازه کافی هم مراجعه کننده دارم و در امد بدی نیست ضمنا با یکی از دکتر های ارتوپد که با ایشان سالها کار میکردم ارتباط خوبی دارم که هر زمان نیاز داشته باشم کمکم میکنه
دخترم پریسا یک هم دانشگاهی بنام انیسا داشت که خیلی با هم صمصیمی بودن و رفت و امد داشتند
معمولا این دختر ها برای مطالعه یا سرگرمی اینترنتی تو اطاق پریسا ساعتها مشغول میشدند یک روز پریسا بمن گفت که مادر انیسا ناراحتی کمر داره صحبت کردیم که انیسا گفت اگر ممکنه شما با دیدن وضعیت او اگر نیازه با فیزیو ترپی او را معالجه کنید گفتم هیچ اشکال نداره بگین بیاد تا چند جلسه من روش کار کنم حتما درست میشه
البته دو سه دفعه مادرش برای اوردن انیسا یا بردنش به خانه ما امده بود و دیده بودم خانمی حدود 45 ساله و با قد حدود 168 و وزن 80 بود که قرار شد فردا صبح که وقت ازاد دارم تشریف بیارن
فردا ساعت 9 صبح امدند و من در حضور دخترش معاینه کردم و گفتم سه جلسه بیاین و رو کمر و سیاتیکتان کار کنم فکر نمیکنم انچنان حاد باشه و امیدوارم که بر طرف بشه که قبول کردن انیسا گفت اقا بهمن اگر ممکنه جلسه اول را امروز شروع کنید اگر زمننش برایتان مناسبه و وقت خالی دارین گفتم بلی امروز میتونیم شروع کنیم
انیسا تشکر کرد و گفت پس ما میریم اطاق پریسا که در س بخونیم ضمنا چقدر طول میکشه گفتم حدودا یکساعت یا ماکزیمم یکساعت و نیم . دخترها رفتند و من گفتم اماده باشین و رو تخت دراز بکشین البته اسمش منیر خانم بود گفتم باید لباستونو در بیارین و حوله تمیز است رویتان بکشید تا کاررا شروع کنیم
کلا چون خانواده تند رو نبودن و خیلی راحت لباسشان را در اوردند و رو تخت دراز کشیدن من هم امدم داخل اطاق و شروع کردم معاینه و یک سری سوالاتی کردم فهمیدم که سیاتیک دارن با دستگاه و ماساژ باید روش کار شد
گفتم دو سری برق میگذارم بعدش هم باید خوب ماساز بدم دو سری برق را گزاشتم و خواستم ماساژ را شروع کنم گفتم معمولا عصب سیاتیک از باسن تا پا ها ست چون منشا ش از مهره ها و ادامه ان تا پاهاست اول باید کمرتان را خوب ماساژ بدم بعد از باسن شروع کنم و از رونها تا پاها ادامه بدم گفتم منیر خانم ببخشین باید شورتتان را هم در بیارین اولا روغنی میشه دوما کاملا لپ ها باسنتان باید ماساژ ببینه منیر خان گفتن هر جور شما بگین همونو انجام میدم وقتی شورتشو در اورد و لخت دمر خوابید وای وای جوووووون جه کونی میبینم تا این لحظه هیچ نظر خاصی نداشتم ولی با دیدن این کون انهم من مجرد کیرم سیخ سیخ شد دیگه حوله را هم رو باسنش نیانداختم روغن را رو کمرش ریختم و قشنگ ماساژ دادم گفتم که تپل بود و کونش چشمک میزد روغن را رو لپ های کونش ریختم و روغن لای کونش هم رفت خلاصه لپ های کونشو میمالیدم و گاها دستم لای کونش هم میرفت چون روغنی بود روانتر دستم رو کونش و لای کونش حرکت میکرد من که کیرم شق شق شده و شلوارمو پاره میکرد منیر خانم هم با حرکت دستام رو کون و لای کونش حال میکرد و صدای اخ و اوخش در میامدکه پرسیدم منیر خانم راحتین اگر فشار زیاده اذیت میشین بفرماِید برگشت به طرف من و گفت نه خیر خیلی عالیه ادامه بدین یهو چشمش به کیرم که از شلوارم کاملا پیدا بود افتاد گفت شما که اذیت نمیشین گفتم نه اصلا گفت میبینم خوب کاتان را انجام میدین بعد کارمو ادامه دادم امدم طرف رانهاش که گردی بالای ران را با روغن دو دستی میمالید دستم قشنگ کسش را هم لمس میکرد و حرکت قمبلی انجام میداد که کاملا کسش باز بشه گفت اقا بهن الان خیلی بهتره احساس ارامش میکنم دیگه دردش خیلی کم شده من هم گفتم اوکی بیشتر رو این موضع کار میکنم دیگه کسو کون و ران را طوری تو دستام میگرفتم که انگشت دستم تو کسش هم میرفت خیلی خوشش امده بود کونشو بالا میاورد که کسش مشخص بشه گفتم منیر خانم ببخشین مثل اینکه مدت زمان زیادی است که تحریک نشدین الان این عکس العمل را نشان میدین گفت نه اینکه شما تحریک نشدین کیرت شلوارتو پاره میکنه گفتمهر جور راحتین بگین من انجام بدم گفتم الان میام بالای تخت که راحت دو ستی هم کمرتان را و هم باسنتان را خوب ماساژ بدم اجازه میدین لباسمو در بیارم بیام بالی تخت گفت شورتتان را هم در بیارین تا روغنی نشه شورتمو در اوردم رفتم بالا نشستم رو رانهاش شروع کردم کمرشو ماساژ دادن کیرم که کاملا راست شده بود وقتی دستام رو کمرش میرفت سر کیرم لای کونش مالیده میشد کونشو تکون تکون داد و بالا اورد که کیرم تو کسش بره گفت ایجوری خوبه اقا بهمن فقط یک کم دیگه فسار بده میخواهی من کمکت کنم من لای کونمو باز میکنم تو کیرتو بکن توکسم دیگه ماساژ را تعطیل کردیم و از پشت کیرو کاملا تا ته تو کسش بود گفت حرکت بده دارم ارضا میشم گفتم من چکار کنم گفت اقای دکتر اب کیرتو بریز توکسم یکدفعه دیدم لرزید من هم ابمو خالی کردم یک کم ماندم امدم پایین کیرمو با دستمال تمیز کردم و دستمال دادم کسشو هم تمیز کرد لباسشو پوشید گفت اقا بهمن چند جلسه دیگه باید بیام گفتم دو جلیه دیگه گفت باشه کی بیام گفتم یک روز در میان گفت باشه دستت درد نکنه خیلی نرم شده دردش هم خیلی کم شد من هم که شلوارمو پوشیذه بودم دستشو اورد کیرمو گرفت گفت خیلی خوشمزه بود دفعه دیگه ان یکی هم میخواهد گفتم چشم حساب ان هم میرسیم
از اطاق امدیم بیرون که انیسا و پریسا هم امدن بیرون گفت مامان خیلی سر حالی گفت استفاده از دستگاها خیلی سبکتر شدم
خداحافظی کردن و رفتند …

سلام بدوستان عزیز و گرامی که عاشق داستانهای سکسی این سایت هستنداگر خاطرتان باشه دفعه قبل منیر خانم مادر دوست دخترم که ناراحتی سیاتیک داشت بمن مراجعه کرد و منهم ضمن معالجه و انجام فیزیوتراپی یک کس جانانه هم کردم عرض کنم که منیر خانم حدود 44 ساله بود و مادر انیسا همکلاسیه دخترم پریسا در دانشگاه بود منیر خانم هیکل تپلی داشت مخصوصا کونش ژله ای و قمبل مانند است که من از عقب کسشو گاییدم و کون قشنگش بغلم بود و دو طرفه لذت میبردم من بهمن 48 ساله که زنم دو سال پیش فوت کرد دیگه ازدواج نکردم و با دخترم زندگه میکنم البته شغلم پزشکیاری بود و حدود 15 سال در فیزیوتراپی کار کردم ضمن اینکه دوره شش ماهه تکنسین فیزیو تراپی را دیده بودم و حسابی تجربه خوبی کنا رپزشگان بدست اورده بودم منیر خانم را دخترش معرفی کرد و قرار بود سه جلسه با او کار کنم که یک جلسه را انجام داده بودم و امروز قرار بود برای جلسه دوم مراجعه کند که خوشبختانه دختر ها سر کلاس بودند وقتی منیر خانم امد من تنها بودم بعد از سلام و احوالپرسی گفتم تو اطاق اماده بشین من هم بیام من وقتی وارد شدم دیدم کاملا لخت شده حتی شو رتش هم در اورده بود تا وارد شدم گفت بچه درسخوانی هستم و میدونم که بای لخت میشدم گفت بخوابم گفتم نه بزارین من هم اماده بشم من هم لخت شدم امدم بغلش کردم بوسیدمش و چند دقیقه ای لب تو لب رفتیم گفتم سیاتیکت چطوره؟ گفت اصلا درد ندارم ضمن اینکه مزه خوش کیرت هنوز تو کسم هست و برای این جلسه دقیقه شماری میکردم گفتم برای فیزیوتراپی دقیقه شماری میکردی؟ گفت نه برای خوردن کیرت و سکسمان که اگر یادت باشه پریروز یک قولی بمن دادی گفتم یادمه حتما انجام میدم یک کم با هم عشق بازی کردیم کیرمو گرفت اقا بهمن خان کیر جونداری داری چون دفعه قبل از عقب کسمو گاییدی خمب کیرتو ندیده بودم بد چیزی نیست یک کم ساک زد و با کسو کونش ور رفتم گفتم بخواب اول کارمونو انجام بدیم تا برسیم باصل مطلب گفت باشه امد رو تخت دمر دراز کشیدیک کم با کونش بازی کردم دستگاه برق را در دو منطقه گزاشتم بعد از ان روغن را رو کمر کون و رانها ریختم ماساژ دادم هم کار فنی خودمو انجام میدادم و هم کسو کونش را میمالیدم که اخ او خش در امده بود التماس میکرد سیاتیکم خوبه کیرتو میخواهم من هم رفتم بلای تخت رو رونهش نشستم و کمرشو و مونشو مالیدم هر از گاهی کیرمو به کونش میمالیدم و سوراخ کونشو با روغن بازش میکردم گفت پس کی میخواهی شروع کنی ضمن اینکه قولتو باید ادا کنی اخه از شما چه پنهان قول داده بودم از کون بکمنش بعد از اماده شدن سوراخ کونش سر کیرمو رو سوراخ کونش قرار دادم پرسیدم تا حالا از کون دادی گفت اره چند بار شوهرم کیر کلفتشو تو کونم کرده یک کم فشار دادم سر کیرم با اخی که گفت رفت تو کونش گفت بهمن تو کیرت را نگهدار من با قردادن کونم کیرتو توش میکنم البته چون روغنی هم بود راحت تو کونش جا گرفت گفت نگاه کن ببین کیرت تا ته داخل شده دست زد کیرم تا خایه هام تو کونته و خایه هام هم تماس با کست داره یک کم تلمبه زدم گفت بند شو بلند شدم گفت رو زمین بخواب کیرتو از تهش بگیر تا با کون بشینم رو کیرت من خوابیدم با کون نشست رو کیرم تا ته رفت توش گفت حالا هم کسمو بالای کیر ت میمالم کیرت تو کونمه و صورتتو میبینم من هم میخواهم کیر سواری بکنم گفت من که تو حالم اگر اماده ای باهم ارضا بشیم میخواهم تمام اب کیرتو بریزی تو کونم لحظه ای گذشت هر دو با اخ جووووووون ار ضا شدیم و من اب کیرمو تو کونش خالی کردم یک کم ماند بعد که خواست بلند شه اب کیر من از کونش ریخت بیرون با دستمال پاکش کردیم گفتم قولمو خوب انجان دادم گفت بهترین سکس زندگیم بود امیدوارم که برای شما هم جالب باسه تا داستان دیگر خداحافظ

نوشته: بهمن