سکس با مریم در هتل (۱)

1401/01/12

سلام.
اسم من هادی قبلا هم دوتا داستان نوشتم.
خاطره دیگه ای که میخوام بنویسم باز هم در هتل بوده.
همینطور که قبلا گفتم یه هتل مشهد اجاره کرده بودم و یکی از اتاقاش کرایه نمیدادیم که در اختیار من بود چون شبانه روزی من میموندم اون اتاق برام حکم خونه رو داشت.

یروز صبح از خواب بیدار شدم، اومدم پایین اول به پذیرشمون سرزدم، امار ورودی و خروجی ها رو گرفتم.گویا یه خانواده صبح رسیده بودن اتاقشون اماده بوده تحویل داده بودن.
بعدش رفتم سمت کافی شاپ رستوران که یکی از دوستای خودم اونجا رو مدیریت میکرد به اسم مهدی.تا منو دید یه لبخند موزیانه زد و گفت چشمت روشن پرسیدم چرا؟
مهدی:مسافر جدید دارین عجب چیزیم هست.

هادی:ای چش چرون.
حالا چرا چشمم روشن.

مهدی: چون تورو میشناسم.شک ندارم ببینیش میری توکار‌ مخ زدن.

منم یه خنده ای کردم گفتم تا ببینیم.
ظهر موقع ناهار‌شد مسافرها ۲ساعت وقت داشتن در این بین برن برای صرف ناهار.
منتظر بودم ببینم این خانوم تازه وارد کیه و چه شکلیه.
بلاخره صبر من به پایان رسید.
درب اسانسور باز شد.یه مرد تقریبا ۶۰ ساله با قدی کوتاه، یه خانوم تقریبا ۵۰ساله،و یک خانوم خیلی خوشگل و خوش اندام تقریبا ۳۰ ساله که بچه کوچیک بغلش بود اومدن بیرون.

همون نگاه اول چشمم این خانومو گرفت.
رفتم سمت پذیزش شماره اتاق اینها رو پرسیدم چک کردم ببینم چند روز میمونن و مدارکشون چک کردم.
مخاطب اصلی خاطره من اسمش مریم بود و شوهر داشت.اما شوهرش نیومده بود و با پدر و مادر و بچش اومده بود.رفتن رستوران هتل برای صرف ناهار.

مریم خانوم زودتر ناهارشو خورد اومده بود لابی چشم تو چشم شدیم یه لبخند شیطنتی کرد.
رفتم سمتش اول خودمو معرفی کردم و خوش امد گویی کردم.
ایشونم خیلی خونسرد و ریلکس جواب منو دادن
از من پرسیدن برای بچش سیب زمینی آبپز میخواد درست کنه گاز کجا هست.
چون هتل بود اتاقها اجاق گاز نداره ولی یه قسمت داخل لابی بود که اجاق گاز داشت برای همین موارد.نشونش دادم ، مسافر رو باید سریع مخ بزنی وگرنه از دستت پریده.چون نهایتا ۳ الی ۴ روز بیشتر نیستن.
منم سریع زدم در پرویی گفتم میشه شمارتو داشته باشم.
باهم بیرون بریم یا اگه اهل قلیون باشی بریم کافه.
خیلی راحت شمارشو داد.منم تو کونم عروسی بود.
خانوادش اومدن و اونها هم ایستادن سلام و خوش امدین گفتم.یکمم چرب زبونی کردم که اگه چیزی لازم داشتین به من بگین تا بگم براتون انجام بدن و…اونها هم کلی تشکر کردن و رفتن اتاقشون.
یکم که گذشت بهش پیام دادم نوشتم اسمم هادی همونی که پایین اشنا شدیم.
اون هم جواب داد و یکم پیام بازی کردیم بهش گفتم بیا پایین گفت خستم استراحت کنم وقت هست میبینی منو.
چت ما همینجا تموم شد.
شیفت پذیرش ها عوض شد و برای شب اقا میومد.
یکم با اون خوش و بش کردم.تا زمان بگذره.
ساعت ۸ تا ۱۰ رستوران هتل برای شام باز بود.
ساعت هفت و نیم مریم جون با بچه تو بغل اومد پایین رفتم سمتش یکم صحبت کردیم و گفت بابا اینا برای نماز صبح میرن حرم.
منم نزدیک ظهر‌ میخوام برم که نزاشتم حرفش تموم شه گفتم با هم بریم اونم از خدا خواسته گفت باشه.اتفاقا تو بیای خوبه که من موقع زیارت بچه رو بدم بهت نگه داری.
قرار‌ شد فردا ساعت ده و نیم یا یازده بریم.
به هر‌ مکافاتی بود امروزو فردا کردیم و ساعت ۱۱ باهم رفتیم حرم.یک ساعتی بودیم و برگشتیم.

نزدیک هتل که شدیم گفتم تو برو داخل من یکم بعد میام.
بیست دقیقع بعدش من رفتم داخل.پذیرشمون که اسمش مرجان و سنش ۲۲سال بهمون شک کرده بود اینو از نگاهش فهمیدم.
سریع بهش پیام دادم گفتم شب بیا اتاق من.
مریم: باشه خبر میدم
هادی: خبر میدم یعنی نه؟

مریم: خب میام ولی وقتی بابام خواب باشه.
هر وقت خوابید میام.بچه رو میدم مامان خودم میام.

هادی: باشه منتظرم عزیزم.
اقا تو کونم عروسی بود.
ساعت نزدیک ۱۱شب بود که مریم گفت کدوم اتاقی؟
گفتم طبقه ۴ اتاق ۴۰۲.
صدای درب زدن که اومد قلبم رو هزار میزد.
درو باز کردم وارد اتاق شد بهش دست دادم نشست کنارم روی تخت.
یکم صحبت کردیم و منم یکم دستشو مالیدم و رومون بیشتر باز شد لبشو بوس کردم اول مقداری مقاومت کرد ولی نه زیاد که شالشو برداشتم و با سر رفتم تو گردنش و بعدش درازش کردم.
گفت سکس نکنیم فقط در همین حد باشه.
یکم حالم گرفته شد.ولی تلاشمو کردم حشری شه کلی دست مالیش کردم و بالا سینشو خوردم گردنشو خوردم ولی جواب نبود هنوز نمیزاشت سکس کنم.
به شکم خوابوندمش(البته لباس تن هر دومون بود)
منم خوابیدم روش جوری که کیرم با کصش تماس داشت از روی لباس.
یکم خودمو مالیدم بهش که حشری شد گفت میخوام میخوام میخوام.

وااااااای نقطه ضعفشو پیدا کردمو سریع لختش کردم و خودمم لخت شدم.
دیگع هیچی تنمون نبود.
هیکل خوش تراش و پوست سفید و سینه های ۸۰ و کیر ۱۸ سانتی من که خیلی کلفت نیست ازش راضیم😂
دراز کشیدم روش و لب هامو به هم قفل بود کیرم لای پاش سر کیرم درست روی کصش مالیده میشد و لب تو لب چه حالی میکردیم حشرش خیلی بالا بود لبمو ازش جدا کردم شروع کردم لاله گوش مریم جون مکیدن و توی گوشش لیس زدم.
رفتم سراغ گردن بلوریش بوسه های ریز تا پایین گردنش بعدش زبونم گذاشتم پایین گردن مریم لیس زدم تا زیر گوشش صدای اه اه اه گفتن مریم اتاقو پر کرده بود.
کیرمم همچنان به کصش مالیده میشد.اما توش نکردم هنوز.داشت دیوانه میشد هی میگفت بکنم بکن لعنتی.
رفتم سراغ سینه هاش.چون بچه شیر میداد گاهی کمی شیر میومد دهنم.فشارشون میدادم از سر سینش یکم شیر میومد.
لای سینشو لیس زدم با زبونم نوک سینشو بازی دادم و یه گاز گرفتم.
هر دو به نفس نفس افتاده بودیم از شهوت زیاد.
کصش آب انداخته بود و لیز لیز شده بود.
بوس کردم تا رسیدم به شکمش.لیس زدم تا رسیدم به کص پر آبش.زبونم گذاشتم پایین کص مریم جون یه لیس محکم تا بالای کصش که یهو کمرشو از روی تخت بلند کرد‌ از شدت لذت.
زبونم کردم توی کصش و لیس میزدم و با انگشتم بالای کصش‌ مالش میدادم داشت به خودش میپیچید.
میخواستم جوری بهش حال بدم این چند روزی که هست همش زیرم بخوابه.
کصشو حسابی خوردم که با دستش سرمو پس زد.کنار‌ رونش لیس زدم و مکیدم. و رفتم تا رسیدم به مچ پاهاش.
فوقلعاده سکسی بود پاها و اندام این بشر.
مچ پاهاشو لیس زدم تا رسیدم به نوک انگشتاش.
دونه دونه انگشتای پاشو میکردم دهنم انگشتاشو براش ساک زدم.
داشت دیوانه میشد و کیرمنم در حال انفجار.
یهو منو کشید روی خودش گفت بکن لعنتی.
کیرمو گذاشتم روی کصش‌ که گفت اولش یواش.
اروم اروم کیرم کردم تو کصش.بعدش شروع کردم مثل وحشی ها کردن اون کص ناب.
کاملا زیر من بود و محکم تو بغلم گرفته بودمش و کصشو میکردم.
واااای چه حالی میداد کردن کص مریم.
به صورت ناز و حشریش نگاه میکردم ، کیرم تو کصش عقب‌جلو میکردم.
محکم میزدم که هیکلش‌بالا پایین میشد از دیدن این صحنه لذت میبردم.
مریم تو اتاق من زیر من داشت از شدت لذت اه و ناله میکرد.
بلند شدم نشستم مچ پاهاشو که خیلی هم دوست داشتم گرفتم دستم حالت فرغونی کردمش.
به بدنش نگاه میکردم و کیرم تو کصش عقب جلو میشد و چقدر لذت بخش بود.
مریم با دستاش سینه هاشو فشار میداد و از شدت لذت جیغ میکشید و ناله میکرد.

مریم: اوووووووف قربون کیرت بشم من

بکن لامصب بکن.این کصو جر بده

هادی: جووووووونم عزیز دلم چه کص داغ و خیسی داری

مریم: تو خیس کردی

هادی: کصت مال کیه؟

مریم: مال تو عشقم

هادی: من بهتر میکنم یا شوهرت

مریم: اون که اصلا بلد نیست کثافت.
مثل خروس میمونه
دوست دارم تا اخر عمرم زیر تو باشم.

هادی جونم

هادی: جونم
مریم:بخواب من بیام روش

من دراز کشیدم روی تخت مریم نشست روی کیرم دستاش گذاشت رو سینم تند تند و محکم روی کیرم بالا پایین میشد که صدای برخورد کون خوشگلش به بدن من اتاقو پر کرده بود.

سینه های مریم بالا پایین میپرید ، چشماش خمار شده بود ، صدای اه و ناله لذتی که میبرد داشت منو دیوانه میکرد.
یهو مریم بدنش لرزید و خودشو توی بغلم ولو کرد.
کیر منم همچنان تو کصش بود.
با یه دستم موهاشو ناز میکردم و با دست دیگم کمرشو لمس میکردم.
مریم لبشو گذاشت روی صورتم تند تند بوس های ریز میکرد و گفت مرسی عشقم.

حالا نوبت تواه منو بکن ، آبتو بیار.
از پوزیشن مورد علاقه خودم که هر وقت شریک جنسیم ارضا میشد بعدش من از این پوزیشن استفاده میکنم تا آبم بیاد.
به شکم خوابوندمش روی رون پاش نشستم کیرمو با کصش هماهنگ کردم و فشارش دادم رفت داخل کص خیییییس مریم و دراز کشیدم روش.تمام بدنم روی مریم بود و کیرمو تو کصش عقب جلو میکردم.با دستم بدنشو لمس میکردم و محکم کصشو میکردم.
دستمو بردم زیرش و سینه هاشو گرفتم و تند تند تو کصش عقب‌جلو کردم وقتی آبم داشت میومد کیرمو کشیدم بیرون تمام آبم پاشید روی کمرش انقدر زیاد بود و فشار داشت تا روی موهاش آبم پرتاب شد.کنارش دراز کشیدم یکم بعد آبمو با دستمال از روی کمرش پاک کردم ، اومد بغلم لب بازی کردیم، زبونش کرد تو دهنم لب پایینشو لای دندون گرفتم کشیدم جلو ول کردم بعدش بوس محکم.ازش تشکر‌کردم اونم ازم تشکر کرد.گفت دیرم میشه من میرم شب بخیر‌عزیزم.
لباساش پوشید رفت.
این چند روز که مشهد بود من بارها کردمش که پذیرش شیف روز شک کرده بود.
اخرین شبی که مشهد بودن سکس خیلی خوبی داشتیم که بعدا تعریف میکنم.و این داستان ادامه دارد با همین موضوع قسمت ۲

امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوشته: Sex_story


👍 4
👎 7
37101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

866468
2022-04-01 01:17:29 +0430 +0430

امیدوارم شیر سینه زنت بچه های ایران بخورن

1 ❤️

866538
2022-04-01 08:38:12 +0430 +0430

این حرامزاده ها هستن که دید ادمو به هتل دار و منزل دار وسرایه دار وهمه دست اندر کاران کرایه منزل واتاق وهتل عوض میکنه
بیشرفا یارو از شهرستانی میاد تفریحی کنه زیارتی اونوقت شما مخش بزنید!!!

1 ❤️

866540
2022-04-01 08:40:55 +0430 +0430

راستی هادی خودت زن داری احتمالا درسته؟؟
آمارش وداری که چکار مکنه؟!
بخدا تاوان میدی اگه راست باشه نگی نگفتن بهم!

1 ❤️

866550
2022-04-01 10:27:36 +0430 +0430

کدوم هتلی همشهری دمت گرم

1 ❤️

866621
2022-04-01 23:45:06 +0430 +0430

یک کُسخُل و یک جنده شدند پایه داستان یک کُسخُل جلقی!

0 ❤️

866628
2022-04-02 00:27:39 +0430 +0430

چشم علم الهدی روشن
از اون طرف نمیزارن تو‌مشهد کنسرت برگزار بش و زنا برن استادیوم
از این طرف هتل هاش شده جاکش خونه
با همین فرمون بریم جلو چن وقت دیگ علم الهدی خودش داستان نویس شهوانی میش

0 ❤️

867298
2022-04-06 04:16:53 +0430 +0430

گاز تو لابی هتل ؟؟؟؟؟؟!!!؛!؛؛ تو مسافرخانه هم همچین چیزی نیست

0 ❤️

867834
2022-04-09 03:25:04 +0430 +0430

باشه بابا جقی. ما میگیم تو بکنی.
دستتو در بیار از تو شرتت گوشیت کثیف شد.
اسکول پلشت.
اینطوری که تو میگی همه جنده ن.
بچه کونی

0 ❤️

868350
2022-04-11 19:54:43 +0430 +0430

فک کنم شما زنتو کرایه میدین به این مسافرای خارجی وایرانی بی ناموس

1 ❤️