سکس با مشتری تازه عروس

1400/05/15

سلام به همه در اول یه چیزی بگم ما اینجا جمع شدیم که خاطراتمونو به اشتراک بزاریم نه که با نظرات فوش به هم بدیم لطفا فوش ندید نظر بدید

بازم سلام امیر هستم ۳۸ ساله بچه جنوب ساکن تهران کارم چینی و بلور و لوازم برقی اشپزخانه هستش و از ۱۰۰تا مشتری ۹۷تاش زن هستن و از این ۹۷درصد ۹۶درصدشون تازه عروس هستن که برای خرید جهزیه میان مغازه من چون از همه چیز کامله وقتی کسی میاد برای خرید جهزیه تمام وسایلو از من خرید میکنه خیلی دختر به پستم میخوره که حاظر هستن برای یه تخفیف دادن یه حالی بهت بدن اما اگر بخوام این کارو بکنم باید جم کنم برم اخر هفته ساعت ۱۰ شب بود که همه رفته بودن منم داشتم حساب کتاب میکردم دوتا خانم وارد مغازه شدن که من زیاد نگاه نکردم چند تا قیمت پرسیدن بدنه نگاه کنم جواب دادم که یه لحظه نگاهم برگشت دیدم یه دختری با قد ۱۷۰ سفید کمری باریک و کونی تاقچه ای و رونهایی برجسته
شاید دیده باشد بعضی ها قیافه ندارن اما حیکل خوشکلی دارن اینم از اون دسته بود قیافه جالبی نداشت اما خدا داده بود حیکل دست خودم نبود بلند شدم قیمت میدادم دورشون میچرخیدم فلان که فهمیدم برای خرید جهزیه امدن دختره فهمید که من چشمم به حیکلشه بیشتر خود نمایی میکرد من یه شلوار پارچه ای تنگ پام بود کیرم راست شده بود اما حواسم نبود که چشمم به نگاه دختره افتاد دیدم داره شلوارمو نگاه میکنه سری خودمو جم کردم که مادرش نفهمه نگاهش کردم خنده ای کرد وقتی خواستن برن گفت میشه کارت مغازه بهم بدید دادم بهش گفت شماره خودته گفتم بله رفت من همش تو فکر کونش بودم شب گوشیم زنگ خورد جواب دادم دیدم خودشه اول شروع کرد از جنسا بپرسه اما من همش تو فکر حیکلش بودم که یک دفعه گفتم گوشی روی ایفن که نیست گفت نه گفتم ول کن قیمت پرسیدنو هرچی بخوای من به قیمت خرید بهت میدم اینو بگو کی ببینمت که گفت خیلی رکی ها من خواستم از راه دیگه وارد شم تو یه دفعه وارد شدی بعد کلی خنده فهمیدم خانم اسمش سمانه ۲۲ساله و تازه عقد کرده و اقا دامد زحمت باز کردن جلوشم کرده فرداش جمعه بود قرار شد من فردا فقط بخاطر سمانه بیام مغازه که گفت با مامانم میام گفتم اشکال نداره ما با بچه ها هر پنج شنبه میشینیم دور هم یا مشروب میخوریم یا بافور میزنیم خلاصه یه کاری میکنیم اونشب تا خود ساعت ۸صبح با بچه ها پای بافور بودیم که ساعت ۹ بلند شدم گفتم میرم مغازه دختره میاد که بیشتر اشنا بشم باش بعد میام میخوابم رسیدم مغازه درو نصفه دادم بالا نشستم پشت میز نفهمیدم چطوری خوابم برد که بایه چیزی به دماقم خوردن بیدارشدم دیدم سمانه روبروم استاده جا خوردم که نزدیک بود بیفتم روزمین که دیتمو گرفت بلندشدم احوال پرسی گفتم مامان کجاست گفت بهش گفتم میرم چند جا قیمت بگیرم گفتم تنها امدی بله که گف کرکره زدم امد پایین گف برای چی گف راحت باشیم من اینقدر تو کفش بودم که حد نداشت امدم سمتش گفتم از کدوم جنسا میخوای تا برگشت من از پشت چسبیدم بهش واییییییئی چی بود گف چکار میکنی گف سمانه جان روزانه این همه دختر میاد اما مثل تو نیستن برش گردوندم با دستام لنبه هاشو گرفته بودم شروع کردم به لب گرفتن تا لب گرفتم انگاری دکمه شهوتشو زده باشم یه دفعه ۱۰۰درجه تعقیر کرد چنان با حرس لب میگرفت یه دفعه مانتوشو باز کرد یه تاپ مشکی که تا ناف لخت بودبا یه شلوار کشی حریر شیشه ای که خط کسش معلوم بود تاپشو در اوردم سینه های سفتی داشت خوابوندمش روی میز شروع کردم به خوردن سینه هاش که داشت چنگ میزد کمرمو امینطور که امدم پایین رسیدم به شلوارش و شلوارو کشیدم پایین شورتم پاش نبود یه کس سفید تپل تا دیدمش شروع کردم به خوردن چنان میخوردم که داشت جیق میزد دیگه یه دفعه بلند شد دست انداخت کمر بندمو باز کرد کیرمو در اورد یه نگاهی کرد یه اخ جون گفت کرد داخل دهنش چنان ساک میزد که بگم کس خواهر الکسیس تگزاس که اگر نشه نبودم ۱۰ بار ابم میومد یه ۵ دقیقه ای زد بعد بلند شد ‌به کمر خوابید روی میز سر کیرمو گزاشتم در سولاخ کسش چقدر گرم بود یواش کردم داخل تنگ تنگ بود یواش یواش کردم داخل اما نمیتونشتم جلوی خودمو بگیرم تا کیرم تا اخر رفت داخل کشیدم بیرون شروع کردم تند تند زدن که داشت جیق میزد دیگه هرچی بیشتر ناله میکرد من بیشتر شهوتی میشدم اما همش تو فکر کونش بودم یه ۱۵ دقیقه ای زدم که داشت ابش میومد زدم زدم تا ابش امد با کسش ور رفتم که بی حال شد بعد گفت بیا نوبت تونه گفتم نه من از کون میخوام اول راذی نمیشد بعد قبول کرد که وقتی جلوم چهار دسته پاشد دیونه شدم سرکیرمو در سولاخش گذاشتم بیچاره حق داشت تا اون روز از کون نداده بود به زور تا کیرم رفت داخل بعد چند دقیقه یواش زدن که باز شد شروع کردم به کردن وقتی این لومبه ها که بدنم میخورد دیونه بار بود خلاصه بعد نیم ساعت ابم امد ریختمش داخل کونش
بعد جم جور که کردیم رفتیم یه شام خوردیم از اون روز به بعد تا یک ماه قبل عروسیش چند باری سکس داشتیم که دیگه عروسی که کرد ندیدمش

نوشته: امیر


👍 20
👎 53
181401 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

824437
2021-08-06 00:34:39 +0430 +0430

اول صبح اومد بعد رفتید شام خوردید؟ دهنت سرویس


824441
2021-08-06 00:44:05 +0430 +0430

حیکل! راذی!جیق!لومبه! شامشو هم صبحا میخوره!! مغازه بلور فروشی هم لوازم برقی داره!!

اصل ماجرا:
سمانه با پدر و برادرش میان برای خرید جهیزیه خریدشون تموم میشه دو تا حمال استخدام میکنن براشون بار بزنن و ببرن خونه اونجا وانتو خالی کنن وقتی میرسن امیر!! معروف شروع میکنه دختر خونه رو دید زدن در نتیجه اول خودش عروس میشه چند ماه بعدم اون!! 😁


824442
2021-08-06 00:44:08 +0430 +0430

حاظر؟! تاقچه؟ حیکل؟ جمع؟ بافور؟ جیق؟راذی؟ دامد؟
خاک طو صرط، صِه بار ریدم طو تهسیلاطت بیصوادِ جغی
ننویص دیگه تو رو جدط 😕😕😕😕😕


824443
2021-08-06 00:46:08 +0430 +0430

گویا دوستان میگن خیلی بیسوادی پس نخونیم کلا بهتره

4 ❤️

824446
2021-08-06 00:55:49 +0430 +0430

باز خدا پدرتو بیامرزه شام رو دیگه از بیرون سفارش ندادین بیارن! همین یه پیشرفت انقلابی در عرصه داستان نویسیه!

3 ❤️

824449
2021-08-06 01:05:17 +0430 +0430

گفتی فحش ندین نظر بدیم پس خواهشاً حداقل نگارشت رو درست کن

6 ❤️

824454
2021-08-06 01:11:24 +0430 +0430

خداروشکر که پدر کصکشت راذی شد تو هفت پدر باشی😂😂😂🖕🏽عاخه کص ننت با این داستان کصشعرت مرتیکه پامنقل اینا رو توهم زدی؟

3 ❤️

824457
2021-08-06 01:14:58 +0430 +0430

چجوری فهمیدی اوپنه بدون پرسیدن کردی جلو؟

3 ❤️

824460
2021-08-06 01:19:22 +0430 +0430

مزخرف خر
نیا سمت شهوانی حرومزاده
کس کش مادر کونی با این ادبیات تخمیت
حداقل درست خیالبافی کن
نه صبحونه خوردی نه نهار
بعد از سکس رفتین شام
کیرم تو مغزت

1 ❤️

824461
2021-08-06 01:19:38 +0430 +0430

کردن کیرم توکیـــــونت هم فحش به حساب میاد آیا؟ 🤔

2 ❤️

824469
2021-08-06 01:34:19 +0430 +0430

ریدم تو مغزت مختصر و مفید

0 ❤️

824483
2021-08-06 02:10:16 +0430 +0430

داداش جنسش قاطی داره، ساقیتو عوض کن

0 ❤️

824484
2021-08-06 02:10:40 +0430 +0430

را ذی شد کیرم تو حححححححیکلت نشه بودی نشه؟ سولاخش؟ آقا دامد معلوم نیست چه گوهی خوردی مجلوق

1 ❤️

824485
2021-08-06 02:11:25 +0430 +0430

خداوکیلی صد تومن میدم ننویس

2 ❤️

824487
2021-08-06 02:30:19 +0430 +0430

امیر جان به اسم داستان و این که تلاش کردی برای تعریف موضوع متشکرم اما بیشتر ‌ بهتر تلاش کن جملات درست استفاده کنید . با تمرین بهتر میشه کارهای بعدی . روی موضوع سکش هم جزییات و توجه کن تا افرادی که امدن حلق بزنن لذت ببرند لایم بدهند بهت . تمرین کن . موفق باشی

0 ❤️

824500
2021-08-06 02:44:21 +0430 +0430

امیراقا سلام
اخه این همه غلط املایی!!!
بعضی ها رو
بار اولم بود که دیدم!
مثل راذی
و
یه نکته رو هم اضافه کنم.
(بافور=وافور)
به این. دلیل
متوجه شدم خیلیها میگن بافور!!!
یه جا نوشتین،
یا. چشاش تاریک بودن!
منظورتو اصلا متوجه نمیشم؟
لطفا یکم بیشتر مطالعه کن جونم.
💅💅💅💅💅💅💅

2 ❤️

824528
2021-08-06 05:37:56 +0430 +0430

اشتباه گرفتی نوشتن از شما فحش دادن از ما
راضی رو با ذال می نویسند آخه؟ این فحش خوردن نداره؟

0 ❤️

824537
2021-08-06 06:36:43 +0430 +0430

ریدم تو مغزت
صبح 9 امد کردیش رفتی شام خوردی؟

0 ❤️

824541
2021-08-06 07:18:04 +0430 +0430

اوووووووففف جوووووونم عروس خانم چه جنده کسده اهل حالی بوده ماشالا 😁 😍 🤤 🤤

0 ❤️

824543
2021-08-06 07:43:14 +0430 +0430

اصلا تو بهم بگو ببینم مغازه داری بعد نمیتونی جهیزیه را درست بنویسی ؟ تو چطوری حساب کتاب میکنی ؟ اوه ببخشید حساب کتاب تورو میکنه. والا توی دهات هم زندگی میکردی نباید اینقدر غلط املائی مینوشتی.

0 ❤️

824550
2021-08-06 09:17:57 +0430 +0430

خوب من کارم لوازم خونگی هست و دقیقا شوش کار میکنم
این چیزی که شما میگی فقط از کاسب های با سابقه شوش بر میاد پس یا دروغ میگی یا نهایتا شاگرد یه نفر دیگه
همه چی داشتن یعنی باید یه فروشگاه بزرگ داشته باشی چون هر چیزی تو بخش لوازم خونگی تخصصیه
اما هیکل نه حیکل
بعد بازار پنجشنبه ها ساعت 1 تعطیل میشه
جمعه ام دست فروشا میان خیلی تابلو میشه بخوای دختر ببری
بازم بهت برینم یا بسه؟
ببین قرار شده خاطرات تعریف کنید
نه کس شعر

0 ❤️

824557
2021-08-06 09:52:35 +0430 +0430

من شنیدم میگن الکسیس و عمو جانی انقدر خفن نیستن که تو توی مغازه کصشرت انقدر خفنی
ولی در کل کیر تمامی دوستانی که کیر دارن و دیلدو اونایی که کیر ندارن تو سوادت 😂 😂

0 ❤️

824559
2021-08-06 10:08:03 +0430 +0430

صبح اومدی، خوابیدی، اومد، نیم ساعت گاییدیش، بعد رفتی شام خوردی…؟

0 ❤️

824560
2021-08-06 10:39:13 +0430 +0430

تف بدبخت.خبر داری آلان زن خودت چکار مکنه؟خیلی وقته میگن درمردم رانزن با انگشت درت رامیزنن با لگد. پتک. تویوتا پانکی

0 ❤️

824562
2021-08-06 10:49:48 +0430 +0430

من فحش نمیدم اما خودت اول بخون بعد بفرست ساعت نه صبح رفتی مغازه ی چرت زدی یساعت هم اونو کردی بعد رفتید شام خوردید؟؟

0 ❤️

824563
2021-08-06 10:53:37 +0430 +0430

دادا من اهل فحاشی نیستم. اما قشنک معلومه از داستانت موقع نوشتن داشتی جق میزدی. چقدر آخه لعنتی غلط تایپی و جمله ای و سوتی داری

0 ❤️

824581
2021-08-06 12:04:56 +0430 +0430

لایق هرچی فوشی اولین کونشو نیم سااااعت کردی؟عه!
تو برادر الکسیس تگزازی پدسگ

0 ❤️

824594
2021-08-06 14:04:22 +0430 +0430

ریدم تو سرت با این داستانت مرتیکه آب جق نباتی

0 ❤️

824602
2021-08-06 15:25:48 +0430 +0430

باز خوبه آدم معتقدی بوده که بعد عروسی دیگه ندیدیش 😂
دیکته لغات هم که افتضاح.

0 ❤️

824608
2021-08-06 15:55:35 +0430 +0430

یا عمو جانی ناموسا بیا این عمیر رو ببر به 97درصد کون کنا بده بکننش که لال بشه و فلج دیگه طرف شهوانی نیاد اه اینا رو کی اینجا راه میده کوس مشنگ

0 ❤️

824616
2021-08-06 16:33:22 +0430 +0430

اول برو املا یاد بگیر .بعد بیا داستان بگو.

0 ❤️

824617
2021-08-06 16:46:36 +0430 +0430

از صبح تا شب مشغول بودی😅😅
آخر چی بهش دادی😁😁😁

0 ❤️

824624
2021-08-06 17:11:50 +0430 +0430

كسي مجبورت كرده بنويسي؟ ديوث
خو ننويس

0 ❤️

824631
2021-08-06 17:38:16 +0430 +0430

😁 طرف از دیشب بیداره تریاک زده خوب نوشت اخرش بخاطر تریاک بود

0 ❤️

824638
2021-08-06 20:34:21 +0430 +0430

نظر دوستان و مشاهده کنید؟ اصلا دروغ به این بزرگی گفتید و بعد هی میخواهید جمعش کنید. آخه کسی که تازه عروس است و تازه عقد کرده و جلویش توسط شوهرش گرفته شده مطمئناً تا یک اندازه ای حداقل شوهرش را دوست دارد و نمی آید همان روز اول وقتی وارد یک مغازه می شود کس و کوندخود را هوا بدهد.
یادآور شوم که خلاقیت در داستان نویسی با خالی بندی و دروغ متفاوت است.
دختری که برای خرید جهیزیه عروسی خودش وارد مغازه میشود و بعد از یک دقیقه به شومبول صاحب مغازه خیره می گردد و بلافاصله خود را لخت می کند تا مورد گایش قرار گیرد. یا این دختر بالای ۵۷ سال سنش بوده و کلاً ترکیده و کف کرده بوده و یا اینکه اصلا همچین چیزی وجود نداشته است.
اگر داستایوفسکی بفهمد که در ایران کسانی روی دست او بلند شدند، باور بفرمایید که از قبر بیرون می آید و برای مبارزه به سمت ایران لشکر کشی می کند… شاید علت جنگ های آینده همین باشد…

0 ❤️

824642
2021-08-06 20:45:52 +0430 +0430

آقا ببخشید آدرس اون مغازه بلور فروشی لوازم خانگی رو میشه بفرمایید… حتماً پسره کیره خیلی خوبی داشته که خانم تازه عروس همه چی یادش رفته.
میشه آی دی منو بهش بدی و بگی که یه کونی داغی مثل من خیلی دوست داره بیاد اونجا خرید؟ میشه منو بخوابونه رو میزش و تلمبه بزنه…منو حسابی بکنه…‌…داستان و بیخیال، فقط داداش آی دی یادت نره…مخلصم

0 ❤️

824643
2021-08-06 20:46:55 +0430 +0430

آقا ببخشید آدرس اون مغازه بلور فروشی لوازم خانگی رو میشه بفرمایید… حتماً پسره کیره خیلی خوبی داشته که خانم تازه عروس همه چی یادش رفته.
میشه آی دی منو بهش بدی و بگی که یه کونی داغی مثل من خیلی دوست داره بیاد اونجا خرید؟ میشه منو بخوابونه رو میزش و تلمبه بزنه…منو حسابی بکنه…‌…داستان و بیخیال، فقط داداش آی دی یادت نره…مخلصم

0 ❤️

824646
2021-08-06 20:51:45 +0430 +0430

توصیه ام به نویسنده این هست که :
چند بار باید بگم از موتوری جنس نگیر گوش نمیدی نتیجه اش میشه اینکه به وافور میگی بافور راحت باش اصلا تو بگو کافور
بعدم اون دوست عزیز با نام کاربری مجتبی-کن نمیدونم شما چطوری برداشتی جمع بستی وگفتی همه امیرها کونی هستند . میگم بهتر نیست یک مقدار حساب شده تر
حرف بزنی وبعدم تایپش کنی.؟ وگرنه همه بلدن فحش بدن اما فحش دادن هم یک حساب کتابی برای خودش داره .

0 ❤️

824648
2021-08-06 21:00:02 +0430 +0430

غلط املایی تو کلمه ی هیکل داری ازونور بیست بار هی گفتی حیکل 🤣🤦‍♂️

0 ❤️

824649
2021-08-06 21:03:55 +0430 +0430

اولش راذی نمیشد؟ تو ایرانی هستی ؟ راضی 🤦‍♂️بعد میگی فحش ندید؟ تخمی املاشو درست بنویس داستان نویسی پیشکش

0 ❤️

824650
2021-08-06 21:27:13 +0430 +0430

خوشکل حیکل درصط جم کن از شحوانی برو کم کصشعر بنویس مغزتو گاییدم

0 ❤️

824657
2021-08-06 23:06:02 +0430 +0430

به هر سگی که شما میپرستید منم 20 ساله مغازه دارم اون جنده دو زاری که تموم شهر کردنش حداقل دو ساعت ناز میکنه تا پا بده بعد شما با نگاه اول یارو رو تا دسته گاییدین واسه کون پلمپ حداقل سه جلسه وقت باید گذاشت تا بشه تلم بزنی بعد شما تو دو دقیقه تا دسته جا میکنین اینا تو کدوم سیاره زندگی میکنن

0 ❤️

824691
2021-08-07 00:43:17 +0430 +0430

جدیدا همه یک ساعت مکنن چ کمری دارن تو خیال 😂😂😂😂😂

0 ❤️

824744
2021-08-07 02:19:27 +0430 +0430

اخه بیناموس کسکش اون تازه عقد کرده چطور میاد بتو میده خب به شوهرش میده

0 ❤️

824752
2021-08-07 03:09:11 +0430 +0430

ساعت ۹ صبح؟؟؟؟رفتی شام؟؟؟دروغگوی کم حافظه.😉

0 ❤️

824798
2021-08-07 11:14:49 +0430 +0430

حیکل،سولاخ
دیگه حالی به آدم می مونه؟

0 ❤️

824803
2021-08-07 12:32:29 +0430 +0430

تازه عروس بخاطر دوتا چینی تا خرتناق بهت داد ،

0 ❤️

824839
2021-08-07 17:38:11 +0430 +0430

دوستانی که میان اول داستانشون میگن فحش ندید، خودشون میدونن یه مشکلاتی دارن که باید مورد عنایت دوستان قرار بگیرن…عنایتشون با اونا.ما در مورد شر و ور نظر نمیدیم.یعنی نویسنده های شر و ور لایق نظر ما نیستن.

0 ❤️

826067
2021-08-14 07:20:14 +0430 +0430

این داستان تخیلات یک جقی

0 ❤️

879157
2022-06-13 03:04:25 +0430 +0430

صبح رفتی مغازه و کردیش اونم یک یاعت…شب شد و رفتی باهاش شام خوردی…حداقل کمتر تو زمانبندی هاش خالی میبستی 😂😂

0 ❤️

893495
2022-09-03 20:02:28 +0430 +0430

صبح کردیش بعدش رفتی شام خوردی

0 ❤️