سلام دوستان. اول قبل از اینکه بنویسم میدونم عده ای هستن اگه متن ادبی و حتی از نویسنده های معروف هم باشه ولی گی باشه شروع میکنن به بد و بیراه گفتن و امتیاز بد دادن، چون نگاه کردم و خیلی ها خوب بودن ولی باز بد و بیراه گفتید.
من داستان اولم هست البته خاطره هست تا داستان، چون داستان شاید دروغ هم داخلش باشه. دلم خواست یه خاطره از سکس هام رو به اشتراک بذارم و دلیلی هم برای چرا و پرت نوشتن و توهمات ندارم و استاد ادبیات نیستم اگه جایی اشتباه بود به بزرگی خودتون ببخشید، امیدوارم خوشتون بیاد و منم مثل بقیه به فحش ها و بد و بیراه های شما دچار نشم. هر چند برام مهم نیست. همیشه یه سری مخالف هست.
خب ببخشید لازم بود این مقدمات. بریم سر اصل مطلب.
خب اول از خودم بگم من دوجنسگرام و توی گی هم پوزم آزاده و الان 28 سالمه .
قضیه برمیگرده به اواخر سال 97. اواخر سربازیم بود و هر زمان میومدم مرخصی با گوشیم سری به شهوانی میزدم. چون محل خدمتم همون استان خودمون بود و همچنین شهر هم جوارمون، آخر هفته ها خونه بودم.
یه روز از همین آخر هفته ها، خانواده برای عروسی یکی از فامیل رفتن تهران و چون میخواستن چند روزی تهران بمونن دیگه من باهاشون نرفتم چون باید میرفتم پادگان. خلاصه مشغول شهوانی شدم و تاپیکی زدم و نوشتم گی همشهری یا هم استانی هست پیام بده و مکان دارم. ساعت 8 شب بود که یکی بهم پیام داد و گفت سن بالا میکنی؟؟ منم چون برام بدن شخص مهمتر بود تا سن و سالش گفتم اگه بدنت خوب باشه آره، خلاصه به تلگرام رفتیم و تبادل عکس و دیدم واقعا بدنش حشری کننده و خوبه. اولش ترسیدم ولی اعتماد کردم و گفتم بیاد. بهم گفت فیس برات مهمه، گفتم نه زیاد ولی خب خراب باشه فیس طرف حسی بهش ندارم. گفت خراب نیست ولی فیس خوبی هم ندارم. گفتم بیاد و عیبی نداره. خیلی هم تو کف سکس بودم. سرباز ها بیشتر درک میکنن. و البته بگم خیلی رو آبروم حساس بودم و هزار جور تست ازش گرفتم با عکس و فیلم که ترسم ریخت و مطمئن شدم فیک نیست. اونم خیلی با آبرو بود و میترسید و به خاطر فیسی که داشت و چندان جذاب نبود تا حالا جور نشده بود که سکس کنه و البته از ترس آبروش هم بود. ولی هر دوتامون ریسک کردیم و به هم اعتماد کردیم. این صحبت ها و انتقال عکس ها و اعتماد سازی چند ساعت طول کشید و ساعت 12 شب شد و من هم چون مکان خالی بود برام مهم نبود چه ساعتی برسه.
ماشین داشت و حرکت کرد و تو راه لحظه به لحظه عکس میگرفت از جاده (جاهای مشخصی که میشناختم) که من اعتماد کنم بهش که توی راهه. ساعت 2 شب رسید در خونمون و قلبم داشت میومد تو دهنم و استرس ولم نمیکرد.
دل به دریا زدم و رفتم دم در و در رو باز کردم و دیدم راست میگفت فیس جالبی نداشت ولی قابل تحمل بود.
شاید الان خودش این داستان رو ببینه بدونه با خودشم.
تعارفش کردم و اومد خونمون، پذیرایی ازش کردم و یه کم گرم شدیم و یخمون باز شد بهش گفتم برو تو اتاق تا من بیام. که گفت بذار برم دستشویی و میام. رفت دستشویی و حسابی تمیز کرد و اومد. رخت خواب رو پهن کردم و آروم آروم لخت شدیم و برای اینکه استرس جفتمون کم شه شروع کردم به ماساژ دادنش چون ماساژ بلد بودم، بدنش که شل شد ازش خواستم برام ساک بزنه ولی چون بار اولش بود زیاد وارد نبود ولی بد هم نبود.
بعدش داگی موند و آروم آروم کیرمو بردم داخل. اینقدر کونش داغ و تنگ بود که به زور تا 5 دقیقه تونستم دوام بیارم. کونش نرم و بزرگ بود یه چیز محشر. اصلا به سنش نمیومد.
اون شب من تلافی 3 هفته سکس نکردن رو درآوردم و تا ظهر روز بعد فکر کنم 3 یا 4 بار ارضا شدم. که بار آخر نزدیک یه ساعت تلمبه میزدم و آبم نمیومد. تو عمرم اینقد سکس نکرده بودم و آبم نیومده بود. هنوز هم جز بهترین خاطرات سکس من و اون دوستمون محسوب میشه. ولی به جز دو بار که یه سال بعدش اتفاق افتاد دیگه مکان جور نشد که سکس کنیم و تو کف همدیگه هستیم.
امیدوارم خوشتون اومده باشه. انگیزه بدید از بقیه سکس هام هم مینویسم.
اینم از عکس های همون سکس.
در ضمن اکانت شهوانیم روی عکس ها هست که میتونید بیاید توی پیجم و سکس هام رو ببینید البته عکسهای کون دادنم رو فعلا گذاشتم. چون اکانتم پاک شد به خاطر هک سایت. نگاه کنید متوجه میشید واقعی ام.
نوشته: Sexlove1399
سلام دوست عزیز داستانت خوب بود.ممنون از داستانت. فقط یک سوال این سه تا عکسی که گذاشتی از بدن شماست یا اون سن بالایه؟
بیشتر شبیه گزارش بود.هیچ حسی نتونستی ایجاد کنی.خیلی ضعیف بود.
کون خوشگلی داشته مرد سن بالا فقط این سوراخ، سوراخی نیست که فقط یک بار داده باشه. اما خیلی خوبه اگر دلش خواست بگو من هم حاضرم بکنمش.
چی بگم والا؟
چیزی که خودتم میدونی اکثریت دوس ندارن رو میذاری بعدم میگی فحش ندید…من حرفی نمیزنم و واگذار میکنم به بقیه ی دوستان و کاربران عزیز شهوانی 👎
ممنون نظرم رو پسندیدی. من رو با این هم استانی خوش کون آشنا می کنی؟
اون یارو که همرو با سرعت میگاد باید کونی های مثل شما رو هم بگاد 😁
نوشتت برای بار اول خوب بود ، و خوبیش این بود که واقعی بود
ساده نوشته بودی و روون خوشم اومد، لایک
میخواستم فحش بدم ولی چون واقعی بود بیخیال،آره اگر حقیقت بگی این کون اون پیره مرد بدبخت باشه بد کونی نبوده ولی من صد میلیونم بزارن رو کونش نمیکنمش😂😂😂😂😂
اخه چرا این قد نظر میدید کیریا اومدید داستان بخونید یا عقده های زندگی کیریتون رو اینجا خالی کنید
دوست دارم تلبمه بزنم بهت خیلی اندام خوبی داری جیگر
داستانت خوب بود من خوشم اومد کاش من هم با هات می خوابیدم دوست دارم بوکونمت. ❤️
سلام عالی بود عزیز داستانای حال کردن خودمونم بنویس
وااااای عاشق کونش شدم این کونو باید پرستید بعد خورد بعد کرد من یه پسر ۲۰ سالم از مازندران ساری دنبال یه مفعول تمیزم کامل بی مو یا حداقل شیو شده سنو قیافه مهم نیست ولی حداقل زدحال نزنه مکان ندارم متاسفانه یه فکری به حال مکان میکنیم بهم اعتماد کنین یه مفعول بیاد خودش میفهمه بهم وابسته میشه به هردومون خوش میگذره
نوش حونت اگه دو طرفه از تهرانم باشه منم دوس دارمتجربه کنم