سکس با مهرداد سنگین وزن

1397/07/19

سلام
میخوام داستان اولین کون دادنم رو تعریف کنم این موضوع برمیگرده به دوران سربازی اسم من بهنامه اون موقع من ۱۹ سالم بود و دوران آموزش خدمت تختخوابها بصورت دوطبقه و و دوتا دوتا چسبیده بهم بودن پیش من یه سرباز می خوابید و وزنش خیلی بالا بود حدود ۱۲۰ کیلو وزن داشت و اکثرا تو آموزش کم میاورد حتی دویدن و سینه خبر براش عذاب آور بود برای همین من زیاد هواشو داشتم واسه همین باهم یواش یواش صمیمی شدیم البته من توگروهان از همه خوشگل تر بودم و چون کونم نسبت به جثم بزرگتر بود همه نظر بدی بهم داشتن ولی من هیچ کس رو اعتنا نمی کردم و بعضی وقتها که من نگهبان بودم میومد و بامن پست میداد تا حوصلمحوصلم سر تره
آموزش ما تموم شد و هرکس به شهری افتاد و از قضا من و مهرداد به یه شهر و به پادگان مشترک افتادم که دوباره پیش هم تخت گرفتیم و بعد از یک هفته مرخصی شهری گرفتیم رفتیم داخل شهر که مهرداد به من پیشنهاد داد بریم حموم تا کلا خستگیمون بره منم قبول کردم البته چون ما از مرخصی پایان دوره آموزش اومده بودیم برای همین موهامون دراز شده بود ولی نه اون حد خلاصه منم گفتم بعداز حموم میآییم موهاشون رو ماشین می کنیم تا گیر نون اونم قبول کرد چون شهر خودمون نبود از چند نفر آدرس گرفتیم رفتیم حموم عمومی مهرداد تو سالن گفت پول نمره خصوصی زیاد میشه برای صرف جویی باهم تو یه نمره بریم منم اول من من کردم قبول نمی کردم ولی با اصرار با هم رفتیم تو یه حموم راستش من یه کم خجالت می کشیدم لخت بشم چون بدنم مثل دخترها مو نداشت و سفید بود ولی بدن پرچربی مهرداد مثل خرس موداشت خلاصه اول مهرداد لخت شد رفت تو و من تو رها کن لباسامو درآوردم رفتم تو تا مهرداد به دن من نگاه کرد برق چشماتو دیدم که به سینه های من داره نگاه میکنه گفتم چیه آدم ندیدی گفت چرا ولی یه کم عجیبه گفتم چی گفت آخه سینهات مثل دخترهاست گفتم بی خیال خلاصه نوبتی زیر دوش رفتیم و شامپو زدیم وقتی من سرم شامپو میزدم دیدم از بغلم یه چیز نرم میخوره پهلوم خلاصه من سرم شستم اون اومد زیر دوش یهو دیدم کیرم بلند شده و از شورتش معلومه یه خورده ازش خوشم اومد بشوخی گفتم من سردم شده گفت خوب بیا تو هم زیر دوش منم از خدا خواسته رفتم جلوش وایستادم و شروع به آبکشی بدنم کردم و آروم کونمو میدادم عقب و گیر مهرداد میرفت وسط چاکم و اونم یواش فشار میداد خیلی حال می کردیم ولی خجالت می کشیدیم قضیه رو علمی کنیم
مهرداد به من گفت بیا نوبتی همدیگه رو لیف بکشیم چون من دستم به پشتم نمیرسه گفتم باشه خوابید به به پایین گفت پشتون لیف بزن منم لیف صابون زدم و به بدنش می کشیدم و خیلی حال می کرد گفتم تموم شد برگرد جلو هم بکشم گفت زحمت میشه گفتم نه بابا ما دوستیم و برگشت گفتم چشماتو ببند تا راحت باشی اونم چشماشو بست و من اول سینه های پر موشو لیف می کشیدم و آروم آروم اومدم پایین و پاهاشو لیف کشیدم گفتم بکش پایین تا همه جا تو لیف بکشم و اونم سریع کشید پایین و من کیرمو برای اولین بار دیدم یه گیر گرفت با سر کلفتتر و کوتاه و بانمک بود کلفتی دوبرابر مال من میشد آروم آروم لیف کشیدم دور کیرم و آه و اوفش بلند شد منم لیف رو از دستم درآوردم با دستم با صابون به کیرش می کشیدم و مهرداد بازم چیزی نمی گفت خیلی ازش خوشم اومد پررو نبود و من خودم انجامش میدادم تا اینکه دهنمو بردم سرکیزشو پیک زدم و خیلی برام جالب بود دیگه دل تو دلم نبود و براش ساک میزدم و اونم آه ناله میکشید گفت بهنام ممکنه خراب بشم پاشو منم تورو لیف بزنم
روی سکو دراز کشیدم و با لیف افتاد به جونم و گاهی به سینهام می کشید و گاهی به کنم بعد لیف رو از دستش دراورد و با دست خالی بدنمو لیف میکشید و بعد من برگشتم و کونمو دادم بالا…

من رو سکو حموم خوابیدم و مهرداد شروع کرد به لیف کشیدن من که بصورت رو به زمین خوابیده بودم کرد، اون پشت منو لیف می کشید و من حسابی حشری شده بودم و هم اینکه مهرداد شورت تنش نبود و من هم به کیرش نگاه می کردم که هربار بدنش تکون می خورد کیرش به طرف چپ و راست حرکت می کرد من آروم شورتمو کشیدم پایین تر اونم شروع کرد به لیف زدن کونم گفتم لیف در بیار با دستت بکش اونم اینکار رو کرد دست بزرگ و انگشتهای کلفتش منو حال می آورد با دستش کپلهامو می مالید ولی انگشت داخلش نمی کرد و من از حیای مهرداد خیلی خوشم میومد تا من خودم نمی خواستم کاری اضافه نمی کرد کمرمو یکم آوردن پایین تر و کونمو دادم بالاتر و آروم انگشت شو کرد تو انگشتش خیلی کلفت بود و اولش درد اومد ولی بعد از چند ثانیه دردش کم شد انگشت شو داخل می چرخاند و خیلی حرفه ای انجام میداد خیلی عالی بود منم دستم رو از پایین بردم کیرش رو ناز میکردم
دیدم داره خودشو آماده میکنه بیاد رو پشتم که زود بلند شدم و نشستم
کیر مهرداد حسابی باد کرده بود و با التماس به من نگاه کرد گفتم سه تا شرط دارم اگه قبولش نمی کنی همین حالا تمامه تا اینجا بسه گفت چی بگو گفتم شرط اولم اینکه من باید بگم چجوری نه تو، چون وزنت دوبرابر منه گفت باشه قبول
گفتم شرط دوم نباید کسی بگی یا کاری کنی که همه متوجه بشن و شوخی بیرون نداریم گفت حتما منم همینو میگم گفتم شرط سوم اینکه پول حموم و آرایشگاه و نهار رو تو بدی گفت بچشم چراکه نه
البته بگم بابای مهرداد فروشگاه لوازم خانگی داشت وضع شون خوب بود
بهم گفت پس الان شرط اول رو خودت بگو
گفتم نه فعلا برو تیغ یا ژیلت بیار تا اصلاحت کنم چون موهای اطراف کیرت مثل جنگل شده این چه وضعیه بیار خودم اصلا حش کنم . خودم با عشوه خاصی بلند شدم رفتم از کیف ژیلت بیارم و هنگام رفتن کونمو چپ راست میکردم وقتی میرفتم گفت جوووون چه چیزی هستی
گفتم دراز بکش اونم دراز کشید و دو دستش رو پشت گردنش گلاب گرفت و کیرش داد بالا منم یه کم صابون زدم و آروم آروم موهای کیرشو میزدم و این براش خیلی لذت بخش بود برای من هم چون اطراف کیرش خیلی گوشتالو بود و حالت برجستگی خاصی داشت اونهایی که چاق هستن میدونن من چی میگم
خلاصه تمام موهای اطراف کیرش رو زدم و خیلی ناجور دیده میشد چون ازهمه بدنش فقط دیگه اونجا مو نداشت
گفتم الان فهمیدم چرا نمیزنی چون ست نمیشه باهم خندیدیم
دیدم آب سفیدی که مربوط به شهوتش بود از سر کیرش میاد پایین خم شدم از پایین تا سر کیرشو لیس کشیدم و تمام آب شهوتشو از مجاری کیرش میک زدم اومد تو دهنم مزه خیلی خوبی داشت مثل تخم مرغ خام نمک زده طعم داشت آخه من قبلا خیلی تخم مرغ خام می خوردم واسه همین برام چندش آور نبود
برای همین شروع کردم به ساک زدن تا ببینم مزه اسپرم چطوره مهرداد هم اخ و اوف می کرد روی بدن پشمالو مهرداد بصورت برعکس دراز کشیدم و کونمو آوردم جلو دهنش و منم بطرف کیر بودم اولش برام انگشت میکرد، بهش گفتم مگه الان خودت لیف نزدیش گفت آره چطور گفتم خوب لیسش بزن
مهرداد سرشو آورد وسط کونم و زبونشو زد به سوراخم یه حال خیلی خوبی بهم داد بدنم شل شد دوباره زد میخواست امتحان کنه منم محکم خودمو دادم عقب و کیرشو گاز گرفتم گفتم قانون اول یادت نره
اونم سرشو فشار داد تو و زبونشو کرد تو سوراخم و زبونشو داخلش می چرخوند و منو از این حال به اون حال کرد و منم تند تند برای کیرش ساک میزدم و گاهی با خلع دهنم میکشیدم بیرون و صدای ماچ بزرگی تو حموم می پیچید و دوباره میکردمش تو دهنم و چون کیرش کوتاه بود تا آخرش تو حلقم جای میدادم و بعد درش میاوردم خیلی حال داشت تا اینکه مهرداد یه نعره کشید و تمام اسپرم شو تو دهنم خالی کرد و دهنم پراز آبش شد مزه خاصی داشت و بوی وایتکس میداد دیدم آبش تو دهنم زیاده قورتش ندادم و ریختم رو سرش و لیسش زدم و یه مقداری که دهنم مونده بود قورتش دادم و تخماشو رو هم میک کشیدم و آروم از روبدن نرمش بلند شدم
گفتم چطور بود؟ گفت عالی ولی من اصل کاری رو میخوام
گفتم چشم یه کم بازی کنیم بعد
البته ما آب شیر رو باز کرده بودیم تا صدا به بیرون نره بعد از دودقیقه کیرش جمع شده بود و به اندازه دو بند انگشت شده بود
رفتیم زیر دوش همدیگه رو بغل کردیم و حرف های عاشقانه بهم میزدیم و تو آغوش هم بودیم من دستامو انداخته بودم دور گردنش و لب می گرفتیم اونم دستاس رو رو کونم گذاشته بود و منو بخودش فشار میداد بدن سفید و بی مو و ظریف با بدن درشت و قهوه ای و پراز مو خیلی جالب بهم چسبیده بود چون قد مهرداد ۱۵ سانت از من کوتاه بود کیرش وسط دوتا پام بود و یواش یواش بلند شدنشو حس می کردم تااینکه مثل یه خیار کلفت وسط پاهام حسش کردم
بهش گفتم خیلی دلت میخواد با خنده ناز گفت آره خیلییییییی
گفتم دوبار ه رو سکو دراز بکش تا هردو حال کنیم سریع دراز کشید و با دوست کیرشو از پایین نگه داشت و من متوجه شدم که منظورمو فهمیده با عشوه خاصی رفتم و به حالت برعکس نشستم و کیرشو از دستش خارج کردم و چسباندن بدنش و سرکیرش بطرف نافش بود و من نشستم رو بدنه کیرش و کونمو عقب و جلو می کردم طوری که کیرش تو شما شیار کونم بود
گفتم قانون اول که یادته گفت مشکلی ندارم هرطور عشقته
منم گفتم پس جایزه داری
رفتم لیف صابون رو آوردم و به کیرش مالیدم و یه خوردشم به سوراخم راستش خودم هم طاقت نداشتم ولی می خواستم مفت گیرش نیاد
خلاصه دوباره به حالت برعکس نشستم روش و کیرشو تنظیم کردم که بشینم روش تا سر کلفت کیرش به سوراخم خورد خیلی حال داد یه کم پایین فشار اوردم سر نرمش رفت تو ولی وقتی به ختنه رسید دیدم داره خیلی دردم میاد واسه همین چند بار تا ختنه میرفتم پایین و تا نوک سرش بلند میشدم و گاهی هم کونمو رو کیرش میچرخوندم تا هم خوشم بیاد هم جا باز کنه دو سه دقیقه اینکار کردم و هربار یه سانت بیشتر میرفتم پایین هر سانتی که اضافه میرفت تو دردش رو سرم خراب میشد چون کیرش رفته رفته کلفتتر میشد تا اینکه تا تهش رفت تو و نشستم رو قسمت گوشتی دور کیرش که خیلی نرم بود و وقتی هر دفعه به اونجا چون کون من و اونجا کیرش نرم بود صدای شلپ و شلپ لذت بخشی میداد که منو خیلی دیونه میکرد تقریبا پنج شش دقیقه همینطور براش بالا پایین کردم و وقتی به عقب نگاه میکردم چشماش خمار شده بود و گاهی سفیدی چشماش معلوم میشد که می فهمیدم اون از من هم بیشتر حال میکنه
پاشدم و کیرش با صدای پرچ مانندی از کونم خارج شد و دیدم دراز کشیده و سر کیر حسابی باد کرده اصلا باور نمی کردم یه کیر اندازه دسته کلنگ تو بدن من بود
گفت چی شد گفتم پاشو تو هم یه زحمتی بکش بازم خندید و پاشد
به دیوار تکیه زدم دستامو انداختم دور گردنش و یه پامو آوردم بالا و تا کمرش و بهش چسبوندم و بغلش کردم و خودمو با دستام و پاهام تو بغلش جا کردم و اونم از کمرم گرفت ومن از زمین کنده شدم یه دستمو آزاد کردم و کیرش تو سوراخ کونم تنظیم کردم و آروم تو هوا نشستم رو کیرش و مهرداد هم با یه فشار همشو فرستاد داخل اینطوری هم کیرش تلمبه میزد هم کیر من به بدنش میخورد و حال خیلی خوبی بهم میداد تو گوشش گفتم امروز مدل دیگه نداریم این مدلی مد
آخریه
اونم منو با کیرش می انداخت بالا و با بازوها ش با فشار زیاد ها میداد پایین و کیرش با فشار زیادی داخل میشد و صدای شلاپ و شلاپش با صدای آب دوش قاطی شده بود و چون قبلش من یه بار ارضاش کرده بودم واسه همین میدونستم ابش دیر میاد همینطور منو تو هوا میگایید و من هرلحطش رو دوست داشتم و چون باز شده بودم خودم هم کمکش میکردم و کونمو فشار میدادم پایین تااینکه مهرداد گفت آبم داره میاد چکار کنم
گفتم بریز توم
هرچی زور داشت منو تو بغلش فشار داد طوریکه داشتم می ترکیدم و هرچی آب داشت فرستاد توم و آب داغ رو تو کونم احساس کردم که هر دفعه با هر فشار بیشتر میشد من مهرداد رو نگاه کردم بیچاره هربار تخلیه میکرد یه فشار خاصی تو چشماش و دهنش میداد خیلی خندم گرفت گفتم یهو نترکی گلم و هردمون خندیدیم
گفتم درش نیار تا منم ارضا بشم و کیرمو به بدنش ساییدم و همزمان کیرش تو داخلم فشار میدادم تااینکه منم آبم اومد و ریختم و کیر اونم شل شد بود و درش آورد و منو گذاشت زمین یه لب به لب شدیم و دوش گرفتیم و لباس پوشیدیم و از حموم خارج شدیم رفتیم نهار دیزی دبش خوردیم و رفتیم آرایشگاه که پول همه اونا رو اون داد البته ما تو راه پادگان احساس خاصی بهم داشتیم و از هم خجالت نمی کشیدیم و مهرداد خیلی رازدار بود و هیچوقت نخ نمی داد تا یک ماه ما فرصت بدست نیاوردیم تا اینکه …
اگه خوشتون اومده ماجرا در هتل هم میگم
البته همجنس بازی مثل خوردن چنگر ماست هست که بعضی ها خوششان میاد و بعضی هم دوست ندارند پس به احساسات نفر دیگه باید احترام گذاشت…

من و مهرداد یه هفته بعد از دوره آموزش که از مرخصی اومدیم رفتیم حموم که دفعه قبل تعریف کردم
ما بعد از یک هفته تو پادگان موندیم و هر کدوم رو طبق قرعه به مقرری تقسیم شدیم از بخت بد من من افتادم یه پایگاه دور ولی اون ( مهرداد) بخاطر وزن زیاد و معاف از رزم بود تو پادگان موند و من هم فرداش به پایگاه جدیدم که تقریبا ۴۰کیلومتر با شهر فاصله داشت رفتم وقتی رسیدم از محیطش بدم اومد چند تا سرباز لاشی که شوخی های فحش خواهر مادر می کردن و یه درجه دار عقده ای خلاصه من اونجا خیلی تنها بودم و این درجه داره هم ول کن ما نبود و با سربازها شرط بسته بود که ترتیب منو بده البته یکی از سربازها که همشهری من بود به من گفت خلاصه من اصلا بهشون رو نمی دادم درجه داره هی متلک بازم می کرد و میگفت دخترها پیش تو لنگ میندازن خلاصه ما یه ماه اونجا بودیم و من به مهرداد زنگ زدم جریان رو تعریف کردم اونم به من گفت بیا پادگان ببینم چکار کنیم منم یه مرخصی شهری گرفتم رفتم پادگان شب اونجا موندم و تونستم مرخصی ۷ روزه بگیرم خیلی خوشحال بودم و مهرداد گفت منم گرفتم باهم بریم باهم بر می گردیم خلاصه ما لباس شخصی پوشیدیم و رفتیم سوار اتوبوس شدیم رفتیم هر کدوم شهرمان مهرداد تو ترمینال به من گفت اگه حوصله سر رفت یه روز زودتر بیا این شهر بگردیم یه روز بعد بریم پادگان منم گفتم ببینم چی میشه
خلاصه ما ۶روزمون رفت و من حوصله سر رفت به مهرداد زنگ زدم گفتم اگه بری منم میام من دیگه حوصله ندارم قبول کردیم و تو ترمینال قرار گذاشتیم اونجا همدیگه رو ملاقات کردیم من که تو پایگاه مونده بودم موهام خیلی دراز شده بود ولی مهرداد کچلش کرده بودن
گفتم اول بریم یه مسافرخونه پیدا کنیم وسائل که گذاشتیم بریم بگردیم گفت باشه ولی اون رفت یه هتل گرون قیمت و دوتخت گرفت و نگذاشت من حساب کنم یه هتل لوکس بود وسائل گذاشتیم رفتیم بیرون رفتیم سینما و پارک و باغ وحش و خلاصه خوش گذشت نهار بیرون خوردیم و اومدیم هتل من رفتم دوش گرفتم و خودمو انداختم تخت و مهرداد هم گفت میرم خرت و پرت بخرم بیام و رفت بیرون بعد از دو ساعت که من خواب بودم اونم رفته بود بیرون و اومد شام خوردیم و مهرداد رفت حموم و اومد بیرون اومدیم تخت که بخوابیم تخت دونفره بود بهم چسبیده بودن و من اومدم یه کم وسطتر خوابیدم اونم چون جثش بزرگ بود اومد کنار من خوابید
دستش رو آورد و دست منو گرفت و انگشتمو با انگشتش فشار میداد منم پامو به پاش می کشیدم با یه حرکت منو به طرف خودش کشید و بغلم کرد و از گردنم بوس کرد که من شل شدم و دستمو آروم بردم به کیرش کشیدم
گفت بهنام میشه یه درخواست بکنم گفتم درخواست ؟ خوب
گفت شرط اول دست من باشه یعنی من هرچی خواستم تو انجام بدی و مخالفت نکنی گفتم چشم حتما خوب بفرما
پاشد رفت و یه کیسه آورد با خودش و ریخت کف اتاق . کلی لوازم آرایشی و کرم و لباس زیر زنانه توش بود
گفتم خوب اینا چیه گفت خودتو اون راه نزن پاشو اونا رو بپوش خندم گرفت گفتم نمیشه گفت شرط رو قبول نمی کنی منم گفتم باشه رفتم اونا رو پوشیدم چون سینه هام برجستگی خاصی داره و سوتین خیلی کوچیک گرفته بود سوتین خوب جا افتاد ولی شورت طنابی خنده دار میشد چون کیرم ازش می اومد بیرون خلاصه یه جفت جوراب ساق بلند بالای زانو که به انتخاب خودش همشو رنگ قرمز خریده بود
بعد نوبت به آرایش رسید رژ لب بلد بودم زدم و ریمل و سایه هم استفاده کردم ولی خط چشمی رو بلد نبودم استفاده نکردم و چون صورت من به علت ژنتیک مو نداشت کرم سفید کننده استفاده کردم
خلاصه وقتی تموم شد بطرف مهرداد برگشتم دهنش باز مونده بود ولی خودم هم باور نمی کردم من بودم چون تناسب اندام من هم دخترونه بود یعنی شونهام کوچیک بود و لگنم پهن بود و چون جمجمه سرم کوچیکه اصلا زن شده بودم
گفتم راضی شدی گفت آره عزیزم خیلی ماه شدی اومد بغلم کرد و از زمین بلند کرد و یه دستش و زیر رانم و یه دستش و زیر گردنم کرد و گذاشت رو تخت
تخت خواب رو به آینه بزرگ بود که میتونستیم کل وجومون رو تو اون ببینیم
خودشو انداخت رو من و شروع کرد لب گرفتن خیلی حال میداد ولی بدن ۱۲۰ کیلو منو خفه میکرد ولی حرفی نزدم و اومد سینه هام رو از زیر سوتین میخورد و اجازه نداد درش بیارم بعد یه قلط زد منو آورد بالا و زیر موند گفتم ۶۹ ؟گفت آره
من برعکس شدم رفتم کیرشو دراوردم و براش ساک زدم و دیدم اونم واسه من ساک میزنه یه کم ساک میزد و یه انگشت شو میکرد کنم منم می گفتم جوووون جوووون
براش ساک میزدم و تا تهش میکردم دهنم و انتهاشو گاز میزدم ودیونه میشد
منو یهو به کنار پرت کرد و رفت سراغ یه کرم یا ژل ژل رو به کیرش زد و کرم رو به سوراخم انگشت میکرد تو و اوف اوف میکرد و کیرش با دستش جق میداد
گفتم خوب مدلت چیه
گفت داگی منم قمبل کردم و کمرمو پایین آوردم و تو آیینه چرخیدن تا خودم هم ببینم از پهلوهام گرفت و گفت خودت تنظیمش کن منم آروم و با ناز کیرشو گذاشتم دم کونم و آروم فشار داد تو یه کم دیگه درد کمی داشتم نسبت به قبلی و لذتش کمتر بود گفتم برام بی حسی روی گفت آره ژل بی حس کننده بود عوضش مدتش زیاد میشه یه مشت کوچیک به پاش زدم گفتم همه چی پس برنامه ریزی بود گفت آره با یه حرکت به جلو کیرشو تا ته جا داد تو کونم من و اون بصورت نیم رخ بطرف اینه بودیم و حرکات آروم تلمبه زدنشو نگاه میکردم وقتی خودشو جلو می آورد منم کونمو عقب میدادم و صحنه قشنگی بود همراه با صدای شلپ شلپ برخورد باسن من با شکم اون . کونمو از بغل محکم گرفته بود و ضربات محکم و تندی میزد و من گاهی به آینه نگاه میکردم و گاهی هم برمی گشتم با نگاه خمار آمیزی به چشماش نگاه میکردم
بعد کیرشو درآورد و سرپا ایستاد و سر کیر و گرفت بالا و تخماشو آورد جلو دهنم منم تخماشو براش لیس میزدم و بهم گفت پشتتو بطرف آیینه بگن تا خوب ببینی من ۹۰ درجه چرخیدم و بحالت سجده خوابیدم کونمو بالا دادم و سینمو کف تخت خواب گذاشتم و اونم سرپا ایستاده بود پاهاشو باز کرد و من زیر قرار گرفتم و بصورت رو کف پاهاشو نشست و خودش بالا بود و من پایین تر کیرشو دو سوراخ کونم تنظیم کرد و آروم فشار داد تو و تا تهش داخلش کرد و تلمبه زدن رو شروع کرد به عقب طرف آیینه نگاه کردم صحنه فوق العاده زیبایی بود یه کون سفید بزرگ که رانهاش جوراب بلند قرمز کشیده بود پایین بود و یه کون بزرگ سیاه پر از مو بالاش بود و یه گیر سیاه کلفت از بالا به پایین وصل بود و داخل میشد و خارج میشد از دیدن این صحنه خیلی حشری شدم و منم پایین جق می زدم البته من سوتین و شورت رو به خواسته مهرداد درش نیاورده بودم سوتین رو کمی بالاتر زده بودم و شورت طنابی رو هم مهرداد زده بود کنار و روی باسنم گذاشته بود
مهرداد خودشو با وزن زیادش بالا و پایین می کرد و تند تند تلمبه میزد و تند تند هم نفس میزد منم تند تند آه می کشیدم و اوففففففف اوفففففف می کردم که شهوتش بالا میرفت ضربه های محکم بیشتری تو کونم میزد چند بار که تلمبه زد کیرشو کشید بیرون و من سوراخ گشاد شده کونمو میتونستم ببینم گفتم کاش منم میتونستم این کون قمبل و ناز رو بکنم اونم خندید گفت من عوض تو می کنمش و دوباره ادامه داد این دفعه با خشونت بیشتری می کرد اه اه اه اه منم اوفففف اههههه جوون بکن
درش اورد و آورد براش ساک زدم کیرش مزه کرم که زده بود رو میداد و اطراف لبهای غنچه ای و کوچک من روغنی شد و رفتم جلو آینه پاکش کردم و دوباره رژ رو زدم وای چی شده بودم
اومدم رو تخت دوباره همون تیپ خوابیدم و دوباره به آینه نگاه می کردم ایندفعه کیر تا تهش با فشار داخل میشد و تا نوکش خارج میشد و کون هردمون به لرزه در میومد
مهرداد دودستشو آورد زیر زانوها ی من و از رو تخت بلندم کرد و منو بالا برو و دوبار به طرف آیینه چرخ زد و من پاهام رو هوا بود و مهرداد دوباره پشتم بود گفتم اینطوری خسته میشی گفت نه مهم نیست
من خیلی خوشم میومد که تو هوا باشم کیرش تا ته تو کونم جا خشک کرده بود همین که ثابت شد من دست راستمو انداختم دور گردنش و دست چپم رو گذاشتم رو کیرخودم تا هم دیده نشه هم که بتونم بمالمش
دوباره شروع کرد تلمبه کاری و صدای کیرش و ناله های من دوباره بلند شد شاپ شاپ شاپ اوففف اوه یه اخ بکن جوون
یه نگاه به ساعت بالای سر آینه نگاه کردم دیدم نیم ساعت تو کار سکس هستیم و هردمون هنوز ارضا نشده بودیم
مهرداد گفت ساعتو نگاه نکن تا صبح برام باید حال بدی گفتم اووففف چشم
یه ۵ دقیقه همین طور تلمبه زد و دیدم داره سرعتش خیلی زیاد شده سریع بود و هم محکم که هرلحظه سرعت زیاد میشد منم یه سوزش و درد زیاد پیدا کردم داد میزدم یواش یواش اونم توجه نمی کرد هر ضربه که میزد می دیدم تخماش هم می پرن بالا و میان پایین
یهو منقبض و منبسط شدن کیرشو تو کونم حس کردم که هر دفعه آب تو داخلم تزریق میشد و از اطراف کون گشاد شدم می ریخت پایین، اونم همین طور منی وارد میکرد خیلی ریخت تا جاییکه احساس کردم داخلم پراز آب منی شده و دیگه جا نداشت ولی مهرداد مثل اینکه تمومی نداشت
گفتم چه خبره بابا آب تو بدنت نموند گفت از دفعه قبل دست بهش نزدم برای این روز نگهش داشته بود بعد کیرش کشید بیرون و یه استکان آب از کونم ریخت پایین مهرداد خیلی حشری شد به این صحنه و یه جوون حسابی گفت با اون صدای کلفتش و منم اووففف گفتم
برم گردوند و لبم رو رو لبش قفل کرد و شروع به خوردن لبهام کرد نشستم جلوش و شروع کردم به ساک زدن و کیرش داشت خواب میرفت و نرم تر شد یه مقدار آبشو از کیرش که مونده بود خوردم و افتادیم بغل هم خوابیدیم و صبح هم ساعت پنج صبح هم بازم دیدم مهرداد کیرشو داره میماله گفت بهنام خوابی گفتم نه گفت میتونم بکنم گفتم من آماده ام گفت بیا پس
پاهام رو گرفت بالا و زانوهامو آورد به سینه هام چسبوند و کیرش که حسابی شق شده بود
گفتم چراغ رو روشن کن تا تو آینه نگاه کنیم رفت چراغ رو روشن کرد و سر پا و ایستاد و گفت کونتو بالا بگیر تا من بیار روت منم حالت دوچرخه زدن پاهام به سینه چسبوندم و اون اومد سرپا کیرشو گرفت پایین و کرد تو و فشار داد رفت تو و این دفعه اصلا رحم نداشت تلمبه های وحشتناکی میزد و خشنی کارشو انجام میداد منم می گفتم یواش چته گفت فقط آه و اوف کن حرف دیگه نزن
منم اه و ناله رفته بود بالا درد داشتم حوصله آینه نگاه کردن نداشتم تند تند تلمبه میزد و این دفعه فحش میداد بکنم تو کونت تو جنده منی اه اه افففف طوری میکرد مثل اینکه کون منو از خیابون پیدا کرده بود سوراخ کونم سوزش شدیدی داشت برای اینکه دردش کم بشه منم جق میزدم تقریبا یه ربع اینطوری تلمبه شدید زد و فورا درش اورد سریع نشست رو دهنم و شروع کرد به جق زدن منم نگاش میکردم دستش و انداخت پشت گردنم و گفت دهنتو باز کن منم باز کردم کیرشو کرد دهنم درحالی که سینه هام و می مالید تو دهنم تلمبه زد منم می گفتم اومممممم اومممممم اونم توجه نمی کرد یهوو دیدم دهنم پر شد از آبش دست نمی کشید هم داشت تو دهنم تلمبه میزد هم که می ریخت نفسم داشت تموم میشد مجبور شدم همشو قورت بدم تا نفس بکشم همشو با یه قلپ خوردم و اونم تموم کرد و کیرشو یه مدت تو دهنم نگه داشت و منم براش میک میزدم بعد ازم تشکر کرد رفت حموم دوش بگیره منم رفتم باهاش دوش گرفتم و اونجا کلی باهم شوخی کردیم و اومدیم تا ساعت ۱۲ ظهر خوابیدیم و فرداش با کلی خاطره خوب هر کدوم رفتیم محل خدمت
دو ماه بعد من دانشگاه قبول شدم و از خدمت ترخیص شدم و رفتم دانشگاه اونم به شهر خودش انتقالی گرفت و رفت و ماجرای ما تموم شد
من تو دانشگاه با یه نفر به نام احمد دوست شدم که اگه خواستید اونم براتون تعریف میکنم
خداحافظ

نوشته: بهنام


👍 8
👎 6
29751 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

723252
2018-10-11 21:39:31 +0330 +0330

اسم داستان رو گزاشتی مهرداد سنگین وزن یاد مسابقات کشتی آسیایی جاکارتا افتادم پهلوان.

بعدشم به کون دادنت افتخار نکن بچه کونی گوزو

1 ❤️

723269
2018-10-11 22:09:33 +0330 +0330

اومدم بگم ملتو گاو فرض نکن تختارو بهم نمیچسبونن وسطشون کمد میزارن گوسفند

1 ❤️

723274
2018-10-11 22:16:59 +0330 +0330

تا نمره خوندم

پر غلط بود و نمیش ادامه داد…

1 ❤️

723360
2018-10-12 08:39:17 +0330 +0330

سکس سربازی واقعا خوبه منم داشتم. من برای خودم اطاق داشتم یکی از بچه‌ها که با هم خوب بودیم میومد اونجا میخابید یه بار خیلی سرو صدا می کرد منم خوابم میومد تو شوخی بهش گفتم بیا بکن بزار بخابیم که شوخی دستی شروع شد به خودم که آمدم شلوارم تا زانو پایین بود وکیرشو داشت به کونم میمالید خلاصه اینقدر باهام ور رفت که کیرشو کامل کرد تو من خیلی حال کردم چنتا تلمبه که زد گفتم بسه فکر که میخام پوزم و عوض کنم تا بلند شد شلوارمو کشیدم بالا و هر چی التماس کرد دیگه ندادم. تا آخر خدمت بهم میگفت حتی پیشنهاد پولم داد بعد سربازی هم چند بار تماس گرفت ولی من…خیلی خوب بود الان پشیمونم

0 ❤️

723386
2018-10-12 11:03:07 +0330 +0330
NA

از بس غلط نگارشی داشت مغزم گوزید.

0 ❤️

723451
2018-10-12 18:37:02 +0330 +0330

علاوه بر تگ کونی نیاز مبرمی به تگ “کونی بتیغ” احساس میشه…
دیوث، کیرشو از تو کونت درآوردی ساک زدی، گوشه های لبت کرمی شد چون رو کیرش کرم زده بود، اونوقت لبت گهی نشد؟!

0 ❤️

723458
2018-10-12 19:49:21 +0330 +0330
NA

گفتی سنگین وزن یاد عباس جدیدی افتادم، راستی اونجا نبود با کون دادنت سلفی بگیره؟؟

0 ❤️

723653
2018-10-13 15:05:09 +0330 +0330

قضیه رو علمی کردین بلاخره

1 ❤️