سکس با میلف لاتین

1399/09/13

من اسمم امیده. سی سال دارم هیکل معمولی دارم و کیرم هم شانزده سانته. من یه اپارتمان توی از شهرهای کانادا داشتم که دنبال مستاجر بودم براش. توی چند تا از سایتها و فیس بوک مارکت اگهیش کردم. خیلی ها مسیج میدادن و من هم جوابشونو میدادم. یه روز یه خانمی به اسم الین پیام داد و من هم جوابشو داد، بعد متوجه شدم که این خانم دنبال یه اتاق بود و من هدفم اجاره دادن کل واحد بود. با سو تفاهمی که پیش اومده بود راهی باز شد که سر شوخی رو با همدیگه باز کنیم و چند تا مسیج با هم رد و بدل کنیم. نهایتا بهم گفت که چهل و شش سالشه و چند وقتیه مهاجرت کرده و در حال حاضر داره توی یه کالجی زبان میخونه و دنبال کار میگرده. من هم بهش گفتم که برات میگردم و اگر موردی اجاره ای پیدا کردم حتما معرفی میکنم بهت. بعد از چند روز دوباره دیدم مسیج داده و سوال زبان ازم پرسید و ازم خواست اگه میشه برای تمرین زبان باهاش حرف بزنم. قبول کردم و شماره رد و بدل کردیم و چند روز با هم حرف میزدیم تا اینکه قرار گذاشتیم یه روز عصر بعد از کلاسش برم دنبالش و با هم بریم یه دوری بزنیم و یه قهوه ای بخوریم. من یه دوست دختر دارم که چند ساله با همیم و بخاطر درس دوست دخترم، مجبور شدیم یه چند وقت از هم دور باشیم و دیر به دیر همو میدیدم. این لانگ دیستنسه بدجور رفته بود رو مخم و نیاز به داشتن سکس منو مجاب کرد که با الین قرار بذارم. خلاصه من رفتم به ادرسی که داده بود ماشین رو قبل از کالجشون پارک کردم و منتظر شدم که بیاد. تو چند دقیقه ای که منتظر بودم خیلی بهم استرس وارد شد، حس خیانت، حس اینکه نکنه کسی مارو ببینه و نکنه زشت باشه و … نهایتا سر ساعت کلاسش تموم شد و اومد پایین من تا دیدمش شناختمش ولی اون منو که توی ماشین نشسته بودم ندید. چند بار به من زنگ زد اما من جواب ندادم و اخرین لحظه تصمیم گرفتم که بدون اینکه ببینمش برم. خلاصه مدام هی زنگ و مسیج میداد کجایی و بعد من هم براش نوشتم که منتظر من نباش. اون شب گذشت و چند هفته بعد دیدم مجددا پیام داده که اره من اون شب تورو دیدم و تو نباید میرفتی و از این حرفا. باز هم فشار سکس نداشتن بهم فشار اورد و داستان دوست دخترمو بهش گفتم و گفتم که میترسم کسی مارو با هم ببینه. بعد از کلی حرف زدن گفت که من یه خونه گرفتم. دوباره شیطون وسوسم کرد و گفتم بذار برم تو کارش. مخشو زدم و گفتم میام سمتت با هم بریم یه دوری بزنیم. رفتم در خونشون با کلی استرس و هیجان سوارش کردم. صورت خیلی معمولی داشت و هیکلش هم چون سرد بود زیر لباس خیلی مشخص نبود. خلاصه با هم رفتیم دوون توون یه دوری زدیم و سیگار و قهوه ای خوردیم و برگشتیم دم خونشون. بهش گفتم نمیخوای خونتو بهم نشون بدی؟ گفت چرا. بزن بریم نشونت بدم. ماشینو پارک کردیم و پشت سرش راه افتادم. یه هووس بود که صاحبخونه طبقه همکف مینشست و این طبقه پایین بود. خونه ی نوساز و شیکی بود. با هم رفتیم داخل کاپشنشو که در اورد با تیشرت و شلوار جین، من چشام چهارتا شد. وای خدای من از پشت که دیدمش دلم میخواست سرمو بذارم لای کونش اینقد که از پشت جذاب بود. با خودم گفتم امشب باید خودمو خالی کن. نهایتا تو خونه نشستیم و شومینه رو روشن کرد و یه شراب اورد با هم دو سه تا زدیم یه ذره که گرم شدیم گفتم یه اهنگ بذار برقصیم. اهنگ گذاشت بلند شدم باهاش رقصیدم و دستمو دورش حلقه کردم و کامل از خود بی خود شدم و از پشت چسبیدم بهش و لبامو بردم نزدیک گردنش و بهش گفتم تو خیلی داغی. اونم قه قه میخندید و با اهنگ میخوند و کونشو روی کیرم میچرخوند. محکم فشارش دادم به کانتر اشپزخونه و از پشت لباشو بوسیدم. وای که چقد این زن داغ بود. برای اولین بار دستم رفت سمت سینه هاش. دو تا سینه ی سایز هشتاد و پنج، سفت. واقعا جذابیت هاش تازه اونجا بود که داشت برام وضوح پیدا میکرد. برشگردوندم و باهاش چشم تو چشم شدم و لبای همو گاز میزدیم. من تازه متوجه این شده بودم که چقدر بدن ورزیده و سفتی داره. موهاشو کشیدم و سرشو بردم عقب و کل کردنشو لیس زدم و تمام گوشاشو اروم اروم لیس میزدم. صداش تمام خونه رو پر کرده بود. تمام تنم اتیش گرفته بود و هیچ چیز جز لذت در اغوش کشیدنش توی ذهنم نبود. هیچوقت تصور این رو نمیکردم زنی که تقریبا پانزده سال از من بزرگتره و دو تا شکم زاییده باشه هم میتونه اینجوری هیکل روی فرم و سرحالی داشته باشه. با عجله و لب تو لب به سمت اتاق خواب هلش دادم. درب رو بستم و به در چسبوندمش. از لباش سیر نمیشدم، با فشار سینه هاشو میچلوندم. تیشرتشو از تنش دراوردم. یه تن بی نقص بدون هیچ چربی اضافه کمر فوق العاده باریک و سینه های پر که داشتن سوتینشو پاره میکردن. انگار دستم به بهشت رسیده بود. نمیدونستم از کجا باید شروع کنم. درست همون چیزی بود که من برای سکس میپسندیدم. فوق العاده حشری، پوستی گندمی، سینه هایی تو پر، بدنی بدون چربی، و باسنی بزرگ و برجسته. بعد از در اوردن سوتینش برای پنج دقیقه فقط سینه هاش رو خوردم و فشارشون میدادم. انگار از اینکه با حرص میخورم و فشارش میدم لذت زیادی میبرد. کم کم دستم رفت سمت زیپ شلوارش و کسشو نوازش میدادم. اه بلندی کشید و سرمو به سینه هاش چسبوند. گه گاهی به اسپانیولی چیزی بلغور میکرد که میشد،« کاش برای همیشه سرت لای ممه هام باشه.» برشگردوندم و صورتشو چسبوندم به دیوار و لباشو گاز گرفتم و توی گوشش بهش گفتم، « امشب قراره به اوج برسونمت. » کمرشو لیس زدم تا به اصل کاری رسیدم. اون باسن بزرگش. اروم شلوارشو تا نصب کونش دادم پایین و سرمو گذاشتم لای کونش. چقدر بوی خوشمزه ای بود. شلوارشو پایینتر اوردم و شورت توریش که از حجم کونش حرفی برای گفتن نداشت و لای دره های کونش خودشو قایم کرده بود جذابیت خاصی به منظره ی جلو چشام میداد. اخ که هنوزم لذتش توی مغزمه. با زبون کونشو لیس میزدم و کامل بوس میکردم و محکم سیلی میزدم روی کونش. خوب که سرخ شد شرتو از لای کونش کشیدم بیرون و قمبل کرد از پشت سرمو رسوندم به کسش. چقدر این اب کس خوشمزه بود. اینقدر لیس زدم که همونجا خودشو سفت کرد و ارضا شد و با خنده گفت،« That’s the start of a big night " هر چقدر که بیشتر میخوردم بیشتر تشنه میشدم. شرتشو کشیدم پایین و شلوارشو کندم. با دستای قویش منو هل داد رو تخت و افتاد روم. شروع کرد به خوردن لبام. جوری خورد که حس کردم هیچ لذتی بالاتر از این نیست و با مهارت خاصی کونشو روی کیرم که داشت شلوارمو جر میداد میچرخوند. شروع کرد به لخت کردنم و با خنده های شهوانیش اتیشم زدن. چشای سیاهشو که خمار میکرد حس میکردم این امکان نداره توی رویا نباشه. خلاصه لختم کرد و با چنان مهارتی کیرمو لیس میزد که انگار از بیابون اومده و این تنها چیز خوردنیه که تا شعاع چندصد کیلومتری پیدا میشه. خایه هامو لیس میزد و تا سر کیرم زبون میکشید. قطعا هیچ زبونی بهتر از اون زبون برای لیس زدن وجود نداره. انقدر خوش میگذشت بهم معنی بی معنی بودن گذر زمان برام به وضوح پیدا بود. طاقتم سر اومده بود باید تموم میکردم بلند شدم و کردنشو گرفتم و فشارش دادم و چسبوندمش به دیوار یه لیس محکم زدم به صورتش و لباشو گاز زدم. کیرمو گذاشتم لای پاش و مالوندم به کس خیسش. پاهاشو با دستام گرفتم بالا و کمرشو چسبوندم به دیوار با دستاش کیرمو گرفت گذاشت در کسش با یه فشار تا ته زدم تو کس داغش. اخ که داشت اتیش میگرفت اینقد داغ بود. انگار تنور بود این کس. چنان تلنبه ای میزدم تو کسش که احساس میکردم این اخرین باریه که قراره من کس بکنم. از دیوار جداش کردم و تو همون حالت اوردم کنار و خودشو بالا پایین میکرد. نوک سینه هاش به تنم که میخورد لذت دوچندانی به وح و روانم میداد. واقعا برام بهشت بی معنی بود وقتی همچین لذتی رو تجربه میکردم. حسابی عرق کرده بود و به نفس نفس افتاده بود و صداش کل اتاقو پر کرده بود با شنیدن صدای شالاپ شلوپ کیر و کس و صدای نفساش انرژیم دو چندان شده بود. خستگی مستولی شده بود بهم و میخواستم بذارمش رو صندلی میز تحریرش که داد زد گفت ادامه بده و چند ثانیه بعد باز هم خودشو سفت کرد و ارضا شد. کسشو سفت که میکرد احساس میکردم یکی کیرمو گرفته داره فشار میده. لباشو خوردم و نشستم رو صندلی اومد روم انگار نه انگار که دو بار ارضا شده و اینقد عرق کرده. چنان بالا پایین میپرید رو کیرم که گفتم الان صندلی میشکنه و میله ی صندلی تو ما تحتم فرو میره. دستاشو دور گردنم محکم حلقه کرده بود و کسشو جلو عقب میکرد رو کیرم. موهاشو گرفتم و سرشو بردم عقب و با دستام میزدم رو سینه هاش که از عرقمون خیس خیس شده بود و داد و فریاد میکرد. حسابی که بالا پایین پرید رفت لبه ی تخت و داگی نشست و من لبه ی تخت سرمو گذاشتم لای کونش و براش خوردم. واقعا هیچ ویوویی برام جذابتر از دیدنش توی حالت داگ استایلی نبود. برش گردوندم و کیرمو کردم دهنش و کردنشو گرفتم تا ته محکم تلنبه میزدم توی دهنش. به جوری تلنبه میزدم انگار تمام مشکلات من تقصیر این بوده. به کمر خوابوندمش و سرشو از لبه تخت اویزون کردم و کیرمو تا دسته کردم تو دهنش و خودم کسشو میخوردم. هر چقدر من بیشتر فشار میدادم کیرمو اون بیشتر لذت میبرد. دو باره کیرم که حالا جونی دوباره گرفته بود گذاشتم در کسش و تا دسته میزدم تو کس داغش. کونشو محکم با دستام گرفته بودم و سیلی میزدم. از پشت موهاشو گرفتم و محکم کشیدم عقب و سینشو با دستم فشار میدادم. احساس کردم داره ابم میاد اینقد ادامه دادم تا ابم توی کاندوم خالی شد و همونجوری روش دراز کشیدم.
اگر مایل بودین باز هم ادامه خواهد داشت.

نوشته: امید


👍 4
👎 17
23601 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

779887
2020-12-03 01:09:14 +0330 +0330

همینجا جلو خونه سالمندان وای میسادی هم کس باستانی گیرت میومد تازه دعات میکردن آخرتتم آباد میشد!! فرار مغزها داشتیم فرار کسمغزها رو هم خودم نوشتم فقط فرار کیرمغزها مونده بود که اونم امشب تکمیل شد!!

6 ❤️

779898
2020-12-03 01:45:04 +0330 +0330

****داستانت واقعی بود
ولی کیر خر تو کوس خواهر و مادر آدم دروغگو

2 ❤️

779903
2020-12-03 02:53:12 +0330 +0330

دوون توون؟؟ حداقل مینوشتی داون تاون ابله. کجای دوون توون شبیه به چیزیه که تلفظ میشه؟

4 ❤️

779907
2020-12-03 03:37:13 +0330 +0330

دوون توون Downtown😔

3 ❤️

779949
2020-12-03 10:59:10 +0330 +0330

دوستمون ظاهرا فیلم زیاد میبینه.‌

1 ❤️

779950
2020-12-03 11:43:57 +0330 +0330

Dastanet ke vaqe ee bod
Vali Kir to kose nanat adame droqo

1 ❤️

779998
2020-12-03 20:11:37 +0330 +0330

راجب سکس با مرد کیر کلفت کانادایی آمریکایی هم چیزی هست بگو

1 ❤️

780005
2020-12-03 21:03:50 +0330 +0330

I think that’s right

0 ❤️

780007
2020-12-03 21:09:36 +0330 +0330

الکیر کانادایی ها تو الکونت

1 ❤️

780291
2020-12-05 20:35:04 +0330 +0330

همونجا که گذاشتی رفتی مشخص میکنه توی بچگی خیلی کون دادی،ازت خوشم نیومد کونی

0 ❤️