سلام اسمم حمید هستش ۳۰ ساله قد بلند هیکل مردانه
من یک دوست دختر داشتم به اسم رویا قد نسبنا بلند و خوشگل
رویا همش به خاطر اینکه تو چشم من باشه خیلی به خودش می رسید همش از این آرایشگاه به اون یکی
رویا چون می رفت ارایشگاه همش از داستان های تو ارایشکاه زنانه می گفتش منم علاقه ای به شنیدن حرفها خاله زنگه نداشتم
تا اینکه یکبارگفت نازی آریشگرش که مطلقه بود با یک پسره رل زده و رفتن مسافرت و داستان های سکسی شو واسع رویا تعریف کرده بود اونم بری من می گفت تا اینکه مدنی گذشتش یک روز رفتم دنبال رویا اونجا بود که نازی رو دیدم الحق شاه کسی بود برای خودش
رویا بهم گفت نازی بهم زده و دنبال یکی می گرده و ناراحته فعلا
مدتی گذشت رویا هر دوهفته یکبار پیش نازی می رفتش که به خودش برسه
یک شب که من رفتم دنبالش گفت نازی ماشینش خراب شده اشکال نداره برسونیش منم گفتم بگو بیاد با خودم گفتم چرا یکی دیگه این شاه کس رو سوار کنه
رفتم رسوندمش بعدشم رویا گذاشتم خونه شون
نرسیده بودم به خونه خودم رویا زنگ زد که نازی کیف شو تو ماشینت جا گذاشته اگر میشه قبل از رفتن به خونه خودت سر راه کبفشو بهش بدی منم بهش گقتم پس شماره شو اس کن هماهنگ کنم با پیک بفرستم اینطوری شماره شو گیر اوردم
فضولیم گل کرد ببیتم تو کیفش چی داره
دیدم ای دل غافل خانم تو کیفش یک دیلو(کیر مصنوعی) داره احتمالا با اون خودشو آروم می کرد با خودم گفتم چرا ‌مصنوعیی کیر من مگه خار داره
تصمیم گرفتم خودم ببرم بدم شاید راه داد آخه خیلی تو کفش بودم تا برسم در خونه اش خاطرات سکسی که بری رویا گفته بود تو ذهنم بود
دل رو به دریا زدم گفت باید این رو امشب بکنمش
رسیدم در خونه اش در باز کرد رفتم بالا کیفشو بدم در آپارتمانش شو باز کرد دیدم ای دل غافل با یک نیم تنه و شلوارک تنگ مشکی جلو دره بدن سفیدش داشتش برق می زد تعارف کرد خیلی زحمت کشیدی بیا تو یک آبی چیزی منم رفتم تو دیدم مشغول مشرب خوردن و سیکارشم روشن هستش گفت یک شات با هم بزنیم منم چ ون میخواستم رانندکی کنم بعدش گفتم چند پیک همراهی تون‌می گنم ولی زیاد نه
اونم چون خودش جلو یود و روی مشروب سیگار کشیده بود چت شده بود
میگن مستی و راستی یکهو لحنش عوض شد گفت خوش به حال رویا چی کیری داره به منم میدی
منم از پست بغبش کردم کیرم افتاد لای کون تپلش شروع کردم سینه هاش گرفتن و لب خوردن کم کم گوشش رو گردنش صدای آه و ناله اش بلند شدش بغلش کردم انداختم رو مبل شزوع کردم سر سینه هاش خوردن دیکه نازی تو حال خودش نبود آه و ناله اش تو حال پیچیده بود داد می زد کیر میخوام اومدم نافشو لیس زدم با دستاش سرمو برد سمت کس ش گفت بخور لای شورتش دادم کنار شرو کردم به خوردن نازی هم کیرمو از رو شلوار می مالید گفت کیر بده دادا می زد کیر میخوام طفلک معلوم بود چند وقته سکس تداشته کیر مو در آوردم دادم دهنش وای چی ساکی می زد مثل ت فیلم ها پورن
منم حالت شش و نه شدیم اون کیر میخورد من کس
کیرم شده بود مثل سنک داشت می ترکید کس نازی داغ شده پرتش کردم رو مبل کس شو اوردم لبه مبل با کیر می زدم رو کس خیس ش
کیرمو تا به حال اینجوری ندیده بوم همون جور که ناله می کرد داد می زد جر بده منم چند دقیقه فقط کیرمو می مالیدم رو کس تا شروع کرد فحش داد گفت توله میگم کس مو جر بده این نه گفت منم یکهو کل کیرم کردم تو کسش جبغ زدش با ناله گفت پاره شدم یک چند لحظه ای نگه داشتم وای کسش داغ داغ بود یک کس سفید تپلی کمکم شروع کردم تلنبه زدن افتادم به جون سینه هاش وای نگو همونجور یکم تلنبه زدم دستمو انداختم لای کونش بلندش کردم اون حرفه ای یود پاهاش دور کمرم انداخت سرپایی گاییدمش
همونجوری بردمش تو تختش پرتش کردم به حالت داگی انداختم دوباره تو کسش محکم و تند تر داشتم تلنبه می زدم دیدم لرزید کیرم تو کسش داشت آتیش می گرفت
محکم بغلش کردم چند بوسش کردم تا آروم شه به بغل خوابوندمش هموجور که نازش می کردم دوباره انداخنم تو کسش انگشتم تف زدم بره تو کونش فکر می کردم کونش تنگ باشه ولی دیدم نازی اینکاره است با خودم گفت باید امشب به معنای واقعی پاره کن یکم که آرو م شدش کرمو در آوردم گفتم بخور الحق نازی خوب ساک می زد داشت کیرمو و تخمم ها می خورد گفتم نازی کونتو میخوام پاره کنم گفت کیر به اون کلفتی میخوای بکنی تو کونم این باید بره تو کس اون جر بده گفت م امشب کس و کونت بهم می دوزم غصه نخور فعلا بخواب کونت جر بدم رفت یک کرم آورد سر کید من و دم کونش زد گفت خودم می زارم تو کونم س کیرم یک تف زدم با کون نشست رو کیرم وای چی تنگ بود شروع کرد بالا و پایین رفتن و سینه هاش می زد تو صورتم منم دیوانه شدم دستمد دور کمرش حلقه کردم نتونه در بره شروع کردن تند تند تلنه زدن تو کونش اونم تو حال خودش تبود اتاق پر شده بود از آه و تاله های سکسی نازی کیر در آمد از کونش سریع کردم تو کسش جاجو عوض کردم نازی خوابدم زیرم محکم تو کسش تلنبه می زدم نازی هم اه و ناله که جرم بده این کس رو یکهو سر کیرم آتیش گرفت تمام آبم رو ریختم تو کسش مثل مرده افتادم روی نازی
چشم وا کردیم دیدم یک ساعتی گذشته بری اینکه رویا شک نکنه از موبایل نازی اس دادم به رویا ممنون پیک رسید دوباره خوابیدم بغل نازی صبح شد مستی از سرش که افتاد من خواب بودم احساس کردم سر کیرم خیسه چشم وا کردم دیدم نازی داره ساک می زته
گفت بیداز شدی کیر کلفت دیشب که جرم دادی پاشو تنبل خان رویا حرومش باشه این کیر
باید هر وقت خواستم به منم کیر یدی وگرنه به رویا میگم منم قبول کردم از اون به بعد چند بار دیکه هم رویا رو پبچوندم و با نازی سکس های مختلفی کردیم واقعا نازی شاه کس بودش

نوشته: حمید