سلام اسم من علی رضاس من نصف داستان های این سایت خوندم که هی میگن هیکلمون خوبه فلان ولی من جز حقیقت چیزی نمیگم
بریم بدون هیچ وقفه ایی بریم برای شروع داستان من ۱۶ سالمه و کیرم ۱۷ سانته خونه ی ما ۶ طبقه دارد ما تو طبقه ی اخر یعنی ۶ زندگی میکنیم خونه ی بغلی ما یه دختر ۱۷ ساله داره که اسمش نگینه هیکل نسبت به سنش عالیه کونش از زیر شلوار نمایانه و به خاطر همین هیچ وقت لباس های جذب نمیپوشه.
من در کرج زندگی میکنم(گوهردشت. کرج کسانی ک در کرج زندگی میکنن میدانن کجاس)
در کرج مدرسه ایی به نام حجاب است مدرسه دخترانه است د بالای مدرسه دخترانه یک مدرسه پسرانه است من در اونجا درس میخونم نگین هم در مدرسه پایین درس میخونه. من وقتی از مدرسه برمیگردم نگین میبینم که اون کون گندش ادمو دیوانه میکنه نگین دو تا رفیق داره که اسم یکیشون زهرا یکی دیگه نازنین بود ک بهش نازی میگفتن من می خواستم با استفاده از رفیقای نگین به خود نگین نزدیک بشم اخه مخ کردن رفیقاش از خودش راحت بود نگین دختری باهوش و زیرکه من شماره نازنین با کلی دردسر گیر اوردم(اگه بخوام تعریف کنم کلی طول میکش خودش یه داستان جداگونه میشه)من بعد از دو هفته چت کردن با نازنین دوست صمیمی شدیم و یه روز هم به بیرون رفتیم.
یه ماه از چت کردن من با نازی گذشته بود که دیگ نا امید شده بودم
که یدفه ساعت ۲، ۱ نصف نازی پیام داد که فردا بیا خونه ی ما بابا مامانم می خوان برن روستامون من اول گفتم نه بعد از شنیدن اینک گفت بیا نگین و زهرا هستن از خدا خواسته رفتم.فردا ساعت ۱ بود رفتم یه دوش گرفتم چون موهام بلند بود با کش بستم یه لباس مشکی با یه شلوار سفید پوشیدم اماده رفتن شدم قرار شد بریم خونه ی نازنین اینا
تا اونجا پیاده حداقل ۱۰ دیقه طول میکشید ما ساعت ۲ قرار داشتیم تازه ساعت ۱ بود می خواستیم یه چرت بزنم که گفتم برم یه جقی بزنم اونجا ابرو ریزی نشه یه یه ربعی طول کشید بعد راه افتادم رسیدم . وقتی رسیدم زنگ زدم در باز کردن تا داشتم میرفتم تو یه صدایی اومد که گفت در نبند دیدم نگینه وای داشت ابم میومد یه لباس قرمز تا دم کون زیباش که نزاره زیاد تو دید باشه وای چه لحضه ایی وقتی از پله داشت میرفت بالا کونش بالا پایین میکرد.رفتیم تو اونا قلیون میکشیدن
من چون نمیکشیدم حوصلم سر رفته بود گفتم بیاید جرعت .حقیقت بازی کنیم اونا هم قبول کردن.بازی شروع شد توی تلگرام یک بات بود و اونجا بازی شروع کردیم بازی دو بخش داشت یدونش عادیه یدونش +18 بازی شروع کردیم .یه ۲ ساعتی بازی کردیم ساعت ۶ بود که زهرا گفت خسته شدم میرم یه چرتی میزنم نازی هم که گفت بازی نمیکنم برای شوخی گوشی زد زیر مبل نگین یزره بی ادب بود یه چند تا فش داد رفت که گوشی بیاره وقتی می خواس گوشی بیاره لباسشو اورد بالا که نره زیر دستو پاش واییییی چه صحنه ایی دیدم خدا الان دیگ راحت معلوم بود ابم داش میومد وفتی اومد بیرون گفتم برم دستشویی یه جق زدم هرچی از کونش بگم کم گفتم انقد که این کون بزرگ و خوش فرم بود از دستشویی بیرون اومدم رفتیم سراغ بازی منم که حشرم زده بود بالا خودمو به نگین میچسبوندم حتی یجا برای این که به رونش دستم بخوره محکم‌زدم رو پاش (مثلا برای خنده)اونم هیچی نگفت یه ساعت بازی کردیم که نگین گفت خسته شدم سوال ها تکرای شده منم گفتم باشه گفت برو یه بازی پیدا کن بازی کنیم منم همینجوری اتفاقی بلند خوندم جرعت و حقیقت 18+اونم خیلی سریع از مبل پاشد گفت اینم یه امتحان کنیم شاید خوب باشه منم که از خدام قبول کردم اولین سوال من زدم که سوال اومد کون بیشتر دوست داری یا ممه منم که واقا کون دوست داشتم با خجالت گفتم کون نگین یه لبخند خیلی ریز زده نوبت خودش شد که سوال اومد رو کیر بشینی فر بخوری یا فر بخوری کیر بخوری گفت رو کیر بشینم فر بخورم که منم با اون کلمه حشرم بیشتر رفت بالا حالا بعد از چند دیقه بازی من دستم خورد جرعت زدم که دیگ نمیشد بیرون اومد سوال اول این بود که شلوار تو در بیار تا اخر بازی لخت باش ولی من عوض کردم سوال بعدی این بود که برو دستشویی عکس کیرت بفرست برای هم بازیت منم که مجبور بودم چون اول بازی قول دادیم که همه چیو انجام بدیم منم رفتم عکس فرستادم اومدم بیرون نگین هیچی نگفت بعد از چند تا سوال دیگ بازی چون نگین تا حالا حقیقت نزده بود باید یه بار جرعت بزنه نگین زد که سوال دلخواه من اومد سوال این بود که تا اخر بازی نباید شلوار داشته باشی نگین هم چون یه بار سوال عوض کرده بود دیگ نمیتوس عوض کنه وای لحضه شماری میکردم وای نگین شلوار در اورد وای یه شورت صورتی داشت که ادم حشر میکرد سریع نشست تا من نتونم ببینم کونشو و منم که حشری دنبال فرصت میگشتم تا بکنمش بازی ادامه داشت تا این که یه سوال برای نگین اومد که گفت برو تو بالاکن داد بزن من کصخلم وقتی داشت پا میشد میرفت کونشو دیدم پشمام فر خورد هر لپ کونش اندازه کلم بود کونش انقد گنده بوده که شرت یزره هم کون نگه نداشته بود کونش مثل یه هلو از شرت زده بود بیرون من شلوارم خیس شد چون شلوار من سفید بود معلوم میشد وفتی از بالاکن اومد بیرون من خودمو زدم به خریت که اره من هیچ ندیدم مثلا بچه ی پاکیم بعد از چند دیقه بازی تاقت نیاوردم پریدم روش اولش میگف چی کار میکنی نمیزاش کاری کنم ولی بعد یه دیقه شل شد یه نیم ساعتی از هم لب گرفتیم بعد گردنشو خوردم بعد همینجوری رسیدم پایین که ممش زیاد گنده نبود ولی خوب بود از روی لباس گاز زدم یه داد بلند زد شانس اوردیم کسی بیدار نشد بعد نگین بلند شد گفت اینجا نمیشه صدا میاد گفتم باشه دیگه کاری نمیکنم گفت نه من بار اولم نیست که سکس میکنم میدونم حتی با یه تقه کوچیک صدای تبل میده من گفتم پس کجا گفت بیا بریم خونه ما هیچکس نیستم رفتیم تو تاکسی که حتی از حشریت تو تاکسی پاهاش میمالیدم .رسیدم وقتی در خونه باز کرد نزاشتم قدم بزاره تو خونه شروع کردم به لب گرفتن و لباش عالی بود .رفتم لباسشو در اوردم ممه هاشو خوردم مثل نوزاد وقتی خوردم از روی شلوار کصش مالیدم کلی هر دو تا مون حال کردیم بعد شلوارشو در اوردم از روی شرت کصشو خوردم خوردم حسابی خیس بود بعد شرتشو در اوردم کصشو خوردمو بعد یه چند گاز کوچولو گرفتم یه اه بلند کشیددد بعد من وقتیدفیلم پورن میدیم پوزیشن 69دوس داشتم بعد بصورت 69 شدیم کیرمو جوری خورد که تاقت نیاوردم ابمو ریختم تو دهنش بعد پاشدیم رفتیم رو تخت دمر رو پهلو خوابید پاهاشو داد بالا منم با چند تا تف کردم تو سوراخ کونش تا ته نبردم میدونستم باید اروم ببرم تا دردش نگیرع بعد از یک دیقه تا ته بردم تو یه داددبلند زد گفت اره من جندی توهم منم با این جمله تحریک شدم سرعت تقه هامو بردم بالا از شدت درددنگین عرق کرده بود بعد گفتم پردتو زدی گفت اره دوست پسر قبلیم زده منم میشناختمش گفتم میش بکنم توش دیگ گفت اره از تو کونش در اوردم حسابی سوراخ کونشو لیس زدم بعد با همون پوزیشن کردم تو کصش یه ۲۰ تا تلمبه زدم انقد کونش بزرگ بود با هر تقه صدا ساختمون در میگرفت بعد از کصش در اوردم رفتیم سراغ زیر بغلش پشم داشت ولی من عاشق زیر بغلم بد بو هم نبود همینجور ک میلیسیدم با انگشتم ممه هاشو میمالیدم بعد رفتم سراغ کونش با کف دست محکم زدم رد کونش چه نرم بودم اومدم یه لپ کونشو گرفتم تو دهنم یع دو نشو گرفتم تو دستم بعد رو کمر خابید منم رفتم روش کیرم با تف کردم تو کصش گفت ابتو نریزی توش گفتم نه بعد از ۱۰ دیقه تلمبه یکی از بدترین اتفاق های سکس رخ داد اونم این بود که گفت دستشویی دارم منم که اوج حشریتم بود گفتم همینجا دست شویی کن اونم شاشید رو منو منم عصبانی شدم گفتم داگی شو منم چون عصبانی بودم کردم تو کونش و با کل توانم تلمبه زدم نگینم از درد داشت گریه میکرد منم که گریه میدیم حشرم بیشتر میزد بالا انقد تلمبه زدم که خودم خسته شدم بعد دیدم ابم داره میاد کیرمو در اوردم ربختم تو کونش گفت برم حموم گفتم منم میام رفتیم حموم کونشو من شستم ها دوباره کردم تو کونش ایتدفعه راحت تر بود یه نیم ساعتی تلمبه زدم ابمو ریختم تو کونش بعد رفتم سراغ زیر بغل لیسیدم.یه چند باری سکس کردیم

نوشته: علیرضا