سکس با هم خوابگاهی

1397/08/15

سلام به همه دوستان
داستانی که میخوام بگم یکی از خاطرات من تو دانشگاهه با یکی از هم خوابگاهی هام.
اسمم امیره ۲۶ سالمه قد ۱۷۸ وزن ۷۵ قیافه واندام معمولی دارم سال ۹۱بود که تو یکی از دانشگاه های شمال مشغول تحصیل بودیم واصلا تو فاز سکس با هم جنس خود نبودم ترم دوم بود رفته بودیم پی خوابگاه که همه اکثرا دنبال هم وردودی های خود بودن تقریبا هم اتاقی های ما و اتاق بغل هم ورودی های خودمون بودن بجز یکیشون که ی ترم پایین تر از ما بود اسمش رضا بود بچه تهران واصالتا شمالی بود این اقا رضا تقریبا بین بچه های ما فقط غریبه بود چون بچه خوشگلی بود تقریبا همه دوسش داشتن وخیلی هم زبون باز بود ونا گفته نمونه که این اقا رضا کون خوبی داشت همه بچه ها فقط تو کف این بودن از شانس خوب من این اقا رضا هم رشته ای من بود واکثرا با هم از درس این جور چیزا صحبت میکردیم وبین همه ماها فقط این لب تاب داشت.یه روز یکی از بچهای خودمون ی سی دی سوپر داد گفت بده به رضا که بریزه فلش میگفتن تو باهاش رابطتت خوبه ولی منم روم نمیشد بگم بلاخره ی روز که از کلاس اومدیم با رضا تو اتاقشون تنها بود رفتم پیشش گفتم بی زحمت این سی دی رو بزن به فلش ولی نگفتم که فیلم سکسه اونم قبول کرد درحال کپی بود که گفت بزا وا کنم ببینیم چیه من میخواسم برم بیرون ولی گفت نرو تنهام حوصلم سر میره اقا این فیلمو وا کرد یکم زد جلو من از خجالت مردم ولی این انکار ن انگار یکم باهم نگاه کردیم بعدش من بلند شدم برم گفت کجا گفتم میخوام برم حموم ی دوش بگیرم برگشت گفت الان نرو بزا کپی تموم شه با هم میریم انگار منو برق سه فاز گرفت روم نشد بگم نمیشه منتظرش موندم کپی تموم شد من لباسامو ورداشتم رفتم تازه لخت شده بودم که در زد گفتم بله گفت منم درو واکن بیام گفتم برو اونیکی گفت بیخی زن که نیسی میام با هم دوش میگیریم خلاصه اونم اومد لباساشو دراورد فقط شرت پامون بود یکم دوش گرفتیم من کیرم سیخ شده بود از رو شرت تابلو بود یکم خجالت زده بودم گفت چه خبرته گفتم همینجوری گفت میشه دراری ببینم گفتم زشته گفت چ زشتی خودش شرتشو دراورد گفت ببین مال منو کیرش کوچیک بود حدودا ۱۳ سانت من که دراوردم چشاش برق افتاد گفت عجب کیری داری وسفته جون میده واسه کس بازی یکم دسش گرفت من از خود بی خود شدم چسبیدم بهش شروع کردم گردنشو خوردن اونم گردن منو میخورد بعد لب تو لب شدیم کیرم هنوز دسش بود کیرمو ول کرد همدیگرو بغل کرده بودیم پشت همو میمالیدیم یهو رضا گفت کیرت شکممو سوراخ میکنه بزا بزارم سر جاش گفتم جاش کجاست کذاشت لاپاش عقب جلو میکرد من هنوز باورم نمیشد بعدش منم یکم تلنبه زدم گفت از عقبم میخوای سرمو به نشانه ی تایید اوردم پایین اونم برگشت من فک کردم منظورش لاپا بود گذاشتم لاپاش گفت اونجا ن بزا اروم تو سوراخ یکم یکم تفمالی کردم سرشو گذاشتم دیدم بله اقا زیاد تنگ نیس کم کم فشار دادم گفت بسه همین قد تا ته نکن صدامون میره بیرون منم یکم تلبه زدم داشت ابم میومد که در حمومو زدن مهدی بود گفتم بله گفت زد بیا بریم باشگاه منم دیگه فازش از سرم افتاد کیرم خوابید گفتم باشه الان ولی رضا ول کن نبود یکم با کیرم بازی کرد سیخ شد ولی من دیگه حسم پریده بود ولی رضا واسم جغ زد اومدم بیرون ولی مهدی فهمیده بود دمش گرم نذاشت کسی بفهمه .
ببخشید خوب ننوشتم چون با اولم بود خدایی تند تند نوشتم اگه مایل بودین سکسهای بعدیمم با همین رضاجون واستون مینویسم.

نوشته: امیرخان


👍 8
👎 6
28889 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

728702
2018-11-06 21:11:35 +0330 +0330

اوضاع یه طوری شده که برا اثبات مرد بودن باید هم اتاقی کیون هم اتاقیش بزاره این رسم شنیع از حجله های حوزه ها به خوابگاه دانشگاه ها هم سرایت کرد

0 ❤️

728707
2018-11-06 21:20:09 +0330 +0330

اخه بچه جقی تورو چه به داستان نوشتن برو جقتو بزن

0 ❤️

728793
2018-11-07 07:42:30 +0330 +0330

چرا این همه داستان گی؟ آیا دستهایی پشت پرده است؟خخخخخخ

1 ❤️

728857
2018-11-07 17:38:11 +0330 +0330

نه جان مادرت مایل نیستیم دیگه ننویس جالب اینجا همه اینایی که داستان.مینویسن کیراشون بزرگه سفت من نمیدونم اینایی که دودول دارن از کشور دیگه ای اومدن ؟؟؟کیر مغز خان کسشعر ننویس

0 ❤️