سکس با پسرخالم بیژن

1401/02/24

سکس منو پسرخالم
خاطره بر میگرده به سال های ۱۳۹۷ اون زمان که دانشجو بودم و به کلاس با آموزش. هنر داشتم تو تهران بگذریم همیشه پنج شب ها با پسرخاله ها قرار میذاشتیم فوتبال بازی کنیم منظورم همون سونی بازی کردن بود ۶تا پسرخاله با هم بازی سونی رو انجام می‌دادیم اسم که نام میبرم همش اسم الکی تخیلی هستش تو این جمع بیژن کلا یه حالتی بود همه پسرخاله ها هم میدونستم اما نمیدونستم دیگه این گی کلا عاشق این بود که ماساژ بده اما انصافا خیلی قشنگ ماساژ میداد آقا دیگه در حین بازی بود این هی به من گیر میداد بیا ماساژت بدم منم که عاشق ماساژ کلا کسی منو ماساژ بده شل میشم منم از خدا خواسته هم خسته بودم هم دوست داشتم همیشه قبول میکردم اون اول ها که ماساژ میداد چیزی احساس نمی‌کردم که به من نظر داره چیزی حسابی ماساژ میداد تا وقتی که یا بازی من شروع بشه یا بازی خودش منم اون وسط دعا میکردم بازی هیچ کدوم شروع نشه دیگه به هر حال ماساژ میداد تموم میشد دیگه می‌گذشت برای هفته بعد پنج شنبه باز پس خاله ها جمع می‌شدیم برای بازی کردن اکثرا موقع ها هم خونه بیژن بودیم برای بازی دیگه بعد اون روز تصمیم گرفتم بیژن منو آخر بازی ماساژ بده یعنی اصلا امکان نداشت که ماساژ نده تو اون جمع من از ماساژ خیلی خوشم میومد منم اصلا نمیدونستم اونم از خدا خواسته آقا گذشت زمان گذشت تاریخ گذشت یه شب پنج شنبه من گفتم میخوابم همینجا خونه بیژن اینا آقا من عادت دارم که شب بدون پیراهن میخوابم چه زمستون چه تابستون آقا این پتو آورد من زیر خودم چیزی نمیندازم یه پتو دیگه هم آورد گفت بنداز زیرت فرش اذیت نکنه کمرتو من گفتم خوبه نیازی نیست به هر انداخت آقا دیگه چراغ خاموش کرد من به پهلو راست میخوابم دیگه چشام بستم دیدم که بیژن داره به من نزدیک میشه گفتم شاید نمیتونه بخواب تکون میخوره نزدیک که شد دستشو گذاشت رو کمرم اینم بگم بیژن پشت من خوابیده بود شروع کرد ماساژ دادن میدونین من عاشق ماساژم شروع کرد ماساژ دادن منم کیف میکردم چیزی هم نمیگفتم نه اون ماساژ که وسط بازی انجام میداد ماساژ ناخن هستش که ناخن می‌کشه رو کمرت بعد وسط اونم یه ذره بشکونی هم می‌گرفت آقا همینطوری ادامه داد دیگه من خوابم برد دیگه از من دید بخاری در نمیاد اونم خوابید تا گذشت تا هفته بعد بازی تموم شد این چیزا بیژن برگشت گفت شب بمونید نرید منم که به فکر ماساژ بودم گفتم من میمونم بقیه پسرخاله ها رفتن باز بیژن جارو آورد داخل پذیرایی انداخت خاله شوهر خالم داخل اتاق بودن اصلا کاری. با هیچ کسی ندارن دوتا خاله شوهر خاله تخمم دارم آقا دیگه جارو انداخت دیگه برق خاموش کرد رفتم به سمت خوابیدن این دفعه بیژن جارو نزدیکتر انداخت بود دیگه باز من خوابیدم دیدم بیژن شروع کردن به ماساژ من الکی گفتم نکن بذار بخوابم گفت کاری ندارم که اذیت میشی نکنم گفتم نه گفت پس اذیت نمیشی من کارمو انجام میدم تو هم کیف کن گفتم باشه آقا ادامه داد منم تو ذهنم به این فکر بودم نکنه بیژن بخواد منو بکنه داره خاشخاش می‌ریزه همینطوری داشتم فکر میکردم کیف که بیژن دستشو برداشت من برگشتم صورتم به سقف بود که دیدم بیژن دستشو گذاشت رو سینم و ماساژ دادن گفتم بیژن نکن گفت عه بیداری گفتم آره خوابم نبرد گفت فکر کردم خوابیدی گفتم نه گفت پس بذار کارمو کنم گفتم باشه واقعا خیلی خوبه ماساژ ادامه داد هی نزدیک نزدیک میشد به سمت کیرم باز میآورد بالا منم شل شده بودن واقعا ادامه داد هی دستشو میبرد به سمت کیرم من چیزی نمیگفتم داشت منو محک میزد منم دیگه چیزی نگفتم دیگه واقعا ساعت دیر شد بود من دیگه خوابم برد تو همون صورت دیگه بیژن هم دید از من چیزی بلند نمیشه خوابید دیگه اون روز هم گذشت تا هفته بعد نه هفته بعدش باز من رفتم خونه بیژن اینا مثل داستان قبلی یک هفته بود نرفتم هفته بعدش رفتم دیگه یک هفته بود هم ماساژ ندیده بودم تو کف کف بودم آخر بازی خودم به بیژن گفتم ماساژ میدی منو بدنم درد می‌کنه ماساژ داد اینا دیگه آخر بازی بود اینا پسرخاله گفتن ما هم میریم بیژن گفت بمونید اینجا بخوابید این چیزا هیچ کدوم نموندن رفتن من باز موندم بیژن جارو انداخت این دفعه خیلی نزدیکتر بهم جاور انداخت من دیگه فهمیدم این‌واقعا میخواد منو بکنه آقا من دیگه به پهلو نخوابیدم ماساژ سینه خیلی کیف میده خودمم چونکه ماساژ دوست دارم کلا کیف میکنم به این فکرم بودم منو نکنه از این چیزا به هرحال گفتم این بیشتر حال میده گذشتت یه زمان کوچیک بیژن دستشو گذاشت رو سینم ماساژ دادن ادامه دادن دیگه این دفعه دستشو برد به سمت کیرم دست به خو کیرم نمیزد اما بالا کیرم دست میزد اونجای که مو هستش منم همیشه موخودمو میزنم اصلا نمیذارم اندازه یه دونه دونه گندم بشه همیشه تمیزه گفت به به چه تمیز منم گفتم نیازی نیست اونجا دست بزنی اونم گفت ماساژ دیگه اذیت نکن من خودمو وا داد بودم الکی گوز کلاس میومدم آقا بالا پایین بالا پایین ماساژ دستشو گذاشت رو کیرم شروع کردن به ماساژ دادن کیرم منم گفتم بیژن نکن بابا زشته میخوابم بخوابم واقعا هم کمی شاکی شدم گفت ماساژ کاری ندارم گفتم دست گذاشتی رو میرم میگی کاری ندارم گفت ماساژ خب گفتم ماساژ بعد تبدیل میشه منو بکنی گفت نه اینطوری نیست کمی گذشت دستشو برداشت من برگشتم به پهلو خوابیدن اما بیدار بودم با بیژن پشت منو ماساژ دادن باز به صورت قبلی خوابیدم شروع کرد دیگه این دفعه گفتم کون لقش هر کاری دوست داره انجام بده شروع کردمستقیم دستشو گذاشت رو کیرم گذاشت منم چیزی نگفتم سکوت بالا پایین کردن کیرم کیرم واقعا سیخ سیخ بود یادم رفت بگم چه مدل هستیم بیژن از من ۴ سال بزرگتر هیکل دوتامون لاغر نه زیاد لاغر اندامی من قیافه خوبی دارم بدن دارم که اکثرا میخوان با من بخوابن نه اینکه منو بکنن کلا من بغلشون کنم کلا موقع ها من باهاشون کار دارم تا دلتون هم بخواد گی داشتم بگذریم سیخ سیخ بود دیگه حسابی هم ذهنم درگیر بود هم کیرم بهش گفتم بازی کنی الان دیگه ابم میاد گفت بیاد اشکالی نداره گفتم بابا شورتم کثیف میشه این چیزا بلند شد زود رفت دستمال کاغذی آورد پتو زد کنار دیگه نشست روبه روی کیرم من خوابیده بودم همینطوری که بازی میکرد لبم اومد دستمال کاغذی گذاشتم رو کیرم منم یه نفس راحتی کشیدم کلی خستگی بدنم ریخت بیرون کیف داد. تموم شد بیژن خوابید منم خوابم برد صبح تا اینکه بیژن بیدار بشه من رفتم گذاشت تا هفته بعد تو هفته ها این تو ذهنم بودچقدر کیف داد از این چیزا پنج شنبه که اومد محمد اون یکی پسرخالم زنگ زد بیا خونه ما امشب اینجاست برنامه منم تو دلم گفتم ای بابا آقا شب شد رفتم خونه محمد اینا بازی گذاشتیم شروع به بازی این چیزا بیژن هی میومد یه ماساژ میداد می‌رفت تا اینکه بازی تموم شد دیگه گفتیم بریم این چیزا خدافظ این حرف ها منو بیژن اون یکی پسرخالم دیگه بلند شدیم اول پسرخالم رسوندیدم بعد باید از جلو در بیژن رد می‌شدیم بعد من میرفتم خونه خودمون خونه های خودمون هم به هم نزدیک بود خواستم خدافظ کنم بیژن گفت بیا بریم خونه ما بخواب گفتم اگه اذیت نمیکنی بیام گفت مگه اذیت میشی گفتم اون شب اره من از ماساژ خوشم میاد گفت اونم ماساژ سکسی منم چیزی نگفتم واقعا خوب بود حال میداد رفتم خونشون دیگه به همون کاری قبل من این دفعه باز به پهلو خوابیدم بیژن شروع کرد باز این دفعه دیگه یه بالش بزرگ گذاشته بود نزدیک نزدیک هم بودیم اونم پیراهن خودش در آورد بود شروع کرد ماساژ اینا گفت برگرد منم نخواسته شل شده بودم برگشتم شروع کرد ماساژ سینه همینطوری رفت پایین این دفعه بلند شد نشسته بود دیدم رفت روغن آورد ریخت رو سینم واقعا حال میده شروع کرد ماساژ دادن دیگه رفت پایین دور ور کیرم ریخت حسابی ماساژ داد کیر منم راست راست گفت دست نزده راست شده گفتم داری با جنسی من بازی میکنی شلوار منو کمی کشید پایین تر شورتم کشید پایین تر که روغن نشه دور ور کیرم خوب ماساژ داد به کیرم اصلا روغن نزد گفتم این دفعه میخواد بخور به خودم میگفتم منم دیگه شهوتی شهوتی شدم یک دفعه کیرم کرد تو دهنش من جا خوردم گفتم نکن بیژن گفت چیکار داری میخوام دهن ماساژ بدم من که کیف میکردم گفتم بخور بخور آقا شروع کرد به خوردن چه حالی میداد یه ۸ دقیقه خورد هم تخم هم کیرمو کیر منم حدود ۱۴ میشه آقا خورد رگ پشت کیر منم باد کرده دیگه میخواد این بیاد منم سرشو گرفتم نذاشتم تکون بخور همینطوری داشت که میخورد این ریختم. دهنش میخواست سرشو بیار بالا نذاشتم ابم ریختم تو دهنش کمی هم با فشار رفته بود تو گلوش سرشو برداشت یه محکم زد به میرم منم بهش گفتم تا تو باشی اینطوری آدم شهوتی نکنی رفت دهنشو اینارو شست دیگه منم خسته بودم گرفتم خوابیدم اما اون ادامه داد به ماساژ دادن پشتم کمی هم با کونم بازی کرد ماساژ داد دیگه خوابیدم

نوشته: artist


👍 1
👎 16
33001 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

873931
2022-05-14 01:20:36 +0430 +0430

اقا یکی بیاد بگه ببینیم چی میخواد این اینجا🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣ننتو سگ گایید خاله هاتم من گاییدم چی نوشتی

2 ❤️

873946
2022-05-14 02:21:15 +0430 +0430

گاییدی مارو نفهمیدم آخر میخوای یا نمی‌خوای لامصب 😂😂😂😂

2 ❤️

873966
2022-05-14 04:20:31 +0430 +0430

اوله داستانتو خوندم مخم گوزید کیرم دهنت اصن نفهمیدم چی ب چیه نمیدونم اینا باچ اعتماد ب نفسی میان کس شعر مینویسن اینجا خب کسخول یبار قبلش خودت بخون ببین چی نوشتی اخه چقد احمقی تو،اصن چ دلیلی داره کسشعر گفتن تو واس ما جالب باشه کسخول ریدم تو دهنت مشنگ خان،حالا ورداشته اسم خیالی گذاشته،دیوانه اصن کستانت مشخصه ک کاراکتراش مشخص بشه؟

2 ❤️

873992
2022-05-14 09:03:14 +0430 +0430

کاش یکی هم بیاد برای من بماله کیرمو
بعدشم یه ساک مجلسی برام بزنه

1 ❤️

874017
2022-05-14 14:23:56 +0430 +0430

کیر رئیسی هر هفته تو کونت
آخه یابو علفی اگه تا کلاس شیشم هم خونده بودی
غلط های املایت کمتر از این بود .
تو باید بشی رئیس جمهور ایران
چون بهتر از همه میرینی به مملکت

1 ❤️

874026
2022-05-14 15:36:11 +0430 +0430

آقا و اینا و ازین چیزا خلاصه دست زد به میرم دیگه ‌‌که این چیزا خلاصه آقا…

علی برکت اله

0 ❤️

874044
2022-05-14 19:05:33 +0430 +0430

اخه کسکش ما باید پنج تا رمزنگار بیاریم تا اینو معنی کنن چی نوشتی کونی کیر بچگی های کارگاه گجت تو کونت دیوس

1 ❤️

874193
2022-05-15 19:39:06 +0430 +0430

چقد هفته به هفته کردی
اون پسر خاله هات نمیگفتن چرا هر هفته فقط تو شب میموندی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها